مشاور رئیسجمهور با وجود تحقیر شدن از سوی آمریکاییها، همچنان سنگ مطالبات آنها را به سینه میزند.
به گزارش شهدای ایران، حمید ابوطالبی ضمن تخطئه مواضع انقلابی مجلس در توییتر نوشت: «مجلس انقلابی
دو طرح را ارائه کرده است: یکی خروج ایران از برجام با جرمانگاری عدم
اجرای آن؛ و دیگری مقابله با آمریکا و تعیین تکلیف برای دولت درخصوص منطقه
تا سال ۱۴۲۰؛ اینکه این طرحها با سیاست ما چه میکند مهم است، ولی مهمتر
از آن شفافسازی مسئولیت کسانی است که قدرت خود را در جهت انقلابیگری در
سیاست خارجی به کار گرفتهاند؛ بیآنکه بدانند در سیاست خارجی و دیپلماسی،
انقلابیگری ممکن نیست، مگر بیرون آوردن کفش چون خروشچف و کوبیدن آن بر
روی میز در سازمان ملل متحد.
وی میافزاید: «آنان که نگران معیشت مردماند چرا میخواهند آن را در محاصرهای سهمگینتر از تحریم قرار دهند؟ آنان که دغدغه زندگی مردم دارند چرا اصلیترین عرصه معیشت و اقتصاد را به بحرانهای پیچیده گره میزنند؟ آنان که دغدغه کشور دارند چگونه مسئولیت ناامنی در عرصه سیاست خارجی را پذیرا میشوند؟ روشن است هرچه در آینده اتفاق بیفتد مسئولیت آن با مجلس انقلابی است؛ و تنها مسئله، شفاف کردن رابطه قدرت و مسئولیت و پذیرش مسئولیت تبعات آنها از سوی مجلس است؛ دولت که با مخالفت خود تاکنون سلب مسئولیت کرده و خود را کنار کشیده است».
یادآور میشود ابوطالبی پیش از این معاونت سیاسی دفتر رئیسجمهور را برعهده داشت و پس از انعقاد برجام، بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل معرفی شد. دولت روحانی در این مقطع با تصور اینکه «اوباما مودب است» و دوره ماه عسل با او آغاز شده، ابوطالبی را نامزد کرد اما دولت آمریکا در کمال ناباوری، ابوطالبی را تروریست خواند و از صدور ویزا برای وی خودداری کرد. این کار غیرقانونی بود اما آمریکا ادعا میکرد ابوطالبی در تسخیر لانه جاسوسی حضور داشته است. هرچند او توضیح داد که صرفا بهعنوان «مترجم» حضور داشته، اما دولت اوباما بر موضع توهینآمیز خود اصرار کرد و ابوطالبی و دولت هم کاملا مودبانه(!) پذیرفتند.
با وجود این رفتار توهینآمیز و موضع عهدشکنانه و کلاهبردارانه دولت آمریکا در قبال برجام، عجیب است که آقای ابوطالبی به جای عبرت گرفتن از تحولات، سعی دارد منازعه و دوقطبی اصلی را در میان نهادهای داخلی و حاکمیت برقرار کند. او توضیح نمیدهد که ۵ سال انفعال پسابرجامی چه خاصیتی جز تشدید تحریمها و طلبکاری غرب به دنبال داشت؟
همچنانکه توضیح نمیدهد چرا وعده رونق اقتصادی و بینیاز کردن مردم از یارانه، به تورم بالای ۵۲ درصد و ۶ تا ۸ برابر شدن نقدینگی، نرخ ارز و سکه و طلا و خودرو و مسکن انجامید؟
در زمینه ناامنی نیز او باید پاسخ دهد که ترور دانشمندان هستهای، از سال ۸۹ تا ۹۹، ترور شهید سلیمانی، و ایجاد جنگ نیابتی در سوریه و عراق به قصد ناامن کردن ایران را مریخیها انجام دادهاند یا آمریکاییها در اثر گرا گرفتن از فتنه سبزیها و مدعیان اعتدال(انفعال)!؟ به عبارت دیگر میتوان پرسید آمریکاییها کدام خیانت و جنایت دیگر را در حوزههای اقتصادی و سیاسی و امنیتی مرتکب شوند، به غیرت گمشده امثال آقای ابوطالبی برمیخورد و میفهمند که التماس و انفعال و تعلیق و انتظار فشلی، نامش سیاستگذاری و دیپلماسی نیست.
