عضو شورای (منحله) سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت اصلاحطلبان دیگر اعتباری نزد مردم ندارند.
به گزارش شهدای ایران، علی صوفی وزیر دولت اصلاحات در گفتوگو با خبر آنلاین اظهار داشت: وضعیت
اصلاحطلبان در جامعه کاملاً با ۸۴ و ۸۸ دچار تغییر اساسی شده است چرا که
دولت آقای روحانی به اعتبار اصلاحطلبان، آسیب جدی وارد کرده است.
اصلاحطلبان فقط باید آن تشتت سال ۸۴ و تعدد کاندیدایی که در سال ۸۸ داشتند و باعث شکستشان شد به گونهای که آرا بین چند نفر تقسیم و توزیع شد و طرف مقابل رأی آورد را برطرف میکردند البته در سال ۹۲ تا ۹۶ این مشکل را برطرف کردند اما الان علیرغم اینکه توانستند آن مشکل را برطرف کنند، اجماع به وجود آورند، ساز و کار اجماعساز تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری و جبهه اصلاحات تشکیل دهند، انسجام سراسری به وجود بیاورند، لیست و کاندیدای متعدد معرفی نکنند، همه این کارها را انجام دادند ولی از ۹۶ به بعد، دولت آقای روحانی یک آسیب جدی وارد کرد و مردم را دلزده کرد و به نوعی اعتبار اجتماعی اصلاحطلبان و دولت از دست رفت.
اصلاحطلبان در حال حاضر در وضعیتی هستند که نه دستی در قدرت دارند و نه اعتباری نزد مردم برای آنها باقی مانده است.
وی میافزاید: این به معنای از دست دادن مردم، اعتبار و سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است. بخش عمدهای از سرمایه اجتماعی به وجود همین چهرههای شاخص اصلاحطلبان بود وقتی این چهرهها بیاعتبار شوند جریان اصلاحطلبی بیاعتبار میشود.
وقتی جریان اصلاحطلبی سرمایه اجتماعیاش را از دست داده و این سرمایه اجتماعیاش آسیب دیده، یعنی مردمی که با یک جمله «تکرار میکنم» آقای خاتمی، آن گونه به میدان میآمدند و نتیجه انتخابات را رقم میزدند الان آن شور را ندارند.
صوفی همچنین درباره عملکرد شورای (منحله) سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت:
متأسفانه نتایج این کار مثبت نبوده است یعنی مثلاً لیستی که در سال ۹۴ تحت عنوان لیست امید برای مجلس معرفی شد و فراکسیونی هم در مجلس تشکیل شد مورد رضایت مردم نبود. روحانی عملکردش مورد رضایت مردم نبوده است شورای شهری که انتخاب کردند هم چندان موفق نبوده است. میبینیم که از یک سو خروجی این شورای عالی سیاستگذاری و جبهه اصلاحات مورد استقبال مردم قرار گرفت اما مردم نتیجهای از این اقدام و حضورشان در پای صندوق رأی و لبیک گفتن به دعوت شورای عالی سیاستگذاری نگرفتند و مأیوس و سرخورده هستند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان هم اعتبارشان را از دست دادند بنابراین این دو خروجی است. آن اتفاق و انسجامی که انتظار داشتیم در همین جبهه اصلاحات نشان داده شد که وجود ندارد چون جبهه اصلاحات یک تصمیم میگیرد اعضا تصمیمی دیگر میگیرند. بنابراین خروجی مثبتی نمیبینیم و ارزیابیمان مثبت نیست بنابراین نیازمند بازنگری و تجدید سازمان و رویکرد هستیم چون اصلاحطلبان، خاستگاهشان جناح چپ بوده و شاخصه اصلی جناح چپ رویکرد اقتصادیاش بود.
در مقابل جریان راست که رویکرد اقتصادی بازار داشت جناح چپ رویکرد اقتصادی دولتی داشت الان اصلاحطلبان هیچ نسبتی با جناح چپ ندارند در حالی که مسئله اصلی مردم مسئله اقتصاد و معیشت است و تبعیض و بیعدالتی وجود دارد اصلاحطلبان با همان رویکرد چپ خود به مردم وعده بدهند و کمک کنند تا عدالت اجتماعی را برقرار کنند رویکرد عدالت اجتماعی نیز مستلزم تجدیدنظر در رویکرد اقتصاد بازاری است که اصلاحطلبان الان دارند و الان باید این رویکرد را حتماً تغییر بدهند آن رویکرد اصلی و اساسی اصلاحطلبان که مثبت است و باید تقویت شود حمایت از جمهوریت نظام و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است این رویکردی است که از جناح چپ برای اصلاحطلبان باقی مانده است اما از نظر اقتصادی رویکردشان ۱۸۰ درجه تغییر کرده است و مردم الان نیاز دارند حاکمیت به همان رویکرد اقتصادی چپ بازگردد.
اصلاحطلبان فقط باید آن تشتت سال ۸۴ و تعدد کاندیدایی که در سال ۸۸ داشتند و باعث شکستشان شد به گونهای که آرا بین چند نفر تقسیم و توزیع شد و طرف مقابل رأی آورد را برطرف میکردند البته در سال ۹۲ تا ۹۶ این مشکل را برطرف کردند اما الان علیرغم اینکه توانستند آن مشکل را برطرف کنند، اجماع به وجود آورند، ساز و کار اجماعساز تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری و جبهه اصلاحات تشکیل دهند، انسجام سراسری به وجود بیاورند، لیست و کاندیدای متعدد معرفی نکنند، همه این کارها را انجام دادند ولی از ۹۶ به بعد، دولت آقای روحانی یک آسیب جدی وارد کرد و مردم را دلزده کرد و به نوعی اعتبار اجتماعی اصلاحطلبان و دولت از دست رفت.
اصلاحطلبان در حال حاضر در وضعیتی هستند که نه دستی در قدرت دارند و نه اعتباری نزد مردم برای آنها باقی مانده است.
وی میافزاید: این به معنای از دست دادن مردم، اعتبار و سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است. بخش عمدهای از سرمایه اجتماعی به وجود همین چهرههای شاخص اصلاحطلبان بود وقتی این چهرهها بیاعتبار شوند جریان اصلاحطلبی بیاعتبار میشود.
وقتی جریان اصلاحطلبی سرمایه اجتماعیاش را از دست داده و این سرمایه اجتماعیاش آسیب دیده، یعنی مردمی که با یک جمله «تکرار میکنم» آقای خاتمی، آن گونه به میدان میآمدند و نتیجه انتخابات را رقم میزدند الان آن شور را ندارند.
صوفی همچنین درباره عملکرد شورای (منحله) سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت:
متأسفانه نتایج این کار مثبت نبوده است یعنی مثلاً لیستی که در سال ۹۴ تحت عنوان لیست امید برای مجلس معرفی شد و فراکسیونی هم در مجلس تشکیل شد مورد رضایت مردم نبود. روحانی عملکردش مورد رضایت مردم نبوده است شورای شهری که انتخاب کردند هم چندان موفق نبوده است. میبینیم که از یک سو خروجی این شورای عالی سیاستگذاری و جبهه اصلاحات مورد استقبال مردم قرار گرفت اما مردم نتیجهای از این اقدام و حضورشان در پای صندوق رأی و لبیک گفتن به دعوت شورای عالی سیاستگذاری نگرفتند و مأیوس و سرخورده هستند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان هم اعتبارشان را از دست دادند بنابراین این دو خروجی است. آن اتفاق و انسجامی که انتظار داشتیم در همین جبهه اصلاحات نشان داده شد که وجود ندارد چون جبهه اصلاحات یک تصمیم میگیرد اعضا تصمیمی دیگر میگیرند. بنابراین خروجی مثبتی نمیبینیم و ارزیابیمان مثبت نیست بنابراین نیازمند بازنگری و تجدید سازمان و رویکرد هستیم چون اصلاحطلبان، خاستگاهشان جناح چپ بوده و شاخصه اصلی جناح چپ رویکرد اقتصادیاش بود.
در مقابل جریان راست که رویکرد اقتصادی بازار داشت جناح چپ رویکرد اقتصادی دولتی داشت الان اصلاحطلبان هیچ نسبتی با جناح چپ ندارند در حالی که مسئله اصلی مردم مسئله اقتصاد و معیشت است و تبعیض و بیعدالتی وجود دارد اصلاحطلبان با همان رویکرد چپ خود به مردم وعده بدهند و کمک کنند تا عدالت اجتماعی را برقرار کنند رویکرد عدالت اجتماعی نیز مستلزم تجدیدنظر در رویکرد اقتصاد بازاری است که اصلاحطلبان الان دارند و الان باید این رویکرد را حتماً تغییر بدهند آن رویکرد اصلی و اساسی اصلاحطلبان که مثبت است و باید تقویت شود حمایت از جمهوریت نظام و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است این رویکردی است که از جناح چپ برای اصلاحطلبان باقی مانده است اما از نظر اقتصادی رویکردشان ۱۸۰ درجه تغییر کرده است و مردم الان نیاز دارند حاکمیت به همان رویکرد اقتصادی چپ بازگردد.