آقای ظریف در گفتوگویی مدعی شده است برخی در داخل به غربیها گرا داده و گفتهاند با ما بهتر میتوانید کار کنید، این ادعای بدون سند در حالی است که وزیر امور خارجه چندینبار بهصورت آشکار منافع ملی و سیاست خارجی کشور را به منافع حزبی و جناحی پیوند زده است.
به گزارش شهدای ایران، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه اخیرا گفتوگویی با سایت خبری انتخاب که
در رسانهها به سایت «حقالعملکار» معروف است انجام داده و طبق معمول به
جای پاسخگویی نسبت به پیامدهای عملکرد خود بر سیاست و اقتصاد کشور، به حمله
و تخریب علیه منتقدان پرداخت.
او همچنین در این گفتوگو بار دیگر تلاش کرده ضمن مظلومنمایی، نقش خود را در حد یک تکنسین مذاکره تقلیل دهد که البته این تخفیف و تنزل نقش معمولا در شرایط شکست ایده مرکزی اجتنابناپذیر است.
اما نکته قابل تأمل در این گفتوگو آنجاست که آقای ظریف برای بار چندم از ضرورت پرهیز از نگاه جناحی به سیاست خارجی سخن گفته است. ظریف مدعی شده: «اصولا سیاست خارجی را جناحی نمیبینم؛ یعنی سیاست خارجی باید بر قاعده فراجناحی طرحریزی شود. اما متأسفانه این امر در کشور ما از سوی برخی جناحها نادیده گرفته میشود. ما باید در پی منافع ملی باشیم؛ حال چه در دولت دوازدهم باشد چه در دولت سیزدهم.»
ظریف در ادامه همچنین با نسبت دادن ادعای دیگری به منتقدان گفته است: «بعضی دوستان میروند و به آمریکا «گرا» میدهند که با ما بهتر میتوانید کار کنید. ما که سکوت میکنیم، دلیل نمیشود که متوجه این گراها نیستیم. من کسی را متهم نمیکنم، ولی میدانم و خبرش را بهم میدهند که گفتهاند اینها در قدرت نمیمانند و قدرت اینها چند روزه است. اینجاست که فکر میکنم سیاست خارجی نیاز به این دارد که منسجم باشد، اینجاست که فکر میکنم ما با خارجی که طرفیم، یک نفر واحد باید تلقی شویم.»
درباره ادعاهای مطرح شده از سوی وزیر امور خارجه سؤال مهم این است که آقای ظریف و دوستان در این سالها چقدر به ضرورت پرهیز از نگاه جناحی به سیاست خارجی پایبند بودهاند و دیگر آنکه چه کسانی در واقعیت به آمریکاییها گرا دادند که با ما بهتر میتوانید کار کنید؟! پاسخ این پرسشها چندان سخت نیست و با اندکی جستوجو در سوابق کاری و مواضع وی به سهولت در دسترس است.
پایبندی آقای ظریف به غیرجناحی شدن سیاست خارجی را میتوان از کنشگری وی بهعنوان عضو ارشد مذاکرهکننده پرونده در دورانی که پرونده هستهای در اختیار دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و حسن روحانی بود سنجید و مشخص کرد که چه کسی بهدنبال استفاده حزبی و سیاسی از مذاکرات هستهای به قیمت هزینه کردن از منافع ملی بودند و البته به غربیها گراهای معناداری میدادند.
وزیر امور خارجه دولت روحانی سال 1393 در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی کرد و در این نشست هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» از ظریف پرسید: «لطفا درباره تأثیر گفتوگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما نیست.»
اگر با ما توافق نکنید مردم در انتخابات به ما رای نمیدهند!
جواد ظریف نیز به این سؤال اینگونه پاسخ داد: «بیتردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند.
وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام(خنده حضار). بهنظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بهویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.»
تعلل در توافق با ما نتیجهای مشابه انتخابات 88 رادر پی خواهد داشت!
او چندی بعد و در آستانه مذاکرات وین ۶، اینبار با انتشار یک ویدئو، یکبار دیگر دغدغههای خود از شکست مذاکرات را مطرح کرد!
ظریف در این فیلم گفت: «ما میتوانستیم مسئله هستهای را در سال ۱۳۸۴ حل و فصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمیکردند، وقتی میگفتم ایرانیها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش با اصرار بر اینکه ما غنیسازی را به کلی رها کنیم... با نزدیک شدن به ۲۹ تیر من یکبار دیگر احساس نیاز میکنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین- قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمیتواند نتیجهای بهتر از سال ۱۳۸۴ بدهد.»
کاندیداهای مخالف ما از شکست مذاکرات سود میبرند!
ظریف در سال ۲۰۰۴ و در مذاکرات سعدآباد نیز در حالی که در گوشهای در حال مذاکرات محرمانه با محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود؛ نگرانیهای جریانی و حزبی خود را با البرادعی در جریان گذاشت.
او به البرادعی درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات گفت و گفت: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری(انتخابات ریاستجمهوری 84) از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه».
او همچنین در این گفتوگو بار دیگر تلاش کرده ضمن مظلومنمایی، نقش خود را در حد یک تکنسین مذاکره تقلیل دهد که البته این تخفیف و تنزل نقش معمولا در شرایط شکست ایده مرکزی اجتنابناپذیر است.
اما نکته قابل تأمل در این گفتوگو آنجاست که آقای ظریف برای بار چندم از ضرورت پرهیز از نگاه جناحی به سیاست خارجی سخن گفته است. ظریف مدعی شده: «اصولا سیاست خارجی را جناحی نمیبینم؛ یعنی سیاست خارجی باید بر قاعده فراجناحی طرحریزی شود. اما متأسفانه این امر در کشور ما از سوی برخی جناحها نادیده گرفته میشود. ما باید در پی منافع ملی باشیم؛ حال چه در دولت دوازدهم باشد چه در دولت سیزدهم.»
ظریف در ادامه همچنین با نسبت دادن ادعای دیگری به منتقدان گفته است: «بعضی دوستان میروند و به آمریکا «گرا» میدهند که با ما بهتر میتوانید کار کنید. ما که سکوت میکنیم، دلیل نمیشود که متوجه این گراها نیستیم. من کسی را متهم نمیکنم، ولی میدانم و خبرش را بهم میدهند که گفتهاند اینها در قدرت نمیمانند و قدرت اینها چند روزه است. اینجاست که فکر میکنم سیاست خارجی نیاز به این دارد که منسجم باشد، اینجاست که فکر میکنم ما با خارجی که طرفیم، یک نفر واحد باید تلقی شویم.»
درباره ادعاهای مطرح شده از سوی وزیر امور خارجه سؤال مهم این است که آقای ظریف و دوستان در این سالها چقدر به ضرورت پرهیز از نگاه جناحی به سیاست خارجی پایبند بودهاند و دیگر آنکه چه کسانی در واقعیت به آمریکاییها گرا دادند که با ما بهتر میتوانید کار کنید؟! پاسخ این پرسشها چندان سخت نیست و با اندکی جستوجو در سوابق کاری و مواضع وی به سهولت در دسترس است.
پایبندی آقای ظریف به غیرجناحی شدن سیاست خارجی را میتوان از کنشگری وی بهعنوان عضو ارشد مذاکرهکننده پرونده در دورانی که پرونده هستهای در اختیار دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و حسن روحانی بود سنجید و مشخص کرد که چه کسی بهدنبال استفاده حزبی و سیاسی از مذاکرات هستهای به قیمت هزینه کردن از منافع ملی بودند و البته به غربیها گراهای معناداری میدادند.
وزیر امور خارجه دولت روحانی سال 1393 در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی کرد و در این نشست هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» از ظریف پرسید: «لطفا درباره تأثیر گفتوگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما نیست.»
اگر با ما توافق نکنید مردم در انتخابات به ما رای نمیدهند!
جواد ظریف نیز به این سؤال اینگونه پاسخ داد: «بیتردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند.
وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام(خنده حضار). بهنظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بهویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.»
تعلل در توافق با ما نتیجهای مشابه انتخابات 88 رادر پی خواهد داشت!
او چندی بعد و در آستانه مذاکرات وین ۶، اینبار با انتشار یک ویدئو، یکبار دیگر دغدغههای خود از شکست مذاکرات را مطرح کرد!
ظریف در این فیلم گفت: «ما میتوانستیم مسئله هستهای را در سال ۱۳۸۴ حل و فصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمیکردند، وقتی میگفتم ایرانیها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش با اصرار بر اینکه ما غنیسازی را به کلی رها کنیم... با نزدیک شدن به ۲۹ تیر من یکبار دیگر احساس نیاز میکنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین- قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمیتواند نتیجهای بهتر از سال ۱۳۸۴ بدهد.»
کاندیداهای مخالف ما از شکست مذاکرات سود میبرند!
ظریف در سال ۲۰۰۴ و در مذاکرات سعدآباد نیز در حالی که در گوشهای در حال مذاکرات محرمانه با محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود؛ نگرانیهای جریانی و حزبی خود را با البرادعی در جریان گذاشت.
او به البرادعی درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات گفت و گفت: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری(انتخابات ریاستجمهوری 84) از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه».