فتنه جدید در راه است؟!
اهمیت "ارائه کارنامه اجرایی" از سوی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بسیار مهمتر و مقدمتر از ارائه برنامه است و باید دانست که "فریب برنامهها برای ذبح کارنامهها" استفاده میشود.
به گزارش سرویس سیاسی شهدای ایران؛ هدایتا... آقایی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی گفته است: سیستم اجتماعی، مدیریتی و در مجموع نظام تصمیمگیری ما مانند قطاری است که از ریل خارج شده و به پرتگاه نزدیک میشود. اما در داخل این قطار مسافرانی هستند که بیشتر بر سر کوپه و نشستن روی کدام صندلی دعوا میکنند و رقابتها و اختلافات آنها بدون اینکه متوجه باشند سبب شده قطار از ریل خارج شود.
او سپس در اشاره به مردم و بحث انتخابات با بیان این حرف عجیب که مردم به 2 دسته تقسیم شدهاند، میگوید:
"اول افرادی که با هوشمندی و به صورت هدفمند برای حفظ پایههای دموکراسی و آزادی اجتماعی در انتخابات شرکت میکنند و بخشی هم افرادی هستند که با توجه به درگیریهای روزانه، مسائل قومیتی و مشکلاتی که در کشور دارند، در انتخابات به هر وسیلهای پای صندوقهای رای میروند. اما متاسفانه ما بخش اعظمی از مردم را که در انتخابات حضور پیدا میکردند، از دست دادهایم. آنان امید چندانی ندارند که نهادهای انتخاباتی در کشور ما رنگوبوی شعارهای اول انقلاب را داشته باشند و بحث دموکراسی و مطالبات مردم را محقق کنند. اما در گروه دوم، افرادی وجود دارند که اقوام و فامیلهای آنها در انتخابات شهر و روستا شرکت میکنند و تنها بنا به حضور اقوام خود در انتخابات شرکت میکنند. در این رابطه باید به این نکته توجه کرد که از نظر محتوایی گروه دومی که در انتخابات شرکت میکنند، بخش اعظم مردم نیستند و به صورت هدفمند برای دموکراسی و آزادیهای اجتماعی رای نمیدهند."
*جای تأسف است که یک الیت نخبگانی خاص در کشور برای کنایهی "منقل" که خطاب به ناکارآمدی دولت گفته میشود گریبان چاک میزند اما هنگامی که عناصر همین الیت و سربازان صف آن به مردم توهین میکنند؛ صدایی از هیچ حلقومی برنمیخیزد!
البته آقای آقایی و دوستان چپ ایشان قبل از این هم مردم عزیز ایران را با صفات و القابی مثل لبوفروشها و "لشکر قابلمه بدستها" نواخته بودند و اینکه امروز میگویند شرکتکنندگان در انتخابات هوشمندی ندارند و اکثریت نیستند! هرگز چیز جدیدی نیست.
ذکر این نکته ضروریست که امثال آقایی مفهوم دموکراسی را با کوکتلمولوتف و شعار خیابانی علیه اصل نظام میفهمند و گویا نمیدانند که در مردمسالاری به مفهوم دینی و حتی غیر دینی آن؛ ایجاد دوقطبی یک گناه نابخشودنی است و مردم یک کشور مادام که قوانین موضوعه را رعایت میکنند و در ذیل قوانین کشور حضور دارند؛ یک ید واحد محسوب میشوند.
ید واحدی که البته حضور در انتخابات برای آن یک امتیاز بزرگ و یک هوشمندی ویژه تلقی میشود و کسانی از همین ید واحد که در انتخابات شرکت نمیکنند البته صرفا از سهم خود در ترسیم آینده مطلوب دریغ کردهاند.
در بحث مشارکت بیشتر یا کمتر از 50 درصد در انتخابات نیز باید یک نکته مهم را دانست و آن اینکه اگرچه مشارکت بالای انتخاباتی یک امتیاز بزرگ است اما رعایت قانون در انتخابات مقدم بر مشارکت است. به این معنی که مادام که قانون اجرا شود؛ هر انتخاباتی با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع است و رأی اکثریت محسوب میشود.
اما همانطور که اشاره شد تجربه فتنه سال 88 نشان میدهد که امثال آقای آقایی به جای درک این مقولات صرفا طریقه ساخت کوکتل مولوتف و یا ریختن روغن سوخته روی کف آسفالت را آموختهاند!
و البته از هوشمندی مردم ایران همین بس که در یوما... 9 دی سال 88 پاسخ این افراد را دادند و فهم عمیق خود از مردمسالاری دینی را تعیّن بخشیدند.
ما همچنین قضاوت درباره اظهارات آقایی مبنی بر اینکه نظام تصمیمگیری ایران در حال سقوط است و ارتباط این اظهارات با فتنه ناتمام سال 88 را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
او سپس در اشاره به مردم و بحث انتخابات با بیان این حرف عجیب که مردم به 2 دسته تقسیم شدهاند، میگوید:
"اول افرادی که با هوشمندی و به صورت هدفمند برای حفظ پایههای دموکراسی و آزادی اجتماعی در انتخابات شرکت میکنند و بخشی هم افرادی هستند که با توجه به درگیریهای روزانه، مسائل قومیتی و مشکلاتی که در کشور دارند، در انتخابات به هر وسیلهای پای صندوقهای رای میروند. اما متاسفانه ما بخش اعظمی از مردم را که در انتخابات حضور پیدا میکردند، از دست دادهایم. آنان امید چندانی ندارند که نهادهای انتخاباتی در کشور ما رنگوبوی شعارهای اول انقلاب را داشته باشند و بحث دموکراسی و مطالبات مردم را محقق کنند. اما در گروه دوم، افرادی وجود دارند که اقوام و فامیلهای آنها در انتخابات شهر و روستا شرکت میکنند و تنها بنا به حضور اقوام خود در انتخابات شرکت میکنند. در این رابطه باید به این نکته توجه کرد که از نظر محتوایی گروه دومی که در انتخابات شرکت میکنند، بخش اعظم مردم نیستند و به صورت هدفمند برای دموکراسی و آزادیهای اجتماعی رای نمیدهند."
*جای تأسف است که یک الیت نخبگانی خاص در کشور برای کنایهی "منقل" که خطاب به ناکارآمدی دولت گفته میشود گریبان چاک میزند اما هنگامی که عناصر همین الیت و سربازان صف آن به مردم توهین میکنند؛ صدایی از هیچ حلقومی برنمیخیزد!
البته آقای آقایی و دوستان چپ ایشان قبل از این هم مردم عزیز ایران را با صفات و القابی مثل لبوفروشها و "لشکر قابلمه بدستها" نواخته بودند و اینکه امروز میگویند شرکتکنندگان در انتخابات هوشمندی ندارند و اکثریت نیستند! هرگز چیز جدیدی نیست.
ذکر این نکته ضروریست که امثال آقایی مفهوم دموکراسی را با کوکتلمولوتف و شعار خیابانی علیه اصل نظام میفهمند و گویا نمیدانند که در مردمسالاری به مفهوم دینی و حتی غیر دینی آن؛ ایجاد دوقطبی یک گناه نابخشودنی است و مردم یک کشور مادام که قوانین موضوعه را رعایت میکنند و در ذیل قوانین کشور حضور دارند؛ یک ید واحد محسوب میشوند.
ید واحدی که البته حضور در انتخابات برای آن یک امتیاز بزرگ و یک هوشمندی ویژه تلقی میشود و کسانی از همین ید واحد که در انتخابات شرکت نمیکنند البته صرفا از سهم خود در ترسیم آینده مطلوب دریغ کردهاند.
در بحث مشارکت بیشتر یا کمتر از 50 درصد در انتخابات نیز باید یک نکته مهم را دانست و آن اینکه اگرچه مشارکت بالای انتخاباتی یک امتیاز بزرگ است اما رعایت قانون در انتخابات مقدم بر مشارکت است. به این معنی که مادام که قانون اجرا شود؛ هر انتخاباتی با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع است و رأی اکثریت محسوب میشود.
اما همانطور که اشاره شد تجربه فتنه سال 88 نشان میدهد که امثال آقای آقایی به جای درک این مقولات صرفا طریقه ساخت کوکتل مولوتف و یا ریختن روغن سوخته روی کف آسفالت را آموختهاند!
و البته از هوشمندی مردم ایران همین بس که در یوما... 9 دی سال 88 پاسخ این افراد را دادند و فهم عمیق خود از مردمسالاری دینی را تعیّن بخشیدند.
ما همچنین قضاوت درباره اظهارات آقایی مبنی بر اینکه نظام تصمیمگیری ایران در حال سقوط است و ارتباط این اظهارات با فتنه ناتمام سال 88 را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.