همه چیز در دنیای حقیقی و حتی مجازی دارای منطق خاص خود است حتی برخورد غیرمنطقی نیز برای خود از منطقی پیروی میکند. اصول جوانمردی، تابع قواعدی است همچنانکه ناجوانمردی نیز در خود مرام و مسلکی دارد که اگر به آنها عمل نکند، نفر اول در ناجوانمردی را به ثبت خواهد رساند، آنچنانکه در برخورد ظالمان و زیادهخواهان با انبیاء و سفیران آسمانی شاهدیم که دشمنترین دشمنان آنان، برای همیشه منفور و مغضوب خدا و خلائق هستند.
به گزارش شهدای ایران، همه چیز در دنیای حقیقی و حتی مجازی دارای منطق خاص خود است حتی برخورد غیرمنطقی نیز برای خود از منطقی پیروی میکند. اصول جوانمردی، تابع قواعدی است همچنانکه ناجوانمردی نیز در خود مرام و مسلکی دارد که اگر به آنها عمل نکند، نفر اول در ناجوانمردی را به ثبت خواهد رساند، آنچنانکه در برخورد ظالمان و زیادهخواهان با انبیاء و سفیران آسمانی شاهدیم که دشمنترین دشمنان آنان، برای همیشه منفور و مغضوب خدا و خلائق هستند.
دشمنی با هرکس و جریان، باید قاعدهمند و بر سبیل انصاف و مروت باشد. آنانی که در فضای ایران اسلامی به فعالیت چه مثبت و یا منفی اشتغال دارند، در هر دو وجه، ملزم به تبعیت از قاعده انصاف و مروت هستند تا دچار سب و لعن ملی نشوند.
دشمنی با هرکس و جریان، باید قاعدهمند و بر سبیل انصاف و مروت باشد. آنانی که در فضای ایران اسلامی به فعالیت چه مثبت و یا منفی اشتغال دارند، در هر دو وجه، ملزم به تبعیت از قاعده انصاف و مروت هستند تا دچار سب و لعن ملی نشوند.
مهندسی افکار عمومی لازم است اما...
حسن قاسمیفر، فعال اجتماعی، ارزیابی دولتها توسط رسانهها را اقدامی لازم اما مشروط میداند و میگوید: "دولتها میآیند و میروند و در کشاقوس کارکردها، یا مثبت ارزیابی میشوند و یا منفی، اما آنچه که انتظار افکار عمومی است، انصاف در برخوردها و اخلاقمداری در مواجهه با ارزیابیهاست. رسانهها، دارای جایگاه بررسی و تحلیل عالمانه و منصفانه هستند و طی سالهای اخیر با ورود فضای مجازی در انگارهسازیها، انتظار برخورد منطقی و منصفانه، بیش از هر زمان دیگر نیازمند تاکید و مراقبتهای قانونی از سوی مسئولان مربوطه در دستگاههای فرهنگی و قضایی است، آنچنانکه در کشورهای دیگر مرسوم و معمول است".
وی در ادامه میافزاید: "آزادی در همه عرصهها، تعریف شده و دارای حد و مرز است بویژه در عرصه رسانه، که با افکار و رفتارسازی جامعه ارتباط دارد و اگر محدود به چهارچوبهای تعریفشده و مشخص نباشد، آنچه که چوب حراج میخورد، آبرو و حیثیت جامعه و نابودی شخص و شخصیتها خواهد بود. بدین جهت است که در تمام کشورهای غربی و اروپایی، دقیقترین تعریف از وظائف و اختیارات و ظرافتهای کار رسانهها ارائه و اعمال شده تا هر کسی به خود اجازه ندهد قلم خویش را به مزدوری بفرستد تا مزد فروش شرف و وجدان خود و جامعه را حرامخواری کند.
رسانهها در غرب و اروپا
این فعال اجتماعی با اشاره به نحوه برخورد غرب و اروپا نسبت به فعالیتهای رسانهای، گفت: آنانی که کعبه آمالشان غرب و اروپاست توجه کنند که آنها با فعالان رسانهای پگونه برخورد میکنند. ضمن آنکه اکثر قریب به اتفاق رسانهها، اعم از حقیقی و مجازی در اختیار کلان سرمایهداران صهیونیستی است و آنها هستند که مهندسی افکار عمومی این کشورها را بعهده دارند، اما به هیچ فردی نه در رسانه، که حتی در هیچ عرصه دیگر اجازه ورود به برخی مسائل و از جمله هلوکاست و روشنگری پیرامون واقعیتهای تاریخی و جنایات امروز یهودیان و صهیونیستها را نمیدهند و با شدیدترین وجه قانونی با آنها برخورد میکنند؛ چراکه حتی موارد ممنوعه از نظر خودشان را به مجلس برده و به صورت قانون در آوردهاند تا هیچ کسی به خود اجازه ندهد خلاف قانون عمل کند.
