چهره هایی که با در اختیار داشتن سیستم اجرایی کشور در طول سالهای اخیر در بخش های مختلف از وزارتخانه های دولتی تا شورای شهر و مجلس اوج علکرد و تدبیر خود را به نمایش در آوردند. حال اینکه بعد از گذشت 8 سال و دستاوردی نزدیک به هیچ دوباره به عنوان نسخه جدید اصلاح طلبان برای ملت پیچیده شدند.
اگرچه برخی چهره های اصلاح طلب همچون غلامحسین کرباسچی پیش از این به ورود گرینه های جدید اصلاح طلب به انتخابات تاکید کرده بودند اما در نهایت لیست ارائه شده از سوی این جریان خالی از آورده ای جدید و گزینه ای نو به میدان رقابت است.
برجام بی فرجام؛ ماحصل 8 سال مسئولیت
محمدجواد ظریف، نخستین گزینه جریان اصلاحات در لیست 14 نفره کاندیداهای مورد حمایت این جریان است. وی در طول 8 سال گذشته سکاندار وزارت امور خارجه و با داشتن بیشترین اختیارات در طول بیش از 40 سال گذشته، سرپرست تیم مذاکره کننده با کشور های غربی و آمریکا بود.
سرتاسر کارنامه این گزینه اصلاح طلب تنها شامل توافقی به نام برجام است که بعد از 8 سال معطل نگه داشتن اقتصاد و سیاست کشور در نهایت دیپلماسی وی حاصلی جز تحریم های بیشتر، ترور برخی چهره های مطرح، انفجار در سایت هسته ای نطنز و جاسوسی از بخش های مختلف کشور نداشت.
البته در واپسین روزهای عمر دولت، آخرین دستاورد ظریف هم در شبکه سعودی ایران اینترنشنال رونمایی شد؛ اظهاراتی که به دنبال تقابل دیپلماسی با میدان نبرد و جبهه مقاومت بود.
رانت 18 میلیارد دلاری یک کاندیدای اصلاحطلب
اسحاق جهانگیری اما دومین گزینه اصلاح طلبان برای ورود به کارزاد انتخابات، در طول 8 سال گذشته معاون اول رئیس جمهور بود. حوزه اختیارات وی در نهاد ریاست جمهوری و قوه مجریه از وسیعت قابل توجهی برخوردار بود اما در نهایت کارنامه وی مزین به دلار 4200 تومانی و رانت واگذاری آن به نورچشم ها، تورم، گرانی، فساد و ایجاد «رانت 18 میلیارد دلاری» ، رد پای جهانگیری در واگذاریهای غیر قانونی سازمان خصوصیسازی،قاچاق ارز توسط برادرش مهدی جهانگیری و در نهایت دخالت در عزل و نصب ها است.
او البته پیش از این نشان داده که قابلیت قربانی شدن برای گزینه اصلی اصلاح طلبان را دارد و به خوبی سناریوی کاندیدای پوششی را باز می کند تا در بزنگاه به نفع کاندیدای اصلی از گود رقابت کنار برود. همانطور که در جریان انتخابات ریاست جمهوری 96 افکار عمومی را به بازی گرفت و تا دقیقه نود به طرح مواضع و برنامه های خود برای ریاست جمهوری پرداخت اما از همان در نقشی که از پیش برای وی تعریف شده بود فرو رفته و مردم را به بازی گرفته بود.
مرد تقلب و فتنه گزینه مورد اقبال اصلاح طلبان
مصطفی تاجزاده بعد از ظریف و جهانگیری به عنوان سومین گزینه مورد استقبال طیف های سیاسی اصلاح طلب معرفی شده است، وی که سابقه اش فراتر از تقلب در انتخابات مجلس ششم و محکومیت ، فتنه گری در انتخابات 88 و باز هم زندان و سپری کردن دوره محکومیت و بی اعتقادی به قانون اساسی و ساختار جمهوری اسلامی نیست در طول سالهای اخیر به طور مکرر تاکید بر تحریم انتخابات های مختلف داشت و معتقد بود که اصلاح طلبان باید برای بیان اعتراض خود نه در انتخابات شرکت کنند و نه لیست و کاندیدایی معرفی کنند، حال اینکه تحریم ها را شکست و بنای ورود به انتخابات دارد، شاید باز هم نقشه فتنه ای دیگر در سر می پروراند چرا که دستاورد وی اصولا تقلب و فتنه است.
نمایندگانی که پاشنه کفش خود را به طمع پاستور کشیدند
محمدرضا عارف نماینده مجلس دهم و ریاست فراکسیون امید را برعهده داشت، فراکسیونی که بعد از گذشت 4 سال حامیان این جریان از بی عملی آن در طول دوران ریاست عارف لب به اعتراض گشودند حال جای سوال است وی که 4 سال نمایندگی مردم را در مجلس برعهده داشت و دولت مستقر نیز همسو و هم فکر او بود به چه دستاورد مهمی برای مردم به ارمغان آورد که امروز سودای پاستور را در سر می پروراند.
مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس دهم بود و اختیاراتی در طراز رئیس مجلس شورای اسلامی داشت، با وجود آنکه او نیز در طول 4 سال نمایندگی در مجلس دهم با دولت همفکر و همسوی خود در تعامل بود اما گامی اثرگذار برای مردم برنداشت.
مشت نشان خروار است؛ پاستور شورای شهر نیست
اما در بین گرینه های مطرح اصلاح طلبان محسن هاشمی از دیگر کاندیداهای احتمالی این جریان است؛ گزینه ای که در طول این سالها ریاست شورای شهر را برعهده داشت و دستاورد این شورا تغییر نام چند بزرگراه و خیابان در تهران بود. شورای شهری که در رخوت و سکوت کامل به سر برد به طوری که نه عملکردی را از شهردای تهران به عنوان یکی از طویل ترین دستگاه های اجرایی مطالبه کرد و نه طرح و پروژه ای را به بهره برداری رساند حال اینکه این گزینه با حمایت اصلاح طلبان چه برنامه ای برای مدیریت اجرایی کشور خواهد داشت سوالی بی پاسخ است و نسخه ای تکراری!
کاندیدای درگیر با حواشی فساد پسر و دامادش
محمد شریعتمداری، در طول 8 سال گذشته سکاندار دو وزارتخانه اصلی در دولت بود یعنی در دولت اول حسن روحانی وی بر مرکب وزارت صنعت، معدن و تجارت بود و در دولت دوم حسن روحانی نیز کلیددار وزارت کار و رفاه اجتماعی که شستا فقط بخشی از آن است شد. شریعتمداری وزیری بود که هم فسادهای بزرگی در زمان حضور او در وزارت صنعت صورت گرفته، هم دامادش محکوم شد و هم پسرش درگیر حواشی و ابهامات فراوانی است؛ او پس از این حواشی به طور چراغ خاموش و به وضوح حضور خود در رسانه ها را کاهش داده و تلاش کرد کمتر در معرض دید باشد.
گزینه ای که به گِل نشستن مردم را بیمه خواهد کرد
عباس آخوندی، اصلی ترین عامل به بحران کشیده شدن مسکن در کشور، عامل اصلی نابودی پروژه مسکن مهر و همان کسی که بعد از برخورد دو قطار در سمنان در واکنش به اعتراض افکار عمومی نسبت به ضعف در مدیریتش گفت همه مسافران بیمه هستند و جای نگرانی نیست، متهم بزرگ فساد میلیون دلاری در خرید هواپیما که پسرش به دلیل فساد گسترده مالی و رانت دستگیر شد یکی دیگر از گزینه های اردوگاه اصلاحات است که به نظر می رسد برای خدمت به مردم پاشنه کفشش را کشیده و عازم کارزار انتخابات می شود.
چهره هایی به ظاهر با کمترین اقبال در جریان اصلاحات
مصطفی کواکبیان، زهرا شجاعی، شهیندخت مولاوردی، محمد صدر و صادق خرازی هم که به نظر کمترین اقبال نسبت به آنها در بین احزاب سیاسی اصلاح طلب وجود دارد از جمله کاندیداهای احتمالی این جریان هستند که شاید کمترین سابقه اجرایی بدون حاشیه و اثرگذار در کارنامه آنها به چشم نخورد.
با وجود شعار های این جریان در خصوص معرفی کاندیدای جدید و کارآمد، اما شواهد نشان می دهد که دست این جریان برای معرفی گزینه مطلوب خالی است چرا که آنچه امروز به عنوان لیست 14 نفره این جریان و همه داشته و آورده آنها به نمایش در آمده است، مجموعه ای از چهره های پرحاشیه است که عمدتا فساد مالی و رانت را شامل می شود. حال باید دید این جریان بنای سوار شدن بر کدام موج هیجانی در روزهای منتهی به انتخابات را دارد تا از آب گل آلود آن ماهی گیری کند.