این انتخابات نشان داد که دیگر مردم را نمی توان از لولوهای موهوم ترساند و رأی جمع کرد. نه تحریم، نه FATF، نه برجام و نه مذاکره با آمریکا و ... هیچکدام نتوانستند سرنوشت انتخابات را به هم بزنند.
به گزارش شهدای ایران، رضا صفری: انتخابات 1400 به دلیل نقش تعیین کننده ای که در آینده کشور و
مخصوصاً گام دوم انقلاب داشت، از زوایای مختلف قابل بررسی است. یکی از
ویژگی های این انتخابات حساس، به نمایش درآمدن بلوغ سیاسی مردم است.
در این باره چند نکته به طور اجمالی قابل بیان است:
یک: وعده برخی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری مبنی بر پرداخت یارانه بالا، وام چند صد میلیونی و ... اساساً موجب نشد که مردم تحت تأثیر قرار بگیرند. این نشان داد که مردم در عین اینکه در وضعیت نامناسب معیشتی قرار گرفته اند اما اجازه نمی دهند که یک موضوع بر سایر موضوعات سایه بیندازد، بلکه همه موضوعات را با هم در نظر می گیرند.
دو: مباحثی مانند حجاب، فیلترینگ، زنان، اقوام، مذاهب و ... نتوانستند در نتیجه و تصمیم نهایی مردم تأثیر داشته باشند. اتفاقاً بسیاری از مردم بعد از سال ها حضور در انتخابات، اساساً نسبت به شنیدن این مباحث تکراری خسته شده اند.
سه: با توجه به نقش سلبریتی ها در روی کار آمدن دولت قبلی و عیان شدن این موضوع که اساساً سلبریتی ها صلاحیت مرجع قرارگرفتن در موضوعات سیاسی را ندارند و چه بسا بعضی از آنها از نظر سطح تحلیل و آینده نگری، فرسنگ ها از مردم عادی فاصله دارند، در این انتخابات، مردم فریب سلبریتی های ظاهرگرا را نخوردند و سلبریتی ها نیز پای خود را از بازی های گذشته کنار کشیدند. هرچند در این میان برخی هنرمندان، ورزشکاران متعهد و دلسوز کشور، مردم را به رأی دادن تشویق می کردند که نشان از آگاهی و درک بالای این افراد نسبت به وضعیت جامعه و شرایط جهانی بود.
چهار: مهرعلیزاده با وجود اینکه علناً از دولت اصلاحات نام برد و به این مطلب اشاره کرد که به دنبای تشکیل دولت سوم اصلاحات است، اما با مشاهده عدم اقبال مردم نسبت به شعارها و رفتارهای خود، قبل از روز انتخابات، از ادامه رقابت ها انصراف داد. هشت سال قبل و بعد از دوران فتنه 88، جبهه اصلاحات می خواست از دولت روحانی که هم کاسه با آنها بود، به عنوان رحم اجاره ای استفاده کند تا خود را بالا بکشد اما امروز بعد از گذشت هشت سال به این وضعیت دچار شده است.
پنج: جواب منفی مردم به جریان غربگرا به اندازه ای بی سابقه و پرمعنا بود که بر اساس آمار اعلام شده، آرای این جریان با همه حمایت های پیدا و پنهان افراد شاخص آن، از آرای باطله هم کمتر بود. به این موضوع هم توجه کنیم که بسیاری از مردم به دلیل رفتار و عملکرد فاجعه بار این جریان در سال های گذشته، اساساً با صندوق های رأی قهر کردند! در حقیقت آرای اعتراضی به این جریان، بسیار فراتر از این آمارهاست.
بنابراین اگر صلاحیت برخی افراد این جریان برای ریاست جمهوری احراز نشده و آنها در میان نامزدهای نهایی قرار نگرفته اند، اتفاقاً بزرگترین لطف از جانب شورای نگهبان به آنها بوده است و این عده حتماً باید از شورا تشکر کنند!
شش: این انتخابات نشان داد که توهین ها، تخریب ها ، بداخلاقی ها، شوآف های رسانه ای و ... موجب تغییر نظر مردم نمی شود و مردم عاقل تر از آن هستند که هیجانات و احساسات کاذب، بر رأی آنها تأثیر بگذارد و همانطور که از قبل در نظرسنجی ها پیش بینی شده بود، سید ابراهیم رئیسی پیروز انتخابات شد.
هفت: ضد انقلاب، بعد از مشاهده صف های طولانی و مشارکت نزدیک به 50 درصدی واجدین شرایط -بنابر اعلام وزارت کشور -، در بهت فرو رفتند. حتی یکی از آنان روز 26 خرداد، آماری را از داخل کشور نقل می کرد که مشارکت 18 درصد است! و اگر خیلی باشد به 25 درصد می رسد! این نشان می دهد که مردم در اوج تحریم های خارجی، با وجود سوء مدیریت ها و ناکارآمدی های دولت در سال های گذشته، تحریم انتخابات توسط برخی عناصر سیاسی داخلی و خارجی، دعوت گسترده منافقین، ضد انقلاب و رسانه های آنها مبنی بر عدم شرکت و با وجود بیماری کرونا و همچنین وقوع اختلال های قابل توجه در روز رأگیری و ... مشت محکمی بر دهان همه تحریم کنندگان داخلی و خارجی زدند.
