مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است.
به گزارش شهدای ایران، به نقل از مشرق، «محسن آرمین» از نمایندگان متحصن در مجلس ششم و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اگر از من بپرسید که چرا این احساس در جامعه ایجاد شده است که سیستم در حل بحرانها و مشکلات کارآمد نیست و نتوانسته است جامعه را به آیندهای روشن قانع و امیدوار نگه دارد. به شما عرض میکنم به یک علت روشن و آن اینکه رویکرد غالب در اداره کشور رویکردی ضد توسعه است. و دولت به هر علت یا دلیلی حاضر به تغییر روش اداره کشور به نفع توسعه پایدار و همهجانبه نیست؛ بلکه احتمالا نتایج چنین رویکردی را برای خود زیانبار ارزیابی میکند».
وی افزود: «رویکرد توسعه پایدار و همهجانبه سیاستهای داخلی و خارجی متناسب با خود و کاملا متضاد با سیاستهای داخلی و خارجی کنونی را اقتضا میکند. طبیعتا سیاست داخلی که سمت و سوی آن یکدستکردن هرچه بیشتر حاکمیت است و سیاست خارجی که در تنش تعریف میشود کشور را همواره در شرایط تعلیق نگاه میدارد، نه میتواند شرایط مناسبی برای جلب مشارکت جامعه و استفاده از ظرفیتهای عظیم داخلی برای حل مشکلات مختلف فراهم بیاورد و نه میتواند در جذب سرمایهها و همکاریهای خارجی برای تقویت بنیادهای اقتصادی کشور موفق باشد».
این فعال اصلاح طلب در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «چنین رویکردی در اداره کشور در مواجهه با مشکلات و معضلات ناگزیر به تبلیغات حجیم و گسترده و نیز اتخاذ راهکارهای کلیشهای برای کنترل روی میآورد در نتیجه بدون آنکه بحرانها را حل کند از آنها عبور میکند. انباشت بحرانها و مشکلات که بهمرور به سبب همافزایی به پیدایش ابربحرانها میانجامند، بهتدریج جامعه را به این نتیجه میرساند که سیستم ناتوان از حل مشکلات است و هیچ چشمانداز امیدبخشی در افق آینده مشاهده نمیشود».
آرمین در ادامه گفت: «امید به معنایی که ما از آن بحث میکنیم، شرط ادامه حیات و کنشگری سیاسی و امکان تغییر و اصلاح است. به این معنا شاید به نتیجهای معکوس برسیم؛ یعنی آنجا که امید رخت برمیبندد، نوبت به راهکارهای غیرواقعگرایانه میرسد. وقتی امید به حل مشکلات از طرق معقول، قانونی و ضابطهمند از بین میرود، نوبت به عصیان و شورشهای خیابانی میرسد که نتیجهاش چیزی جز تخریب و زیان برای همه و کشور نیست».
چندی پیش «محسن آرمین» گفته بود: «مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است.
همچنین هیچ دولتی به بدشانسی دولت دوم روحانی نمیتوانید پیدا کنید. این بدشانسی به بلاهای آسمانی پیدرپی مثل سیلهای عظیم جنوب و شمال کشور و زلزلههای ویرانگر غرب کشور محدود نمیشود؛ پیروزی یک رئیسجمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و بهقدرترسیدن افراطیون ایرانستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگینترین تحریمها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهمترین بدشانسیهای دولت دوم روحانی بود. بدشانسیهای دولت کم بود، ویروس کرونا هم به آن افزوده شد».
آرمین در ادامه گفته بود: «من بوکسوری را که با دستهای بسته به رینگ میفرستند، همینقدر که تا پایان مسابقه ضربه فنی نمیشود، بازنده نمیدانم و در مجموع به عملکرد دو دوره آقای روحانی نمره مثبت میدهم».
حالا چنین شخصی با چنین دیدگاهی درباره کارنامه هشت ساله دولت روحانی، از ناامیدی در جامعه گلایه کرده و حاکمیت را به شورش خیابانی تهدید می کند. گویا از نگاه آقای آرمین، تورم ۴۳ درصدی که محصول دولت روحانی است، قابل دفاع و درخشان است!
