۳۳ سال پیش در چنین روزی ناو «یواساس وینسنس» هنگام گشتزنی در آبهای سرزمینی ایران، یک فروند هواپیمای مسافربری ایران با ۲۹۰ مسافر را سرنگون کرد.
به گزارش شهدای ایران، 33 سال پیش در چنین روزی (3 جولای 1988 مصادف با 12 تیرماه سال 1367) ناو
«یواساس وینسنس» هنگام گشتزنی در آبهای سرزمینی ایران، یک فروند
هواپیمای مسافربری ایران با 290 مسافر را سرنگون کرد.
ایالات متحده، ابتدا از پذیرفتن مسئولیت این حادثه سرباز زد، بعد ادعا کرد وینسنس در آبهای بینالمللی بوده و در نهایت هم ادعا کرد که هواپیمای ایرباس ایران در حال کاهش تهدیدآمیز ارتفاع به سمت ناو بوده است. ایالات متحده بعداً اعتراف کرد که این ادعاها هر دو نادرست هستند و ضمن «ابراز تأسف عمیق» 61.8 میلیون دلار به خانوادههای قربانیان غرامت داد.
دولت آمریکا پس از این اقدام، نه تنها مسئولیت آن را به عهده نگرفت، بلکه هیچکدام از خدمه ناو وینسنس را تحت پیگرد قرار نداد و حتی به «ویل راجرز»، فرمانده این ناو جنگی در پایان خدمتش، مدال افتخار اهدا کرد. این، اما تنها اقدام ضد ایرانی واشنگتن، بعد از شلیک به هواپیمای ایران نبود.
«کمپین زمستان» برای جاسوسی از ایرانیها
به عنوان مثال، حدود 2 سال پیش اسنادی منتشر شد که نشان میدادند «افبیآی» در روزهای بعد از سرنگونی هواپیمای ایرانی برنامهای به نام «کمپین زمستان» راهاندازی کرد که هدف آن زیر نظر گرفتن ایرانیها و گروههای ایرانی در ایالات متحده بود که این کمپین بعداً گسترش یافت و تمامی گروههای مسلمان در آمریکا را در برگرفت.
اسناد «افبیآی» که تاریخ شروع آنها از 4 جولای 1988، یعنی تنها یک روز بعد از سرنگونی هواپیمای ایرانی است، «کمپین زمستان» را تلاشی برای جلوگیری از اقدام تلافیجویانه از سوی ایران در واکنش به سرنگونی پرواز 655 توصیف میکند. در این اسناد بارها خواسته شده ایرانیها و گروههای ایرانی که اقدام به انجام فعالیتهایی کاملاً قانونی مانند شرکت در اعتراضات یا عضویت در سازمانهای سیاسی و مذهبی کردهاند تحت نظارت قرار گیرند.
بخشهای زیادی از این اسناد، سانسور شدهاند، اما جزئیات موجود در این اسناد به اندازهای هست که بتوان از آنها اطلاعات کافی درباره عملیاتهای تجسس افبیآی در هفتههای بعد از سرنگونی پرواز 655 انجام داد.
افبیآی روز 5 جولای 1988 پیامی به دفاتر خود و کاردارهای حقوقی خود در خارج از مرزهای آمریکا ارسال کرده. مدیر افبیآی در این پیام به دفاتر این سازمان در شهرهای اصلی آمریکا دستور داده «تجسس فیزیکی، بازرسیهای محلی و غیره» را از گروهها و افراد ایرانی به عمل آورند. در این سند آمده است: «این تدابیر تا زمان صدور اطلاعیه بعدی از سوی دفتر مرکزی افبیآی لازمالاجرا خواهند بود.»
همکاری انگلیس-آمریکا برای لاپوشانی جنایت
بعد دیگر ماجرا، مستنداتی است که از همکاری آمریکا با انگلیس برای سرپوش گذاشتن بر سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران منتشر شده است. اسناد محرمانه نشان میدهند «رونالد ریگان»، رئیس جمهور وقت آمریکا و «مارگارت تاچر»، نخست وزیر انگلیس طی نامهنگاری با یکدیگر تأکید کردهاند که باید ایران را مسئول این حادثه به افکار عمومی معرفی کرد. آنها در این نامهها تأکید کردهاند که بایستی گفته شود آمریکا برای دفاع از خود اقدام به سرنگونی این هواپیما کرده است.
در یک تلکس محرمانه به تاریخ 13 جولای به صراحت این نکته ذکر شده که خطی که در افکار عمومی باید دنبال شود این است که عمل شلیک موشک «بعد از حمله ایرانیها» انجام شده و اینکه ناو وینسس به یک هواپیمای نامعلوم هشدار صادر کرده اما بعد از عدم دریافت پاسخ در راستای حمایت از خود اقدام به شلیک به سمت آن کرده است.
مطابق اسناد به دست آمده، «مارگارت تاچر» در نامه محرمانهای به تاریخ 26 جولای ضمن حمایت از آمریکاییها و شماتت ایران، مینویسد که این حادثه نتایج خوبی به همراه داشته است. تاچر به ریگان مینویسد: «این اتفاق دستکم به مقامات ایران نیاز پایان دادن به درگیریهای در منطقه خلیج [فارس] را گوشزد میکند.»
قبل از این نامه در یک تلکس محرمانه به تاریخ 13 جولای که آن هم از وزارت خارجه انگلیس به سفارت این کشور در آمریکا ارسال شده به صراحت این نکته ذکر شده که خطی که در افکار عمومی باید دنبال شود این است که عمل شلیک موشک از ناو «وینسنس»، «بعد از حمله ایرانیها» انجام شده و اینکه این ناو به یک هواپیمای نامعلوم هشدار صادر کرده اما بعد از عدم دریافت پاسخ به قصد دفاع از خود اقدام به شلیک به سمت آن کرده است.
اما بخش دیگری از همین یادداشت محرمانه به صراحت نشان میدهد که انگلیسیها هم در آن زمان به روایت آمریکاییها شک داشتهاند: «ابهامها و سردرگمیهای فراوانی وجود دارد. برخی از جزئیاتی که آمریکایی در روایت اولیه از ماجرا ارائه کردهاند بعداً اصلاح شدهاند. به عنوان مثال، حالا معلوم شده که بر خلاف ادعاهای اولیه آمریکا ایرباس ایرانی در حال پرواز در دالان هوایی تجاری خود بوده و پرواز مورد نظر مطابق برنامه اعلامشده قبلی انجام شده است.»
در ادامه سند مزبور آمده است: «درباره این ادعای آمریکاییها مبنی بر اینکه تجهیزات وارسی الکترونیکی وینسنس علائم مربوط به هواپیمای نظامی دریافت کرده و اینکه آیا رزمناو مورد نظر تلاش کرده با فرکانسهای رادیویی مناسب با هواپیمای ایرانی تماس حاصل کند هم تردید وجود دارد.»
یادداشت مورد نظر تصریح میکند که انگلیس به قصد حمایت از آمریکا انتقادها را به جان خریده است: «اکثر کشورهای دیگر همدردی کردند اما این تنها انگلیس بود که به حق آمریکا برای دفاع از خود اشاره کرد و بنابراین از طرف ایران و سایر کشورها مورد انتقاد واقع شد.»
دیگر تروریسمهای هواپیمایی در کارنامه آمریکا
شلیک به پرواز شماره 655 تنها تروریسم هواپیمایی موجود در کارنامه آمریکا نیست و این کشور چندین بار برای پیشبرد اهداف سیاست خارجیاش برای اقدامات مشابه دستکم برنامهریزی کرده است. به عنوان مثال، مطابق اسناد از رده محرمانه خارج شده، پنتاگون در سال 1962 برای آنکه بتواند بهانهای برای جنگ با دولت کوبا پیدا کند این پیشنهاد را مطرح کرد که در عملیاتی موسوم به «نورثوودز»، خودش یک هواپیمای حامل مسافران غیرنظامی آمریکا را ساقط کرده و سپس دولت کوبا را به ارتکاب این جنایت متهم کند.
به عنوان مثال، مطابق اسناد از رده محرمانه خارج شده، پنتاگون در سال 1962 برای آنکه بتواند بهانهای برای جنگ با دولت کوبا پیدا کند این پیشنهاد را مطرح کرد که در عملیاتی موسوم به «نورثوودز»، خودش یک هواپیمای حامل مسافران غیرنظامی آمریکا را ساقط کرده و سپس دولت کوبا را به ارتکاب این جنایت متهم کند.
در این عملیات که البته به دلیل مخالفت «جان افکندی»، رئیسجمهوری وقت آمریکا اجرایی نشد، ستاد مشترک ارتش آمریکا این پیشنهاد را مطرح کرده بود که هواپیمایی حامل «گروهی از دانشجویان آمریکایی» در یک صحنهسازی هدف قرار گرفته و سپس دولت کوبا با حملات تبلیغاتی عامل بیثباتی و تروریسم در نیمکره غربی معرفی شود.
عملیات «نرثوودز» هرگز اجرا نشد، اما واشنگتن سالها بعد بالاخره با هدایت یک عملیات تروریستی علیه هواپیمای مسافربری این کشور به دولت آن هشدار داد.
4 اکتبر سال 1976 پرواز شماره 455 هواپیمایی کوبا با انفجار دو بمب ساعتی سقوط کرد و تمامی 73 سرنشین آن جان باختند. دو مخالف دولت کوبا که تحت حمایت سازمان سیا بودند به نامهای «پوسادا» و «اورلاندو باش» عاملان اصلی این حمله معرفی شدند و سالها بعد یعنی در سال 2005 اسناد از طبقهبندی خارج شده از نقش سازمان سیا در طراحی این عملیات پرده برداشتند.
در 11 آوریل سال 1955 هم یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی هند با انفجار یک بمب ساعتی در دریای جنوبی چین سقوط کرد و بر اثر آن 16 نفر کشته شدند. نتایج تحقیقات درباره سقوط این هواپیما در آن زمان فاش کرد هدف از انجام این عملیات تروریستی ترور «چو انلای»، نخستوزیر وقت چین بود که قرار بود مسافر این پرواز باشد اما در لحظات آخر برنامه سفرش را تغییر داد.
دولت چین پس از انجام تحقیقات، سازمان سیا که در آن زمان ترور نخستوزیر این کشور را در دستور کار قرار داده بود را به انجام این عملیات تروریستی متهم کرد.
غیر از این موارد، دولت آمریکا یک بار دیگر هم در سال 2003 تلاش کرده بود با همدستی انگلیس صدام حسین، دیکتاتور اسبق و معدوم عراق را به شلیک به سمت یک هواپیمای جاسوسی آمریکا که همانند هواپیماهای سازمان ملل رنگآمیزی شده بود تحریک کند.
یادداشتی فاش شده از ملاقات بین جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور اسبق آمریکا با تونی بلر، نخستوزیر وقت انگلیس نشان میدهد که آنها برای فراهم کردن مقدمات جنگ از این طریق تلاش کردهاند. مطابق این یادداشت «بوش» در این دیدار گفته است: «آمریکا در حال بررسی این است که یک هواپیمای شناسایی U2 که مانند هواپیماهای سازمان ملل رنگآمیزی شده را با اسکورت یک جنگنده بر فراز عراق به پرواز درآورد. اگر صدام این هواپیما را بزند، قطعنامه سازمان ملل را نقض کرده است.»
این یادداشت حاکی است که در این نشست که در تاریخ 31 ژانویه سال 2003 انجام شده تصمیم حمله به عراق کاملاً گرفته شده بود و این در حالی بود که دولت انگلیس در تلاش بود تا با صدور یک قطعنامه دوم علیه عراق جنگ با این کشور را مشروع جلوه دهد.
علاوه بر این، برخی شواهد حاکی از آن هستند که یکی از هواپیماهای ساقطشده در روز 11 سپتامبر 2001 با شلیک موشک ارتش آمریکا ساقط شده است.
روز 11 سپتامبر سال 2001، چهار اتفاق به وقوع پیوست؛ ساعت 08:46 صبح بهوقت نیویورک ابتدا پرواز شماره 11 «امریکن ایرلاینز» به برج شمالی ساختمان تجارت جهانی در منطقه منهتن برخورد کرد. ساعت 09:03 دقیقه، پرواز شماره 175 شرکت «یونایتد» به ضلع جنوبی ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد. ساعت 09:37 گفته شد که پرواز شماره 77 «امریکن ایرلاینز» به ضلع غربی ساختمان پنتاگون برخورد کرده است و در نهایت، ادعا شد که ساعت 10:03 صبح، پرواز شماره 93 خطوط هوایی «یونایتد» در منطقهای در ایالت «پنسیلوانیا» به زمین برخورد کرده و تمامی مسافران آن کشته شدهاند.
در روایتهای رسمی آمریکا ادعا میشود از میان این هواپیماها پرواز 93 «یونایتدایرلاینز» تنها هواپیمایی بوده که به هدف از قبل تعیینشدهاش که ساختمان کنگره آمریکا بوده برخورد نکرده است. در گزارشهای رسمی آمریکا درباره این پرواز اینطور ادعا شده که مسافران هواپیما بعد از آنکه هواپیماربایان، کنترل هواپیما را در دست گرفتند با اعضای خانوادهشان تماس گرفته و اخبار برخورد دو هواپیمای دیگر به برجهای تجارت جهانی را شنیدند، در نتیجه، مسافران و کادر پرواز با هواپیمارباها درگیر و باعث شدند هواپیما در منطقه شانکسویل سقوط کند.
با این حال، همانند سایر حوادث بحثانگیز 11 سپتامبر، این روایت رسمی هم با آشکار شدن شواهدی در تضاد با آن با چالشهایی جدی مواجه شده مورد تردید قرار گرفت. نخستین فرضیه در این مورد این بود که هواپیما با شلیک موشک ساقط شده است.
«ری گریفین» و «آلکس جونز» دو نفر از محققان 11 سپتامبر نخستین کسانی بودهاند که این فرضیه را مطرح کردند. طبق استدلال آنها، قطعات بزرگی از هواپیما، از جمله موتور آن بهقدری دورتر از نقطه سقوط پرت شده بودند که فرضیه سقوط عادی را منتفی میکنند. دهها محقق دیگر با نگاه از زوایای تخصصی مختلف، روایت این دو محقق را تأیید کردهاند.
الکس جونز میگوید در سقوطهای معمولی لاشه هواپیما معمولاً در ناحیهای کوچک پراکنده میشوند، این در حالی است که درباره پرواز شماره 93 این اتفاق رخ نداده و برخی از قطعات بسیار بزرگ هواپیما مثل موتور مایلها آنطرفتر پیدا شدهاند، علاوه بر این لاشه هواپیما به تکههای بسیار ریز متلاشی شده بود. طبق استدلال محققان 11 سپتامبر، این نشانهها تنها با فرضیه ساقط شدن هواپیما بر اثر شلیک موشک جور در میآید.
پایگاه ایندیپندنت، سال 2012 در گزارشی با عنوان رازهای پرواز 93 نوشت: «پراکنده شدن لاشه هواپیما در منطقهای وسیع، یکی از دلایلی است که نشان میدهد قبل از سقوط، نوعی انفجار در هواپیما صورت گرفته است. پرواز 93 در حال حمل نامههایی بهوزن 7500 پوند به کالیفرنیا بوده. نامهها و سایر کاغذهای موجود در این هواپیما 8 مایل (13 کیلومتر) آنطرفتر از محل سقوط پیدا شدهاند. بخشی از یکی از موتورهای هواپیما که 1 تُن وزن داشته 2000 یارد آنطرفتر پیدا شده است. این، تنها قطعه بزرگی بوده که از این هواپیما مانده و بقیه هواپیما به قطعاتی کوچکتر از 2 اینچ متلاشی شده است. بقیه قسمتهای هواپیما 2 مایل آنطرفتر در نزدیکی شهرکی بهنام "ایندین لیک" پیدا شده است.»
فوریه 2004، یک سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا بهنام «دان گرندپری» در یک مصاحبه رادیویی گفت نام فردی را هم که به این هواپیما شلیک کرده میشناسد. او گفت: «پرواز 93 توسط گارد هوایی داکوتای شمالی سرنگون شد. من خلبانی را که دو موشک برای سرنگون کردن هواپیما شلیک کرد میشناسم». برخی رسانههای آمریکا بعداً بهنقل از همین سرهنگ بازنشسته نوشتند سرگرد «ریک گیبنی» با شلیک موشک حرارتیاب «سایدوایندر» این هواپیمای مسافربری را ساقط کرده است.
رسانههای آمریکا و گزارش شاهدان عینی دیگر نشانههای مؤید فرضیه سرنگونی این بوئینگ 757 هستند. رسانههای آمریکا در آن زمان گزارش دادند شاهدان عینی گفتهاند دو جنگنده اف16 آمریکا را در حال تعقیب هواپیمایی که در شانکسویل سقوط کرده دیدهاند. برخی از دیگر شاهدان عینی گفتهاند بهفاصله کوتاهی بعد از سقوط هواپیما «یک جت سفید» را در حال پرواز با ارتفاع کم بر فراز آن دیدهاند، علاوه بر این، شاهدان عینی گفتهاند قبل از سقوط هواپیما صدای انفجار شنیدهاند. شبکه تلویزیونی «سیبیاس» اندکی قبل از سقوط پرواز 93 گفته بود که دو جنگنده اف16 در تعقیب این هواپیما هستند.
دولت آمریکا اما بدون توضیح درباره این شواهد و نشانههای بسیار فراوان دیگر درباره احتمال سرنگونی این هواپیما تلاش کرد روی روایتی حماسی و میهنپرستانه برای تبیین سرنوشت این هواپیما متمرکز شود و تلاش کرد آن را بهعنوان تنها حقیقت موجود در افکار عمومی مردم آمریکا بکارد. این روایت از این قرار بود که مسافران هواپیمای ربودهشده بعد از آنکه از طریق تلفنهایشان متوجه شدند که آمریکا تحت حمله قرار گرفته و هواپیمارباها دو پرواز دیگر را به برجهای دوقلوی تجارت جهانی کوبیدند به این نتیجه رسیدند که اگر نمیتوانند جان خودشان را نجات دهند دستکم میتوانند به اقدامی قهرمانانه دست بزنند و تروریستها را در رسیدن به هدفشان ناکام بگذارند، به همین دلیل، بهسمت کابین خلبان هجوم بردند و بعد از کشتن یکی از تروریستها، تروریست دیگری را که در حال کنترل هواپیما بود وادار کردند هواپیما را در همانجا سرنگون کند.
ایالات متحده، ابتدا از پذیرفتن مسئولیت این حادثه سرباز زد، بعد ادعا کرد وینسنس در آبهای بینالمللی بوده و در نهایت هم ادعا کرد که هواپیمای ایرباس ایران در حال کاهش تهدیدآمیز ارتفاع به سمت ناو بوده است. ایالات متحده بعداً اعتراف کرد که این ادعاها هر دو نادرست هستند و ضمن «ابراز تأسف عمیق» 61.8 میلیون دلار به خانوادههای قربانیان غرامت داد.
دولت آمریکا پس از این اقدام، نه تنها مسئولیت آن را به عهده نگرفت، بلکه هیچکدام از خدمه ناو وینسنس را تحت پیگرد قرار نداد و حتی به «ویل راجرز»، فرمانده این ناو جنگی در پایان خدمتش، مدال افتخار اهدا کرد. این، اما تنها اقدام ضد ایرانی واشنگتن، بعد از شلیک به هواپیمای ایران نبود.
«کمپین زمستان» برای جاسوسی از ایرانیها
به عنوان مثال، حدود 2 سال پیش اسنادی منتشر شد که نشان میدادند «افبیآی» در روزهای بعد از سرنگونی هواپیمای ایرانی برنامهای به نام «کمپین زمستان» راهاندازی کرد که هدف آن زیر نظر گرفتن ایرانیها و گروههای ایرانی در ایالات متحده بود که این کمپین بعداً گسترش یافت و تمامی گروههای مسلمان در آمریکا را در برگرفت.
اسناد «افبیآی» که تاریخ شروع آنها از 4 جولای 1988، یعنی تنها یک روز بعد از سرنگونی هواپیمای ایرانی است، «کمپین زمستان» را تلاشی برای جلوگیری از اقدام تلافیجویانه از سوی ایران در واکنش به سرنگونی پرواز 655 توصیف میکند. در این اسناد بارها خواسته شده ایرانیها و گروههای ایرانی که اقدام به انجام فعالیتهایی کاملاً قانونی مانند شرکت در اعتراضات یا عضویت در سازمانهای سیاسی و مذهبی کردهاند تحت نظارت قرار گیرند.
بخشهای زیادی از این اسناد، سانسور شدهاند، اما جزئیات موجود در این اسناد به اندازهای هست که بتوان از آنها اطلاعات کافی درباره عملیاتهای تجسس افبیآی در هفتههای بعد از سرنگونی پرواز 655 انجام داد.
افبیآی روز 5 جولای 1988 پیامی به دفاتر خود و کاردارهای حقوقی خود در خارج از مرزهای آمریکا ارسال کرده. مدیر افبیآی در این پیام به دفاتر این سازمان در شهرهای اصلی آمریکا دستور داده «تجسس فیزیکی، بازرسیهای محلی و غیره» را از گروهها و افراد ایرانی به عمل آورند. در این سند آمده است: «این تدابیر تا زمان صدور اطلاعیه بعدی از سوی دفتر مرکزی افبیآی لازمالاجرا خواهند بود.»
همکاری انگلیس-آمریکا برای لاپوشانی جنایت
بعد دیگر ماجرا، مستنداتی است که از همکاری آمریکا با انگلیس برای سرپوش گذاشتن بر سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران منتشر شده است. اسناد محرمانه نشان میدهند «رونالد ریگان»، رئیس جمهور وقت آمریکا و «مارگارت تاچر»، نخست وزیر انگلیس طی نامهنگاری با یکدیگر تأکید کردهاند که باید ایران را مسئول این حادثه به افکار عمومی معرفی کرد. آنها در این نامهها تأکید کردهاند که بایستی گفته شود آمریکا برای دفاع از خود اقدام به سرنگونی این هواپیما کرده است.
در یک تلکس محرمانه به تاریخ 13 جولای به صراحت این نکته ذکر شده که خطی که در افکار عمومی باید دنبال شود این است که عمل شلیک موشک «بعد از حمله ایرانیها» انجام شده و اینکه ناو وینسس به یک هواپیمای نامعلوم هشدار صادر کرده اما بعد از عدم دریافت پاسخ در راستای حمایت از خود اقدام به شلیک به سمت آن کرده است.
نامه «مارگارت تاچر» به «رونالد ریگان» درباره حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایران
مطابق اسناد به دست آمده، «مارگارت تاچر» در نامه محرمانهای به تاریخ 26 جولای ضمن حمایت از آمریکاییها و شماتت ایران، مینویسد که این حادثه نتایج خوبی به همراه داشته است. تاچر به ریگان مینویسد: «این اتفاق دستکم به مقامات ایران نیاز پایان دادن به درگیریهای در منطقه خلیج [فارس] را گوشزد میکند.»
قبل از این نامه در یک تلکس محرمانه به تاریخ 13 جولای که آن هم از وزارت خارجه انگلیس به سفارت این کشور در آمریکا ارسال شده به صراحت این نکته ذکر شده که خطی که در افکار عمومی باید دنبال شود این است که عمل شلیک موشک از ناو «وینسنس»، «بعد از حمله ایرانیها» انجام شده و اینکه این ناو به یک هواپیمای نامعلوم هشدار صادر کرده اما بعد از عدم دریافت پاسخ به قصد دفاع از خود اقدام به شلیک به سمت آن کرده است.
اما بخش دیگری از همین یادداشت محرمانه به صراحت نشان میدهد که انگلیسیها هم در آن زمان به روایت آمریکاییها شک داشتهاند: «ابهامها و سردرگمیهای فراوانی وجود دارد. برخی از جزئیاتی که آمریکایی در روایت اولیه از ماجرا ارائه کردهاند بعداً اصلاح شدهاند. به عنوان مثال، حالا معلوم شده که بر خلاف ادعاهای اولیه آمریکا ایرباس ایرانی در حال پرواز در دالان هوایی تجاری خود بوده و پرواز مورد نظر مطابق برنامه اعلامشده قبلی انجام شده است.»
در ادامه سند مزبور آمده است: «درباره این ادعای آمریکاییها مبنی بر اینکه تجهیزات وارسی الکترونیکی وینسنس علائم مربوط به هواپیمای نظامی دریافت کرده و اینکه آیا رزمناو مورد نظر تلاش کرده با فرکانسهای رادیویی مناسب با هواپیمای ایرانی تماس حاصل کند هم تردید وجود دارد.»
یادداشت مورد نظر تصریح میکند که انگلیس به قصد حمایت از آمریکا انتقادها را به جان خریده است: «اکثر کشورهای دیگر همدردی کردند اما این تنها انگلیس بود که به حق آمریکا برای دفاع از خود اشاره کرد و بنابراین از طرف ایران و سایر کشورها مورد انتقاد واقع شد.»
دیگر تروریسمهای هواپیمایی در کارنامه آمریکا
شلیک به پرواز شماره 655 تنها تروریسم هواپیمایی موجود در کارنامه آمریکا نیست و این کشور چندین بار برای پیشبرد اهداف سیاست خارجیاش برای اقدامات مشابه دستکم برنامهریزی کرده است. به عنوان مثال، مطابق اسناد از رده محرمانه خارج شده، پنتاگون در سال 1962 برای آنکه بتواند بهانهای برای جنگ با دولت کوبا پیدا کند این پیشنهاد را مطرح کرد که در عملیاتی موسوم به «نورثوودز»، خودش یک هواپیمای حامل مسافران غیرنظامی آمریکا را ساقط کرده و سپس دولت کوبا را به ارتکاب این جنایت متهم کند.
به عنوان مثال، مطابق اسناد از رده محرمانه خارج شده، پنتاگون در سال 1962 برای آنکه بتواند بهانهای برای جنگ با دولت کوبا پیدا کند این پیشنهاد را مطرح کرد که در عملیاتی موسوم به «نورثوودز»، خودش یک هواپیمای حامل مسافران غیرنظامی آمریکا را ساقط کرده و سپس دولت کوبا را به ارتکاب این جنایت متهم کند.
در این عملیات که البته به دلیل مخالفت «جان افکندی»، رئیسجمهوری وقت آمریکا اجرایی نشد، ستاد مشترک ارتش آمریکا این پیشنهاد را مطرح کرده بود که هواپیمایی حامل «گروهی از دانشجویان آمریکایی» در یک صحنهسازی هدف قرار گرفته و سپس دولت کوبا با حملات تبلیغاتی عامل بیثباتی و تروریسم در نیمکره غربی معرفی شود.
عملیات «نرثوودز» هرگز اجرا نشد، اما واشنگتن سالها بعد بالاخره با هدایت یک عملیات تروریستی علیه هواپیمای مسافربری این کشور به دولت آن هشدار داد.
4 اکتبر سال 1976 پرواز شماره 455 هواپیمایی کوبا با انفجار دو بمب ساعتی سقوط کرد و تمامی 73 سرنشین آن جان باختند. دو مخالف دولت کوبا که تحت حمایت سازمان سیا بودند به نامهای «پوسادا» و «اورلاندو باش» عاملان اصلی این حمله معرفی شدند و سالها بعد یعنی در سال 2005 اسناد از طبقهبندی خارج شده از نقش سازمان سیا در طراحی این عملیات پرده برداشتند.
در 11 آوریل سال 1955 هم یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی هند با انفجار یک بمب ساعتی در دریای جنوبی چین سقوط کرد و بر اثر آن 16 نفر کشته شدند. نتایج تحقیقات درباره سقوط این هواپیما در آن زمان فاش کرد هدف از انجام این عملیات تروریستی ترور «چو انلای»، نخستوزیر وقت چین بود که قرار بود مسافر این پرواز باشد اما در لحظات آخر برنامه سفرش را تغییر داد.
دولت چین پس از انجام تحقیقات، سازمان سیا که در آن زمان ترور نخستوزیر این کشور را در دستور کار قرار داده بود را به انجام این عملیات تروریستی متهم کرد.
غیر از این موارد، دولت آمریکا یک بار دیگر هم در سال 2003 تلاش کرده بود با همدستی انگلیس صدام حسین، دیکتاتور اسبق و معدوم عراق را به شلیک به سمت یک هواپیمای جاسوسی آمریکا که همانند هواپیماهای سازمان ملل رنگآمیزی شده بود تحریک کند.
یادداشتی فاش شده از ملاقات بین جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور اسبق آمریکا با تونی بلر، نخستوزیر وقت انگلیس نشان میدهد که آنها برای فراهم کردن مقدمات جنگ از این طریق تلاش کردهاند. مطابق این یادداشت «بوش» در این دیدار گفته است: «آمریکا در حال بررسی این است که یک هواپیمای شناسایی U2 که مانند هواپیماهای سازمان ملل رنگآمیزی شده را با اسکورت یک جنگنده بر فراز عراق به پرواز درآورد. اگر صدام این هواپیما را بزند، قطعنامه سازمان ملل را نقض کرده است.»
این یادداشت حاکی است که در این نشست که در تاریخ 31 ژانویه سال 2003 انجام شده تصمیم حمله به عراق کاملاً گرفته شده بود و این در حالی بود که دولت انگلیس در تلاش بود تا با صدور یک قطعنامه دوم علیه عراق جنگ با این کشور را مشروع جلوه دهد.
علاوه بر این، برخی شواهد حاکی از آن هستند که یکی از هواپیماهای ساقطشده در روز 11 سپتامبر 2001 با شلیک موشک ارتش آمریکا ساقط شده است.
روز 11 سپتامبر سال 2001، چهار اتفاق به وقوع پیوست؛ ساعت 08:46 صبح بهوقت نیویورک ابتدا پرواز شماره 11 «امریکن ایرلاینز» به برج شمالی ساختمان تجارت جهانی در منطقه منهتن برخورد کرد. ساعت 09:03 دقیقه، پرواز شماره 175 شرکت «یونایتد» به ضلع جنوبی ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد. ساعت 09:37 گفته شد که پرواز شماره 77 «امریکن ایرلاینز» به ضلع غربی ساختمان پنتاگون برخورد کرده است و در نهایت، ادعا شد که ساعت 10:03 صبح، پرواز شماره 93 خطوط هوایی «یونایتد» در منطقهای در ایالت «پنسیلوانیا» به زمین برخورد کرده و تمامی مسافران آن کشته شدهاند.
در روایتهای رسمی آمریکا ادعا میشود از میان این هواپیماها پرواز 93 «یونایتدایرلاینز» تنها هواپیمایی بوده که به هدف از قبل تعیینشدهاش که ساختمان کنگره آمریکا بوده برخورد نکرده است. در گزارشهای رسمی آمریکا درباره این پرواز اینطور ادعا شده که مسافران هواپیما بعد از آنکه هواپیماربایان، کنترل هواپیما را در دست گرفتند با اعضای خانوادهشان تماس گرفته و اخبار برخورد دو هواپیمای دیگر به برجهای تجارت جهانی را شنیدند، در نتیجه، مسافران و کادر پرواز با هواپیمارباها درگیر و باعث شدند هواپیما در منطقه شانکسویل سقوط کند.
با این حال، همانند سایر حوادث بحثانگیز 11 سپتامبر، این روایت رسمی هم با آشکار شدن شواهدی در تضاد با آن با چالشهایی جدی مواجه شده مورد تردید قرار گرفت. نخستین فرضیه در این مورد این بود که هواپیما با شلیک موشک ساقط شده است.
«ری گریفین» و «آلکس جونز» دو نفر از محققان 11 سپتامبر نخستین کسانی بودهاند که این فرضیه را مطرح کردند. طبق استدلال آنها، قطعات بزرگی از هواپیما، از جمله موتور آن بهقدری دورتر از نقطه سقوط پرت شده بودند که فرضیه سقوط عادی را منتفی میکنند. دهها محقق دیگر با نگاه از زوایای تخصصی مختلف، روایت این دو محقق را تأیید کردهاند.
الکس جونز میگوید در سقوطهای معمولی لاشه هواپیما معمولاً در ناحیهای کوچک پراکنده میشوند، این در حالی است که درباره پرواز شماره 93 این اتفاق رخ نداده و برخی از قطعات بسیار بزرگ هواپیما مثل موتور مایلها آنطرفتر پیدا شدهاند، علاوه بر این لاشه هواپیما به تکههای بسیار ریز متلاشی شده بود. طبق استدلال محققان 11 سپتامبر، این نشانهها تنها با فرضیه ساقط شدن هواپیما بر اثر شلیک موشک جور در میآید.
پایگاه ایندیپندنت، سال 2012 در گزارشی با عنوان رازهای پرواز 93 نوشت: «پراکنده شدن لاشه هواپیما در منطقهای وسیع، یکی از دلایلی است که نشان میدهد قبل از سقوط، نوعی انفجار در هواپیما صورت گرفته است. پرواز 93 در حال حمل نامههایی بهوزن 7500 پوند به کالیفرنیا بوده. نامهها و سایر کاغذهای موجود در این هواپیما 8 مایل (13 کیلومتر) آنطرفتر از محل سقوط پیدا شدهاند. بخشی از یکی از موتورهای هواپیما که 1 تُن وزن داشته 2000 یارد آنطرفتر پیدا شده است. این، تنها قطعه بزرگی بوده که از این هواپیما مانده و بقیه هواپیما به قطعاتی کوچکتر از 2 اینچ متلاشی شده است. بقیه قسمتهای هواپیما 2 مایل آنطرفتر در نزدیکی شهرکی بهنام "ایندین لیک" پیدا شده است.»
فوریه 2004، یک سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا بهنام «دان گرندپری» در یک مصاحبه رادیویی گفت نام فردی را هم که به این هواپیما شلیک کرده میشناسد. او گفت: «پرواز 93 توسط گارد هوایی داکوتای شمالی سرنگون شد. من خلبانی را که دو موشک برای سرنگون کردن هواپیما شلیک کرد میشناسم». برخی رسانههای آمریکا بعداً بهنقل از همین سرهنگ بازنشسته نوشتند سرگرد «ریک گیبنی» با شلیک موشک حرارتیاب «سایدوایندر» این هواپیمای مسافربری را ساقط کرده است.
رسانههای آمریکا و گزارش شاهدان عینی دیگر نشانههای مؤید فرضیه سرنگونی این بوئینگ 757 هستند. رسانههای آمریکا در آن زمان گزارش دادند شاهدان عینی گفتهاند دو جنگنده اف16 آمریکا را در حال تعقیب هواپیمایی که در شانکسویل سقوط کرده دیدهاند. برخی از دیگر شاهدان عینی گفتهاند بهفاصله کوتاهی بعد از سقوط هواپیما «یک جت سفید» را در حال پرواز با ارتفاع کم بر فراز آن دیدهاند، علاوه بر این، شاهدان عینی گفتهاند قبل از سقوط هواپیما صدای انفجار شنیدهاند. شبکه تلویزیونی «سیبیاس» اندکی قبل از سقوط پرواز 93 گفته بود که دو جنگنده اف16 در تعقیب این هواپیما هستند.
دولت آمریکا اما بدون توضیح درباره این شواهد و نشانههای بسیار فراوان دیگر درباره احتمال سرنگونی این هواپیما تلاش کرد روی روایتی حماسی و میهنپرستانه برای تبیین سرنوشت این هواپیما متمرکز شود و تلاش کرد آن را بهعنوان تنها حقیقت موجود در افکار عمومی مردم آمریکا بکارد. این روایت از این قرار بود که مسافران هواپیمای ربودهشده بعد از آنکه از طریق تلفنهایشان متوجه شدند که آمریکا تحت حمله قرار گرفته و هواپیمارباها دو پرواز دیگر را به برجهای دوقلوی تجارت جهانی کوبیدند به این نتیجه رسیدند که اگر نمیتوانند جان خودشان را نجات دهند دستکم میتوانند به اقدامی قهرمانانه دست بزنند و تروریستها را در رسیدن به هدفشان ناکام بگذارند، به همین دلیل، بهسمت کابین خلبان هجوم بردند و بعد از کشتن یکی از تروریستها، تروریست دیگری را که در حال کنترل هواپیما بود وادار کردند هواپیما را در همانجا سرنگون کند.