شهدای ایران shohadayeiran.com

عروس خانواده شهیدلاجوردی که از شش‌سال قبل به اتهام قتل مادرشوهرش در بازداشت به سر می‌برد با اعلام گذشت اولیای‌دم از طناب دار فاصله گرفت و روز گذشته از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
اعلام گذشت از قاتل خواهر شهید لاجورد‌ی
به گزارش شهدای ایران؛ جلسه رسیدگی به این پرونده صبح روز گذشته در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی برگزار شد. نماینده دادستان بعد از اعلام رسمیت جلسه خودش را به جایگاه رساند و در قرائت کیفرخواست گفت:

«پرونده در ۲۷‌بهمن‌سال‌۹۲ با ناپدید شدن زن ۷۰‌ساله به جریان افتاد. بعد از اعلام مفقودی در تحقیقات مشخص شد این زن خواهر شهید لاجوردی است که به طور مرموزی ناپدید شده است. ابتدا شایعاتی مبنی بر سیاسی بودن این ماجرا مطرح بود تا اینکه فردای آن روز جسد وی در دشت مزار دماوند کشف شد. اولین بررسی‌ها نشان داد آن زن بر اثر ضربات جسم سخت به سرش کشته شده و جسدش به این مکان منتقل شده‌است.» نماینده دادستان در ادامه گفت: «بررسی‌های بعدی پلیس نشان داد که قتل بر اثر اختلافات خانوادگی اتفاق افتاده و مقتول با عروسش، فرشته اختلاف داشته است. فرشته بعد از بازداشت به ارتکاب قتل با همدستی شوهر سابقش، بهمن اعتراف کرد.» نماینده دادستان گفت: «فرشته بعد از کامل شدن تحقیقات محاکمه و به قصاص و بهمن به زندان محکوم شده‌بود که فرشته با اعلام گذشت اولیای‌دم از مرگ نجات پیدا کرده‌است که درخواست می‌کنم از جنبه عمومی جرم مجازات شود.»

شرح ماجرای قتل
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «کلاس سوم راهنمایی بودم که با اصرار خانواده‌ام ازدواج کردم. اما چند سال بعد طلاق گرفتم و در دفتر وکالت بهمن به عنوان منشی مشغول کار شدم. سال‌۹۱ بهمن پیشنهاد ازدواج داد که قبول کردم، اما بعد از یکسال متوجه شدم او بچه‌دار نمی‌شود به همین دلیل جدا شدم. اوایل سال‌۹۲ از طریق یک سایت همسریابی با شوهرم آشنا شدم. مادرشوهرم با این ازدواج مخالف بود، اما من و شوهرم با هم ازدواج کردیم و در یک ساختمان با مادرش زندگی می‌کردیم. شوهرم خیلی مرد با اراده‌ای نبود و نمی‌توانست اختلافات بین من و مادرش را مدیریت کند به همین دلیل روز به روز اختلافات ما بیشتر می‌شد. تا اینکه از رفتار‌های مادرشوهرم خسته شدم و از شوهرم خواستم به خانه دیگری برویم.»

نحوه قتل مادرشوهر
او ادامه داد: «وقتی مادرشوهرم فهمید قصد داریم خانه مستقل اجاره کنیم عصبانی شد و به همین خاطر روز حادثه به خانه‌مان آمد و گفت اجازه نمی‌دهد به خانه جدید برویم. سعی کردم او را قانع کنم، اما بی‌فایده بود و با هم درگیر شدیم. در این درگیری او به من حمله کرد و با مشت به سرم کوبید. من هم برای دفاع از خودم با میله قالی بافی که روی مبل بود چند ضربه به سرش زدم که کشته شد و جسدش را با کمک شوهر سابقم از خانه خارج کردم.»

رضایت پای چوبه دار
متهم درباره جلب رضایت اولیای‌دم گفت: «یک روز قبل از اجرای حکم خواهر و برادرانم به ملاقاتم آمدند. برادرم از من پرسید قرار است فردا حکم را اجرا کنند؟ اما من بی‌خبر بودم. بعد از دیدار با خانواده به زندان برگشتم، اما ساعت ۲ نیمه شب مرا به سوئیت بردند و فهمیدم قرار است صبح حکم اجرا شود. ساعت ۵:۳۰‌صبح پای چوبه دار رفتم. آنجا از شوهر و برادر شوهرم خواستم مرا ببخشند، اما برادرشوهرم راضی نمی‌شد. همراه من شش‌مرد جوان دیگر را نیز برای اعدام آورده بودند. همگی زن و بچه داشتند و خانواده‌شان چشم انتظار بودند. با دیدن آن‌ها ناامید شدم و حالم بد شد.»

متهم ادامه داد: «طناب دار را دور گردنم احساس می‌کردم، اما مدام یک نفر در گوشم زمزمه می‌کرد «فرشته امیدوار باش». همان موقع برادرشوهرم وارد سوله شد و اعلام گذشت کرد. وقتی از چوبه دار پایین آمدم فهمیدم با تلاش قاضی و مسئولان زندان، اولیای‌دم راضی به بخشش شده‌اند.»

آخرین دفاع از جنبه عمومی جرم
متهم در آخرین دفاعش گفت: «دخالت‌های مادرشوهرم مرا اذیت می‌کرد. شوهرم هنوز ازدواج نکرده است، اما می‌خواهم بعد از آزادی با مادر پیری که دارم زندگی کنم. با بخشش اولیای‌دم تخفیف مجازاتم را از دادگاه درخواست دارم.»

در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.

منبع:جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار