چرا در حالی که باید دولتمردان دولت اعتدال آماج سرزنش ها و اقدامات قضایی قرار گیرند دولت تازه متولد شده رئیسی مورد هجمه رسانه ای و میدانی استحاله طلبان و گروه کوچکی از مردم قرار می گیرد؟!
به گزارش شهدای ایران:بالاخره نگرانی های مردم و سیاسیون در موضوع حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی
یا همان ارز جهانگیری وارد فاز اجرا شد و اقتصاد کشور آغاز یک جراحی بزرگ
اقتصادی را با تمام وجود احساس نمود.
البته رئیس جمهور با هوشمندی این کار را ابتدا با افزایش تقریبا ده برابری یارانههای معیشتی مردم که سال ها و علیرغم تورم های شدید ساعتی و روزانه دولت های ماقبل خود استارت زد. همچنین تبیین چرایی این ماجرا و صحبت رئیس جمهور و سایر دولتمردان با مردم تا حدی زیاد آرامش بخش بود.
واریز یارانه ده برابری و دو ماهه اردیبهشت و خردادماه سال جاری به فاصله کمی از یکدیگر به حساب سرپرستان خانوارها قطعا توانست شوک قیمتی کالاها و نیازمندی های معیشتی مردم را تا حد زیادی کاهش دهد. این امر مسلم بود که اگر حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت های کالا و خدمات همزمان می توانست سیاست های تعادلی دولت که همان افزایش یارانه ها و کنترل قیمت ها بود را فدای افزایش ناگهانی قیمت ها کرده و تنش های خیابانی را ببار آورد.
لکن اقدامات پلکانی حذف - حمایت دولت توانست از اینکار جلوگیری و توطئه فتنه گران را برای فتنه های خیابانی بی اثر کند. با تمام این شرایط در برخی از شهرها تجمعاتی صورت گرفت که باید ناظران سیاسی تبیین نمایند تا همگان بدانند اصولا موضوع این تجمعات و نتایج آن به چه سرانجامی رسید.
با شروع جراحی اقتصادی دولت بسیاری از استحاله طلبان غرب گرا در داخل و منابع خبری بیگانه منتظر بودند تا مردم به خیابان آمده و به بهانه گرانی ها اغتشاش رخ دهد حتی برخی از افراد شاخص جریان غرب گرا با واژه هایی مانند شورشهای خیابانی، شورش گرسنگان و..... نظام را تهدید به براندازی نمودند.
تجربه فتنه های گذشته هم برای فتنه گران نشان داده بود که شهرهای بزرگ همراهی مورد انتظارشان را نخواهند داشت ولی شهرهای کوچک با کمی جمعیت خود شاید بتواند اهداف سیاسی ایشان را که در پشت اقتصاد و معیشت مردم سنگر گرفته بودند محقق سازد.
همین آرزوی فروخفته چهار دهه گذشته، باعث شد تا چند شهر کوچک در آماج پروپاگاندای رسانه ای براندازان مورد توجه ویژه قرار گرفت در نتیجه مردم کوچه و خیابان در برخی شهرستانها بر خلاف انتظارشان مشاهده کردند که شعارهای براندازانه، سلطنت طلبانه و توهین به ارکان انقلاب اسلامی با حمله به برخی مراکز و درگیری با ماموران امنیتی همراه شد و شعارها نیز به حمایت از سران طاغوت کشیده شد.
ایمان واثق وجود دارد که:
یک: مردم و دولت سیزدهم با همکاری و صبر مثال زدنی این دوران را نیز پشت سر خواهند گذاشت و اقتصاد و معیشت مردم به ریل واقعی خود بار خواهد گشت.
دو: ثبات هرچه بیشتر اقتصاد و آرامش روحی و روانی مردم تمام سوءتدبیرها و سوءمدیریت های دولتمردان گذشته را عیان خواهد ساخت و توهمات رسانه ای بیگانه پرستان را که همچنان نگاهشان به برجام است را نابود خواهد کرد.
امروز تنها امید جریان برانداز شعار تعامل با دنیا با شکست خوردن برنامه های دولت رئیسی گره ای ناگسستنی خورده و سنگینی کفه برنامه ها به طرف دیگر را به محاق شکست دراز مدت خواهد کشانید.
سه: باید یکبار دیگر حرکت معدودی فتنه گر در شهرستانها را دید که اولا: شعار دهندگان بسیار معدود و اکثریت بیشتر ناظرند تا فعال. دوما: اصرار بر یادمان رضاخان چه رابطه ای با وضعیت معیشت ناشی از دولت بی تدبیر و غربگرای روحانی دارد.
چرا در حالی که باید دولتمردان دولت اعتدال آماج سرزنش ها و اقدامات قضایی قرار گیرند دولت تازه متولد شده رئیسی مورد هجمه رسانه ای و میدانی استحاله طلبان و گروه کوچکی از مردم قرار می گیرد؟!
