ما نمی دانستیم می شود شمر و عُمر سعد را هم جای جناب حُر جا زد . آقای روحانی که چند سال قبل گفت «داستان کربلا، ماجرای مذاکره است»، امروز ادعا کرده «آمریکا آمده توبه کند؛ می گوید هل لی من توبه»!
به گزارش شهدای ایران، محمد ایمانی طی یادداشتی در کانال شخصی خود نوشت:
وقتی جناب حُرّ بن یزید ریاحی از سپاه یزید جدا شد و به محضر امام حسین (ع) رسید، گفت «هل لی من توبه؟ آیا توبه من پذیرفته است».
ما نمی دانستیم می شود شمر و عُمر سعد را هم جای جناب حُر جا زد . آقای روحانی که چند سال قبل گفت «داستان کربلا، ماجرای مذاکره است»، امروز ادعا کرده «آمریکا آمده توبه کند؛ می گوید هل لی من توبه»!
او از کدام گفتار یا رفتار مقامات آمریکایی دریافته که آنها توبه کرده اند؟ این که بایدن گفت «روش های هوشمندانه تری برای سخت گیری بیشتر علیه ایران وجود دارد»؟ یا این موضع او و بلینکن و رابرت مالی که می گویند اگر ایران به تعهدات برجامی برگردد، و دائمی کردن محدودیت های برجام را بپذیرد، آمریکا به برجام بر می گردد و آن را سکویی برای مذاکره برای محدود کردن توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران قرار می دهد؟!
آقای روحانی از کدام گفتار یا رفتار دولتمردان آمریکایی احساس کرد آنها دنبال توبه هستند؟ و اگر توبه ای در کار نیست -که نیست- چرا روحانی اصرار دارد آدرس خلاف واقع به مردم بدهد؟
دولت آمریکا اگر از رویکرد ترامپ پشیمان بود و اراده توبه داشت، باید بدون هیچ قید و شرطی به برجام باز می گشت و تحریم های وضع شده در پسا برجام (توسط دولت های اوباما و ترامپ) را بر می داشت، نه این که همان خباثت ها را ابزاری برای فشار و طلبکاری بیشتر قرار دهد.
شیطان را فرشته جا زدن، شراکت در خدعه اوست. و سوال مهم این است که آقای روحانی با چه انگیزه ای، مجددا این شراکت را پذیرفته است؟ او با برجام، واگذاری یا تعلیق و توقف فعالیت ۹۵ درصد دارایی های هسته ای را پذیرفت و حالا منتقدان را متهم به دروغ گویی می کند.
واگذاری ۹۷۰۰ کیلو گرم اورانیوم غنی شده از مجموع ۱۰ هزار کیلو گرم، از کار انداختن ۱۵ هزار سانتریفیوژ از ۱۹ هزار سانتریفیوژ، توقف غنی سازی ۲۰ درصد و تغییر کاربری رآکتور اراک، واقعیت های این معامله نقد در برابر وعده های نسیه است که به چند برابر شدن تحریم ها در قالب آیسا، سیسادا و کاتسا انجامید.
کارگردان سریال گاندو نه، کارگردان فیلم تبلیغاتی روحانی در سال ۹۲؛ اگر بخواهد فیلم بسازد، چه فیلم باید بسازد تا واقعی باشد؟ یعنی مثلا اوباما و بایدن را در شکل و شمایل جناب حُر تصویر کند؟ از هم گسیختن چرخه سانتریفیوژ ها را مونتاژ سانتریفیوژ جدید جا بزند؟ یا صف های مرغ و روغن را صف تشکر مردم از دولت نشان دهد؟!
ما چه کنیم که حتی کارگردان (و سناریو نویس) فیلم تبلیغاتی روحانی در سال ۹۲ هم او را «شومن» می داند و می گوید «متن های سخنرانی روحانی را در سال ۹۲ من نوشتم. ۲۷- ۲۸ جمله طراحی شده بود که قرار بود او بگوید. مثلاً «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم»... روزبهروز با سیطره رسانهها، آدمهایی انتخاب میشوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار».