انگار نه انگار که روزی در قلب راکتور هسته ای ایران بتن ریخته شد، با این وعده که به زودی تمامی تحریم های ضدایرانی لغو خواهد شد و نه تعلیق. در صنعت هسته ای بتن ریخته شد، اما نه بهانه های آمریکا پایان یافت و نه تحریم ها به تاریخ پیوست.
به گزارش شهدای ایران،روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جاوید قربان اوغلو» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت:«شرایط منطقه و جهان به گونهای است که نمیتوان انتظارداشت به برجام برسیم ولی مسائل منطقهای و مسائل دیگر حل نشده باقی بماند. از این رو ایران باید درباره این مسئله تدبیری بیندیشد که چگونه میتواند بدون اینکه از مواضع اصولی خود کوتاه بیاید ولی از طریق دیپلماسی بتواند مابه ازای آن را از غربیها بگیرد و نگرانیها را حل کند. اتفاق جدیدی که افتاده و خبری که اعلام شده عربستان با چین در زمینه موشکهای بالستیک همکاری میکند، و این موضع موشکهای ایران را قابل مذاکره میکند».
در ادامه این مطلب آمده است:«شاهد یک جنگ روانی، تبلیغاتی بین ایران و آمریکا و متحدان آمریکا - سه کشور اروپایی – هستیم...از آن طرف آمریکاییها در همین مدت چند تحریم جدید علیه شرکتها و افراد ایرانی اعمال کردند و ایران هم در پاسخ به آن جنگ روانی و تبلیغاتی، اقداماتی از جمله مانوری که انجام داد و موشکهایی که پرتاب شد را دردستور کار قرارداد. هرچند این موضوع را میشود جزو جنگ روانی و تبلیغاتی قبل از دور هشتم مذاکرات ارزیابی کرد اما باید هم از جانب ایران و هم آمریکا مدیریت و کنترلشده باشد که به اصل مسئله آسیبی نرساند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«آقای امیرعبداللهیان گفت که به سه نفر از ایرانیها ویزا دادند و عربستان هم تائید کرد، نشانههای مثبتی است هرچند حواشی هم داشت که مربوط به ادعای آقای امیرعبداللهیان مبنی بر تاخیر در انتقال سفیر ایران در یمن به کشور بود و یک تبادل کلامی را بین ایران وعربستان به دنبال داشت و اگر این اتفاق نمیافتاد، شاید بهتر بود».
برای رفع نگرانی آمریکا موشکهای ایران را معامله کنیم/ دلتنگی اصلاحطلبان برای اظهارات جنجالی جهانگیری و روحانی
انگار نه انگار که روزی در قلب راکتور هسته ای ایران بتن ریخته شد، با این وعده که به زودی تمامی تحریم های ضدایرانی لغو خواهد شد و نه تعلیق. در صنعت هسته ای بتن ریخته شد، اما نه بهانه های آمریکا پایان یافت و نه تحریم ها به تاریخ پیوست.
هسته ای رفت ولی تحریم ها 2 برابر شد. هسته ای رفت ولی اوباما و ترامپ و بایدن قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کردند. در هسته ای بتن ریخته شد و دولت اوباما در اقدامی بی سابقه پس از پیروزی انقلاب، از ورود نماینده دولت روحانی به سازمان ملل جلوگیری کرد و وی را تروریست! نامید.
هسته ای رفت ولی اوباما مردم ایران را یاغی! نامید؛ ترامپ لقب تروریست! به ملت ایران داد و بایدن نیز پس از ترور سردار سلیمانی، از ترامپ تقدیر کرد.
حالا علیرغم تجربه پرهزینه و عبرت آموز توافق هسته ای در دولت روحانی، برخی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب اصرار دارند که همان فرمول را درباره موشک های ایرانی و قدرت منطقه ای کشورمان پیاده کنند. این رویکرد بیش از آنکه مصداق سهل اندیشی و غفلت باشد، رسما مصداق خیانت و وطن فروشی است.
واقعیت این است که افراطیون اصلاح طلب اصرار دارند که ایران را به سرنوشت لیبی دچار کنند. الگوی طیف تندرو اصلاح طلب در سیاست خارجی، «معمر قذافی» است. همان شخصی که با اعتماد به آمریکا و اروپا، توان هسته ای خود را بار کشتی کرده و آن را تقدیم آمریکا کرد؛ اما در نهایت اعتماد وی به طرف غربی به مرگی ذلت بار منجر شد.
ما در سالهای گذشته تجربه جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتیم. در هشت سال دفاع مقدس، رژیم بعث با پشتیبانی آمریکا و دولت های اروپایی، تهران را بمباران کرد. همچنین در سالهای گذشته گروهک تکفیری تروریستی داعش با حمایت مستقیم آمریکا و تروئیکای اروپا تا 40 کیلومتری مرز ایران آمد اما قدرت منطقه ای ایران، این گروهک جنایتکار و نیروی نیابتی آمریکا و اروپا را زمین گیر کرد.
برنامه این بود که تروریست های تکفیری داعش در خیابان های تهران و همدان و کرمانشاه و...به جنایت پرداخته و آسایش را از مردم ایران بگیرند، اما سربازان دلاور حاج قاسم سلیمانی، کیلومترها دورتر از مرزهای ایران، کمر این گروهک تکفیری تروریستی را شکست.
متاسفانه طیف تندرو اصلاح طلب در داخل رسما به پیاده نظام آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح ایران تبدیل شده است. به همین خاطر بود که سران رژیم صهیونیستی در سال 88، افراطیون اصلاح طلب را سرمایه اسرائیل در ایران نامیده و تاکید داشتند که این طیف به نیابت از اسرائیل با حاکمیت ایران در حال جنگ است.