حسن روحانی در این 8سال هرچند وقت یک بار با بهانههای مختلف اظهاراتی میکرد که برآیند آن یا ایجاد شکاف و دوقطبی سیاسی و اجتماعی بود و یا یک یاس و ناراحتی عمومی را به افکار عمومی تزریق میکرد.
به گزارش شهدای ایران، دولت تدبیر و امید تمام شد و فصل برخی ارزیابیها از مواضع و عملکردهاست.
یکی از بزرگترین مسائلی که مردم و افکار عمومی در این 8 سال با آن مواجه
بودند، برخی اظهارات شخص رئیس جمهور بود که می شود گفت در کنار عملکرد ضعیف
دولت، موجبات تکدر خاطر و به قول معروف خرد شدن اعصاب عمومی را منجر می
شد.
رئیس جمهور صبح جمعهای
24 آبان 98 بود که به یکباره خبر گران شدن بنزین و افزایش قیمت آزاد آن به 3هزار تومان منتشر شد. ورای اینکه مردم در این وضعیت اقتصادی تحمل چنین افزایش قیمتی را نداشتند، اینکه دولتن بدون هیچگونه اطلاع پیشینی این نرخ را اعمال و بعد اعلام کرد برای مردم بار روانی سنگینی داشت. این امر البته در طول 40سال گذشته هم خود را بارها نشان داده که عموما مردم از محرم دانسته نشدن توسط دولت گله مندند و آن را برنمیتابند.
همین مسئله باعث ایجاد تجمعات اعتراضی در اکثر مناطق کشور شد که طبق روال معمول با ورود جریان ضد انقلاب، به خشونت کشیده شد و برخی بانکها و مراکز دینی و سیاسی مورد تعرض آشوبگران واقع شدند.
بعد از روزها ناآرامی در کشور، روحانی 7 آذرماه 98 در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی با خندهای جالب گفت که «من هم مثل مردم صبح جمعه فهمیدم که قیمت تغییر کرده است».
این اظهارات، موج نارضایتی ها را افزایش داد و این سوال را در اذهان ایجاد کرد که چرا باید رئیس جمهور یک کشور از تصمیمی که مستقیما با زندگی مردم سرو کار دارد اینقدر اظهار بی اطلاعی کند.
بهداشتیترین عملکرد از زمان هخامنشیان
روحانی ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه کرونا مدعی شد: «کار دولت یازدهم و دوازدهم در زمینه بهداشت در تاریخ ایران از زمان هخامنشیان تا الان بینظیر بود».
همچنین روحانی در اظهارات اخیر خود در حالی طرح تحول سلامت را یکی از موفقیتهای غیرقابل کتمان دولت نام برد که نه مردم، نه پزشکان و نه پرستاران هیچ رضایتی از این طرح نداشتند و حتی وزیر مجری این طرح یعنی قاضی زاده هاشمی در پی عدم موفقیت در این طرح بسیار گران و ناکارآمد، با غضب از این مسئولیت کنارهگیری کرد.
همچنین در دوره روحانی پدیده کرونا دامنگیر کشور شد ولی آنچنان که باید و شاید عملکرد مورد قبولی از این دولت در مدیریت و مهار کرونا شاهد نبودیم و یک ناهماهنگی و درگیری نیز بین وزیر بهداشت و شخص رئیس جمهور در نوع مواجهه با این ویروس حاکم بود.
ادعای خدمات مستمر وسط قطعیهای برق
روحانی همچنین در حالی که از تحریف و تغییر و آمار دروغ انتقاد میکرد، در اظهاراتی عجیب به قطع برق در کشور گریزی زد و ادعا کرد: خیلی مهم است خدمات مستمر باشد. یک خدماتی دولت میدهد که اگر نباشد ساعتی کشور را بههم میزند. اگر گاز نرسد کشور چه میشود؟ خدمات موثر و مستمری به مردم ارائه شده است. تولید کشور یک روز متوقف نشد. چرخه تولید یک لحظه متوقف نشد.
این اظهارات در حالی است که پیش از رسیدن تابستان، خاموشیهای زودهنگام و قطعی مکرر برق، مردم را کلافه کرده بود. هرچند برخی مشکلات مانند افزایش دمای هوا و خشکسالی را نمیتوان گردن دولت انداخت، اما دولت باید در برابر پیشبینی نکردن این موارد در کنار تأخیر در تعمیرات اساسی نیروگاهها و قصورهای دیگر پاسخگو باشد.
با این حال، روحانی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: این روزها در کشور زبان تشکر دارای لکنت شده و زبان نقد که باز بودهامروز هم باز است و متاسفانه زبان تحریف راه افتاده است.
این اظهارات روحانی که به نظر میرسد با واقعیتها اختلاف فاحش دارد، با واکنش مردم در فضای مجازی مواجه شد و به سرعت انبوهی از پیامها در انتقاد از این سخنان منتشر شد.
نظرسنجی از داخل ماشین
روحانی خرداد ماه 98 در دیدار با اهالی رسانه در بخشی از پاسخ خود به سؤال خبرنگار شبکه خبر مبنی بر اینکه «چرا باید از من بپرسند دوباره ارزانی میشود یا خیر؟» گفته بود: «این سخن درست نیست که در روزنامهها درد مردم را بگوییم تا رئیسجمهور بفهمد که درد مردم چقدر است! نه، رئیسجمهور و اعضای دولت میدانند. دولت من شاید یکی از دولتهایی باشد که خیلی در میان مردم است، من خودم بارها به دوستان گفتهام؛ من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است و به هر شهری و در هر جمعیتی میروم، خودم نظرسنجی میکنم و نگاه آدمها را نسبت به خودم میبینم؛ پس نیازی نیست که روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند تا رئیسجمهور باخبر شود! رئیسجمهور و دولت درد مردم را میداند».
این اظهارنظر روحانی نه تنها صدای حامیان او که در طول ۶ سال گذشته سرسختانه از او دفاع میکردند را درآورد، بلکه چهرهها، سیاسیون و مردم هم این ادعا را غیرواقعی و تعجببرانگیز خواندند و حتی اهالی نهاد ریاست جمهوری هم فهمیدند نظرسنجی رییس جمهور درست نبوده و قابل استناد نیست و برای همین در سایت پرزیدنت و دولت آن را سانسور کردند.
«باید روزی برسد» که هیچکس نیاز به یارانه نداشته باشد
۲۱ فروردین ۱۳۹۶ روحانی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که یکی از وعده های انتخاباتی شما مبنی بر این بود که وضعیت اقتصادی مردم را به نحوی بهبود میبخشید که نیاز به یارانه نقدی نداشته باشند، آیا این محقق شده یا نه؟، گفت: «ما باید به جایی برسیم که مردم ما نیازمند به یارانه نقدی نباشند و این حرف درستی است اما آیا این کار در ظرف چهار سال ما به نتیجه میرسیم؟ کاری که ما در دولت یازدهم کردیم این بوده که به جای اینکه یارانه نقدی را اضافه کنیم، به بخشهای تولیدی و سایر بخشها ببریم. باید وضع زندگی مردم آنقدر خوب شود که مردم نیاز نداشته باشند، که این حرف درستی است. اینکه چگونه این کار صورت بگیرد مهم است. همه مردم باید مشغول به کار شوند، یعنی بیکار نباید داشته باشیم. همه باید درآمد به اندازه کافی برای زندگی داشته باشند، اینها چگونه امکانپذیر است؟ اگر میخواهیم همه شغل داشته باشند، بدون فناوری و سرمایهگذاری و امنیت، امکانپذیر هست؟
کی گفتم مشکلات را صد روزه حل میکنم؟!
در همان نشست خبری، خبرنگاری پرسید که «شما در سال 92 از رفع مشکلات اقتصادی به مدت صد روز سخن گفتید اما 30 اسفند سال گذشته بعد از 4 سال گفتید 10 دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کنند. چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر کرد و حل مشکلات از صد روز به 40 سال تبدیل شد؟ که روحانی در پاسخ گفت: «دروغ بزرگی در برخی روزنامهها و سایتها پخش میشود و شما این را اشاره کردید و خیلی مهم است، بنده چه زمانی گفتم صد روزه حل میکنم؟ آن جملهای که بنده گفتم این است که بنده اگر موفق شوم در انتخابات، پایان صد روز اول کارهایی که در این صد روز انجام دادم اعلام میکنم و عین صحبتهای بنده را بیاورید و ببینید، بعد از این عدهای مخرب آمدند و گفتند ایشان گفته صد روزه مشکلات را حل میکنم، آن کسی که یک شبه حل میکرد ما نیستیم کس دیگری است.
زندگی مردم سخت شد ولی صف نبستند!
17 دی ماه 99 بود که روحانی در جلسه هیات دولت با تاکید بر اینکه زندگی مردم زندگی سخت شد، چون ما در یک جنگ و محاصره شدید بین المللی بودیم و از همه طرف، ما را محاصره کردند، گفت: این ها روشن بود اما در عین حال مردم صف نبستند و برای پیدا کردن کالای اساسی از این خیابان به آن خیابان نرفتند و هر جا میرفتند، کالا بود. البته قیمتها مقداری به طور طبیعی به خاطر شرایط جنگ و مقداری هم به خاطر برخی بی انصافی برخی افراد بود که در زمینه اقتصادی فعالیت می کردند و مقداری هم در زمینه مدیریتها باید کار بیشتری انجام میدادیم.
این اظهارات روحانی در حالی بود که هم در آن دوران و هم تا آخرین ساعات دولت تدبیر و امید مشکل تامین کالای اساسی چون مرغ و روغن یکی از شکایتهای مردم است و این در حالی است که هربار این کالاها در این چندماه نایاب شده، مردم برای تهیه آن در مراکزی دولتی صفهای چندساعته بستند و بعد از عرضه نیز با افزایش قیمت سنگین مواجه شده اند. به نحوی که هرچند قیمت مرغ در روز پایانی دولت روحانی به بالای 40هزار تومان رسیده است، ولی باز مردم برای تهیه مرغ باید صف ببندند.
از مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند تا آوردن بخشی از سرمایه
۱۶ مرداد ۱۳۹۹ حسن روحانی طی سخنانی در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نفت گفت: «با شرایطی که بورس دارد صندوقهای ما میتواند فعالتر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است.
روحانی تاکید کرد: «با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».
این حرفهای روحانی و همکاران دولتیاش در دعوت مردم به بورس به یکباره سرمایه های مردمی را به بازار سرمایه سرازیر کرد بورس با شیب نزولی سختی مواجه شد و بسیاری از سرمایههای مردم با بر تن کردن پیراهن قرمز بر قامت بورس، ارزش خود را از دست داد.
کسانی که در این سقوط دچار زیان شده بودند با یادآوری این سخن او توقع جبران و حمایت داشتند. حتی برخی وزیران روحانی نیز در جلسات خصوصی با استناد به این سخن سایر دستگاهها را برای حمایت از بورس تحت فشار قرار می دادند. نزدیک به یک ماه بعد حسن روحانی حرف جدیدی زد که به نوعی اصلاح حرف قبلی بود.
روحانی گفت: «در دولت یازدهم و دوازدهم بورس کار عظیمی را در کشور انجام داد برای اینکه بازار سرمایه ما یک بازار فعال باشد البته در بازار سرمایه معمولا ریسک هم هست، یعنی رشد بازار سرمایه ممکن است در یک سالی خیلی خوب باشد اما چند ماه روند نزولی داشته باشد. معمولا در بورس ما یک خط مستقیم به سمت بالا نداریم؛ به هرحال خط های شکسته است و در مجموع و در این ماههای اخیر بازهم یک مقدار بورس نشاط پیدا کرده است. تلاش ما در دولت یازدهم و دوازدهم توسعه و تعمیق بورس بود.
روحانی تاکید کرد: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاوردند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را بهم نزند».
اما کار از کار گذشته بود و مردم دچار زیان بزرگی در این سرمایه گزاری شدند که هنوز جبران نشده است.
روحانی در این 8سال از این قدم زدنها روی اعصاب عمومی کم نداشت و تقریبا هرچند وقت یک بار شاهد بودیم که روحانی با بهانههای مختلف اظهاراتی میکرد که برآیند آن یا ایجاد شکاف و دوقطبی سیاسی و اجتماعی بود، و یا اینکه یک یاس و ناراحتی عمومی را به افکار عمومی تزریق میکرد. ناراحتیهایی که کم کم به کاهش سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی منجر شد که یکی از نتایج آن کاهش مشارکت در انتخابات بود.
رئیسی در مراسم تنفیذ حکم خود توسط رهبر انقلاب به بحث آسیب دیدن به اعتماد مردم اشاره و تاکید کرد: «آنچه بیش از سفره و کسب و کار مردم آسیب دیده، اعتماد مردم است و مردم از دولت خواستند تا این آسیب را جبران کند و این اعتماد را برگرداند و فاصله بین دولت و ملت را کاهش دهد».
درک این ضرورت یعنی بازگشت اعتماد به مردم در کنار تاکید رهبر انقلاب بر عمل دولت سیزدهم به شعار مردمی بودن، این امید را ایجاد میکند که دولت رئیسی با تمام ابزارهای موجود، در جهت بازگشت امید و اعتماد بکوشد که صدالبته این از رهگذر صداقت با مردم محقق خواهد شد. چیزی که در 8سال گذشته از مدیریت اجرایی کشور کاملا رخت بر بسته بود.
رئیس جمهور صبح جمعهای
24 آبان 98 بود که به یکباره خبر گران شدن بنزین و افزایش قیمت آزاد آن به 3هزار تومان منتشر شد. ورای اینکه مردم در این وضعیت اقتصادی تحمل چنین افزایش قیمتی را نداشتند، اینکه دولتن بدون هیچگونه اطلاع پیشینی این نرخ را اعمال و بعد اعلام کرد برای مردم بار روانی سنگینی داشت. این امر البته در طول 40سال گذشته هم خود را بارها نشان داده که عموما مردم از محرم دانسته نشدن توسط دولت گله مندند و آن را برنمیتابند.
همین مسئله باعث ایجاد تجمعات اعتراضی در اکثر مناطق کشور شد که طبق روال معمول با ورود جریان ضد انقلاب، به خشونت کشیده شد و برخی بانکها و مراکز دینی و سیاسی مورد تعرض آشوبگران واقع شدند.
بعد از روزها ناآرامی در کشور، روحانی 7 آذرماه 98 در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی با خندهای جالب گفت که «من هم مثل مردم صبح جمعه فهمیدم که قیمت تغییر کرده است».
این اظهارات، موج نارضایتی ها را افزایش داد و این سوال را در اذهان ایجاد کرد که چرا باید رئیس جمهور یک کشور از تصمیمی که مستقیما با زندگی مردم سرو کار دارد اینقدر اظهار بی اطلاعی کند.
بهداشتیترین عملکرد از زمان هخامنشیان
روحانی ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه کرونا مدعی شد: «کار دولت یازدهم و دوازدهم در زمینه بهداشت در تاریخ ایران از زمان هخامنشیان تا الان بینظیر بود».
همچنین روحانی در اظهارات اخیر خود در حالی طرح تحول سلامت را یکی از موفقیتهای غیرقابل کتمان دولت نام برد که نه مردم، نه پزشکان و نه پرستاران هیچ رضایتی از این طرح نداشتند و حتی وزیر مجری این طرح یعنی قاضی زاده هاشمی در پی عدم موفقیت در این طرح بسیار گران و ناکارآمد، با غضب از این مسئولیت کنارهگیری کرد.
همچنین در دوره روحانی پدیده کرونا دامنگیر کشور شد ولی آنچنان که باید و شاید عملکرد مورد قبولی از این دولت در مدیریت و مهار کرونا شاهد نبودیم و یک ناهماهنگی و درگیری نیز بین وزیر بهداشت و شخص رئیس جمهور در نوع مواجهه با این ویروس حاکم بود.
ادعای خدمات مستمر وسط قطعیهای برق
روحانی همچنین در حالی که از تحریف و تغییر و آمار دروغ انتقاد میکرد، در اظهاراتی عجیب به قطع برق در کشور گریزی زد و ادعا کرد: خیلی مهم است خدمات مستمر باشد. یک خدماتی دولت میدهد که اگر نباشد ساعتی کشور را بههم میزند. اگر گاز نرسد کشور چه میشود؟ خدمات موثر و مستمری به مردم ارائه شده است. تولید کشور یک روز متوقف نشد. چرخه تولید یک لحظه متوقف نشد.
این اظهارات در حالی است که پیش از رسیدن تابستان، خاموشیهای زودهنگام و قطعی مکرر برق، مردم را کلافه کرده بود. هرچند برخی مشکلات مانند افزایش دمای هوا و خشکسالی را نمیتوان گردن دولت انداخت، اما دولت باید در برابر پیشبینی نکردن این موارد در کنار تأخیر در تعمیرات اساسی نیروگاهها و قصورهای دیگر پاسخگو باشد.
با این حال، روحانی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: این روزها در کشور زبان تشکر دارای لکنت شده و زبان نقد که باز بودهامروز هم باز است و متاسفانه زبان تحریف راه افتاده است.
این اظهارات روحانی که به نظر میرسد با واقعیتها اختلاف فاحش دارد، با واکنش مردم در فضای مجازی مواجه شد و به سرعت انبوهی از پیامها در انتقاد از این سخنان منتشر شد.
