صادق خرازی روایتی را که مربوط به چهار روز قبل از شهادت سردار سلیمانی است بیان کرده و از دیدار و دعای یک عالم میگوید.
به گزارش شهدای ایران، امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، همواره بر نقش مردم در حکومت تأکید میکردند، مردم را یکی از پایههای حکومت اسلامی میدانستند و در بیانات خود همواره بر لزوم اتکای حکومت به مردم تأکید میورزیدند.
امام خامنهای در ۱۴ خرداد ۱۳۸۳ و در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی فرمودهاند: «در مکتب سیاسی امام، رأی مردم، به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر، امام با اتکا به قدرت رأی مردم معتقد بود که با اراده پولادین مردم میشود در مقابل همه قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد و ایستاد.»
امام خمینی با مسئول دانستن آحاد جامعه و لازم شمردن نظارت همگانی مردم در تمام امور و از جمله عملکرد دولتمردان و نظام سیاسی، بر اطلاعرسانی و پیگیری نتایج نظارتهای دقیق مردمی حتی در حوزه نهادها و سازمانها پای میفشردند و نبود نظارت همگانی را موجب تباهی و نابودی نظام مردمسالاری دینی میدانستند.
معظمله در ۱۰ تیر ۱۳۶۰ در دیدار روحانیون و علمای تهران فرمودهاند: «ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد... اگر دخالت نکنند و صدمهای به اسلام برسد، هر یک یک ما در محکمه عدل الهی مسئول هستیم... مگر میتوانی بگویی اسلام به من چه ربطی دارد؟ تو مکلفی حفظ کنی.»
این، نگاه امام خمینی به نقش مردم بود. البته مردم نیز حقیقتاً در میدان شکلدهی به مردمسالاری دینی و پاسداری از آن خوش درخشیدند، تا آنجا که امام در وصیتنامه خود نوشتند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله، صلیالله علیه و آله و سلم و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی علیهمالسلام میباشند... امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردمِ در پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند... اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان... ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی میباشیم.»
در مکتب شهید سلیمانی نیز همین اعتقاد صادقانه به نقش مردم و ارادت به ملت ایران و امت اسلامی میدرخشد. او شاگرد و پیرو امام بود و قدم در جای قدمهای مراد و رهبرش میگذاشت و به مردم ایران عشق میورزید.
سردار حاج قاسم سلیمانی در وصیتنامهاش نوشته است: «برادران و خواهران عزیز ایرانی من! مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید.»
آن عزیز وارسته و عارف کمنظیر همچنین در وصیتنامهاش آورده است: «نکتهای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوستداشتنیاند و در طول ۸ سال دفاع مقدس، بالاترین فداکاریها را انجام دادند و سرداران و مجاهدان بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم... عزیزان... من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودهام. ضمن اینکه من پاره تن آنها بودم و آنها پاره وجود من، اما آنها قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.»
سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی این عشق به مردم را از مکتب امام خمینی گرفته بود. وی در یک سخنرانی گفته است: «خواهران ما، برادران ما، عزیزان ما، این ملتی که امام زیباترین جمله را، عاطفیترین جمله را، روحانیترین جمله را پیرامون آنها بیان کرد، در وصیتنامه خودشان نوشتند: «ملت ایران که جانم فدای آنها باد، ملتی که مستحق جانی همچون جان امام هست، جان من، جان حسین بادپا، جان جمالی، جان اللهدادی و جان همه شهیدان ما ارزش دادن و فدا شدن در راه این ملت را دارد. این ملتی که شریف است، عزیز است، فداکار است، باوفا است، با حکمت است و عزتمند است. امروز سرلوحه و تجربه موفق همه ملتهاست.»
سردار سلیمانی همچنین در ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ در پاسخ به نامه یک جوان نوشته است: «افتخارم این است که سرباز صفرِ بر سر پست دفاع از ملتی باشم که امام خمینی رحمتالله علیه فرمود: جانم فدای آنها باد.»
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه در بهمن ۱۳۹۸ در مراسم چهلم آن شهید فرزانه و بزرگوار گفته است: «شهید سلیمانی، مردم را باور داشت و نگاه و نظر مردم را تشریفاتی نمیدانست و حقیقتاً مردمباور بود. او واقعاً به مردم و همه مظلومان و عالم عشق میورزید و این عشق، مختص کرمانی، ایرانی، سوری، عراقی و افغانی نبود.»
دکتر محمد ترکمن میگوید: «سردار، برای دیدن نوههای دوقلویش به بیمارستان آمدند... سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی حاج قاسم، یخ پرستاران را آب کرد و در چشم بر هم زدنی، همه پرستاران بخش دور ایشان حلقه زدند. قرار شد عکس یادگاری بگیریم. دقت نظر سردار برای من خیلی جالب بود. همه پرستاران بخش اطراف ایشان جمع شدند و آماده برای گرفتن عکس. هنوز عکس یادگاری ثبت نشده بود که سردار به انتهای سالن اشاره کردند. یکی از نیروهای خدماتی در حال تی کشیدن سالن بود. سردار ایشان را صدا کردند و گفتند شما هم در عکس یادگاری ما باشید.»
سردار محمدرضا فلاحزاده میگوید: «در حلب، شخصاً برای تخلیه مردم از شهر کمک میکرد، یعنی خودش با ماشین مردم را جابهجا میکرد تا دیگران بیشتر تلاش کنند و علیالدوام سفارش میکرد این مردم در این فصل زمستان دارای پوشاک زمستانی و پتو و لوازم خواب راحت باشند. توصیه و سفارش و پیگیری جدی در خصوص تأمین آب، غذا، بهداشت و درمان آنها داشت. در حلب، ابوکمال و کلاً سوریه بخشی از توان خود را برای حفاظت و اسکان و تغذیه و بهداشت و درمان مردم اختصاص داد و به گونهای برخورد میکرد که انگار این مردم پدر، مادر، برادران، خواهران و فرزندان او هستند... تا آنجا که میتوانست حاجت مردم را روا میکرد.»
وی میافزاید: «روزی از کرمان برگشته بود، خیلی خسته بود. گفت: انگار از زیر غلتک خارج شدهام. سؤال شد: چرا؟ گفت: از بس مراجعهکننده داشتم. این مردم چشمشان به کمک امثال ماست. من هم تا جایی که بتوانم کمک میکنم.»
عشق سردار سلیمانی به مردم بود که مردم همه شهرها و استانهای ایران اسلامی و مردم عراق و لبنان و سوریه و یمن و پاکستان و افغانستان و آذربایجان و نیجریه و روسیه و ترکیه و هند در مراسم تشییع و مراسمهای عزاداریاش برای او سوختند و یکپارچه اشک و ماتم شدند.
آقای صادق خرازی میگوید: «چهار روز قبل از شهادتش، در کنار یک عالم بزرگ فرزانه بودیم. سردار سلیمانی به آن عالم گفت: در سحرگاهان به خدا گفتم: خدایا! از عمر من ۵ سال بگیر و به این عالم بده! آن عالم تبسمی کرد و گفت: ۷۵ سال است برای مکتب اهلبیت کتاب نوشتهام، تحقیق کردهام، رسالههای مختلف، مستدرکات فقهی و اصولی جمع کردهام، بیش از ۱۴۰، ۱۵۰ کتاب و رساله علمی و فقهی و تفسیر نوشتهام، صدها شاگرد تربیت کردهام، همه اینها فدای ۵ دقیقه قاسم سلیمانی و مناجات او و حضورش در محضر خدا و خدمتی که به خدا و خلق کرد. همه زندگی خودم را حاضرم به تو بدهم برای ۵ دقیقهاش!»
امام خامنهای در ۱۸ دی ۱۳۹۸ فرمودهاند «این شهید عزیز، هر وقت گزارشی میداد به ما، چه گزارش کتبی، چه گزارش شفاهی، از کارهایی که کرده بود، بنده قلباً و زباناً او را تحسین می کردم، اما امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور، بلکه برای منطقه به وجود آورد. در مقابل او من تعظیم میکنم. کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویت او شهادت او را اینجور برجسته کرد. این بدرقههای ایرانی و آن بدرقههای عراقی در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر ارباً اربا!»
معظم له در ۲۲ تیر ۱۳۹۹ نیز فرمودهاند: «مردم در تجلیل از مظهر اقتدار ملی و جهادی ایرانیان، یعنی شهید سلیمانی نشان دادند که به مبارزه و مقاومت در مقابل استکبار ایمان دارند و برای قهرمان ملی خود بالاترین ارزشها را قائل هستند.»
سردار حسین نجات در ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ گفته است: «حمایتهای مستشاری حاج قاسم سلیمانی از دولتها و مردمی که درصدد استقلال و مبارزه با استعمار هستند، باعث شد حاج قاسم در بین مردم محبوب شود؛ چون مردم، کشتار کودکان بیگناه را در سوریه و عراق و یمن دیده بودند و همین کافی بود تا مردم از فردی که انتقام این کودکان بیگناه را از داعش و آمریکا گرفت، دوست داشته باشند.»
این عشق طرفینی شهید سلیمانی به مردم و عشق مردم به شهید سلیمانی، شاخص بارز مکتب سلیمانی شد. همین عشق را شما در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در استقبال مردم از امام خمینی و در ۱۶ خرداد ۱۳۶۸ در تشییع پیکر پاک امام خمینی به خوبی مشاهده میکنید.
منبع: کتاب «شاخصهای مکتب شهید سلیمانی»
ویژهنامه مرد میدان را همزمان با ایام سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در خبرگزاری فارس بخوانید.