توهم ادعایی در این نوشته را باید تعریف و مصداقیابی کرد. در این صورت روشن خواهد شد که اتفاقاً اصرار بر توافق هر چه سریعتر و به هر قیمت با آمریکا (اوبامای مودب)، سرآغاز توهمات پرخسارت برجامی بود.
به گزارش شهدای ایران، به نقل از کیهان، روزنامه «جمهوری اسلامی» میگوید نباید اسیر توهمات ماند و باید هر چه زودتر با آمریکا در وین توافق کرد.
این روزنامه در سرمقاله خود مینویسد: «خبرهاي مرتبط با مذاکرات برجامی از نزديک شدن به توافق حکايت دارند. اگر چنين اتفاقي بيفتد، براي ملت ايران خوشحالکننده و براي دولتمردان ايراني يک فرصت در زمينه حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي خواهد بود.
منظور اين نيست که از اصول و آرمانها و ارزشهايمان کوتاه بيائيم تا به يک توافق برسيم. چنين چيزي را هيچ ايراني غيرتمندي نميپذيرد ولي اينهم درست نيست که در دايره توهمات افراد معدودي که بزرگترين هنرشان فرصتسوزي است، بمانيم و در يک دور باطل درجا بزنيم. هنر افراد متوهم که زماني فرمان مذاکرات هستهاي را در دست داشتند را ديديم که غير از اتلاف وقت چيز ديگري نبود. نتيجه اقدامات پديدآورندگان برجام را هم ديديم که کشور را از زير فصل ۷ منشور سازمان ملل خارج کردند، بخش مهمي از پولهاي بلوکه شده کشور را برگرداندند و گرههاي زيادي را از اقتصاد باز کردند ولي همان افراد متوهم با ميدانداريهائي که کردند، برجام را به کمک ترامپ رئيسجمهور ديوانه آن زمان آمريکا به حالت تعليق درآوردند و لطمات زیادي به کشور و مردم وارد کردند. گروه پديدآورنده برجام، بار ديگر وارد عمل شد و در راه احياء برجام تا حدود زيادي پيش رفت ولي با يک ايست بيموقع، توقف زيانباري به آن داده شد تا اين کار در دولت بعدي به سرانجام برسد.
اکنون دولت سيزدهم با ادامه راه، در حال رسيدن به توافق است. درست در همين شرايط حساس بار ديگر افراد متوهم مشروع به سنگاندازي کردهاند و ميخواهند به بهانههاي واهي مانع توافق شوند.
دولت سیزدهم اگر ميخواهد از فرصت به دست آمده بهرهبرداري مثبت کند و با احیاء شرافتمندانه برجام بر مشکلات اقتصادي فائق آيد، بايد افراد متوهم را از دخالت در اين موضوع بازدارد و با واقعبيني به راهي که براي رسيدن به توافق در پيش گرفته است ادامه دهد.
شرايط امروز منطقه و جهان حتي با شرايط يکماه قبل تفاوت اساسي پيدا کرده و حوادث اخير به ويژه اشتباه و خطاي بزرگي که ولاديمير پوتين در تجاوز نظامي به اوکراين مرتکب شده، فرصت مناسبي براي ايران به وجود آورده تا بدون آنکه امتياز بدهد در چارچوب يک سياست متوازن به توافق خوبي در مورد برجام دست يابد».
توهم ادعایی در این نوشته را باید تعریف و مصداقیابی کرد. در این صورت روشن خواهد شد که اتفاقاً اصرار بر توافق هر چه سریعتر و به هر قیمت با آمریکا (اوبامای مودب)، سرآغاز توهمات پرخسارت برجامی بود. توهمی که با اعتماد به کدخدا و معتبر خواندن امضای وزیر خارجه او و ادعای آزادی 150 میلیارد دلار اموال ایران و جذب 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری آغاز شد و ادعا کرد همه مشکلات اشتغال و تولید و آلودگی هوا و آب خوردن مردم با این توافق حل میشود تا جایی که مردم را از پول ناچیز یارانه بینیاز میکند!
همچنین از سر توهم محض ادعا شد همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی یکجا لغو (و نه تعلیق) میشود و آمریکا هم در موقعیتی نیست که بتواند این توافق را زیرپا بگذارد. حتی ادعا شد که باید سراغ برجام 2 و 3 هم برویم و درباره (واگذاری) توانمندی نظامی و موشکی و نفوذ منطقهای هم مذاکره کنیم، چرا که دنیای آینده، دنیای مذاکره است نه موشک، و پیشرفت اقتصادی آلمان و ژاپن هم به خاطر خلع سلاح نظامی شدن و توقف هزینههای دفاعی بوده است(!!)
توهم بعدی، ادعای خروج ایران از زیر فصل 7 منشور سازمان ملل است و حال آن که ایران همچنان ذیل این فصل قرار دارد و قطعنامههای تحریمی چندگانه شورای امنیت هم به اعتبار برجام، یکجا تجمیع و تبدیل، مکانیسم ماشه شده است. جالب و تلخ این که تحریمها در پسابرجام (دولتهای اوباما، ترامپ و بایدن) مجموعاً بیش از دو برابر افزایش یافت!
توهم دیگر، معطل کردن چند ساله کشور در مذاکرات قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام- به مدت 6 سال- بود که موجب شد فرصتهای رونق درونزا و دیپلماسی اقتصادی گسترده با کشورها معطل بماند.
این روزنامه در سرمقاله خود مینویسد: «خبرهاي مرتبط با مذاکرات برجامی از نزديک شدن به توافق حکايت دارند. اگر چنين اتفاقي بيفتد، براي ملت ايران خوشحالکننده و براي دولتمردان ايراني يک فرصت در زمينه حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي خواهد بود.
