مهمترین عامل تعیینکننده در میزان مشارکت، کاندیداهای انتخابات و برنامههایی است که آنان برای رهایی از «وضع موجود» و ترسیم آینده کشور میدهند.
به گزارش شهدای ایران، با توجه به شرایط کشور، تحولات منطقهای و جهانی، شاید به همان اندازه که
چه کسی رئیسجمهور ایران میشود، این گزاره اهمیت داشته باشد که رئیسجمهور
بعدی با چه میزانی از مشارکت مردمی راهی پاستور خواهد شد؟ اکنون که
کاندیداهای رقابت نهایی «قطعی» شده و امکان فرضهای پیشین برای افزایش
مشارکت منتفی است، باید با توجه به شرایط موجود، چگونگی افزایش مشارکت را
بررسی کرد. با این مقدمه میتوان گفت که مهمترین عامل تعیینکننده در
میزان مشارکت، کاندیداهای انتخابات و برنامههایی است که آنان برای رهایی
از «وضع موجود» و ترسیم آینده کشور میدهند. در طول تاریخ برگزاری انتخابات
ریاستجمهوری، رکورددار کمترین میزان مشارکت هاشمیرفسنجانی بود که در سال
72 توانست با مشارکت 7/50درصدی مردم، برای دومینبار رئیسجمهور شود.
4 سال بعد در انتخابات ریاستجمهوری سال 76، افکار عمومی پس از تبلیغات انتخاباتی، به این جمعبندی رسید که برنامه سیدمحمد خاتمی، در تضاد با وضع موجود است و او برای آینده کشور برنامه دارد. به همین دلیل انتخابات سال 76 با رشد حدود 30درصدی در میزان مشارکت مواجه شد و از 7/50درصد در سال 72 به 9/79درصد در سال 76 رسید. جدا از توانمندیها و برنامههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، کمپینهای آنان نیز در افزایش میزان مشارکت موثر هستند. البته نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که ویروس کرونا بخش زیادی از پویایی کمپینهای انتخاباتی را تحتتاثیر قرار داده و عملا ستادهای انتخاباتی را بیش از آنکه در کف میدان حضور داشته باشند، در فضای مجازی محصور کرده و بخشی از توان برانگیزانندگی افکار عمومی را از آنها سلب کرده است. این اتفاق مشترک تمام انتخاباتی است که در یک سال گذشته در سراسر جهان برگزار شدهاند، بااینحال کمپینهای انتخاباتی، از راههای جایگزین برای گفتوگو و تعامل با افکار عمومی استفاده کردهاند. بهعنوان نمونه، در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر 2020 آمریکا، دونالد ترامپ و کمپینش توجه چندانی به شیوهنامههای بهداشتی نداشتند؛ اما بسیاری از جمهوریخواهان حاضر به حضور فیزیکی در کمپینهای او بدون استفاده از ماسک نبودند و بر همین اساس کمپین انتخاباتی ترامپ، به در خانههای مردم مراجعه و مردم را تشویق به رای دادن به رئیسجمهور مستقر آمریکا میکردند. کمپین ترامپ با این شیوه، در هر هفته، یک میلیون در خانه را به صدا درمیآوردند. در مقابل دموکراتها که اولویت خود را ایمنی مردم تعیین کرده بودند، به جای تمرکز بر حضور در خانهها، بیشتر از مکالمه تلفنی یا پیامهای متنی در فضای مجازی استفاده میکردند. این کمپین تنها در ماه آگوست(مرداد)، 6/2 میلیون مکالمه با رایدهندگان در ایالتهای تعیینکننده داشته است. به هر شکل شیوه مبارزاتی کاندیداها باعث شد انتخابات سال 2020، با 7/66 درصد رکورددار بیشترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری از سال ۱۹۰۰ شود. به نظر میرسد با توجه به نارضایتی حداکثری از دولت روحانی و میل شدید مردم به تغییر این وضع، به همان میزان که کاندیداها و ستادها بتوانند در این زمینه به مردم اطمینان بدهند، مشارکت در انتخابات بالا خواهد رفت. برای دستیافتن به سطحی از مشارکت موردتوقع، باید الزاماتی را مدنظر قرار داد که در ادامه به آنها اشاره شده است:
1 کرونا
در انتخابات ایران به دلیل عدم تعریف شیوههای جایگزین برای رای دادن، حضور فرد رایدهنده در شعبه اخذ رای لازم است. اگر انتخابات مجلس یازدهم را که در آستانه برگزاری آن شیوع کرونا رسانهای شد، درنظر نگیریم، انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا، نخستین انتخابات پس از کرونا در ایران است. باتوجه به اینکه هنوز بسیاری از افراد در ایران واکسن نزدهاند و نگرانیها از ابتلا به ویروس در شعب اخذ رای وجود دارد، بخش قابل توجهی از مردم حاضر به پذیرش ریسک اینچنینی نیستند و اگر هم باشند در روز رایگیری و با مشاهده شعب شلوغ، از رای دادن منصرف میشوند. برای حل این نگرانی و کمک به افزایش مشارکت، وزارت کشور بهعنوان متولی برگزاری انتخابات با همکاری صداوسیما بهعنوان جامعترین شبکه اطلاعرسانی کشور باید اطلاعرسانی لازم در این زمینه را انجام دهند تا دغدغه مردم را رفع کنند. اگر تا پیش از انتخابات چنین اتفاقی نیفتد و افکار عمومی از تدابیر کرونایی در شعب اخذ رای اطلاع درستی نداشته باشند، میزان مشارکت کاهش پیدا خواهد کرد.
2 دولت
اگر مردم به این نتیجه برسند که رای دادن آنها میتواند تاثیرات مثبتی بر آیندهشان بگذارد، به پای صندوقهای رای میآیند. بنابراین میتوان گفت امیدآفرینی نسبت به آینده کشور یکی از مهمترین پارامترهای افزایش مشارکت در انتخابات پیش رو است.
ایجاد امید تنها محدود به نقش صداوسیما و نامزدهای حاضر در انتخابات با دستگاههای تبلیغاتیشان نیست. در فرآیند برگزاری انتخابات، دولتهای مستقر حتی اگر قرار بر تداوم فعالیتشان نباشد، قدرتمندترین بازیگر صحنه انتخابات هستند. این بازیگری برای دولتهایی که در پایان مسیر ۸ ساله خود هستند و نمیخواهند مجدد از مردم رای بگیرند، بیشتر فراهم است. انتخابات در شرایطی برگزار میشود که تمام قدرت در قبضه دولت است و دولت میتواند با استفاده از تریبونها و ابزارهای متنوعی که به واسطه رای مردم به دست آورده، در انتخابات بعدی و دولت بعدی که قرار است تشکیل شود، دخالت کند. جدا از اظهارنظر علیه مواضع کاندیداهای انتخابات، دولتها با برخی فعلها و ترک فعلها میتوانند در میزان مشارکت موثر باشند. شایعه گرانی قیمت بنزین با توجه به اینکه افکار عمومی بیصداقتی دولت در این زمینه را در آبان 98 تجربه کرده است یا گرانی در برخی کالاهای اساسی همچون مرغ و کمبود روغن، شکر و... نشانههایی نیست که بتوان از آنها به تلاش دولت برای افزایش مشارکت یاد کرد. بیش از تمام اینها، قطعی مکرر برق باعث نارضایتی شدیدی در بین افکار عمومی شده است و این میتواند در فرآیند انتخابات سیزدهم خود را به خوبی نشان دهد.
دولت روحانی جدا از فعل و ترک فعلهای معنادار، تلاش میکند تا حتی بیش از کاندیداهای انتخابات، بازیگر میدان باشد. البته روحانی در انتخابات 1400 تلاش داشت که دولت سومش را بر سر کار بیاورد اما روند بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان، او را ناکام گذاشت. اظهارنظرهای این روزهای مقامات دولتی به خوبی نشان میدهد آنها برای دخالت در انتخابات برنامه جامعی داشتهاند اما حالا تبدیل به بازیگر خرابکار این میدان شدهاند و تلاش میکنند به سیاهنمایی دامن بزنند و مردم را ناامید کنند.
بهعنوان نمونه سخنان چند روز قبل علی ربیعی، سخنگوی دولت که در اختتامیه همایش ملی «ایران ۱۴: رفاه و تامین اجتماعی» شرایط کشور را در چهار سال آینده اینگونه پیشبینی کرد: «در آینده سیاسی ایران و بهطور غلیظ در چهار سال آینده به سیاست «رفاهی-صدقهای» بازمیگردیم و این سیاست بهطور جدی در نیمه دوم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دنبال میشود.» این اظهارات سخنگوی دولتی است که قرار بود «درآمد سرشار»ی برای مردم بیاورد که کسی به یارانه 45 هزار و 500 تومانی احتیاج نداشته باشد؛ دولتی که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند و تحریمها را بردارد. همین ادعاهایی که هیچکدامشان پس از 8 سال به واقعیت بدل نشدند، به خوبی میتوانند میزان درک دولت و سخنگوی آن را نشان دهند. به هر حال مجموع این شرایط نشان میدهد عزم دولت روحانی بر کاهش مشارکت در انتخابات پیش رو و استفاده از این مساله برای 4 سال آینده و تخریب علیه دولت بعدی است.
3 نامزدهای انتخابات
حتی اگر کرونا و دولت با تمام ابزارهایش برای کاهش مشارکت برنامهریزی کنند، این نامزدهای انتخابات هستند که بیشترین نقش را در افزایش مشارکت مردم برعهده دارند. مخالفان داخلی و دشمنان خارجی تلاش دارند در انتخابات چنین القا کنند که 7 نامزد انتخابات، یکی هستند و تفاوتی بین آنها نیست. این گزاره نادرستی خود را در سال 92 به خوبی نشان داد. در آن انتخابات حتی کاندیداهایی که متعلق به یک جبهه بودند، بیشترین تقابل را با یکدیگر داشتند و همین باعث رای آوردن حسن روحانی شد.
در مواجهه با این ادعا، ارائه برنامههای نامزدهای انتخابات میتواند تا حدودی تفاوتهای آنها را نشان دهد. برای درک بهتر این تفاوتها، صداوسیما میتواند از ظرفیت کارشناسان برای بررسی این برنامهها استفاده کند. جدا از این برنامهها، بهطور حتم هر کاندیدایی برنامه متفاوتی در حوزههایی که برای مردم اولویت دارند، طراحی کرده است. اینکه رویکرد دولت آینده در مسائل کلانی همچون اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگ و... چیست و چه ایده روشنی در حوزه شفافیت، تعارض منافع، آموزشوپرورش خصوصی و... دارند، دقیقتر اختلافات نامزدها را نشان میدهد.
4 شوراها
در ایامی که صحبت از همزمانی انتخابات شورای شهر و روستا با انتخابات ریاستجمهوری شد، برخی کارشناسان با توجه به تفاوت انتخابات شوراها بهعنوان یک مساله اجتماعی با انتخابات ریاستجمهوری که امری سیاسی است، نگران اثرپذیری انتخابات شوراها از ریاستجمهوری بودند. آنها معتقد بودند که گستردگی انتخابات ریاستجمهوری مانع بزرگی برای تبلیغات انتخابات شوراها خواهد بود. در انتخابات سال جاری نیز اثر چندانی نمیتوان از شوراها دید و این درحالی است که برآوردهای جامعهشناسانه نشان میدهد انتخابات شوراهای شهر و روستا، در روستاها و شهرهایی که اقوام و طوایف گوناگونی زندگی میکنند، بهدلیل عوامل فرهنگی و قومیتگرایانه، بسیار حائز اهمیت شمرده میشوند و بر همین اساس مشارکت در آنها حداکثری است. بهعبارت سادهتر میتوان گفت در استانهایی که در آن قبایل و طوایف نقش مهمی در شکلگیری تصمیمات اساسی دارند، مشارکت همواره بالا بوده است و وضعیت اقتصادی کشور و ناکارآمدی دولت بهعنوان مهمترین عامل قهر مردم از صندوقهای رای، در این نقاط بر میزان مشارکت، تاثیر جدیای نخواهد گذاشت. در این میان صداوسیما بهعنوان قدرتمندترین رسانه کشور که بیشترین تاثیر را بر جهتدهی افکار عمومی دارد، میتواند نقش مهمی در رونق انتخابات شورای اسلامی شهر و روستاها ایفا کند. متاسفانه بهدلیل اینکه انتخابات شوراهای شهر و روستا جنبه سیاسی ندارد، در فضای تبلیغاتی صداوسیما چندان به آن فرصت و فضا داده نمیشود. با توجه به اهمیت شوراها در مدیریت محلی، رسانه ملی بهتر است در برنامههای انتخاباتی و سیاسی خود تا ۲۸ خرداد علاوهبر انتخابات ریاستجمهوری، به انتخابات شوراها نیز توجه ویژهای داشته باشد. صداوسیما میتواند در کنار انتخابات ریاستجمهوری، در سیمای استانها بخش قابلتوجهی را به موضوع انتخابات شوراهای اسلامی و شهر و روستاها اختصاص دهد تا با افزایش شور انتخاباتی، حضور مردم در پای صندوقهای رای حداکثری شود.