نظرسنجی از داخل ماشین
روحانی خرداد ماه 98 در دیدار با اهالی رسانه در بخشی از پاسخ خود به سؤال خبرنگار شبکه خبر مبنی بر اینکه «چرا باید از من بپرسند دوباره ارزانی میشود یا خیر؟» گفته بود: «این سخن درست نیست که در روزنامهها درد مردم را بگوییم تا رئیسجمهور بفهمد که درد مردم چقدر است! نه، رئیسجمهور و اعضای دولت میدانند. دولت من شاید یکی از دولتهایی باشد که خیلی در میان مردم است، من خودم بارها به دوستان گفتهام؛ من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است و به هر شهری و در هر جمعیتی میروم، خودم نظرسنجی میکنم و نگاه آدمها را نسبت به خودم میبینم؛ پس نیازی نیست که روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند تا رئیسجمهور باخبر شود! رئیسجمهور و دولت درد مردم را میداند».
این اظهارنظر روحانی نه تنها صدای حامیان او که در طول ۶ سال گذشته سرسختانه از او دفاع میکردند را درآورد، بلکه چهرهها، سیاسیون و مردم هم این ادعا را غیرواقعی و تعجببرانگیز خواندند و حتی اهالی نهاد ریاست جمهوری هم فهمیدند نظرسنجی رییس جمهور درست نبوده و قابل استناد نیست و برای همین در سایت پرزیدنت و دولت آن را سانسور کردند.
«باید روزی برسد» که هیچکس نیاز به یارانه نداشته باشد
۲۱ فروردین ۱۳۹۶ روحانی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که یکی از وعده های انتخاباتی شما مبنی بر این بود که وضعیت اقتصادی مردم را به نحوی بهبود میبخشید که نیاز به یارانه نقدی نداشته باشند، آیا این محقق شده یا نه؟، گفت: «ما باید به جایی برسیم که مردم ما نیازمند به یارانه نقدی نباشند و این حرف درستی است اما آیا این کار در ظرف چهار سال ما به نتیجه میرسیم؟ کاری که ما در دولت یازدهم کردیم این بوده که به جای اینکه یارانه نقدی را اضافه کنیم، به بخشهای تولیدی و سایر بخشها ببریم. باید وضع زندگی مردم آنقدر خوب شود که مردم نیاز نداشته باشند، که این حرف درستی است. اینکه چگونه این کار صورت بگیرد مهم است. همه مردم باید مشغول به کار شوند، یعنی بیکار نباید داشته باشیم. همه باید درآمد به اندازه کافی برای زندگی داشته باشند، اینها چگونه امکانپذیر است؟ اگر میخواهیم همه شغل داشته باشند، بدون فناوری و سرمایهگذاری و امنیت، امکانپذیر هست؟
کی گفتم مشکلات را صد روزه حل میکنم؟!
در همان نشست خبری، خبرنگاری پرسید که «شما در سال 92 از رفع مشکلات اقتصادی به مدت صد روز سخن گفتید اما 30 اسفند سال گذشته بعد از 4 سال گفتید 10 دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کنند. چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر کرد و حل مشکلات از صد روز به 40 سال تبدیل شد؟ که روحانی در پاسخ گفت: «دروغ بزرگی در برخی روزنامهها و سایتها پخش میشود و شما این را اشاره کردید و خیلی مهم است، بنده چه زمانی گفتم صد روزه حل میکنم؟ آن جملهای که بنده گفتم این است که بنده اگر موفق شوم در انتخابات، پایان صد روز اول کارهایی که در این صد روز انجام دادم اعلام میکنم و عین صحبتهای بنده را بیاورید و ببینید، بعد از این عدهای مخرب آمدند و گفتند ایشان گفته صد روزه مشکلات را حل میکنم، آن کسی که یک شبه حل میکرد ما نیستیم کس دیگری است.
زندگی مردم سخت شد ولی صف نبستند!
17 دی ماه 99 بود که روحانی در جلسه هیات دولت با تاکید بر اینکه زندگی مردم زندگی سخت شد، چون ما در یک جنگ و محاصره شدید بین المللی بودیم و از همه طرف، ما را محاصره کردند، گفت: این ها روشن بود اما در عین حال مردم صف نبستند و برای پیدا کردن کالای اساسی از این خیابان به آن خیابان نرفتند و هر جا میرفتند، کالا بود. البته قیمتها مقداری به طور طبیعی به خاطر شرایط جنگ و مقداری هم به خاطر برخی بی انصافی برخی افراد بود که در زمینه اقتصادی فعالیت می کردند و مقداری هم در زمینه مدیریتها باید کار بیشتری انجام میدادیم.
این اظهارات روحانی در حالی بود که هم در آن دوران و هم تا آخرین ساعات دولت تدبیر و امید مشکل تامین کالای اساسی چون مرغ و روغن یکی از شکایتهای مردم است و این در حالی است که هربار این کالاها در این چندماه نایاب شده، مردم برای تهیه آن در مراکزی دولتی صفهای چندساعته بستند و بعد از عرضه نیز با افزایش قیمت سنگین مواجه شده اند. به نحوی که هرچند قیمت مرغ در روز پایانی دولت روحانی به بالای 40هزار تومان رسیده است، ولی باز مردم برای تهیه مرغ باید صف ببندند.
از مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند تا آوردن بخشی از سرمایه
۱۶ مرداد ۱۳۹۹ حسن روحانی طی سخنانی در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نفت گفت: «با شرایطی که بورس دارد صندوقهای ما میتواند فعالتر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است.
روحانی تاکید کرد: «با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».
این حرفهای روحانی و همکاران دولتیاش در دعوت مردم به بورس به یکباره سرمایه های مردمی را به بازار سرمایه سرازیر کرد بورس با شیب نزولی سختی مواجه شد و بسیاری از سرمایههای مردم با بر تن کردن پیراهن قرمز بر قامت بورس، ارزش خود را از دست داد.
کسانی که در این سقوط دچار زیان شده بودند با یادآوری این سخن او توقع جبران و حمایت داشتند. حتی برخی وزیران روحانی نیز در جلسات خصوصی با استناد به این سخن سایر دستگاهها را برای حمایت از بورس تحت فشار قرار می دادند. نزدیک به یک ماه بعد حسن روحانی حرف جدیدی زد که به نوعی اصلاح حرف قبلی بود.
روحانی گفت: «در دولت یازدهم و دوازدهم بورس کار عظیمی را در کشور انجام داد برای اینکه بازار سرمایه ما یک بازار فعال باشد البته در بازار سرمایه معمولا ریسک هم هست، یعنی رشد بازار سرمایه ممکن است در یک سالی خیلی خوب باشد اما چند ماه روند نزولی داشته باشد. معمولا در بورس ما یک خط مستقیم به سمت بالا نداریم؛ به هرحال خط های شکسته است و در مجموع و در این ماههای اخیر بازهم یک مقدار بورس نشاط پیدا کرده است. تلاش ما در دولت یازدهم و دوازدهم توسعه و تعمیق بورس بود.
روحانی تاکید کرد: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاوردند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را بهم نزند».
اما کار از کار گذشته بود و مردم دچار زیان بزرگی در این سرمایه گزاری شدند که هنوز جبران نشده است.
روحانی در این 8سال از این قدم زدنها روی اعصاب عمومی کم نداشت و تقریبا هرچند وقت یک بار شاهد بودیم که روحانی با بهانههای مختلف اظهاراتی میکرد که برآیند آن یا ایجاد شکاف و دوقطبی سیاسی و اجتماعی بود، و یا اینکه یک یاس و ناراحتی عمومی را به افکار عمومی تزریق میکرد. ناراحتیهایی که کم کم به کاهش سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی منجر شد که یکی از نتایج آن کاهش مشارکت در انتخابات بود.
رئیسی در مراسم تنفیذ حکم خود توسط رهبر انقلاب به بحث آسیب دیدن به اعتماد مردم اشاره و تاکید کرد: «آنچه بیش از سفره و کسب و کار مردم آسیب دیده، اعتماد مردم است و مردم از دولت خواستند تا این آسیب را جبران کند و این اعتماد را برگرداند و فاصله بین دولت و ملت را کاهش دهد».
درک این ضرورت یعنی بازگشت اعتماد به مردم در کنار تاکید رهبر انقلاب بر عمل دولت سیزدهم به شعار مردمی بودن، این امید را ایجاد میکند که دولت رئیسی با تمام ابزارهای موجود، در جهت بازگشت امید و اعتماد بکوشد که صدالبته این از رهگذر صداقت با مردم محقق خواهد شد. چیزی که در 8سال گذشته از مدیریت اجرایی کشور کاملا رخت بر بسته بود.