هشت: این انتخابات نشان داد که دیگر مردم را نمی توان از لولوهای موهوم ترساند و رأی جمع کرد. نه تحریم، نه FATF، نه برجام و نه مذاکره با آمریکا و ... هیچکدام نتوانستند سرنوشت انتخابات را به هم بزنند. مردم انتظار دارند که رئیس جمهور بنابراقتضائات کشور و بر اساس منافع ملی و عقلانیت با دنیا تعامل داشته باشد.
در این باره چند نکته به طور اجمالی قابل بیان است:
یک: وعده برخی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری مبنی بر پرداخت یارانه بالا، وام چند صد میلیونی و ... اساساً موجب نشد که مردم تحت تأثیر قرار بگیرند. این نشان داد که مردم در عین اینکه در وضعیت نامناسب معیشتی قرار گرفته اند اما اجازه نمی دهند که یک موضوع بر سایر موضوعات سایه بیندازد، بلکه همه موضوعات را با هم در نظر می گیرند.
دو: مباحثی مانند حجاب، فیلترینگ، زنان، اقوام، مذاهب و ... نتوانستند در نتیجه و تصمیم نهایی مردم تأثیر داشته باشند. اتفاقاً بسیاری از مردم بعد از سال ها حضور در انتخابات، اساساً نسبت به شنیدن این مباحث تکراری خسته شده اند.
سه: با توجه به نقش سلبریتی ها در روی کار آمدن دولت قبلی و عیان شدن این موضوع که اساساً سلبریتی ها صلاحیت مرجع قرارگرفتن در موضوعات سیاسی را ندارند و چه بسا بعضی از آنها از نظر سطح تحلیل و آینده نگری، فرسنگ ها از مردم عادی فاصله دارند، در این انتخابات، مردم فریب سلبریتی های ظاهرگرا را نخوردند و سلبریتی ها نیز پای خود را از بازی های گذشته کنار کشیدند. هرچند در این میان برخی هنرمندان، ورزشکاران متعهد و دلسوز کشور، مردم را به رأی دادن تشویق می کردند که نشان از آگاهی و درک بالای این افراد نسبت به وضعیت جامعه و شرایط جهانی بود.
چهار: مهرعلیزاده با وجود اینکه علناً از دولت اصلاحات نام برد و به این مطلب اشاره کرد که به دنبای تشکیل دولت سوم اصلاحات است، اما با مشاهده عدم اقبال مردم نسبت به شعارها و رفتارهای خود، قبل از روز انتخابات، از ادامه رقابت ها انصراف داد. هشت سال قبل و بعد از دوران فتنه 88، جبهه اصلاحات می خواست از دولت روحانی که هم کاسه با آنها بود، به عنوان رحم اجاره ای استفاده کند تا خود را بالا بکشد اما امروز بعد از گذشت هشت سال به این وضعیت دچار شده است.
پنج: جواب منفی مردم به جریان غربگرا به اندازه ای بی سابقه و پرمعنا بود که بر اساس آمار اعلام شده، آرای این جریان با همه حمایت های پیدا و پنهان افراد شاخص آن، از آرای باطله هم کمتر بود. به این موضوع هم توجه کنیم که بسیاری از مردم به دلیل رفتار و عملکرد فاجعه بار این جریان در سال های گذشته، اساساً با صندوق های رأی قهر کردند! در حقیقت آرای اعتراضی به این جریان، بسیار فراتر از این آمارهاست.
بنابراین اگر صلاحیت برخی افراد این جریان برای ریاست جمهوری احراز نشده و آنها در میان نامزدهای نهایی قرار نگرفته اند، اتفاقاً بزرگترین لطف از جانب شورای نگهبان به آنها بوده است و این عده حتماً باید از شورا تشکر کنند!
شش: این انتخابات نشان داد که توهین ها، تخریب ها ، بداخلاقی ها، شوآف های رسانه ای و ... موجب تغییر نظر مردم نمی شود و مردم عاقل تر از آن هستند که هیجانات و احساسات کاذب، بر رأی آنها تأثیر بگذارد و همانطور که از قبل در نظرسنجی ها پیش بینی شده بود، سید ابراهیم رئیسی پیروز انتخابات شد.
هفت: ضد انقلاب، بعد از مشاهده صف های طولانی و مشارکت نزدیک به 50 درصدی واجدین شرایط -بنابر اعلام وزارت کشور -، در بهت فرو رفتند. حتی یکی از آنان روز 26 خرداد، آماری را از داخل کشور نقل می کرد که مشارکت 18 درصد است! و اگر خیلی باشد به 25 درصد می رسد! این نشان می دهد که مردم در اوج تحریم های خارجی، با وجود سوء مدیریت ها و ناکارآمدی های دولت در سال های گذشته، تحریم انتخابات توسط برخی عناصر سیاسی داخلی و خارجی، دعوت گسترده منافقین، ضد انقلاب و رسانه های آنها مبنی بر عدم شرکت و با وجود بیماری کرونا و همچنین وقوع اختلال های قابل توجه در روز رأگیری و ... مشت محکمی بر دهان همه تحریم کنندگان داخلی و خارجی زدند.
هشت: این انتخابات نشان داد که دیگر مردم را نمی توان از لولوهای موهوم ترساند و رأی جمع کرد. نه تحریم، نه FATF، نه برجام و نه مذاکره با آمریکا و ... هیچکدام نتوانستند سرنوشت انتخابات را به هم بزنند. مردم انتظار دارند که رئیس جمهور بنابراقتضائات کشور و بر اساس منافع ملی و عقلانیت با دنیا تعامل داشته باشد.