مهندس پولدار که در زمان بیماری همسرش زنی را صیغه کرده بود فکر نمیکرد از سوی وی و دو مرد اجیر شده به اسارت درآید.
به گزارش شهدای ایران، آبان امسال بود که مرد ۶۰سالهای به اداره پلیس تهران رفت و از همسر
صیغهای خود و دو مرد ناشناس به اتهام آدمربایی، اخاذی ۳۵۰میلیون تومانی و
حبس غیرقانونی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: «من مهندس بازنشسته
هستم و در شمال تهران زندگی میکنم و وضع مالی خوبی هم دارم.
چند سال قبل همسرم سرطان گرفت و در یکی از بیمارستانها تحت درمان قرار گرفت. از آنجایی که درمان او طولانی مدت بود تصمیم گرفتم با زنی ازدواج موقت کنم و به همین خاطر در سایت همسریابی با زنی به نام حمیرا آشنا شدم. حمیرا از همسرش جدا شده بود و همراه دختر خردسالش در آپارتمانی در بزرگراه نواب زندگی میکرد که او را برای مدت معلومی با مهریه مشخص صیغه کردم. من از همان روز اول با حمیرا شرط گذاشته بودم زمانی که همسرم درمان شود ارتباطم را با او قطع میکنم که قبول کرد.
به هرحال چهار سال با او صیغه موقت را تمدید کردم تا اینکه همسرم بیماریش بر طرف شد و من تصمیم گرفتم که از حمیرا جدا شوم. بنابراین تمامی حق و حقوقی که با او قرار گذاشته بودم پرداخت کردم و از او جدا شدم، اما حمیرا اصرار داشت که دوباره صیغه نامه را تمدید کنم که قبول نکردم، بنابراین وقتی فهمید قبول نمیکنم مرا به بهانهای به خانهاش کشاند.»
حبس در خانه زن صیغهای
وی در پایان گفت: «فکر میکردم پس از این آنها مرا رها میکنند، اما دو مرد جوان مرا برهنه کردند و در کنار حمیرا از من فیلم سیاه تهیه کردند و تهدید کردند اگر شکایت کنم فیلم مرا برای همسرم میفرستند و در فضای مجازی پخش میکنند. در نهایت آنها پس از سهساعت حبس مرا رها کردند و در این چند روز هم هر روز از من اخاذی میکردند و من هم از ترس آبرویم به آنها پول میدادم تا اینکه آخرین بار از من خواستند به حساب آنها ۱۰۰میلیون تومان واریز کنم که تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و از آنها شکایت کنم.»
دستگیری متهمان
حمیرا بعد از بازداشت در بازجویی مدعی شد که شاکی حق و حقوق او را پرداخت نکرده است و به همین خاطر دو برادر خلافکار را به نامهای فرزاد و فریبرز اجیر کرده تا از شاکی طلب او را بگیرند.
وی گفت: «چهار سال صیغه موقت مرد پولدار بودم و در این مدت او مهریهام را به صورت کامل پرداخت نکرد تا اینکه از من جدا شد. از او خواستم مهریهام را پرداخت کند، اما او مرا کتک زد به طوریکه در بیمارستان بستری شدم و حتی طول درمان هم گرفتم و از او شکایت کردم، اما طلبم را نتوانستم وصول کنم. تصمیم گرفتم دو برادر خلافکار را اجیر کنم و با طرح نقشهای طلبم را از او بگیرم.»
با اعتراف متهم، مأموران دو برادر را بازداشت کردند. متهمان در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردند.
فریبرز گفت: «مدتی قبل با حمیرا آشنا شدم که به من گفت از مردی ۲۵۰میلیون تومان طلب دارد، اما نمیتواند طلبش را بگیرد. حمیرا گفت اگر طلبش را از مرد پولدار بگیریم دستمزد خوبی به ما میدهد و ما هم قبول کردیم. او ۶میلیون تومان به من پول داد و قرار بود بقیه را هم بعد از وصول به ما پرداخت کند. روز حادثه حمیرا، شاکی را به بهانهای به خانهاش کشاند و ما هم او را حبس کردیم و از او چک و سفته و دست نوشته گرفتیم و تحویل حمیرا دادیم و بعد هم او را آزاد کردیم، اما حمیرا دیگر به ما پولی نداد.» متهم دیگر هم اعترافات برادرش را تأیید کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
چند سال قبل همسرم سرطان گرفت و در یکی از بیمارستانها تحت درمان قرار گرفت. از آنجایی که درمان او طولانی مدت بود تصمیم گرفتم با زنی ازدواج موقت کنم و به همین خاطر در سایت همسریابی با زنی به نام حمیرا آشنا شدم. حمیرا از همسرش جدا شده بود و همراه دختر خردسالش در آپارتمانی در بزرگراه نواب زندگی میکرد که او را برای مدت معلومی با مهریه مشخص صیغه کردم. من از همان روز اول با حمیرا شرط گذاشته بودم زمانی که همسرم درمان شود ارتباطم را با او قطع میکنم که قبول کرد.
به هرحال چهار سال با او صیغه موقت را تمدید کردم تا اینکه همسرم بیماریش بر طرف شد و من تصمیم گرفتم که از حمیرا جدا شوم. بنابراین تمامی حق و حقوقی که با او قرار گذاشته بودم پرداخت کردم و از او جدا شدم، اما حمیرا اصرار داشت که دوباره صیغه نامه را تمدید کنم که قبول نکردم، بنابراین وقتی فهمید قبول نمیکنم مرا به بهانهای به خانهاش کشاند.»
حبس در خانه زن صیغهای
وی ادامه داد: «آن روز گفت که دخترش حالش بد است و از من خواست برای
او دارو تهیه کنم و به خانهاش بروم. دلم برای او سوخت و دارویی که او گفته
بود از داروخانه تهیه کردم و به خانهاش رفتم، اما با دو مرد جوان روبهرو
شدم که دست و پایم را با طناب بستند و شکنجه دادند. آنها به زور چهار
فقره چک به مبلغ ۱۴۰میلیون تومان، یکفقره سفته به مبلغ ۱۵۰میلیون تومان
از من گرفتند. آنها کارت عابر بانک و رمز آن را به زور از من گرفتند و در
حالی که مرا در خانه حبس کرده بودند بیرون رفتند و ۶۰میلیون تومان از
کارتم به کارت دیگری انتقال دادند.»
وی در پایان گفت: «فکر میکردم پس از این آنها مرا رها میکنند، اما دو مرد جوان مرا برهنه کردند و در کنار حمیرا از من فیلم سیاه تهیه کردند و تهدید کردند اگر شکایت کنم فیلم مرا برای همسرم میفرستند و در فضای مجازی پخش میکنند. در نهایت آنها پس از سهساعت حبس مرا رها کردند و در این چند روز هم هر روز از من اخاذی میکردند و من هم از ترس آبرویم به آنها پول میدادم تا اینکه آخرین بار از من خواستند به حساب آنها ۱۰۰میلیون تومان واریز کنم که تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و از آنها شکایت کنم.»
دستگیری متهمان
بعد از طرح شکایت پرونده به دستور قاضی قریب احمد زاده، بازپرس شعبه
سوم دادسرای ویژه سرقت برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی
تهران قرار گرفت.
حمیرا بعد از بازداشت در بازجویی مدعی شد که شاکی حق و حقوق او را پرداخت نکرده است و به همین خاطر دو برادر خلافکار را به نامهای فرزاد و فریبرز اجیر کرده تا از شاکی طلب او را بگیرند.
وی گفت: «چهار سال صیغه موقت مرد پولدار بودم و در این مدت او مهریهام را به صورت کامل پرداخت نکرد تا اینکه از من جدا شد. از او خواستم مهریهام را پرداخت کند، اما او مرا کتک زد به طوریکه در بیمارستان بستری شدم و حتی طول درمان هم گرفتم و از او شکایت کردم، اما طلبم را نتوانستم وصول کنم. تصمیم گرفتم دو برادر خلافکار را اجیر کنم و با طرح نقشهای طلبم را از او بگیرم.»
با اعتراف متهم، مأموران دو برادر را بازداشت کردند. متهمان در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردند.
فریبرز گفت: «مدتی قبل با حمیرا آشنا شدم که به من گفت از مردی ۲۵۰میلیون تومان طلب دارد، اما نمیتواند طلبش را بگیرد. حمیرا گفت اگر طلبش را از مرد پولدار بگیریم دستمزد خوبی به ما میدهد و ما هم قبول کردیم. او ۶میلیون تومان به من پول داد و قرار بود بقیه را هم بعد از وصول به ما پرداخت کند. روز حادثه حمیرا، شاکی را به بهانهای به خانهاش کشاند و ما هم او را حبس کردیم و از او چک و سفته و دست نوشته گرفتیم و تحویل حمیرا دادیم و بعد هم او را آزاد کردیم، اما حمیرا دیگر به ما پولی نداد.» متهم دیگر هم اعترافات برادرش را تأیید کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.