منظور اين نيست که از اصول و آرمانها و ارزشهايمان کوتاه بيائيم تا به يک توافق برسيم. چنين چيزي را هيچ ايراني غيرتمندي نميپذيرد ولي اينهم درست نيست که در دايره توهمات افراد معدودي که بزرگترين هنرشان فرصتسوزي است، بمانيم و در يک دور باطل درجا بزنيم. هنر افراد متوهم که زماني فرمان مذاکرات هستهاي را در دست داشتند را ديديم که غير از اتلاف وقت چيز ديگري نبود. نتيجه اقدامات پديدآورندگان برجام را هم ديديم که کشور را از زير فصل ۷ منشور سازمان ملل خارج کردند، بخش مهمي از پولهاي بلوکه شده کشور را برگرداندند و گرههاي زيادي را از اقتصاد باز کردند ولي همان افراد متوهم با ميدانداريهائي که کردند، برجام را به کمک ترامپ رئيسجمهور ديوانه آن زمان آمريکا به حالت تعليق درآوردند و لطمات زیادي به کشور و مردم وارد کردند. گروه پديدآورنده برجام، بار ديگر وارد عمل شد و در راه احياء برجام تا حدود زيادي پيش رفت ولي با يک ايست بيموقع، توقف زيانباري به آن داده شد تا اين کار در دولت بعدي به سرانجام برسد.
اکنون دولت سيزدهم با ادامه راه، در حال رسيدن به توافق است. درست در همين شرايط حساس بار ديگر افراد متوهم مشروع به سنگاندازي کردهاند و ميخواهند به بهانههاي واهي مانع توافق شوند.
دولت سیزدهم اگر ميخواهد از فرصت به دست آمده بهرهبرداري مثبت کند و با احیاء شرافتمندانه برجام بر مشکلات اقتصادي فائق آيد، بايد افراد متوهم را از دخالت در اين موضوع بازدارد و با واقعبيني به راهي که براي رسيدن به توافق در پيش گرفته است ادامه دهد.
شرايط امروز منطقه و جهان حتي با شرايط يکماه قبل تفاوت اساسي پيدا کرده و حوادث اخير به ويژه اشتباه و خطاي بزرگي که ولاديمير پوتين در تجاوز نظامي به اوکراين مرتکب شده، فرصت مناسبي براي ايران به وجود آورده تا بدون آنکه امتياز بدهد در چارچوب يک سياست متوازن به توافق خوبي در مورد برجام دست يابد».
توهم ادعایی در این نوشته را باید تعریف و مصداقیابی کرد. در این صورت روشن خواهد شد که اتفاقاً اصرار بر توافق هر چه سریعتر و به هر قیمت با آمریکا (اوبامای مودب)، سرآغاز توهمات پرخسارت برجامی بود. توهمی که با اعتماد به کدخدا و معتبر خواندن امضای وزیر خارجه او و ادعای آزادی 150 میلیارد دلار اموال ایران و جذب 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری آغاز شد و ادعا کرد همه مشکلات اشتغال و تولید و آلودگی هوا و آب خوردن مردم با این توافق حل میشود تا جایی که مردم را از پول ناچیز یارانه بینیاز میکند!
همچنین از سر توهم محض ادعا شد همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی یکجا لغو (و نه تعلیق) میشود و آمریکا هم در موقعیتی نیست که بتواند این توافق را زیرپا بگذارد. حتی ادعا شد که باید سراغ برجام 2 و 3 هم برویم و درباره (واگذاری) توانمندی نظامی و موشکی و نفوذ منطقهای هم مذاکره کنیم، چرا که دنیای آینده، دنیای مذاکره است نه موشک، و پیشرفت اقتصادی آلمان و ژاپن هم به خاطر خلع سلاح نظامی شدن و توقف هزینههای دفاعی بوده است(!!)
توهم بعدی، ادعای خروج ایران از زیر فصل 7 منشور سازمان ملل است و حال آن که ایران همچنان ذیل این فصل قرار دارد و قطعنامههای تحریمی چندگانه شورای امنیت هم به اعتبار برجام، یکجا تجمیع و تبدیل، مکانیسم ماشه شده است. جالب و تلخ این که تحریمها در پسابرجام (دولتهای اوباما، ترامپ و بایدن) مجموعاً بیش از دو برابر افزایش یافت!
توهم دیگر، معطل کردن چند ساله کشور در مذاکرات قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام- به مدت 6 سال- بود که موجب شد فرصتهای رونق درونزا و دیپلماسی اقتصادی گسترده با کشورها معطل بماند.
- درباره خروج آمریکا نیز نویسنده اصرار دارد خود را به ندانستن بزند و یادآور نشود که ارائه تضمین روحانی به موگرینی درباره عدم مقابله به مثل در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، دولت آمریکا را برای زیرپا گذاشتن بیهزینه توافق گستاخ کرد و بدتر این که نویسنده روزنامه جمهوری اسلامی، همین حالا هم میگوید ولو با یک سال تعلل و تأخیر، ایران بخشی از تعهدات خود را تعلیق میکرد، بلکه به تماشای خباثتهای دولت آمریکا میپرداخت و اجازه گستاخیهای بیشتر را میداد! و سرانجام این که، عبرت نگرفتن از کلاهبرداری گذشته آمریکا و اصرار بر سر همبندی یک توافق مشابه برجام، نشانه نقصان خرد است و میتواند خسارتهای 6 سال گذشته را تکرار کند.