چالش اصلاح طلبان با روحانی آنجاست که کارنامه روحانی آبرویی برای جریان اصلاحات در افکار عمومی باقی نگذاشته و درماندگان جریان اصلاحات به دنبال پاک کردن صورت مساله افتاده اند تا شاید برای آنها در ۱۴۰۰ فرجی حاصل شود.
به گزارش شهدای ایران، حسین خان بابازاده: اصلاح طلبان می گویند دولت دوم روحانی اصلاح طلب نیست؛
چرا که روحانی بعد از پیروزی، اصلاح طلبان را کنار زد پس در نتیجه نه تنها
پاسخگوی این اوضاع نیستند بلکه به آن حمله هم می کنند. مثال برجسته آنها هم
انزوای جهانگیری و دست و پا بسته بودن این فعال اصلاح طلب در دولت دوازدهم
است. از سوی دیگر تیم رئیس جمهور به نمایندگی واعظی می گویند اصلاح طلبان
نقشی در روی کار آوردن روحانی نداشتند و حرمت اصلاح طلبان درون کابینه را
نگه دارند و البته قدردان باشند.
در این باره ذکر چند نکته لازم به نظر میرسد:
یک. اسحاق جهانگیری که اصلاح طلبانی نظیر صادق خرازی از او به عنوان یک مدیر مهجور و منزوی در دولت دوم روحانی یاد می کنند می توانست برای نشان دادن عیار صحت ادعا، از این مقام نمایشی استعفا دهد و به راحتی فضا را شفاف کند. اما چشم پوشی از جایگاه معاون اولی رئیس جمهور کار ساده ای برای اصلاح طلبان نیست.
دو. اصلاح طلبان در حالی جهانگیری را مورد مثال خود قرار داده اند که شخص آقای معاون اول بارها و حتی در هفته های گذشته صریحا و با تعصب شدید از دولت روحانی به حمایت پرداخته است.
سه. مظلوم نمایی دروغین اصلاح طلبان در مقابل مردم در حالی است که علاوه بر جهانگیری، اصلاح طلبان شناخته شده ای نظیر زنگنه، اردکانیان، ربیعی، ابتکار، حجتی، مجید انصاری، آخوندی، سلطانی فر، کلانتری و مولاوردی از نمونه های حضور چهرههای برجسته جریان اصلاحات در بالاترین سطح دولت های یازدهم و دوازدهم است.
چهار. در کنار برجستگان حاضر در کابینه، حضور دهها معاون وزیر اصلاح طلب به همراه دهها استاندار و فرماندار اصلاح طلب، نمونه های دیگری از عدم صداقت اصلاح طلبان با مردم است.
پنج. هم اصلاح طلبان روحانی را اصلاح طلب میدانند و هم روحانی با حمایت اصلاح طلبان سر کار آمد. دهها و صدها جملات و عبارات حمایت آمیز اصلاح طلبان از روحانی در بزنگاه های انتخاباتی سال های 92 و 96 موجود است و مهم تر از همه آنکه عارف و جهانگیری را به خاطر پیروزی روحانی کنار زدند. از سوی دیگر گفتارها و رفتارهای اصلاحطلب گونه روحانی در همان بزنگاهها ثبت شده است.
شش. چالش اصلاح طلبان با روحانی آنجاست که کارنامه روحانی آبرویی برای جریان اصلاحات در افکار عمومی باقی نگذاشته و درماندگان جریان اصلاحات به دنبال پاک کردن صورت مساله افتاده اند تا شاید برای آنها در خرداد 1400 فرجی حاصل شود. همان ترسی که بعد از سوءعملکرد اصلاح طلبان در مجلس دهم باعث طرد آنها در انتخابات مجلس یازدهم از سوی مردم شد.
در این باره ذکر چند نکته لازم به نظر میرسد:
یک. اسحاق جهانگیری که اصلاح طلبانی نظیر صادق خرازی از او به عنوان یک مدیر مهجور و منزوی در دولت دوم روحانی یاد می کنند می توانست برای نشان دادن عیار صحت ادعا، از این مقام نمایشی استعفا دهد و به راحتی فضا را شفاف کند. اما چشم پوشی از جایگاه معاون اولی رئیس جمهور کار ساده ای برای اصلاح طلبان نیست.
دو. اصلاح طلبان در حالی جهانگیری را مورد مثال خود قرار داده اند که شخص آقای معاون اول بارها و حتی در هفته های گذشته صریحا و با تعصب شدید از دولت روحانی به حمایت پرداخته است.
سه. مظلوم نمایی دروغین اصلاح طلبان در مقابل مردم در حالی است که علاوه بر جهانگیری، اصلاح طلبان شناخته شده ای نظیر زنگنه، اردکانیان، ربیعی، ابتکار، حجتی، مجید انصاری، آخوندی، سلطانی فر، کلانتری و مولاوردی از نمونه های حضور چهرههای برجسته جریان اصلاحات در بالاترین سطح دولت های یازدهم و دوازدهم است.
چهار. در کنار برجستگان حاضر در کابینه، حضور دهها معاون وزیر اصلاح طلب به همراه دهها استاندار و فرماندار اصلاح طلب، نمونه های دیگری از عدم صداقت اصلاح طلبان با مردم است.
پنج. هم اصلاح طلبان روحانی را اصلاح طلب میدانند و هم روحانی با حمایت اصلاح طلبان سر کار آمد. دهها و صدها جملات و عبارات حمایت آمیز اصلاح طلبان از روحانی در بزنگاه های انتخاباتی سال های 92 و 96 موجود است و مهم تر از همه آنکه عارف و جهانگیری را به خاطر پیروزی روحانی کنار زدند. از سوی دیگر گفتارها و رفتارهای اصلاحطلب گونه روحانی در همان بزنگاهها ثبت شده است.
شش. چالش اصلاح طلبان با روحانی آنجاست که کارنامه روحانی آبرویی برای جریان اصلاحات در افکار عمومی باقی نگذاشته و درماندگان جریان اصلاحات به دنبال پاک کردن صورت مساله افتاده اند تا شاید برای آنها در خرداد 1400 فرجی حاصل شود. همان ترسی که بعد از سوءعملکرد اصلاح طلبان در مجلس دهم باعث طرد آنها در انتخابات مجلس یازدهم از سوی مردم شد.