افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند.
به گزارش شهدای ایران، مهدی جهان تیغی
این روزها برخی تحولات نظامی و سیاسی در افغانستان سبب شده که بتوان
درباره عملکرد جمهوری اسلامی با محوریت سپاه قدس، در این کشور همسایه فارسی
زبان سخن گفت. برای درک واقعیت عملکرد جمهوری اسلامی و سپاه قدس باید چند
گزاره مهم ذیل را درک کرد:
یک: مهمترین پرونده امنیتی جنوب شرق ایران در بیست سال گذشته، حضور آمریکا با ده ها پایگاه ها و تجهیزات پیشرفته و هزاران نیروی نظامی در مرزهای شرقی ایران بود. طبق یک ارزیابی انجام شده آمریکا در 20 سال گذشته روزانه 300 میلیون و سرجمع نزدیک به 2.5 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده است. این هزینه ها قرار بود خروجی آن نه به مهار ایران بلکه به تسلط کامل بر جمهوری اسلامی ختم شود. ایران با محوریت سپاه قدس، در واقع در یک مبارزه بیست ساله مداوم ، طراحیهای بسیار گران قیمت ضدامنیتی را در چند کیلومتری مرزهای خود با شکست رو به رو کرده است.
دو: چه کشوری غیر از ایران اراده سرپا نگه داشتن روند سیاسی و امنیتی ضدآمریکایی در افغانستان را داشته است؟ آیا پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و... در افغانستان اراده سیاسی و نظامی برای مقابله با آمریکا را داشته اند؟! قطعا فقط نام یک کشور خارجی در اینباره می توان اسم برده شود و این ایران بود که در طول بیست سال گذشته همواره روند جهاد ضدآمریکایی در افغانستان را زنده نگه داشت و حتی برای فعالیت های سیاسی و امنیتی گروه های متضاد با خود نیز در محیط داخلی افغانستان جهت تاکتیکی و راهبردی درست و موثر در مواجه با آمریکا برای آنها ایجاد کرد؛ این مدیریت آنقدر موثر بوده است که عاقبت با فرار نظامیان آمریکا از افغانستان، نقطه عطفی بزرگتر از شکست آمریکا در ویتنام ایجاد شده است.
سه: افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند. امروز کارنامه سی ساله امنیتی نشان می دهد که ایران چگونه توانسته این روند را مدیریت کند و نه تنها طراحی های ضدامنیتی گروه های تروریستی را در اینباره خنثی کرده بلکه تعدیل های آشکاری نیز در برخی گروه ها درباره ایران و شیعه ایجاد کند و این خطوط قرمز را نیز همچنان معتبر نگه دارد.
چهار: آمریکا داعش را پس از متلاشی شدن سازمانی آن در سوریه، به افغانستان آورد تا از آنان برای رسیدن به اهداف محقق نشده امنیتی خود درباره ایران، اینبار در نزدیکی مرزهای شرقی جمهوری اسلامی استفاده کند. داعشی که باید در افغانستان که به ظاهر زمینه های تکثیر و قدرت گرفتن آن از جامعه سوریه بیشتر است رشد انفجاری پیدا میکرد، ولی به سرعت زمینگیر شد. چه کسی داعش را در افغانستان زمین گیر کرد؟ در ظاهر برخی از گروه های افغانی این کار را کردند ولی متخصصین نظامی می دانند که داعش نوسازی شده در افغانستان تنها در یک فرآنید پیچیده اطلاعاتی و با مشارکت و مدیریت یک قدرت برتر نظامی بالاتر از توان گروه های موجود افغانی می توانست زمینگیر شود.
پنج: آمریکا با خروج خود از افغانستان تلاش کرد که محیط داخلی این کشور را وارد رقابت های نظامی داخلی و به خصوص درگیری های میان شیعیان و اهل سنت ایجاد کند و به تبع آن پای ایران را نیز به جنگ بی حاصل و پرهزینه باز کند. اما سپاه قدس با ظرافت، صبوری و اقتدار این طراحی اولیه را خنثی کرد و همچنان نیز با اشراف اطلاعاتی و تدابیر سیاسی در حال عبور دادن ایران از یک فتنه مذهبی بزرگ است. عبور از این فتنه بزرگ این روزها با برخی سمپاشی ها در افکار عمومی زیاد احساس نمی شود ولی بعدها درباره آن بیشتر سخن گفته خواهد شد.
شش: از نوع مواجهه اصولی، آرامش و انضباط مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان به خوبی می توان دریافت که ایران در حوادث اخیر نه تنها غافلگیر نشده بلکه با یک نقشه راه تنظیم شده قبلی در حال بازیگری هست. این اشراف اطلاعاتی را در کنار این مساله بگذاریید که امروز همه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی غربی از غافلگیری خود در تحولات افغانستان سخن می گویند. چه کسی این اشراف اطلاعاتی را برای ایران ایجاد کرده؟
هفت: جمهوری اسلامی ایران با دستور کار «انتقام سخت»، اخراج آمریکا در منطقه را شتاب داده و در افغانستان علائم تحقق و فعال بودن آن دیده می شود. در این میان شبح حضور سپاه قدس و سردار قاآنی که از او به عنوان متخصص ویژه افغانستان یاد می شود، بی شک غیرقابل انکار است. ایران خروج آمریکا در منطقه را از طریق ابزارهای متعدد و گروه های گاه متضادی دنبال می کند که نشانه پیچیدگی رفتار ایران است و بی شک بعدها درباره نقش راهبری ایران در اخراج آمریکایی ها از افغانستان، توسط خود دستگاه های نظامی و امنیتی غربی بیشتر و شفاف تر سخن گفته خواهد شد.
یک: مهمترین پرونده امنیتی جنوب شرق ایران در بیست سال گذشته، حضور آمریکا با ده ها پایگاه ها و تجهیزات پیشرفته و هزاران نیروی نظامی در مرزهای شرقی ایران بود. طبق یک ارزیابی انجام شده آمریکا در 20 سال گذشته روزانه 300 میلیون و سرجمع نزدیک به 2.5 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده است. این هزینه ها قرار بود خروجی آن نه به مهار ایران بلکه به تسلط کامل بر جمهوری اسلامی ختم شود. ایران با محوریت سپاه قدس، در واقع در یک مبارزه بیست ساله مداوم ، طراحیهای بسیار گران قیمت ضدامنیتی را در چند کیلومتری مرزهای خود با شکست رو به رو کرده است.
دو: چه کشوری غیر از ایران اراده سرپا نگه داشتن روند سیاسی و امنیتی ضدآمریکایی در افغانستان را داشته است؟ آیا پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و... در افغانستان اراده سیاسی و نظامی برای مقابله با آمریکا را داشته اند؟! قطعا فقط نام یک کشور خارجی در اینباره می توان اسم برده شود و این ایران بود که در طول بیست سال گذشته همواره روند جهاد ضدآمریکایی در افغانستان را زنده نگه داشت و حتی برای فعالیت های سیاسی و امنیتی گروه های متضاد با خود نیز در محیط داخلی افغانستان جهت تاکتیکی و راهبردی درست و موثر در مواجه با آمریکا برای آنها ایجاد کرد؛ این مدیریت آنقدر موثر بوده است که عاقبت با فرار نظامیان آمریکا از افغانستان، نقطه عطفی بزرگتر از شکست آمریکا در ویتنام ایجاد شده است.
سه: افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند. امروز کارنامه سی ساله امنیتی نشان می دهد که ایران چگونه توانسته این روند را مدیریت کند و نه تنها طراحی های ضدامنیتی گروه های تروریستی را در اینباره خنثی کرده بلکه تعدیل های آشکاری نیز در برخی گروه ها درباره ایران و شیعه ایجاد کند و این خطوط قرمز را نیز همچنان معتبر نگه دارد.
چهار: آمریکا داعش را پس از متلاشی شدن سازمانی آن در سوریه، به افغانستان آورد تا از آنان برای رسیدن به اهداف محقق نشده امنیتی خود درباره ایران، اینبار در نزدیکی مرزهای شرقی جمهوری اسلامی استفاده کند. داعشی که باید در افغانستان که به ظاهر زمینه های تکثیر و قدرت گرفتن آن از جامعه سوریه بیشتر است رشد انفجاری پیدا میکرد، ولی به سرعت زمینگیر شد. چه کسی داعش را در افغانستان زمین گیر کرد؟ در ظاهر برخی از گروه های افغانی این کار را کردند ولی متخصصین نظامی می دانند که داعش نوسازی شده در افغانستان تنها در یک فرآنید پیچیده اطلاعاتی و با مشارکت و مدیریت یک قدرت برتر نظامی بالاتر از توان گروه های موجود افغانی می توانست زمینگیر شود.
پنج: آمریکا با خروج خود از افغانستان تلاش کرد که محیط داخلی این کشور را وارد رقابت های نظامی داخلی و به خصوص درگیری های میان شیعیان و اهل سنت ایجاد کند و به تبع آن پای ایران را نیز به جنگ بی حاصل و پرهزینه باز کند. اما سپاه قدس با ظرافت، صبوری و اقتدار این طراحی اولیه را خنثی کرد و همچنان نیز با اشراف اطلاعاتی و تدابیر سیاسی در حال عبور دادن ایران از یک فتنه مذهبی بزرگ است. عبور از این فتنه بزرگ این روزها با برخی سمپاشی ها در افکار عمومی زیاد احساس نمی شود ولی بعدها درباره آن بیشتر سخن گفته خواهد شد.
شش: از نوع مواجهه اصولی، آرامش و انضباط مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان به خوبی می توان دریافت که ایران در حوادث اخیر نه تنها غافلگیر نشده بلکه با یک نقشه راه تنظیم شده قبلی در حال بازیگری هست. این اشراف اطلاعاتی را در کنار این مساله بگذاریید که امروز همه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی غربی از غافلگیری خود در تحولات افغانستان سخن می گویند. چه کسی این اشراف اطلاعاتی را برای ایران ایجاد کرده؟
هفت: جمهوری اسلامی ایران با دستور کار «انتقام سخت»، اخراج آمریکا در منطقه را شتاب داده و در افغانستان علائم تحقق و فعال بودن آن دیده می شود. در این میان شبح حضور سپاه قدس و سردار قاآنی که از او به عنوان متخصص ویژه افغانستان یاد می شود، بی شک غیرقابل انکار است. ایران خروج آمریکا در منطقه را از طریق ابزارهای متعدد و گروه های گاه متضادی دنبال می کند که نشانه پیچیدگی رفتار ایران است و بی شک بعدها درباره نقش راهبری ایران در اخراج آمریکایی ها از افغانستان، توسط خود دستگاه های نظامی و امنیتی غربی بیشتر و شفاف تر سخن گفته خواهد شد.