جواب آنقدر واضح است که نیازی به توضیح ندارد زیرا کسانی که در میدان بودند یا غم نان نداشتند، یا وعده گرفته بودند و یا غم از کف رفتن رانت هایشان آنها را به میدان کشانده بود.
البته رئیس جمهور با هوشمندی این کار را ابتدا با افزایش تقریبا ده برابری یارانههای معیشتی مردم که سال ها و علیرغم تورم های شدید ساعتی و روزانه دولت های ماقبل خود استارت زد. همچنین تبیین چرایی این ماجرا و صحبت رئیس جمهور و سایر دولتمردان با مردم تا حدی زیاد آرامش بخش بود.
واریز یارانه ده برابری و دو ماهه اردیبهشت و خردادماه سال جاری به فاصله کمی از یکدیگر به حساب سرپرستان خانوارها قطعا توانست شوک قیمتی کالاها و نیازمندی های معیشتی مردم را تا حد زیادی کاهش دهد. این امر مسلم بود که اگر حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت های کالا و خدمات همزمان می توانست سیاست های تعادلی دولت که همان افزایش یارانه ها و کنترل قیمت ها بود را فدای افزایش ناگهانی قیمت ها کرده و تنش های خیابانی را ببار آورد.
لکن اقدامات پلکانی حذف - حمایت دولت توانست از اینکار جلوگیری و توطئه فتنه گران را برای فتنه های خیابانی بی اثر کند. با تمام این شرایط در برخی از شهرها تجمعاتی صورت گرفت که باید ناظران سیاسی تبیین نمایند تا همگان بدانند اصولا موضوع این تجمعات و نتایج آن به چه سرانجامی رسید.
با شروع جراحی اقتصادی دولت بسیاری از استحاله طلبان غرب گرا در داخل و منابع خبری بیگانه منتظر بودند تا مردم به خیابان آمده و به بهانه گرانی ها اغتشاش رخ دهد حتی برخی از افراد شاخص جریان غرب گرا با واژه هایی مانند شورشهای خیابانی، شورش گرسنگان و..... نظام را تهدید به براندازی نمودند.
تجربه فتنه های گذشته هم برای فتنه گران نشان داده بود که شهرهای بزرگ همراهی مورد انتظارشان را نخواهند داشت ولی شهرهای کوچک با کمی جمعیت خود شاید بتواند اهداف سیاسی ایشان را که در پشت اقتصاد و معیشت مردم سنگر گرفته بودند محقق سازد.
همین آرزوی فروخفته چهار دهه گذشته، باعث شد تا چند شهر کوچک در آماج پروپاگاندای رسانه ای براندازان مورد توجه ویژه قرار گرفت در نتیجه مردم کوچه و خیابان در برخی شهرستانها بر خلاف انتظارشان مشاهده کردند که شعارهای براندازانه، سلطنت طلبانه و توهین به ارکان انقلاب اسلامی با حمله به برخی مراکز و درگیری با ماموران امنیتی همراه شد و شعارها نیز به حمایت از سران طاغوت کشیده شد.
ایمان واثق وجود دارد که:
یک: مردم و دولت سیزدهم با همکاری و صبر مثال زدنی این دوران را نیز پشت سر خواهند گذاشت و اقتصاد و معیشت مردم به ریل واقعی خود بار خواهد گشت.
دو: ثبات هرچه بیشتر اقتصاد و آرامش روحی و روانی مردم تمام سوءتدبیرها و سوءمدیریت های دولتمردان گذشته را عیان خواهد ساخت و توهمات رسانه ای بیگانه پرستان را که همچنان نگاهشان به برجام است را نابود خواهد کرد.
امروز تنها امید جریان برانداز شعار تعامل با دنیا با شکست خوردن برنامه های دولت رئیسی گره ای ناگسستنی خورده و سنگینی کفه برنامه ها به طرف دیگر را به محاق شکست دراز مدت خواهد کشانید.
سه: باید یکبار دیگر حرکت معدودی فتنه گر در شهرستانها را دید که اولا: شعار دهندگان بسیار معدود و اکثریت بیشتر ناظرند تا فعال. دوما: اصرار بر یادمان رضاخان چه رابطه ای با وضعیت معیشت ناشی از دولت بی تدبیر و غربگرای روحانی دارد.
چرا در حالی که باید دولتمردان دولت اعتدال آماج سرزنش ها و اقدامات قضایی قرار گیرند دولت تازه متولد شده رئیسی مورد هجمه رسانه ای و میدانی استحاله طلبان و گروه کوچکی از مردم قرار می گیرد؟!
جواب آنقدر واضح است که نیازی به توضیح ندارد زیرا کسانی که در میدان بودند یا غم نان نداشتند، یا وعده گرفته بودند و یا غم از کف رفتن رانت هایشان آنها را به میدان کشانده بود.