درباره انتخاب شهردار جدید تهران؛
در هفته های گذشته دوباره بزرگانی او را برای اداره وضعیت خاص شده پایتخت فراخواندند و بازهم آمده وسط ماجرا ایستاده است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران، مهدی جهان تیغی: علیرضا زاکانی 12 سال نماینده تهران بوده و یکی از موفق ترین و سرشناس ترین نمایندگان بیست سال اخیر پارلمان ایران است. درباره پاکدستی او، دو جناح سیاسی کشور اتفاق نظر دارند. بی آنکه مسئولیت قضایی و امنیتی داشته باشد با بزرگترین مفسدین سیاسی و اقتصادی بیست سال اخیر که در داخل نظام جمهوری اسلامی لانه کرده بودند، مبارزه کرده است.
می توانست در تهران یکی از سرلیست های حتمی اصولگرایان برای انتخابات مجلس یازدهم باشد ولی به قم رفت و با رفتنش، اصلی ترین رقیب جبهه انقلاب در انتخابات 1400 را وادار به کنار کشیدن از حضور در قم کرد و عملا اولین گام شکست علی لاریجانی – بخوانید کاندیدای اصلاحات و اعتدال- در سپهر سیاسی کشور از آن مقطع شروع شد.
وقتی به مجلس یازدهم رفت، بیش از دوازده سال سابقه نمایندگی مجلس داشت ولی به نفع دکتر قالیباف که اولین بار بود به مجلس می آمد، کنار کشید. در کمتر از چند ماه مرکز پژوهش های مجلس که بزرگترین مرکز پژوهشی کشور بود را متحول کرد و در ریل جدیدی برای خدمت به انقلاب قرار داد.
شرایط برای انتخابات 1400 که پیچیده شد، تصمیم جبهه انقلاب را اطاعت کرد و خود را ظرف چند ساعت به وزرات کشور برای ثبت نام رقابت های ریاست جمهوری رساند تا جبهه غرب گرا نتواند، پیروزی فردی شبیه حسن روحانی را تکرار کند. در مناظرات بیش از همه خودش را وسط دعوا انداخت و زودتر از همه از رقابت های انتخاباتی کنار کشید.
در هفته های گذشته، دوباره بزرگانی او را برای اداره وضعیت خاص شده پایتخت فراخواندند و بازهم زاکانی وسط ماجرا ایستاده است. این در حالی است که برای انتخابات ریاست جمهوری که به مراتب صلاحیت اداره آن از شهرداری بالاتر است بعد از رئیسی بالاترین رای اعضای شورای نگهبان را بدست آورد ولی حالا که به شهرداری رسیده، تازه برخی از صلاحیت، تخصص و تحصیلاتش می پرسند!
12 سال به صورت مستقیم با مسایل تهران در نهاد نظارتی مجلس آشنا بوده و در فتنه ها و حوادث بزرگ کف خیابان های تهران برای کمک به مدیریت پایتخت چه تدابیر و عقلانیت و اقدامات انقلابی که از خود نشان نداده است. این روزها گویا برخی از اعضای جبهه انقلاب نیز یادشان رفته است که پایتخت جمهوری اسلامی باید در شرایط انقلابی اداره شود و قرار نیست که فقط عمران این شهر درست شود و همانند گذشته فرهنگ و سیاست آن را به حال خود رها کنیم.
جالب آنکه منتخبین شورای شهر تهران می گویند که برنامه زاکانی برای اداره تهران از همه جامع تر بوده است. قبل از او کرباسچی با تحصیلات حوزوی، نجفی با مدرک ریاضی و الویری با مدرک مهندسی برق شهردار تهران بودند. واقعا در تهرانی که امثال کرباسچی و نجفی در او شهردار شده اند، از آمدن امثال زاکانی چقدر باید استقبال کرد؟!
می گویند قانون را می خواهند به نفع او تغییر بدهند! ولی نمی گویند روندهای قانونی در اینباره چه می گوید و اساسا ظرفیت های قانونی برای اعضای شورای شهر چه مقدار در اینباره دست شان برای انتخاب شهردار باز گذاشته است.
حتی اگر برخی ادعاها درباره غیرقانونی بودن انتخاب زاکانی به عنوان شهردار را بپذیرییم، در آیین نامه انتخاب شهردار، به صراحت آمده است که در مواردی که شورا بر انتخاب خودش اصرار کند و فرد انتخاب شده معیارهای ذکر شده بر اساس آیین نامه را نداشته باشد به «کمیته حل اختلاف» میرود. در طول سه دهه اخیر این اتفاق چندین بار اتفاق افتاده و در عمل مشکل فراقانونی هم نهایتا اتفاق نیافتاده و وزیر کشور شهردار جدید را معرفی کرده است.
در این میان خیلی عجیب است که برخی دوستان راست و چپ که از تخصص، فقط اظهارنظر سیاسی را بلد هستند، به نظر اعضای شورای شهر که از طرف مردم تهران وکیل قانونی و شرعی شده اند برای انتخاب شهردار هیچ اهمیتی قایل نیستند. آن هم شورایی که در چند هفته نزدیک به سی نفر از چهره های مطرح را برای شهرداری بررسی کرده و نهایتا از میان بررسی برنامه 12 نفر نهایی، زاکانی را اصلح ترین چهره شناخته است.
