شهدای ایران:سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز جمعه گذشته در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران گفت: آمریکا و همه کسانی که بهدنبال او در این خصومت 43 ساله بر علیه جبهه حق انقلاب اسلامی هستند، اعتراف می کنند که دو عامل اساسی در انقلاب اسلامی هستند که به خاطر آنها موفق نشده اند حتی یک مورد برتری و پیروزی نسبت به انقلاب اسلامی داشته باشند.
او میافزاید: اولین عامل ولایت فقیه و دومین دلیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و دشمن این دو عامل را با صراحت عنوان میکند و برخی مواقع هم خداوند این اعترافات را به زبان آنها میآورد که همه دنیا از زبان دشمنان انقلاب اسلامی موفقیت های انقلاب اسلامی را ببینند و بفهمند.
به گزارش رسا، سردار فدوی در ادامه پیرامون حیطه رسالتهای سپاه تصریح کرده است:
"یک مقام آمریکایی گفته «ما در هرجای دنیا و منطقه حاضر شدیم، قبل از ما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آنجا بود» و این بدان دلیل است که پاسداری از انقلاب اسلامی نه جغرافیا می شناسد و نه موضوع."[1]
*تأکید راهبردی سردار فدوی بر اینکه پاسداری از انقلاب نه جغرافیا میشناسد و نه موضوع؛ در واقع ادامه تأکید دهه 60 مقام معظم رهبری بر این استراتژی است که سپاه پاسداران هم نظامی است و هم سیاسی.
همچنین است که در اصل 150 قانون اساسی نیز پیرامون "سپاه پاسداران" آمده است: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تاکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود. [2]
محرز است که تفسیر عبارت "نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن" همانست که در بیان راهبردی سردار فدوی نیز به آن اشاره میشود. یعنی پاسداری از انقلاب اسلامی نه جغرافیا میشناسد و نه موضوع.
این درک از رسالت سپاه پاسداران که بایستی در فرایند "جهاد تبیین" تنقح عمومی بیشتری پیدا کند همچنین پاسخی است به آنها که گاهی اوقات از حضور سپاه در مأموریتهای فرامرزی و یا ورود این نهاد به عرصههای سیاسی، فرهنگی، رسانهای و... انتقاد میکنند و با عدم شناختی که از ماهیت سپاه دارند، معتقدند یک نهاد نظامی نباید کار سیاسی بکند.
شناخت ذوابعاد بودن سپاه و تفاوت ماهیتی آن با یک نهاد نظامی صِرف؛ همان شاه بیتی است که میتوان پاسخ آن منتقدین را در آن یافت.