شاه پرخاش کنان گفت، "تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آنهم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلهایی که دور و برتان ول میگردند دست بردارید. وقتی اینجور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟
به گزارش شهدای ایران، فرح پهلوی با نام اصلی فرح دیبا سومین و آخرین همسر محمدرضا شاه پهلوی بود.
فرح به لحاظ تبار، با همسران قبلی شاه تناسبی نداشت و محمدرضا پهلوی که
مردی زنباره بود و از دوران نوجوانی بدین رفتار عادت داشت از این فرصت
استفاده کرد و راه را برای خیانتها و هرزهگردیهای خود هموارتر دید. فرح
هم که از ابتدا در یک خانواده بی قید و بند بزرگ شده بود و رعایت شرع برایش
معنی و ارزش خاصی نداشت این وضعیت او را نیز به واکنش متقابل و ارتباط
بیشتر با مردانی از حلقه دوستان خود واداشت.
در ادامه خاطرهای از اسدالله علم یکی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به محمدرضا شاه پهلوی را در این رابطه میخوانید، این خاطره مربوط به ۸ آبان ماه ۱۳۵۳ هجری شمسی است.
«شرفیابی… نخستوزیر سریلانکا ناهار میهمان ما بود اما شاه اصلاً حوصله مهماننوازی نداشت، و زکام و مقاله تایم خلقش را تنگ کرده بود. شهبانو منتهای سعیاش را به کار برد که او را به حرف وادارد، اما به جایی نرسید. آن وقت از انگلیسی به فارسی چرخید، و گفت، "این همه کار خستهتان میکند. من جداً نگرانم. چرا به اصرارم درباره استراحتتان در آخر هفته توجه نمیکنید؟ " شاه پرخاش کنان گفت، "تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد، و آنهم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلهایی که دور و برتان ول میگردند دست بردارید. وقتی اینجور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟ "شهبانو بهقدری جا خورد که نتوانست جواب دهد و غذا در جوّ عبوسانهای تمام شد …»
فرح دیبا برای ساختن آینده خود و فرزندش، چارهای جز گرفتن ژست همسر فداکار برای همسرش ندارد، اما خوشبختانه یا متأسفانه شواهدی وجود دارد که رابطه آن دو را دستکم در واپسین سالیان حیات شاه، بس تیره و خیانتآمیز نشان میدهد.
در ادامه خاطرهای از اسدالله علم یکی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به محمدرضا شاه پهلوی را در این رابطه میخوانید، این خاطره مربوط به ۸ آبان ماه ۱۳۵۳ هجری شمسی است.
«شرفیابی… نخستوزیر سریلانکا ناهار میهمان ما بود اما شاه اصلاً حوصله مهماننوازی نداشت، و زکام و مقاله تایم خلقش را تنگ کرده بود. شهبانو منتهای سعیاش را به کار برد که او را به حرف وادارد، اما به جایی نرسید. آن وقت از انگلیسی به فارسی چرخید، و گفت، "این همه کار خستهتان میکند. من جداً نگرانم. چرا به اصرارم درباره استراحتتان در آخر هفته توجه نمیکنید؟ " شاه پرخاش کنان گفت، "تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد، و آنهم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلهایی که دور و برتان ول میگردند دست بردارید. وقتی اینجور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟ "شهبانو بهقدری جا خورد که نتوانست جواب دهد و غذا در جوّ عبوسانهای تمام شد …»
فرح دیبا برای ساختن آینده خود و فرزندش، چارهای جز گرفتن ژست همسر فداکار برای همسرش ندارد، اما خوشبختانه یا متأسفانه شواهدی وجود دارد که رابطه آن دو را دستکم در واپسین سالیان حیات شاه، بس تیره و خیانتآمیز نشان میدهد.