ما در اسلام دستور داریم در مخفیگاه‌ها و اتاقهایتان با همسر خود رابطه داشته باشید و جلوی چشم دیگران نباشد ولی برای اینها (خاندان پهلوی) یک افتخاری بود که مثلاً خودشان را به اوج شهوت برسانند.
به گزارش شهدای ایران، از لحاظ مسائل اخلاقی و جنسی، چیزهایی هست كه گفتن و شنیدنش عرق شرم بر پیشانی انسان می‌آورد، اما خاندان پهلوی ابایی نداشتند که فساد اخلاقی‌شان یادگار بماند و گوشه‌ای از این خاطرات را، بعدها نزدیكان آنان منتشر كردند.
این خاندان در زمره فاسدترین و بی‌اخلاق‌ترین خاندان‌های حاکم در ایران محسوب می‌شود و در اسناد و مدارک به جامانده از این خاندان موارد زیادی از فساد اخلاقی و فحشا گزارش شده است.
یکی از فاسدترین افراد خاندان پهلوی، اشرف، خواهر دوقلوی محمدرضا است. مشاهدات و مکاتبات بجامانده حاکی از بحران جدی اخلاقی این شخص است. علاوه بر فساد اخلاقی، اشرف پهلوی مانند پدرش رضاخان، اشتهای سیری ناپذیری برای به دست آوردن ملک و ثروت داشت. وی هنگام فرار از ایران، میلیون‌ها دلار از اموالی را که غارت کرده بود، به خارج از کشور انتقال داد.
یکی از افرادی که سینه‌ای مملو از ناگفته‌ها درباره تاریخ انقلاب اسلامی و خاندان پهلوی دارد، «مصطفی مهذب» است. وی پیش از انقلاب کارمند اداره دارایی بوده و به گفته خودش در زمان شاپور بختیار با هدف بکارگیری افراد مذهبی در اداره دارایی، در ذی‌حسابی سازمان غله و قند و شکر اشتغال داشته است. مهذب مدتی پس از انقلاب مسئولیت حفاظت از کاخ‌های سلطنتی را بر عهده داشته و در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم روایاتی از فساد اخلاقی خاندان پهلوی را بیان کرده است.
در ادامه یکی از خاطرات وی درباره فساد، فحشا و انحطاط اخلاقی خاندان پهلوی را که چند سال پیش در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم بیان کرده را خواهیم خواند، پیش از نقل این خاطره از مخاطبان عزیز به واسطه اشاره به مسائل غیراخلاقی این خاندان پوزش خواسته، اما برای شناخت هر چه بیشتر عمق فساد در این خاندان بیان این گونه مطالب اجتناب ناپذیر است.
«خاندان پهلوی ابایی نداشتند از اینکه لذت بردن و فسادشان هم یادگار بماند. مثلا ما در اسلام دستور داریم در مخفیگاه‌ها و اتاقهایتان با همسر خود رابطه داشته باشید و جلوی چشم دیگران نباشد ولی برای اینها یک افتخاری بود که مثلاً خودشان را به اوج شهوت برسانند. «اشرف» با توجه به وضعیتی که داشت و اطلاعاتی که ما داشتیم و مستند هم بود، بعضی جاها در بین حتی ذی‌حساب‌های ما افراد "خوش‌تیپ" را می‌دید و دستور می‌داد به کاخ بیاورند. نمونه این کار هم دو سه نفر نبود، متعدد بود و حتی مادر شاه هم اینگونه بود.
افراد را تور می‌کردند و آنها هم ناچار بودند که بیایند با اینها رابطه برقرار کنند و آنها هم افتخار می‌کردند که اشرف ما را خواسته است. از آنها هم سیر نمی‌شدند و به سوی حیوانات گرایش پیدا می‌کردند؛ شاید این کار مدام آنها بود.
ابتکار یک ارتشی برای فرار از طمع جنسی مادر شاه
یکی از ذی‌حساب‌ها و همکاران من تعریف می‌کرد که پدرم افسر رشید ارتش بود و طبق دستور شاه باید به اصفهان می‌رفت ولی اشرف به وی گفت تو اینجا بمان. من هم نمی‌دانستم وضعیت چیست. بعد از صرف ناهار، دوباره با شاه مواجه می‌شود و می‌گوید "مگر من نگفتم برو اصفهان؟" آن افسر ارتش هم می‌گوید علیا حضرت(اشرف) گفتند که نرو! قیافه شاه در هم می‌شود و می‌گوید ناچاراً بمان!
قسمت دومی هم که تعریف کرد در مورد مادر شاه بود و او کثیف‌تر از اشرف بود. می‌‌گفت یک روز پدرم خانه بود که تلفن کردند و گفتند علیاحضرت ملکه شما را خواسته است. می‌رود می‌بیند او لباس کاملاً بدن نما پوشیده و آرایش غلیظ کرده است. گفت من حالم از آرایش او به هم خورد و فهمیدم جریان چیست و باید با او رابطه غیر اخلاقی داشته باشم. خودش را به دیوانگی زد و افتاد و کف از دهانش بیرون آمد! مادرشاه هم آمد یک لگد به وی زد و گفت "این مردک را بفرستید بیرون. این دیوانه کیست آوردید؟"
یعنی حتی مادر شاه بعد از فوت همسرش رضاخان دنبال این کارها بود. وقتی اشرف اینگونه باشد، معلوم است از این مادر به وجود آمده و به این سمت رفته است. همه آنها دنبال این مسائل بودند به دلیل اینکه در فساد غوطه‌ور بودند. درد و گرفتاری مردم را که نداشتند و سیر هم نمی‌شدند و حتی به حیوانات مراجعه می‌کردند».
این خاندان در زمره فاسدترین و بی‌اخلاق‌ترین خاندان‌های حاکم در ایران محسوب می‌شود و در اسناد و مدارک به جامانده از این خاندان موارد زیادی از فساد اخلاقی و فحشا گزارش شده است.
یکی از فاسدترین افراد خاندان پهلوی، اشرف، خواهر دوقلوی محمدرضا است. مشاهدات و مکاتبات بجامانده حاکی از بحران جدی اخلاقی این شخص است. علاوه بر فساد اخلاقی، اشرف پهلوی مانند پدرش رضاخان، اشتهای سیری ناپذیری برای به دست آوردن ملک و ثروت داشت. وی هنگام فرار از ایران، میلیون‌ها دلار از اموالی را که غارت کرده بود، به خارج از کشور انتقال داد.
یکی از افرادی که سینه‌ای مملو از ناگفته‌ها درباره تاریخ انقلاب اسلامی و خاندان پهلوی دارد، «مصطفی مهذب» است. وی پیش از انقلاب کارمند اداره دارایی بوده و به گفته خودش در زمان شاپور بختیار با هدف بکارگیری افراد مذهبی در اداره دارایی، در ذی‌حسابی سازمان غله و قند و شکر اشتغال داشته است. مهذب مدتی پس از انقلاب مسئولیت حفاظت از کاخ‌های سلطنتی را بر عهده داشته و در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم روایاتی از فساد اخلاقی خاندان پهلوی را بیان کرده است.
در ادامه یکی از خاطرات وی درباره فساد، فحشا و انحطاط اخلاقی خاندان پهلوی را که چند سال پیش در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم بیان کرده را خواهیم خواند، پیش از نقل این خاطره از مخاطبان عزیز به واسطه اشاره به مسائل غیراخلاقی این خاندان پوزش خواسته، اما برای شناخت هر چه بیشتر عمق فساد در این خاندان بیان این گونه مطالب اجتناب ناپذیر است.
«خاندان پهلوی ابایی نداشتند از اینکه لذت بردن و فسادشان هم یادگار بماند. مثلا ما در اسلام دستور داریم در مخفیگاه‌ها و اتاقهایتان با همسر خود رابطه داشته باشید و جلوی چشم دیگران نباشد ولی برای اینها یک افتخاری بود که مثلاً خودشان را به اوج شهوت برسانند. «اشرف» با توجه به وضعیتی که داشت و اطلاعاتی که ما داشتیم و مستند هم بود، بعضی جاها در بین حتی ذی‌حساب‌های ما افراد "خوش‌تیپ" را می‌دید و دستور می‌داد به کاخ بیاورند. نمونه این کار هم دو سه نفر نبود، متعدد بود و حتی مادر شاه هم اینگونه بود.
افراد را تور می‌کردند و آنها هم ناچار بودند که بیایند با اینها رابطه برقرار کنند و آنها هم افتخار می‌کردند که اشرف ما را خواسته است. از آنها هم سیر نمی‌شدند و به سوی حیوانات گرایش پیدا می‌کردند؛ شاید این کار مدام آنها بود.
ابتکار یک ارتشی برای فرار از طمع جنسی مادر شاه
یکی از ذی‌حساب‌ها و همکاران من تعریف می‌کرد که پدرم افسر رشید ارتش بود و طبق دستور شاه باید به اصفهان می‌رفت ولی اشرف به وی گفت تو اینجا بمان. من هم نمی‌دانستم وضعیت چیست. بعد از صرف ناهار، دوباره با شاه مواجه می‌شود و می‌گوید "مگر من نگفتم برو اصفهان؟" آن افسر ارتش هم می‌گوید علیا حضرت(اشرف) گفتند که نرو! قیافه شاه در هم می‌شود و می‌گوید ناچاراً بمان!
قسمت دومی هم که تعریف کرد در مورد مادر شاه بود و او کثیف‌تر از اشرف بود. می‌‌گفت یک روز پدرم خانه بود که تلفن کردند و گفتند علیاحضرت ملکه شما را خواسته است. می‌رود می‌بیند او لباس کاملاً بدن نما پوشیده و آرایش غلیظ کرده است. گفت من حالم از آرایش او به هم خورد و فهمیدم جریان چیست و باید با او رابطه غیر اخلاقی داشته باشم. خودش را به دیوانگی زد و افتاد و کف از دهانش بیرون آمد! مادرشاه هم آمد یک لگد به وی زد و گفت "این مردک را بفرستید بیرون. این دیوانه کیست آوردید؟"
یعنی حتی مادر شاه بعد از فوت همسرش رضاخان دنبال این کارها بود. وقتی اشرف اینگونه باشد، معلوم است از این مادر به وجود آمده و به این سمت رفته است. همه آنها دنبال این مسائل بودند به دلیل اینکه در فساد غوطه‌ور بودند. درد و گرفتاری مردم را که نداشتند و سیر هم نمی‌شدند و حتی به حیوانات مراجعه می‌کردند».
