نیروی دریایی کلاسیک آمریکا از لحاظ تکنیکی و تاکتیکی قابلیت مقابله با نیروهای سپاه پاسداران که جنگ چریکی در دریا را به خوبی اجرا می کنند ندارد و این اولین تقابل ناموفق آنها نیز نبوده است.
به گزارش شهدای ایران، علیرضا تقوی نیا، کارشناس مسائل سیاسی در کانال شخصی خود نوشت:
در ماههای اخیر دولت جدید روی کار آمده در تهران با اعتماد به نفس بیشتری در حال بازیگری در عرصه بین الملل است و سیاستمداران آمریکایی نیز یکی از مهم ترین دلایل اینگونه رفتار را به دور زدن تحریم ها و فروش مخفیانه نفت به کشورهای دیگر (به خصوص چین) نسبت می دهد.
در نتیجه آمریکا سعی داشت با یک ضرب شصت نظامی و توقیف نفتکش شرکت ملی نفت و انتقال محموله آن به تانکری دیگر ، ایران را بر سرجای خود نشانیده و در مذاکرات آتی شروط خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کند.
این دزدی دریایی به ۲ دلیل در دریای عمان انجام شد:
اول، به باور فرماندهان نظامی آمریکایی توان دریایی ایران در دریای عمان از خلیج فارس کمتر است.
دوم این که با توجه به کنترل جمهوری اسلامی بر تنگه هرمز بهتر بود این نفتکش در دریای عمان ربوده می شد.
اما آمریکایی ها از ابتکار عمل و توان عکس العمل نیروهای واکنش سریع و تکاوران نیروی دریایی سپاه غافل بودند و گمان آنها بر این بود که رخدادهایی که رزمایش های نظامیان ایرانی رخ می دهد صرفا نمایش است و در عمل آنها قابلیت عملیاتی در برابر نیروی دریایی قدرتمند آمریکا را ندارند.
به محض وقوع دزدی دریایی، پایگاه دریایی سپاه در دریای عمان (جاسک) که امامت نام دارد به حالت آماده باش کامل درآمد و با رصد صورت گرفته تکاوران سبزپوش ایرانی بوسیله هلیکوپتر بر روی نفتکش حامل نفت دزدیده شده هلی برن کرده و آن را به کنترل خود در می آورند و به سمت ساحل حرکت می دهند .
همزمان چند فریگیت و ناوشکن آمریکایی برای توقیف مجدد نفتکش وارد عمل می شوند که قایق های موشک انداز و پهپادهای سپاه به کارزار وارد شده و نیروهای آمریکایی که به خوبی از توان موشکی ضددریایی و شناوری ایران آگاهی داشتند عقب نشینی را به صلاح دانسته و عملا عملیات آنها با شکست کامل مواجه شد.
این عملیات نیروی دریایی سپاه چند پیام در بطن خود داشت:
نیروی دریایی کلاسیک آمریکا از لحاظ تکنیکی و تاکتیکی قابلیت مقابله با نیروهای سپاه پاسداران که جنگ چریکی در دریا را به خوبی اجرا می کنند ندارد و این اولین تقابل ناموفق آنها نیز نبوده است.
قابلیت های دریایی سپاه منحصر به خلیج فارس نیست و یگانهای این نیرو می توانند در آبهای عمان نیز پیشرفته ترین عملیات ها را طراحی کرده و در سریع ترین زمان ممکن به اجرا درآورند.
آمریکا دیگر نمی تواند حتی در لفظ از گزینه نظامی در خصوص ایران سخن بگوید و این گزینه عملا از روی میز برداشته شده است.
رژیم صهیونیستی که مرتبا از حمله به ایران سخن می گوید ملتفت باشد که توان نظامی ایران چگونه می تواند در اندک زمانی در پاسخ به تهدیدات وارد عمل شود.
کشورهای عربی منطقه نیز که گمان می کردند می توانند امنیت خود در برابر ایران را از آمریکا به عاریت بگیرند باید به این نکته واقف شوند که بهتر است مستقیما با قدرت اول منطقه وارد مذاکره و حل مشکلات شوند.
در ماههای اخیر دولت جدید روی کار آمده در تهران با اعتماد به نفس بیشتری در حال بازیگری در عرصه بین الملل است و سیاستمداران آمریکایی نیز یکی از مهم ترین دلایل اینگونه رفتار را به دور زدن تحریم ها و فروش مخفیانه نفت به کشورهای دیگر (به خصوص چین) نسبت می دهد.
در نتیجه آمریکا سعی داشت با یک ضرب شصت نظامی و توقیف نفتکش شرکت ملی نفت و انتقال محموله آن به تانکری دیگر ، ایران را بر سرجای خود نشانیده و در مذاکرات آتی شروط خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کند.
این دزدی دریایی به ۲ دلیل در دریای عمان انجام شد:
اول، به باور فرماندهان نظامی آمریکایی توان دریایی ایران در دریای عمان از خلیج فارس کمتر است.
دوم این که با توجه به کنترل جمهوری اسلامی بر تنگه هرمز بهتر بود این نفتکش در دریای عمان ربوده می شد.
اما آمریکایی ها از ابتکار عمل و توان عکس العمل نیروهای واکنش سریع و تکاوران نیروی دریایی سپاه غافل بودند و گمان آنها بر این بود که رخدادهایی که رزمایش های نظامیان ایرانی رخ می دهد صرفا نمایش است و در عمل آنها قابلیت عملیاتی در برابر نیروی دریایی قدرتمند آمریکا را ندارند.
به محض وقوع دزدی دریایی، پایگاه دریایی سپاه در دریای عمان (جاسک) که امامت نام دارد به حالت آماده باش کامل درآمد و با رصد صورت گرفته تکاوران سبزپوش ایرانی بوسیله هلیکوپتر بر روی نفتکش حامل نفت دزدیده شده هلی برن کرده و آن را به کنترل خود در می آورند و به سمت ساحل حرکت می دهند .
همزمان چند فریگیت و ناوشکن آمریکایی برای توقیف مجدد نفتکش وارد عمل می شوند که قایق های موشک انداز و پهپادهای سپاه به کارزار وارد شده و نیروهای آمریکایی که به خوبی از توان موشکی ضددریایی و شناوری ایران آگاهی داشتند عقب نشینی را به صلاح دانسته و عملا عملیات آنها با شکست کامل مواجه شد.
این عملیات نیروی دریایی سپاه چند پیام در بطن خود داشت:
نیروی دریایی کلاسیک آمریکا از لحاظ تکنیکی و تاکتیکی قابلیت مقابله با نیروهای سپاه پاسداران که جنگ چریکی در دریا را به خوبی اجرا می کنند ندارد و این اولین تقابل ناموفق آنها نیز نبوده است.
قابلیت های دریایی سپاه منحصر به خلیج فارس نیست و یگانهای این نیرو می توانند در آبهای عمان نیز پیشرفته ترین عملیات ها را طراحی کرده و در سریع ترین زمان ممکن به اجرا درآورند.
آمریکا دیگر نمی تواند حتی در لفظ از گزینه نظامی در خصوص ایران سخن بگوید و این گزینه عملا از روی میز برداشته شده است.
رژیم صهیونیستی که مرتبا از حمله به ایران سخن می گوید ملتفت باشد که توان نظامی ایران چگونه می تواند در اندک زمانی در پاسخ به تهدیدات وارد عمل شود.
کشورهای عربی منطقه نیز که گمان می کردند می توانند امنیت خود در برابر ایران را از آمریکا به عاریت بگیرند باید به این نکته واقف شوند که بهتر است مستقیما با قدرت اول منطقه وارد مذاکره و حل مشکلات شوند.