وی میافزاید: «آنان که نگران معیشت مردماند چرا میخواهند آن را در محاصرهای سهمگینتر از تحریم قرار دهند؟ آنان که دغدغه زندگی مردم دارند چرا اصلیترین عرصه معیشت و اقتصاد را به بحرانهای پیچیده گره میزنند؟ آنان که دغدغه کشور دارند چگونه مسئولیت ناامنی در عرصه سیاست خارجی را پذیرا میشوند؟ روشن است هرچه در آینده اتفاق بیفتد مسئولیت آن با مجلس انقلابی است؛ و تنها مسئله، شفاف کردن رابطه قدرت و مسئولیت و پذیرش مسئولیت تبعات آنها از سوی مجلس است؛ دولت که با مخالفت خود تاکنون سلب مسئولیت کرده و خود را کنار کشیده است».
یادآور میشود ابوطالبی پیش از این معاونت سیاسی دفتر رئیسجمهور را برعهده داشت و پس از انعقاد برجام، بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل معرفی شد. دولت روحانی در این مقطع با تصور اینکه «اوباما مودب است» و دوره ماه عسل با او آغاز شده، ابوطالبی را نامزد کرد اما دولت آمریکا در کمال ناباوری، ابوطالبی را تروریست خواند و از صدور ویزا برای وی خودداری کرد. این کار غیرقانونی بود اما آمریکا ادعا میکرد ابوطالبی در تسخیر لانه جاسوسی حضور داشته است. هرچند او توضیح داد که صرفا بهعنوان «مترجم» حضور داشته، اما دولت اوباما بر موضع توهینآمیز خود اصرار کرد و ابوطالبی و دولت هم کاملا مودبانه(!) پذیرفتند.
با وجود این رفتار توهینآمیز و موضع عهدشکنانه و کلاهبردارانه دولت آمریکا در قبال برجام، عجیب است که آقای ابوطالبی به جای عبرت گرفتن از تحولات، سعی دارد منازعه و دوقطبی اصلی را در میان نهادهای داخلی و حاکمیت برقرار کند. او توضیح نمیدهد که ۵ سال انفعال پسابرجامی چه خاصیتی جز تشدید تحریمها و طلبکاری غرب به دنبال داشت؟
همچنانکه توضیح نمیدهد چرا وعده رونق اقتصادی و بینیاز کردن مردم از یارانه، به تورم بالای ۵۲ درصد و ۶ تا ۸ برابر شدن نقدینگی، نرخ ارز و سکه و طلا و خودرو و مسکن انجامید؟
در زمینه ناامنی نیز او باید پاسخ دهد که ترور دانشمندان هستهای، از سال ۸۹ تا ۹۹، ترور شهید سلیمانی، و ایجاد جنگ نیابتی در سوریه و عراق به قصد ناامن کردن ایران را مریخیها انجام دادهاند یا آمریکاییها در اثر گرا گرفتن از فتنه سبزیها و مدعیان اعتدال(انفعال)!؟ به عبارت دیگر میتوان پرسید آمریکاییها کدام خیانت و جنایت دیگر را در حوزههای اقتصادی و سیاسی و امنیتی مرتکب شوند، به غیرت گمشده امثال آقای ابوطالبی برمیخورد و میفهمند که التماس و انفعال و تعلیق و انتظار فشلی، نامش سیاستگذاری و دیپلماسی نیست.