تئوریسینهای خلع سلاح ایران که به «میدان» و مردان آن توهین روا میداشتند، حالا دلقک آمریکا در اوکراین را «رئیسجمهور در میدان» میخوانند.
به گزارش شهدای ایران، «روزنامه کیهان» در اخبار ویژه خود نوشت:
روزنامه وطن امروز با مرور رفتار سراسر متناقض مدعیان اصلاحطلبی نوشت: غربگرایان ایرانی که همواره خود را متعهد به تکرار مواضع و دفاع از منافع غرب میدانند در ۱۰ روز گذشته از هیچ تلاشی برای انجام وظیفه خود شانه خالی نکردهاند. آنها که روزگاری نه چندان دور صراحتا از لزوم خلعسلاح ایران برای نیل به توسعه و پیشرفت اقتصادی سخن میگفتند، حالا پس از شلیک نخستین گلوله روسیه به سمت اوکراین طرفداران دوآتشه مقاومت شدهاند. آنها که حتی پس از خروج دولت آمریکا از توافقی که دولت این کشور با ایران امضا کرده بود، تهران را مقصر میخواندند و از دادن امتیازات کم به واشنگتن گلایه میکردند، حالا درباره لزوم ایستادگی اوکراین مقابل اقدام نظامی روسیه به تفسیر و تعبیرهایی عجیب میپردازند.
آنها که تا چند ماه پیش برای دوقطبیسازی فضای انتخابات بازی خائنانه «میدان- دیپلماسی» را آغاز کرده و همه هجمهشان را بر میدان معطوف کرده بودند و در این مسیر حتی ننگ ابدی جسارت به سردار شهید حاجقاسم سلیمانی را برای خود خریدند، حالا رئیسجمهور واداده اوکراین که هر روز برای دریافت کمک از غربی که اوکراین را وارد این مهلکه کرده مقابل دوربینها التماس میکند را «رئیسجمهور میدان» میخوانند و از او قهرمانسازی میکنند.
شرح و تکرار آنچه این روزها از سوی اصلاحطلبان سر میزند احتمالا تکرار مشاهدات هر روزه مردم ایران است اما سوالی که در این میان کلیدی است، نسبت اصلاحطلبان با «استقلال و اقتدار ملی ایران» است. آیا جریانی که در این سالها همواره استقلال را نافی هضم شدن ایران در مناسبات جهانی و توسعه اقتصادی خوانده بود، میتواند امروز پرچمدار استقلال برای دیگر ملل باشد؟ آیا جریانی که صراحتا از خلع سلاح ایران دفاع میکرده میتواند منادی اقتدار ایرانیان در برابر تجاوز خارجی باشد؟
قهرمانسازی این روزهای غربگرایان و اصلاحطلبان از رئیسجمهور واداده و صهیونیست اوکراین نیز به عنوان پیوست رسانهای فعالیت این جریان قابل فهم است؛ جریانی که روزی برای دفاع از منافع غرب، قدرت نظامی ایران را مخل توسعه و پیشرفت اقتصادی میدانست، حالا در نزاعی که منافع ناتو و هژمونی جهانی آمریکا را تهدید میکند، در نقطه مقابل ایستاده و ترانه مقاومت میخواند.
روزنامه وطن امروز با مرور رفتار سراسر متناقض مدعیان اصلاحطلبی نوشت: غربگرایان ایرانی که همواره خود را متعهد به تکرار مواضع و دفاع از منافع غرب میدانند در ۱۰ روز گذشته از هیچ تلاشی برای انجام وظیفه خود شانه خالی نکردهاند. آنها که روزگاری نه چندان دور صراحتا از لزوم خلعسلاح ایران برای نیل به توسعه و پیشرفت اقتصادی سخن میگفتند، حالا پس از شلیک نخستین گلوله روسیه به سمت اوکراین طرفداران دوآتشه مقاومت شدهاند. آنها که حتی پس از خروج دولت آمریکا از توافقی که دولت این کشور با ایران امضا کرده بود، تهران را مقصر میخواندند و از دادن امتیازات کم به واشنگتن گلایه میکردند، حالا درباره لزوم ایستادگی اوکراین مقابل اقدام نظامی روسیه به تفسیر و تعبیرهایی عجیب میپردازند.
آنها که تا چند ماه پیش برای دوقطبیسازی فضای انتخابات بازی خائنانه «میدان- دیپلماسی» را آغاز کرده و همه هجمهشان را بر میدان معطوف کرده بودند و در این مسیر حتی ننگ ابدی جسارت به سردار شهید حاجقاسم سلیمانی را برای خود خریدند، حالا رئیسجمهور واداده اوکراین که هر روز برای دریافت کمک از غربی که اوکراین را وارد این مهلکه کرده مقابل دوربینها التماس میکند را «رئیسجمهور میدان» میخوانند و از او قهرمانسازی میکنند.
شرح و تکرار آنچه این روزها از سوی اصلاحطلبان سر میزند احتمالا تکرار مشاهدات هر روزه مردم ایران است اما سوالی که در این میان کلیدی است، نسبت اصلاحطلبان با «استقلال و اقتدار ملی ایران» است. آیا جریانی که در این سالها همواره استقلال را نافی هضم شدن ایران در مناسبات جهانی و توسعه اقتصادی خوانده بود، میتواند امروز پرچمدار استقلال برای دیگر ملل باشد؟ آیا جریانی که صراحتا از خلع سلاح ایران دفاع میکرده میتواند منادی اقتدار ایرانیان در برابر تجاوز خارجی باشد؟
قهرمانسازی این روزهای غربگرایان و اصلاحطلبان از رئیسجمهور واداده و صهیونیست اوکراین نیز به عنوان پیوست رسانهای فعالیت این جریان قابل فهم است؛ جریانی که روزی برای دفاع از منافع غرب، قدرت نظامی ایران را مخل توسعه و پیشرفت اقتصادی میدانست، حالا در نزاعی که منافع ناتو و هژمونی جهانی آمریکا را تهدید میکند، در نقطه مقابل ایستاده و ترانه مقاومت میخواند.