قاسمیفر با بیان اینکه مصالح یک گروه سیاسی و اقتصادی در غرب مبنای رفتارسازی آنهاست، اظهار داشت: در مبانی دینیمان آنچه که موجب تعدی به حقوق دیگران شود، خلاف بوده و منافع یک فرد و گروه نباید در تعارض با حقوق انسانی و شهروندی دیگران قرار گیرد، بدین جهت است که در اسلام حکم "لاضرر و لاضرار" اساس تنظیم روابط اجتماعی و قوانین و مقررات است، از همین روی، در فعالیتهای رسانهای نباید به بهانه آزادی، بردهگی فکری دیگران را تعقیب کرد و حریت و آزادگی را به بند "آزادی بیمبالات" کشید.
برخورد ابزاری با افکار عمومی
افکار عمومی در مبانی دینیمان، محترم و امانت الهی نزد مسئولان تلقی میشود که باید در سیر الیالله مورد اهتمام دولتها قرار گیرند. برخورد ابزاری با مردم و افکار آنها در نگاه نظام اسلامی، مذموم و غیر توحیدی است. رسانهها همچون دولتها، مسئول خدمت به مردم و افکار آنها در مسیر رشد و تعالی و قرار گرفتن در جهت اعتلاء اخلاق و معنویتاند. وجه برتر رسانهها از منظر اندیشمندان در این است که رابط بین مسئولان و مردم و انتقالدهنده نظرات طرفین به یکدیگر برای تحقق آرمان اسلامی، که شکلگیری "امت واحده" است، باشند و این چه وظیفه مهم و سنگینی است که بیش از همه این خود رسانهها هستند که باید به اهمیت این جایگاه بلند آگاهی یابند.
محمد فاطمی، فعال رسانهای، رسانهها و فعالان این عرصه را احیاءکنندگان حیات طیب و پرورشدهندگان فضیلتهای انسانی و الهی توصیف میکند و میگوید: نوع برخورد مهندسان افکار عمومی با مردمشان باید مبتنی بر هدایت الهی و رساندن انسانها به جایگاه خلیفهالهی باشد. یک عنصر رسانهای نمیتواند در جهت ضلالت و گمراهی مخاطبان خود حرکت کند؛ چراکه افکار عمومی امانت خداوند هستند و نباید با دادن اطلاعات غلط، به این امانت خیانت کرد.
وی با انتقاد از برخورد سیاسی و جناحی با افکار عمومی در رسانهها، اظهار داشت: مردم، وابسته به هیچ جناح سیاسی نیستند و تنها به انقلاب و ارزشهای دینی و رهبر خود معتقد و ملتزمند و رسانهها نیز که باید صدای وجدان جامعه خود باشند، حق ندارند غیر از این، منادی جناح خاص و انعکاسدهنده منافع قشر خاصی باشند. این رفتار غیرحرفهای و دخالت گرایشات جناحی، دون شأن مردم مسلمان و اهلبیتی کشورمان است. شاید برای برخی از فعالان رسانهای کشورمان نوع رفتار همتایان غربیشان مدل و الگو باشد، که از آنها پیروی میکنند و اساساً دولتهای جناحی برای خود رسانه جناحی هم تهیه کرده تا افکار عمومی را آنچنانکه میخواهند، شکل دهند.
رسانههای فلهای، دستاورد اصلاحطلبان
محمد محمدی، فعال دیگر رسانهای، میگوید: وقتی دولت جناحی برای خود رسانه درست میکند، درصدد است تا افکار و اندیشههای مردم را بتدریج چهار یا هشت ساله در مسیر باورهای خود تغییر دهید. مثلاً در چند دوره دولت اصلاحات بویژه از سال 1376 به این سوی، که دولتی با عنوان اصلاحطلبی بطور رسمی کار خود را شروع کرد، حمله تند و تیز به ارزشهای دینی و اعتقادات و باورهای جامعه از سوی دولت و رسانههای فلهای آنچنان به اوج رسیده بود که مستقیم به امامان معصوم و حتی به شخص پیامبر اکرم(ص) اهانت میشد و حتی در رسانههای خود میگفتند که مرز آزادی در جامعه آنجاست که هر فرد بتواند هر روز در جامعه علیه حتی خداوند هم آزادانه تظاهرات کند و جرأت فحش و جسارت به هر کسی را که دوست دارد، داشته باشد. این تجری و اندیشه مغشوش از سوی اصلاحطلبان، که عملکرد آنها در این راستا مستند وجود دارد، امروز نیز کاملاً قابل شهود و رویت است.
وی در همین ارتباط افزود: در دوره 8 ساله آقای روحانی، که اصلاحطلبان دولت آقای روحانی را رحم اجارهای خود ذکر میکردند، برخورد دولتی و توجیه وضع موجود، از روش روزانه این رسانههای دولتساز بوده که هیچ واکنشی در قبال فاجعه اقتصادی و فرهنگی ناشی از عملکرد دولت اصلاحات از خود نشان نمیدادند و حتی، به مدح و ستایش وضع موجود نیز میپرداختند و داغ دل مردم را بیشتر و تازهتر میکردند. این نوع رسانهها چه در فضای حقیقی باشد چه در فضای مجازی، از رسالت انسانی و الهی خود جدا شده و بجای آگاهیبخشی به مردم و روشنگری و بصیرتافزایی، به مسیرهای انحرافی و توجیهگر ظلمهشدن را برگزیدند.
این عنصر رسانهای عدم برخورد با این رسانههای ابنالوقت و نان به نرخ روزخورها از سوی دولت اصلاحات را محال میداند و میگوید: دولت اصلاحات که مجوزهای فلهای به نیروهای غیرمعتقد به نظام اسلامی میداد، دیگر خود که با تخلفات آنها برخورد نمیکرد؛ زیراکه این رسانهها توجیهکننده و پروپگاندیست دولت بودند و طبیعی بود که همواره مورد حمایت دولت باشند و این حمایتها کار این عناصر را به ناکجاآباد رساند بگونهایکه اغلب این افراد الآن در رسانههای معاند مشغول فعالیت علیه ملت و کشور ما هستند.
رسانههای زرد اصلاحاتی و سکوت حمایتگرانه دولت!
زهرا طبری، فعال سیاسی و رسانهای، اقدامهای عناصر اصلاحطلب علیه دین و ایمان جامعه در رسانهها را خیانت توصیف کرد و گفت: وقتی رسانهها از انجام وظائف خود به نفع منافع این جریان و آن جناح عدول کنند و یا آنکه از زوز اول از سوی اصلاحطلبان متولد شوند، نتیجه این میشود که با دغدغه مردم زندگی نمیکنند و حرف صاحبان قدرت برای آنها قابل نشر و پژواک است. مردم در شرائطی که دادخواهیشان علیه دولت روحانی به آسمانها رسیده بود، که این حضرات در رسانههای زرد اصلاحاتی نگزید و هیچ بازتابی در میانشان نداشت.
وی بیعملی وزارت فرهنگ و ارشاد و دستگاههای نظارتی در دوران روحانی را نمونهای از سیستمی بودن تخلفات و تعدی علیه اعتماد جامعه نسبت به نظام اسلامی دانست و اظهار کرد: وقتی رسانههای اصلاحطلب اعتماد مردم نسبت به نظام اسلامی را مورد هدف قرار داده بودند، این وظیفه حاکمیت بود که با این رسانهها و تریبونهایشان برخورد کند، اما از آنجا که این رسانهها از جنس دولت آقای روحانی بودند، کوچکترین واکنش در قبال مصائب و آلام جامعه از خود نشان نمیدادند و حتی نعل وارونه میزدند و به تعریف و تمجید از دولت میپرداختند و حداکثر توصیههای ابتدایی و بیخطر به دولت میکردند.
این کنشگر اجتماعی، عامل اصلی بروز برخی از فتنهها و آشوبهای دوران آقای روحانی را فضاسازیهای رسانههای اصلاحطلب بویژه در فضای مجازی میداند و میگوید: واقعاً باید روزی دستگاه قضاء و یا یکی از کمیسیونهای مجلس فعالیتهای مخربانه این رسانهها در دوران حاکمیت اصلاحطلبان را بررسی و شفافسازی کند و آتشافروزان رسانهای را به محاکم ذیصلاح معرفی کنند تا درس عبرتی باشد برای دیگران و آیندگان، که به بهانه آزادی بیان و قلم، علیه مردم و انقلاب دست به هر کاری نزنند.
تحریفها همچنان ادامه دارد
زینب صدیقی، فعال دیگر فرهنگی، با انتقاد از ادامه روش رسانههای اصلاحطلبان در دوره کنونی و برخورد مغرضانه این رسانهها با دولت آقای رئیسی، عنوان کرد: اینکه از روز اول این رسانهها بهخصوص در فضای مجازی با رئیسجمهور منتخب برخورد عنادآمیز و غیرمنطقی داشته باشند و انتقاد شدید از معرفی زود کابینه گرفته تا رفتن آقای رئیسجمهور به سفرهای استانی آنهم روزهای جمعه، گویای این واقعیت است که این رسانهها فقط درصدد تضعیف و ایرادتراشی علیه دولتی هستند که آن را از خود نمیدانند و ادامه فعالیت این دولت را مخالف منافع باندی خود تلقی میکنند.
وی با بیان اینکه برخی رسانههای زنجیرهای اصلاحات، از پایگاههای فرهنگی سیاسی دشنان انقلاب هستند، خطاب به وزارت ارشاد گفت: معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد باید به این موضوع رسیدگی کند، ضمن آنکه دستگاه قضایی نیز باید در این زمینه از حالت انفعالی در آمده و به حالت فعال درآید؛ چراکه این رسانهها در حالت تخریب افکار عمومی و عملیات روانی علیه ملت ایرانند.
و سرانجام کار...
به گزارش بلاغ؛ وضعیت کنونی رسانههای موسوم به اصلاحات در دو فضای حقیقی و مجازی علیه دولت آقای رئیسی، نیازمند بازنگری از سوی وزارت ارشاد و دستگاههای نظارتی است. بدون تردید، رسانههای رسمی در هر نظام حکومتی دارای وظائف تعریفشدهای هستند که عدول از آن و یا قرار گرفتن در مسیر اهداف دشمنان آن کشور، در نقطه مقابل رسانههای ملی و اهداف و غایات مردم قرار دارد.