البته از جماعتی که در سال ۸۸ با دروغ تقلب، آشوب و التهاب خیابانی را رقم زدند و در سال ۹۲ و ۹۶ نیز با دهن کجی به جمهوریت با دروغ اختیارات محدود از رسیدگی به مطالبات مردم شانه خالی کردند، بیش از این انتظار نیست. نکته قابل تأمل اینجاست که بانیان مشکلات موجود با بی مسئولیتی آدرس شورش خیابانی می دهند.
وی افزود: «رویکرد توسعه پایدار و همهجانبه سیاستهای داخلی و خارجی متناسب با خود و کاملا متضاد با سیاستهای داخلی و خارجی کنونی را اقتضا میکند. طبیعتا سیاست داخلی که سمت و سوی آن یکدستکردن هرچه بیشتر حاکمیت است و سیاست خارجی که در تنش تعریف میشود کشور را همواره در شرایط تعلیق نگاه میدارد، نه میتواند شرایط مناسبی برای جلب مشارکت جامعه و استفاده از ظرفیتهای عظیم داخلی برای حل مشکلات مختلف فراهم بیاورد و نه میتواند در جذب سرمایهها و همکاریهای خارجی برای تقویت بنیادهای اقتصادی کشور موفق باشد».
این فعال اصلاح طلب در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «چنین رویکردی در اداره کشور در مواجهه با مشکلات و معضلات ناگزیر به تبلیغات حجیم و گسترده و نیز اتخاذ راهکارهای کلیشهای برای کنترل روی میآورد در نتیجه بدون آنکه بحرانها را حل کند از آنها عبور میکند. انباشت بحرانها و مشکلات که بهمرور به سبب همافزایی به پیدایش ابربحرانها میانجامند، بهتدریج جامعه را به این نتیجه میرساند که سیستم ناتوان از حل مشکلات است و هیچ چشمانداز امیدبخشی در افق آینده مشاهده نمیشود».
آرمین در ادامه گفت: «امید به معنایی که ما از آن بحث میکنیم، شرط ادامه حیات و کنشگری سیاسی و امکان تغییر و اصلاح است. به این معنا شاید به نتیجهای معکوس برسیم؛ یعنی آنجا که امید رخت برمیبندد، نوبت به راهکارهای غیرواقعگرایانه میرسد. وقتی امید به حل مشکلات از طرق معقول، قانونی و ضابطهمند از بین میرود، نوبت به عصیان و شورشهای خیابانی میرسد که نتیجهاش چیزی جز تخریب و زیان برای همه و کشور نیست».
چندی پیش «محسن آرمین» گفته بود: «مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است.
همچنین هیچ دولتی به بدشانسی دولت دوم روحانی نمیتوانید پیدا کنید. این بدشانسی به بلاهای آسمانی پیدرپی مثل سیلهای عظیم جنوب و شمال کشور و زلزلههای ویرانگر غرب کشور محدود نمیشود؛ پیروزی یک رئیسجمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و بهقدرترسیدن افراطیون ایرانستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگینترین تحریمها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهمترین بدشانسیهای دولت دوم روحانی بود. بدشانسیهای دولت کم بود، ویروس کرونا هم به آن افزوده شد».
آرمین در ادامه گفته بود: «من بوکسوری را که با دستهای بسته به رینگ میفرستند، همینقدر که تا پایان مسابقه ضربه فنی نمیشود، بازنده نمیدانم و در مجموع به عملکرد دو دوره آقای روحانی نمره مثبت میدهم».
حالا چنین شخصی با چنین دیدگاهی درباره کارنامه هشت ساله دولت روحانی، از ناامیدی در جامعه گلایه کرده و حاکمیت را به شورش خیابانی تهدید می کند. گویا از نگاه آقای آرمین، تورم ۴۳ درصدی که محصول دولت روحانی است، قابل دفاع و درخشان است!
البته از جماعتی که در سال ۸۸ با دروغ تقلب، آشوب و التهاب خیابانی را رقم زدند و در سال ۹۲ و ۹۶ نیز با دهن کجی به جمهوریت با دروغ اختیارات محدود از رسیدگی به مطالبات مردم شانه خالی کردند، بیش از این انتظار نیست. نکته قابل تأمل اینجاست که بانیان مشکلات موجود با بی مسئولیتی آدرس شورش خیابانی می دهند.