علی ربیعی، سخنگوی دولت به تازگی در بخشی از یک یادداشت عبارات و جملات ناامیدانه را نوشته که نظیر آن در رسانههای ضد انقلاب و معاند هم پیدا نمیشود.
به گزارش شهدای ایران، علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت آقای روحانی به تازگی در بخشی از
یک یادداشت با عنوان "اتاق پژواک" که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا منتشر کرد،
نوشته است:
"ما از مردمی سخن میگوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانه ترین تحریمها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشتهاند. جامعهای که ترکیبی از تحریمها و انباشت بیماریهای مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است.
امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده و متاثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانههای خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ میبینند. جامعهای که از سال ۹۷ به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاع های سیاسی بیشتری نیز روبهرو شده است."
به گزارش مشرق، بدیهیست که اگر عبارت "علی ربیعی" را از ابتدای این اظهارات برداریم؛ هیچکس این ظن را نخواهد برد که چنین اظهارات سیاهنمایانهای از درون ستاد دولت به گوش جامعه پمپاژ میشوند.
واقعا دلیل این حد از "سیاهنمایی" و "ناامیدسازی" که نظیر آن در رسانههای ضد انقلاب و معاند هم پیدا نمیشود، چیست؟!
و جالبتر آنکه این عبارات و جملات ناامیدانه را کسی نوشته است که بعنوان یک مقام ارشد دولتی باید پاسخگوی وضع موجود باشد و لسانش پر از مثبتات و امیدهای معقول باشد.
آقای ربیعی آیا میداند نظر رهبر معظم انقلاب راجع به ناامید کردن مردم، سیاهنمایی و بزرگنمایی از مشکلات چیست؟!
ما قضاوت درباره این معمای بزرگ سیاسی و البته امنیتی را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم که چرا سخنگوی دولت حتی تندتر از اپوزسیون مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور است؟!
کشوری که اگرچه به لطف مدیریت اصلاحطلبانه همین آقایان و انزوای "مدیریت جهادی" با برخی مشکلات روبهروست اما اولا این مشکلات هرگز بیشتر از مشکلات سایر ممالک پیشرفته جهان نیست، ثانیا اثر این مشکلات، چندان که ربیعی اصرار دارد زیاد نیست و ثالثا دستاوردها و موفقیتهای کشور مثل "کاهش بیکاری، بهبود شاخص گرسنگی، کم شدن اتکای بودجه به نفت و امید به آینده" نیز آنچنان که میبینیم در نوشتار و گفتار ربیعی و دوستان اصلاحطلب او سانسور میشوند!
علی ربیعی پیش از این اظهارات دیگری مبنی بر باقی بودن حکایت آبان 98، احتمال شکست خوردن ایران از کرونا و کاهش سرمایه اجتماعی در ایران نیز داشته است.
"ما از مردمی سخن میگوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانه ترین تحریمها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشتهاند. جامعهای که ترکیبی از تحریمها و انباشت بیماریهای مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است.
امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده و متاثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانههای خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ میبینند. جامعهای که از سال ۹۷ به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاع های سیاسی بیشتری نیز روبهرو شده است."
به گزارش مشرق، بدیهیست که اگر عبارت "علی ربیعی" را از ابتدای این اظهارات برداریم؛ هیچکس این ظن را نخواهد برد که چنین اظهارات سیاهنمایانهای از درون ستاد دولت به گوش جامعه پمپاژ میشوند.
واقعا دلیل این حد از "سیاهنمایی" و "ناامیدسازی" که نظیر آن در رسانههای ضد انقلاب و معاند هم پیدا نمیشود، چیست؟!
و جالبتر آنکه این عبارات و جملات ناامیدانه را کسی نوشته است که بعنوان یک مقام ارشد دولتی باید پاسخگوی وضع موجود باشد و لسانش پر از مثبتات و امیدهای معقول باشد.
آقای ربیعی آیا میداند نظر رهبر معظم انقلاب راجع به ناامید کردن مردم، سیاهنمایی و بزرگنمایی از مشکلات چیست؟!
ما قضاوت درباره این معمای بزرگ سیاسی و البته امنیتی را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم که چرا سخنگوی دولت حتی تندتر از اپوزسیون مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور است؟!
کشوری که اگرچه به لطف مدیریت اصلاحطلبانه همین آقایان و انزوای "مدیریت جهادی" با برخی مشکلات روبهروست اما اولا این مشکلات هرگز بیشتر از مشکلات سایر ممالک پیشرفته جهان نیست، ثانیا اثر این مشکلات، چندان که ربیعی اصرار دارد زیاد نیست و ثالثا دستاوردها و موفقیتهای کشور مثل "کاهش بیکاری، بهبود شاخص گرسنگی، کم شدن اتکای بودجه به نفت و امید به آینده" نیز آنچنان که میبینیم در نوشتار و گفتار ربیعی و دوستان اصلاحطلب او سانسور میشوند!
علی ربیعی پیش از این اظهارات دیگری مبنی بر باقی بودن حکایت آبان 98، احتمال شکست خوردن ایران از کرونا و کاهش سرمایه اجتماعی در ایران نیز داشته است.