خلاصه گرچه قانون موجود هم برای شهردار شدن زاکانی بن بستی ندارد ولی برخی مواردی که در بالا گفته شد بندهای عقلایی و از جنس استدلال های انقلابی است که گرچه به ظاهر قانون مرسوم نیست ولی هر عقل سلیم انقلابی می پذیرد که زاکانی در میان گزینه های مطرح، نزدیکترین فرد برای در اختیار گرفتن شهرداری پایتخت انقلاب اسلامی است.
می توانست در تهران یکی از سرلیست های حتمی اصولگرایان برای انتخابات مجلس یازدهم باشد ولی به قم رفت و با رفتنش، اصلی ترین رقیب جبهه انقلاب در انتخابات 1400 را وادار به کنار کشیدن از حضور در قم کرد و عملا اولین گام شکست علی لاریجانی – بخوانید کاندیدای اصلاحات و اعتدال- در سپهر سیاسی کشور از آن مقطع شروع شد.
وقتی به مجلس یازدهم رفت، بیش از دوازده سال سابقه نمایندگی مجلس داشت ولی به نفع دکتر قالیباف که اولین بار بود به مجلس می آمد، کنار کشید. در کمتر از چند ماه مرکز پژوهش های مجلس که بزرگترین مرکز پژوهشی کشور بود را متحول کرد و در ریل جدیدی برای خدمت به انقلاب قرار داد.
شرایط برای انتخابات 1400 که پیچیده شد، تصمیم جبهه انقلاب را اطاعت کرد و خود را ظرف چند ساعت به وزرات کشور برای ثبت نام رقابت های ریاست جمهوری رساند تا جبهه غرب گرا نتواند، پیروزی فردی شبیه حسن روحانی را تکرار کند. در مناظرات بیش از همه خودش را وسط دعوا انداخت و زودتر از همه از رقابت های انتخاباتی کنار کشید.
در هفته های گذشته، دوباره بزرگانی او را برای اداره وضعیت خاص شده پایتخت فراخواندند و بازهم زاکانی وسط ماجرا ایستاده است. این در حالی است که برای انتخابات ریاست جمهوری که به مراتب صلاحیت اداره آن از شهرداری بالاتر است بعد از رئیسی بالاترین رای اعضای شورای نگهبان را بدست آورد ولی حالا که به شهرداری رسیده، تازه برخی از صلاحیت، تخصص و تحصیلاتش می پرسند!
12 سال به صورت مستقیم با مسایل تهران در نهاد نظارتی مجلس آشنا بوده و در فتنه ها و حوادث بزرگ کف خیابان های تهران برای کمک به مدیریت پایتخت چه تدابیر و عقلانیت و اقدامات انقلابی که از خود نشان نداده است. این روزها گویا برخی از اعضای جبهه انقلاب نیز یادشان رفته است که پایتخت جمهوری اسلامی باید در شرایط انقلابی اداره شود و قرار نیست که فقط عمران این شهر درست شود و همانند گذشته فرهنگ و سیاست آن را به حال خود رها کنیم.
جالب آنکه منتخبین شورای شهر تهران می گویند که برنامه زاکانی برای اداره تهران از همه جامع تر بوده است. قبل از او کرباسچی با تحصیلات حوزوی، نجفی با مدرک ریاضی و الویری با مدرک مهندسی برق شهردار تهران بودند. واقعا در تهرانی که امثال کرباسچی و نجفی در او شهردار شده اند، از آمدن امثال زاکانی چقدر باید استقبال کرد؟!
می گویند قانون را می خواهند به نفع او تغییر بدهند! ولی نمی گویند روندهای قانونی در اینباره چه می گوید و اساسا ظرفیت های قانونی برای اعضای شورای شهر چه مقدار در اینباره دست شان برای انتخاب شهردار باز گذاشته است.
حتی اگر برخی ادعاها درباره غیرقانونی بودن انتخاب زاکانی به عنوان شهردار را بپذیرییم، در آیین نامه انتخاب شهردار، به صراحت آمده است که در مواردی که شورا بر انتخاب خودش اصرار کند و فرد انتخاب شده معیارهای ذکر شده بر اساس آیین نامه را نداشته باشد به «کمیته حل اختلاف» میرود. در طول سه دهه اخیر این اتفاق چندین بار اتفاق افتاده و در عمل مشکل فراقانونی هم نهایتا اتفاق نیافتاده و وزیر کشور شهردار جدید را معرفی کرده است.
در این میان خیلی عجیب است که برخی دوستان راست و چپ که از تخصص، فقط اظهارنظر سیاسی را بلد هستند، به نظر اعضای شورای شهر که از طرف مردم تهران وکیل قانونی و شرعی شده اند برای انتخاب شهردار هیچ اهمیتی قایل نیستند. آن هم شورایی که در چند هفته نزدیک به سی نفر از چهره های مطرح را برای شهرداری بررسی کرده و نهایتا از میان بررسی برنامه 12 نفر نهایی، زاکانی را اصلح ترین چهره شناخته است.
خلاصه گرچه قانون موجود هم برای شهردار شدن زاکانی بن بستی ندارد ولی برخی مواردی که در بالا گفته شد بندهای عقلایی و از جنس استدلال های انقلابی است که گرچه به ظاهر قانون مرسوم نیست ولی هر عقل سلیم انقلابی می پذیرد که زاکانی در میان گزینه های مطرح، نزدیکترین فرد برای در اختیار گرفتن شهرداری پایتخت انقلاب اسلامی است.