در چنین شرایطی، انتظار میرفت این مستند پاسخی به بسیاری از سؤالات مطرح در مورد رهبری آقای خامنهای باشد... این پرسش مطرح میشود که در طول پنج سالی که این دیدارها برقرار است، آیا کسی از آقای خامنهای مثلاً درباره شایعات مربوط به سلامتیاش سؤالی کرده یا نه؟
به گزارش شهدای ایران، اهل رسانه و فعالان مجازی از پخش بخشهایی از دیدارهای خصوصی مقام معظم
رهبری با اهالی سینما و شعر و علم و فناوری با عنوان «غیررسمی» استقبال
کردند و آن را در ارائه تصویری واقعی و همه جانبه از آیتالله خامنهای
مفید دانستند. این میان، بیبیسی فارسی که نتوانسته ایراد و اشکالی بر اصل
موضوع بیابد، در گزارشی سطحی پخش این مستند را مرتبط با «بازسازی تصویر
آیتالله خامنهای برای انتخابات» دانسته است. تحلیلی که گرچه در تیتر مطلب
آمده تا به چشم بیاید، اما در متن گزارش، هیچ مستندی برای آن نیامده است.
در بخشهای دیگر گزارش هم، بیبیسی تا حد دارودسته رجوی و سلطنتطلبهای
پهلوی، خود را به ابتذال کشیده و حتی به شایعه در مورد «سلامتی آیتالله
خامنهای» و تئوری خندهدار «انتقال قدرت به فرزندش مجتبی خامنهای» اشاره
کرده است، بی آنکه معلوم باشد، پخش دیدارهای سالهای گذشته رهبری چه
ارتباطی به این شایعه و آن قصه انتقال قدرت دارد!
ادامه مطلب بیبیسی بامزهتر هم میشود، وقتی مینویسد: «در چنین شرایطی، انتظار میرفت این مستند پاسخی به بسیاری از سؤالات مطرح در مورد رهبری آقای خامنهای باشد... این پرسش مطرح میشود که در طول پنج سالی که این دیدارها برقرار است، آیا کسی از آقای خامنهای مثلاً درباره شایعات مربوط به سلامتیاش سؤالی کرده یا نه؟ یا با توجه به حدس و گمانها و اتهاماتی که درباره دخالت مجتبی خامنهای در امور مملکتداری مطرح است، آیا کسی در این دیدارها سؤالی دراین باره پرسیده؟»
یعنی بیبیسی انتظار داشته پاسخ شایعهای را که آذر ۹۹ پیرامون سلامتی رهبر ایران، رسانههای سعودی و غربی طرح کردهاند، از میان دیدارهایی که در خلال سالهای ۹۵ و ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ برگزار شده بیابد؟! از سویی، وقتی پس از هر شایعه این چنینی، مردم رهبری را در دیداری میبینند و متوجه سلامتی ایشان میشوند، آیا جایی برای طرح سؤال باقی میماند؟ و نکته مهمتر چه پیرامون رهبری و چه فرزندان ایشان، آیا هر سؤالی که بیبیسی و رجوی چیها و دارودسته پهلوی و رسانههای سعودی و غربی طرح میکنند، سؤال مردم هم خواهد بود؟ واقعاً چرا یک کارگردان یا نخبه علمی یا شاعر باید به جای دغدغههای اصلی در مقابل مسئولی عالی رتبه، شایعات مضحک بیبیسی و براندازان را طرح کند و فرصت طرح دغدغه اصلی را از دست بدهد؟
بیبیسی در بخشی دیگر از این مطلب آورده که «مستند غیر رسمی را میتوان در قالب فیلمی تبلیغاتی دید که میخواهد تصویری خودمانی از رهبر حکومت ایران ارائه دهد... و با ترسیم چهرهای مردمی از رهبر حکومت ایران، رابطه او با مردم را بازسازی کند و زمینهساز تأثیرگذاری او در انتخابات آتی ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولتی ”جوان و حزباللهی” باشد.» در حالی که مستند غیررسمی بر محور دیدارهای برگزار شده رهبریاست و صرفاً پخش آن اکنون بوده است و رویدادی نیست که اکنون اتفاق افتاده باشد. زمان تا انتخابات ۱۴۰۰ هم زیاد است البته؛ شش ماه. اگر سال گذشته هم پخش میشد، میگفتند برای انتخابات مجلس است، اگر همان ۹۶ و ۹۵ پخش میشد، میگفتند برای انتخابات ریاست جمهوری است و.
بیبیسی به معنای واقعی کلمه، قصه نوشته است. ایراد و اشکالی نیافته و به در و تخته زده است. آنچنان که پس از عمل جراحی آقا در سال ۹۴، وقتی دید هیچ شایعه و تحلیلی در مقابل شفافیت بالای خبررسانی پیرامون وضعیت جسمانی رهبری جواب نمیدهد، با نوشتن مطلب «دیپلماسی عیادت» و تحلیل دوری و نزدیکی افراد عیادت کننده از آیتالله خامنهای در بیمارستان به تخت ایشان، خود را مضحکه مخاطبان کرد.
ادامه مطلب بیبیسی بامزهتر هم میشود، وقتی مینویسد: «در چنین شرایطی، انتظار میرفت این مستند پاسخی به بسیاری از سؤالات مطرح در مورد رهبری آقای خامنهای باشد... این پرسش مطرح میشود که در طول پنج سالی که این دیدارها برقرار است، آیا کسی از آقای خامنهای مثلاً درباره شایعات مربوط به سلامتیاش سؤالی کرده یا نه؟ یا با توجه به حدس و گمانها و اتهاماتی که درباره دخالت مجتبی خامنهای در امور مملکتداری مطرح است، آیا کسی در این دیدارها سؤالی دراین باره پرسیده؟»
یعنی بیبیسی انتظار داشته پاسخ شایعهای را که آذر ۹۹ پیرامون سلامتی رهبر ایران، رسانههای سعودی و غربی طرح کردهاند، از میان دیدارهایی که در خلال سالهای ۹۵ و ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ برگزار شده بیابد؟! از سویی، وقتی پس از هر شایعه این چنینی، مردم رهبری را در دیداری میبینند و متوجه سلامتی ایشان میشوند، آیا جایی برای طرح سؤال باقی میماند؟ و نکته مهمتر چه پیرامون رهبری و چه فرزندان ایشان، آیا هر سؤالی که بیبیسی و رجوی چیها و دارودسته پهلوی و رسانههای سعودی و غربی طرح میکنند، سؤال مردم هم خواهد بود؟ واقعاً چرا یک کارگردان یا نخبه علمی یا شاعر باید به جای دغدغههای اصلی در مقابل مسئولی عالی رتبه، شایعات مضحک بیبیسی و براندازان را طرح کند و فرصت طرح دغدغه اصلی را از دست بدهد؟
بیبیسی در بخشی دیگر از این مطلب آورده که «مستند غیر رسمی را میتوان در قالب فیلمی تبلیغاتی دید که میخواهد تصویری خودمانی از رهبر حکومت ایران ارائه دهد... و با ترسیم چهرهای مردمی از رهبر حکومت ایران، رابطه او با مردم را بازسازی کند و زمینهساز تأثیرگذاری او در انتخابات آتی ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولتی ”جوان و حزباللهی” باشد.» در حالی که مستند غیررسمی بر محور دیدارهای برگزار شده رهبریاست و صرفاً پخش آن اکنون بوده است و رویدادی نیست که اکنون اتفاق افتاده باشد. زمان تا انتخابات ۱۴۰۰ هم زیاد است البته؛ شش ماه. اگر سال گذشته هم پخش میشد، میگفتند برای انتخابات مجلس است، اگر همان ۹۶ و ۹۵ پخش میشد، میگفتند برای انتخابات ریاست جمهوری است و.
بیبیسی به معنای واقعی کلمه، قصه نوشته است. ایراد و اشکالی نیافته و به در و تخته زده است. آنچنان که پس از عمل جراحی آقا در سال ۹۴، وقتی دید هیچ شایعه و تحلیلی در مقابل شفافیت بالای خبررسانی پیرامون وضعیت جسمانی رهبری جواب نمیدهد، با نوشتن مطلب «دیپلماسی عیادت» و تحلیل دوری و نزدیکی افراد عیادت کننده از آیتالله خامنهای در بیمارستان به تخت ایشان، خود را مضحکه مخاطبان کرد.