سرچشمه این اتفاق نظر، آیات قرآن کریم و سرچشمه تفاوتها نیز تأثیر و تأثر اختلاف برداشتها از این آیات است که در میراث حدیثی هر دو مذهب رسوخ یافته است. در ادامه دو موضوع مرتبط با شب قدر، زمان شب قدر، عمومیت آن و نزول قرآن در شب قدر را با توجه به آثار اهل سنت مورد بررسی قرار میدهیم.
۱ـ زمان شب قدر
در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی بودن جایگاه این شب در ماه رمضان تردید و تفاوت وجود دارد. دستهای از روایات، همچون روایت مشهور ابوحنیفه در «شرحالازهار»، بر این اعتقاد تأکید میکنند که شب قدر قطعاً نمیتواند در این دهه باشد، بلکه در تمام شبهای سال پنهان است.
این روایت که در ضمن مسألهای فقهی وارد شده، چنین است: «شب قدر، در میان شبهای سال پنهان است و اگر کسی طلاق همسرش را مشروط به وقوع آن در شب قدر نماید، بدون گذشت یک سال کامل، طلاق واقع نشده است».
این حکمواره و در واقع روایت مستند، به این معنا اشاره دارد که زمان شب قدر، در حد احتمالِ نزدیک به یقین نیز نیست تا بتوان بر مبنای آن، به شکوک فروع و احتمالات نیز توجه کرد.
در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، مانند روایت «عبدالله بن مسعود» با این مضمون که «تنها کسی میتواند شب قدر را درک کند که یک سال تمام شب زندهداری کرده باشد»، بر موضوع پنهان بودن زمان شب قدر تأکید دارد و این بدان معناست که احتمال قرار داشتن شب قدر در یکی از شبهای دهه آخر رمضان، منتفی و حداقل به لحاظ احتمال، با شبهای دیگر سال برابر است.
اگر گشودن بابی با عنوان «باب فضیله (فضل) لیلهالقدر» در کنار ابواب «صوم» و «صیام» در منابع روایی اهل سنت اشارهای به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صیام پنداشته نشود، روایات معتبر چندانی در این باره وجود دارد که بر موضوع فوق تأکید دارد.
از ماوردی در «الحاوی الکبیر» روایتی سراغ داریم با این مضمون: «در این که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد؛ چه، ابوذر از رسول الله روایت کرده است که این شب در دهه پایانی ماه رمضان است». نیز روایت عبدالله بن عمر از رسول خدا (ص) که فرموده است: «شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید».
گفته شد با وجود تعدد روایاتی که زمان شب قدر را ماه رمضان و به خصوص دهه سوم این ماه میداند، روایات و تفاسیر مبنی بر پنهان بودن شب قدر در شبهای مجموع سال تضعیف میشود؛ اما باب اختلاف بر سر تعیین زمان واقعی این شب در میان شبهای دهه آخر رمضان همچنان در میان راویان و مفسران حدیث اهل تسنن مفتوح است.
بیشترین تأکید در منابع روایی سنّی بر شب بیست و سوم است و البته این تنها در منابع آمده است و اما در عمل، امروزه به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قوی تر از احتمالهای دیگر دانسته شده و اعمال ویژه شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت میپذیرد. برخی روایات در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور میکنیم:
در «صحیح مسلم» آمده است: «گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این، قول بسیاری صحابه و تابعین است».
در روایتی از ابن عمر منقول است که فردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد که در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است.
پیامبر فرمود: «خوابهای شما که بر قدر بودن بیست و سوم توافق دارند، صحیحاند و هر کس خواست شب زنده داری قدر را درک کند، این شب را احیا نگه دارد ».
دستهای دیگر از روایات و تفاسیر اهل سنت، بر شب قدر بودن شبهای بیست و یکم و بیست و هفتم حکایت دارند.
قول دوم از این دسته روایات، یعنی شب قدر بودن بیست و هفتم، تقریباً پذیرفتهتر از قول اول است؛ اگر چه با قول اول نیز به لحاظ تعدد روایات و تفاسیر سندی در برابر است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شایعتر از دیدگاه دیگرِ مورد اهتمام اهل سنت است.
البته شبهای بیست و سوم و بیست و یکم نیز مانند آنچه در بین شیعیان متداول است، در بین اهل سنت محل اهتمام و توجه است. اگر تأکید و یقین منقول از «ابیّ بن کعب » در ضمن روایت منقول از وی در صحیح مسلم که میگوید «ابّی قسم یاد کرده است شب قدر شب بیست و هفتم است؛ زیرا به روایت پیامبر در بامداد شب قدر، خورشید کم رونق و کم رمق و بدون پرتوهای چندان طلوع میکند» را به روایات دیگر مثل روایتی منقول از پیامبر(ص) توسط عایشه که گفته: «شب قدر را در شب بیست و هفتم بجویید» و روایتهای مشابه دیگر ضمیمه کنیم، تقریباً احتمالی که برای روایات شب بیست و سوم به دست میآمد، برای این شب نیز قابل تصور است.
به هرحال بین شب بیست و سوم، که روایات معروف اهل سنت و شیعه به صورت مشترک بدان اشاره دارند و بین شب بیست و هفتم، تأکید و تردیدی خاص وجود ندارد، مگر تفاوت نظری که به آن اشاره شد.
۳ـ نزول قرآن در شب قدر
به استناد سه آیه از قرآن کریم، شارحان و مفسران شیعه و سنی معتقدند قرآن کریم در شب قدر نازل شده است؛ نخست: آیه اول سوره «قدر» (انا انزلناه فی لیله القدر)؛ دوم: آیه سوم سوره «دخان» (انا انزلناه فی لیله مبارکه) و سوم: آیه ۱۸۵ سوره «بقره» (شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن).
اگر تواتر عالمان و مفسران در این باب که مرجع ضمیر در دو آیه اول قرآن است در میان نبود، بیتردید آیه سوم اشاره به نزول قرآن در شب قدر در ماه رمضان داشت. اما جمع این سه آیه، تردیدی باقی نمیگذارد که نزول قرآن در شب قدر بوده و یکباره صورت گرفته است.
اختلاف نظر ناشی از موضوع، از آن جاست که عالمان و مفسرانی از اهل سنت، معتقدند ظرف مکانی نزول قرآن «بیتالمعمور» در آسمانها بوده و نه قلب مبارک پیامبر اسلام(ص) و در ضمن، شروع نزول قرآن نیز در این شب بوده است. مفسران بسیاری چون رشیدرضا در «المنار» ، سید قطب در «فی ظلال القرآن»، جواهری طنطاوی در «جواهر القرآن» و المراغی در تفسیر خود، اعتقاد به آغاز نزول قرآن در شب قدر دارند.
نظر اول تأیید شده توسط این شارحان درباره آغاز نزول قرآن در شب قدر، سخن درستی نیست؛ چون در مسأله آغاز نزول در صبحگاه بیست و هفتم رجب و غار حرا اتفاق نظر کلی وجود دارد و غیر از آن پذیرفته نیست، مگر این که آغاز بعثت را غار حرا بدانیم و بیست و هفتم رجب و آغاز نزول قرآن را شب قدر در ماه رمضان، که البته فرض درستی نیست.
درباره نزول قرآن بر قلب پیامبر یا نزول بر «بیتالمعمور»، که دومین قول مورد اتفاق اهل سنت است، نیز باید گفت که روایاتی از منابع اهل سنت که بر این موضوع تأکید میکنند، نمیتوانند نافی روایات نزول قرآن بر قلب مبارک پیامبر(ص) باشند؛ چرا که جایگاه و مکانت حضرت پیامبر(ص) از همه آسمانها و عوالم فراتر است و بیتالمعمور در رتبه بالاتری از مکانت ایشان قرار ندارد تا امتیازی دانسته شود.علاوه بر این، نزول دفعی و نزول تدریجی دو مقوله جدا از یکدیگر است.
در نزول دفعی، نیاز به نزول آیه به آیه و قرائت و مرور آن نیست و روح و کلیت قرآن نازل میشود.در نزول تدریجی به مناسبتها و اسباب نزول آیات توجه میشود و آیات، قرائت، حفظ و به یاد سپرده میشود و شیوع مییابد.
اضافه میکنیم که آنچه ذات معصوم(ع) و خداوند در مییابد نیز چیزی جز آن است که ما درمییابیم و بنابراین آنچه در ارتباط با بندگان مطرح است، نزول تدریجی است که در آن شبههای نیست و در واقع نحوه، مکان و زمان نزول دفعی قرآن، تغییری در نزول تدریجی ایجاد نمیکند.
*فارس