4 سال بعد در انتخابات ریاستجمهوری سال 76، افکار عمومی پس از تبلیغات انتخاباتی، به این جمعبندی رسید که برنامه سیدمحمد خاتمی، در تضاد با وضع موجود است و او برای آینده کشور برنامه دارد. به همین دلیل انتخابات سال 76 با رشد حدود 30درصدی در میزان مشارکت مواجه شد و از 7/50درصد در سال 72 به 9/79درصد در سال 76 رسید. جدا از توانمندیها و برنامههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، کمپینهای آنان نیز در افزایش میزان مشارکت موثر هستند. البته نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که ویروس کرونا بخش زیادی از پویایی کمپینهای انتخاباتی را تحتتاثیر قرار داده و عملا ستادهای انتخاباتی را بیش از آنکه در کف میدان حضور داشته باشند، در فضای مجازی محصور کرده و بخشی از توان برانگیزانندگی افکار عمومی را از آنها سلب کرده است. این اتفاق مشترک تمام انتخاباتی است که در یک سال گذشته در سراسر جهان برگزار شدهاند، بااینحال کمپینهای انتخاباتی، از راههای جایگزین برای گفتوگو و تعامل با افکار عمومی استفاده کردهاند. بهعنوان نمونه، در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر 2020 آمریکا، دونالد ترامپ و کمپینش توجه چندانی به شیوهنامههای بهداشتی نداشتند؛ اما بسیاری از جمهوریخواهان حاضر به حضور فیزیکی در کمپینهای او بدون استفاده از ماسک نبودند و بر همین اساس کمپین انتخاباتی ترامپ، به در خانههای مردم مراجعه و مردم را تشویق به رای دادن به رئیسجمهور مستقر آمریکا میکردند. کمپین ترامپ با این شیوه، در هر هفته، یک میلیون در خانه را به صدا درمیآوردند. در مقابل دموکراتها که اولویت خود را ایمنی مردم تعیین کرده بودند، به جای تمرکز بر حضور در خانهها، بیشتر از مکالمه تلفنی یا پیامهای متنی در فضای مجازی استفاده میکردند. این کمپین تنها در ماه آگوست(مرداد)، 6/2 میلیون مکالمه با رایدهندگان در ایالتهای تعیینکننده داشته است. به هر شکل شیوه مبارزاتی کاندیداها باعث شد انتخابات سال 2020، با 7/66 درصد رکورددار بیشترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری از سال ۱۹۰۰ شود. به نظر میرسد با توجه به نارضایتی حداکثری از دولت روحانی و میل شدید مردم به تغییر این وضع، به همان میزان که کاندیداها و ستادها بتوانند در این زمینه به مردم اطمینان بدهند، مشارکت در انتخابات بالا خواهد رفت. برای دستیافتن به سطحی از مشارکت موردتوقع، باید الزاماتی را مدنظر قرار داد که در ادامه به آنها اشاره شده است:
1 کرونا
در انتخابات ایران به دلیل عدم تعریف شیوههای جایگزین برای رای دادن، حضور فرد رایدهنده در شعبه اخذ رای لازم است. اگر انتخابات مجلس یازدهم را که در آستانه برگزاری آن شیوع کرونا رسانهای شد، درنظر نگیریم، انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا، نخستین انتخابات پس از کرونا در ایران است. باتوجه به اینکه هنوز بسیاری از افراد در ایران واکسن نزدهاند و نگرانیها از ابتلا به ویروس در شعب اخذ رای وجود دارد، بخش قابل توجهی از مردم حاضر به پذیرش ریسک اینچنینی نیستند و اگر هم باشند در روز رایگیری و با مشاهده شعب شلوغ، از رای دادن منصرف میشوند. برای حل این نگرانی و کمک به افزایش مشارکت، وزارت کشور بهعنوان متولی برگزاری انتخابات با همکاری صداوسیما بهعنوان جامعترین شبکه اطلاعرسانی کشور باید اطلاعرسانی لازم در این زمینه را انجام دهند تا دغدغه مردم را رفع کنند. اگر تا پیش از انتخابات چنین اتفاقی نیفتد و افکار عمومی از تدابیر کرونایی در شعب اخذ رای اطلاع درستی نداشته باشند، میزان مشارکت کاهش پیدا خواهد کرد.
2 دولت
اگر مردم به این نتیجه برسند که رای دادن آنها میتواند تاثیرات مثبتی بر آیندهشان بگذارد، به پای صندوقهای رای میآیند. بنابراین میتوان گفت امیدآفرینی نسبت به آینده کشور یکی از مهمترین پارامترهای افزایش مشارکت در انتخابات پیش رو است.
ایجاد امید تنها محدود به نقش صداوسیما و نامزدهای حاضر در انتخابات با دستگاههای تبلیغاتیشان نیست. در فرآیند برگزاری انتخابات، دولتهای مستقر حتی اگر قرار بر تداوم فعالیتشان نباشد، قدرتمندترین بازیگر صحنه انتخابات هستند. این بازیگری برای دولتهایی که در پایان مسیر ۸ ساله خود هستند و نمیخواهند مجدد از مردم رای بگیرند، بیشتر فراهم است. انتخابات در شرایطی برگزار میشود که تمام قدرت در قبضه دولت است و دولت میتواند با استفاده از تریبونها و ابزارهای متنوعی که به واسطه رای مردم به دست آورده، در انتخابات بعدی و دولت بعدی که قرار است تشکیل شود، دخالت کند. جدا از اظهارنظر علیه مواضع کاندیداهای انتخابات، دولتها با برخی فعلها و ترک فعلها میتوانند در میزان مشارکت موثر باشند. شایعه گرانی قیمت بنزین با توجه به اینکه افکار عمومی بیصداقتی دولت در این زمینه را در آبان 98 تجربه کرده است یا گرانی در برخی کالاهای اساسی همچون مرغ و کمبود روغن، شکر و... نشانههایی نیست که بتوان از آنها به تلاش دولت برای افزایش مشارکت یاد کرد. بیش از تمام اینها، قطعی مکرر برق باعث نارضایتی شدیدی در بین افکار عمومی شده است و این میتواند در فرآیند انتخابات سیزدهم خود را به خوبی نشان دهد.
دولت روحانی جدا از فعل و ترک فعلهای معنادار، تلاش میکند تا حتی بیش از کاندیداهای انتخابات، بازیگر میدان باشد. البته روحانی در انتخابات 1400 تلاش داشت که دولت سومش را بر سر کار بیاورد اما روند بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان، او را ناکام گذاشت. اظهارنظرهای این روزهای مقامات دولتی به خوبی نشان میدهد آنها برای دخالت در انتخابات برنامه جامعی داشتهاند اما حالا تبدیل به بازیگر خرابکار این میدان شدهاند و تلاش میکنند به سیاهنمایی دامن بزنند و مردم را ناامید کنند.
بهعنوان نمونه سخنان چند روز قبل علی ربیعی، سخنگوی دولت که در اختتامیه همایش ملی «ایران ۱۴: رفاه و تامین اجتماعی» شرایط کشور را در چهار سال آینده اینگونه پیشبینی کرد: «در آینده سیاسی ایران و بهطور غلیظ در چهار سال آینده به سیاست «رفاهی-صدقهای» بازمیگردیم و این سیاست بهطور جدی در نیمه دوم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دنبال میشود.» این اظهارات سخنگوی دولتی است که قرار بود «درآمد سرشار»ی برای مردم بیاورد که کسی به یارانه 45 هزار و 500 تومانی احتیاج نداشته باشد؛ دولتی که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند و تحریمها را بردارد. همین ادعاهایی که هیچکدامشان پس از 8 سال به واقعیت بدل نشدند، به خوبی میتوانند میزان درک دولت و سخنگوی آن را نشان دهند. به هر حال مجموع این شرایط نشان میدهد عزم دولت روحانی بر کاهش مشارکت در انتخابات پیش رو و استفاده از این مساله برای 4 سال آینده و تخریب علیه دولت بعدی است.
3 نامزدهای انتخابات
حتی اگر کرونا و دولت با تمام ابزارهایش برای کاهش مشارکت برنامهریزی کنند، این نامزدهای انتخابات هستند که بیشترین نقش را در افزایش مشارکت مردم برعهده دارند. مخالفان داخلی و دشمنان خارجی تلاش دارند در انتخابات چنین القا کنند که 7 نامزد انتخابات، یکی هستند و تفاوتی بین آنها نیست. این گزاره نادرستی خود را در سال 92 به خوبی نشان داد. در آن انتخابات حتی کاندیداهایی که متعلق به یک جبهه بودند، بیشترین تقابل را با یکدیگر داشتند و همین باعث رای آوردن حسن روحانی شد.
در مواجهه با این ادعا، ارائه برنامههای نامزدهای انتخابات میتواند تا حدودی تفاوتهای آنها را نشان دهد. برای درک بهتر این تفاوتها، صداوسیما میتواند از ظرفیت کارشناسان برای بررسی این برنامهها استفاده کند. جدا از این برنامهها، بهطور حتم هر کاندیدایی برنامه متفاوتی در حوزههایی که برای مردم اولویت دارند، طراحی کرده است. اینکه رویکرد دولت آینده در مسائل کلانی همچون اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگ و... چیست و چه ایده روشنی در حوزه شفافیت، تعارض منافع، آموزشوپرورش خصوصی و... دارند، دقیقتر اختلافات نامزدها را نشان میدهد.
4 شوراها
در ایامی که صحبت از همزمانی انتخابات شورای شهر و روستا با انتخابات ریاستجمهوری شد، برخی کارشناسان با توجه به تفاوت انتخابات شوراها بهعنوان یک مساله اجتماعی با انتخابات ریاستجمهوری که امری سیاسی است، نگران اثرپذیری انتخابات شوراها از ریاستجمهوری بودند. آنها معتقد بودند که گستردگی انتخابات ریاستجمهوری مانع بزرگی برای تبلیغات انتخابات شوراها خواهد بود. در انتخابات سال جاری نیز اثر چندانی نمیتوان از شوراها دید و این درحالی است که برآوردهای جامعهشناسانه نشان میدهد انتخابات شوراهای شهر و روستا، در روستاها و شهرهایی که اقوام و طوایف گوناگونی زندگی میکنند، بهدلیل عوامل فرهنگی و قومیتگرایانه، بسیار حائز اهمیت شمرده میشوند و بر همین اساس مشارکت در آنها حداکثری است. بهعبارت سادهتر میتوان گفت در استانهایی که در آن قبایل و طوایف نقش مهمی در شکلگیری تصمیمات اساسی دارند، مشارکت همواره بالا بوده است و وضعیت اقتصادی کشور و ناکارآمدی دولت بهعنوان مهمترین عامل قهر مردم از صندوقهای رای، در این نقاط بر میزان مشارکت، تاثیر جدیای نخواهد گذاشت. در این میان صداوسیما بهعنوان قدرتمندترین رسانه کشور که بیشترین تاثیر را بر جهتدهی افکار عمومی دارد، میتواند نقش مهمی در رونق انتخابات شورای اسلامی شهر و روستاها ایفا کند. متاسفانه بهدلیل اینکه انتخابات شوراهای شهر و روستا جنبه سیاسی ندارد، در فضای تبلیغاتی صداوسیما چندان به آن فرصت و فضا داده نمیشود. با توجه به اهمیت شوراها در مدیریت محلی، رسانه ملی بهتر است در برنامههای انتخاباتی و سیاسی خود تا ۲۸ خرداد علاوهبر انتخابات ریاستجمهوری، به انتخابات شوراها نیز توجه ویژهای داشته باشد. صداوسیما میتواند در کنار انتخابات ریاستجمهوری، در سیمای استانها بخش قابلتوجهی را به موضوع انتخابات شوراهای اسلامی و شهر و روستاها اختصاص دهد تا با افزایش شور انتخاباتی، حضور مردم در پای صندوقهای رای حداکثری شود.