اهالی سیاست به خوبی میدانند زمان طرح موضوعات مختلف، خود یک انتخاب سیاسی است. حالا نحوه طرح آن بماند. اکنون در برههای نیستیم که طرح موضوع غرامت جنگ عراق توسط یک رسانه حامی دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی دلسوزانه به نظر برسد.
به گزارش شهدای ایران، روزنامه سازندگی تقریباً تمام صفحه یک دیروز خود را به یک گزارش خود با موضوع عدم پرداخت غرامت جنگ هشت ساله عراق به ایران اختصاص داد. بهانه نگارش این گزارش، اعلام شورای مدیریتی کمیسیون غرامت سازمان ملل مبنی بر پرداخت آخرین قسط غرامت جنگی تعیین شده برای اشغال کویت است. این قسط آخر حدود یک ماه و نیم قبل پرداخت شده و همان زمان سوژه گزارش بیبیسی فارسی شد با تیتر «عراق غرامت جنگ کویت را پرداخت کرد. غرامت جنگ با ایران چه میشود؟» وی اویای و رادیوفردا هم در گزارشهایی به مقایسه پرداخت غرامت جنگی به کویت و نپرداختن آن به ایران پرداختند: «غرامت جنگهای خانمانسوز عراق؛ چرا ایران هنوز پولی نگرفته است». رادیو فردا در همین زمینه مینویسد: «ایران بعد از سقوط صدام و روی کار آمدن دولتی شیعه در عراق، از پیگیری پرونده جنگ و تعیین رقم غرامت خودداری کرده است.»
گزارش روزنامه شرق هم بر همین محورها استوار است و گرچه در جملهای شاید بی طرفانه نوشته که «در دولتهای احمدی نژاد و حسن روحانی در باب بازپسگیری غرامت از عراق سکوت اختیار شد و در این باره گام جدی برداشته نشد.» اما جای جای گزارش رنگ دفاع از دولتهای هاشمی و خاتمی را دارد و به گونهای بیان شده که گویا آن دو دولت برای دریافت این غرامت تلاشی غیر از موضعگیری در «حرف» هم داشتهاند!
آنچه روزنامه سازندگی به عنوان «گامهای ایران برای بازپسگیری غرامت» نوشته، توضیحات و موضعگیری کمال خرازی و علی اکبر ولایتی است و لاغیر. البته قابل درک است که روزنامه حزب کارگزاران سازندگی گزارش سیاسیاش تحت تأثیر وابستگی و علقه به هاشمی و خاتمی باشد.
از غرامت برجام چه خبر؟
رابطه خوب ایران و عراق میتواند آوردههای سیاسی و اقتصادی برای مردم ایران در دوران تحریم داشته باشد. چنانکه رابطه ایران با چین و روسیه و یا سایر کشورهای همسایه میتواند به مسیری برای دور زدن تحریمهای غرب علیه ایران منجر شود. اما رسانههای اصلاحطلب به شکلی هماهنگ و بر محورهایی مبتذل و بی استدلال درست، مشغول تخریب روابط ایران و همه این کشورها هستند. از این نگاه، اختصاص کامل صفحه یک روزنامه به چنین موضوعی هم میتواند در همین مسیر تخریب باشد. روزنامه سازندگی پس از هشت سال که دولت آنها بر سر کار بوده، و به قول گزارش همین روزنامه کاری برای گرفتن غرامت از عراق نکرده، حالا و در دولت رئیسی که سیاست خارجیاش را بر محور روابط با همسایگان و کشورهای منطقه چیده، یاد غرامت جنگ هشت ساله افتاده است. در حالی که ۱۶ سال پس از پایان جنگ را دولتهایی بر سر کار بودهاند که روزنامه سازندگی حامی آنهاست و طبعاً آن دولتها باید پیگیر جدی این دریافت غرامت میبودند.
از سویی، چرا روزنامه سازندگی پیگیر غرامت برجام از دولت امریکا نیست؟ نگران دلخوری کدخدا هستند؟
اسفند سال ۹۹ بود که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت در گفتگو با شبکه پرس تی وی گفت که «پس از لغو تحریمها توسط امریکا و بازگشت به برجام، انتظار میرود دولت جو بایدن در ازای خسارت یک تریلیون دلاری به اقتصاد ایران، غرامت پرداخت کند.»
مهر همان سال هم ظریف گفته بود که دولت امریکا در صورت تمایل به بازگشت به برجام، باید به ایران خسارت بدهد و تعهد بدهد که «اقداماتی» مانند خروج از برجام را دیگر انجام نخواهد داد. مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل هم پرداخت این خسارت را یکی از شروط ایران برای انجام کامل تعهداتش در صورت بازگشت امریکا به برجام عنوان کرده بود.
با این حال رسانههای حامی دولت روحانی و برجام هیچ گاه به موضوع پرداخت غرامت خروج از برجام نپرداختند. چون از سویی باعث بدبینی بیشتر به امریکا در داخل میشد و از سویی دیگر خواستهای نبود که پیگیری آن به نتیجه برسد. چرا اکنون در مورد غرامت جنگ عراق به گونهای دیگر رفتار میکنند؟ میشود علاوه بر همه آوارهای باقی مانده از دولت روحانی – دولت متبوع و مطبوع حزب کارگزاران- بارهای دیگری را هم بر دوش دولت رئیسی گذاشت، اما بستن راه ارتباط و تعامل خوب با کشورها فقط علیه دولت رئیسی نیست، بلکه علیه کل ملت ایران است.
اهالی سیاست به خوبی میدانند زمان طرح موضوعات مختلف، خود یک انتخاب سیاسی است. حالا نحوه طرح آن بماند. اکنون در برههای نیستیم که طرح موضوع غرامت جنگ عراق توسط یک رسانه حامی دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی دلسوزانه به نظر برسد.
گزارش روزنامه شرق هم بر همین محورها استوار است و گرچه در جملهای شاید بی طرفانه نوشته که «در دولتهای احمدی نژاد و حسن روحانی در باب بازپسگیری غرامت از عراق سکوت اختیار شد و در این باره گام جدی برداشته نشد.» اما جای جای گزارش رنگ دفاع از دولتهای هاشمی و خاتمی را دارد و به گونهای بیان شده که گویا آن دو دولت برای دریافت این غرامت تلاشی غیر از موضعگیری در «حرف» هم داشتهاند!
آنچه روزنامه سازندگی به عنوان «گامهای ایران برای بازپسگیری غرامت» نوشته، توضیحات و موضعگیری کمال خرازی و علی اکبر ولایتی است و لاغیر. البته قابل درک است که روزنامه حزب کارگزاران سازندگی گزارش سیاسیاش تحت تأثیر وابستگی و علقه به هاشمی و خاتمی باشد.
از غرامت برجام چه خبر؟
رابطه خوب ایران و عراق میتواند آوردههای سیاسی و اقتصادی برای مردم ایران در دوران تحریم داشته باشد. چنانکه رابطه ایران با چین و روسیه و یا سایر کشورهای همسایه میتواند به مسیری برای دور زدن تحریمهای غرب علیه ایران منجر شود. اما رسانههای اصلاحطلب به شکلی هماهنگ و بر محورهایی مبتذل و بی استدلال درست، مشغول تخریب روابط ایران و همه این کشورها هستند. از این نگاه، اختصاص کامل صفحه یک روزنامه به چنین موضوعی هم میتواند در همین مسیر تخریب باشد. روزنامه سازندگی پس از هشت سال که دولت آنها بر سر کار بوده، و به قول گزارش همین روزنامه کاری برای گرفتن غرامت از عراق نکرده، حالا و در دولت رئیسی که سیاست خارجیاش را بر محور روابط با همسایگان و کشورهای منطقه چیده، یاد غرامت جنگ هشت ساله افتاده است. در حالی که ۱۶ سال پس از پایان جنگ را دولتهایی بر سر کار بودهاند که روزنامه سازندگی حامی آنهاست و طبعاً آن دولتها باید پیگیر جدی این دریافت غرامت میبودند.
از سویی، چرا روزنامه سازندگی پیگیر غرامت برجام از دولت امریکا نیست؟ نگران دلخوری کدخدا هستند؟
اسفند سال ۹۹ بود که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت در گفتگو با شبکه پرس تی وی گفت که «پس از لغو تحریمها توسط امریکا و بازگشت به برجام، انتظار میرود دولت جو بایدن در ازای خسارت یک تریلیون دلاری به اقتصاد ایران، غرامت پرداخت کند.»
مهر همان سال هم ظریف گفته بود که دولت امریکا در صورت تمایل به بازگشت به برجام، باید به ایران خسارت بدهد و تعهد بدهد که «اقداماتی» مانند خروج از برجام را دیگر انجام نخواهد داد. مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل هم پرداخت این خسارت را یکی از شروط ایران برای انجام کامل تعهداتش در صورت بازگشت امریکا به برجام عنوان کرده بود.
با این حال رسانههای حامی دولت روحانی و برجام هیچ گاه به موضوع پرداخت غرامت خروج از برجام نپرداختند. چون از سویی باعث بدبینی بیشتر به امریکا در داخل میشد و از سویی دیگر خواستهای نبود که پیگیری آن به نتیجه برسد. چرا اکنون در مورد غرامت جنگ عراق به گونهای دیگر رفتار میکنند؟ میشود علاوه بر همه آوارهای باقی مانده از دولت روحانی – دولت متبوع و مطبوع حزب کارگزاران- بارهای دیگری را هم بر دوش دولت رئیسی گذاشت، اما بستن راه ارتباط و تعامل خوب با کشورها فقط علیه دولت رئیسی نیست، بلکه علیه کل ملت ایران است.
اهالی سیاست به خوبی میدانند زمان طرح موضوعات مختلف، خود یک انتخاب سیاسی است. حالا نحوه طرح آن بماند. اکنون در برههای نیستیم که طرح موضوع غرامت جنگ عراق توسط یک رسانه حامی دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی دلسوزانه به نظر برسد.