در ماههای پساکرونا کسانی از سر جد یا هزل گفتند این ویروس، مذهبی بود و بر ابتهال و تضرع بشر افزود.
به گزارش شهدای ایران، حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در چهارمین و پنجمین
یادداشت کرونایی در توییتر خود به چند پرسش کلامی و نیز نسبت طاعون عصرمدرن
با سبک زندگی پرداخته است:
خداباوریهای غیرتوحیدی، وقتی اوضاع بشر درهم میریزد، اشتباها وارد یک بورس رقابت معنوی! با قواعد هستی میشوند، گویی قواعدی هست که ازبالا به خدای خیر دیکته شده و دست او را بسته است. در غوغای "پرستش زندگی" وقتی آمار مردگان، میلیونی شود و ترس ناعلاجی مرگ، شادیهای کور و غمهای کر را عقیم کند، همه کمکم به لحظات ملکوتی ( غلط کردیم ) نزدیک میشوند و صدای (امن یجیب المضطر؟) به ۱۲۰ زبان زنده دنیا شنیده خواهد شد.
اما دوقطبی ("خشم خدا" یا "کار میکروب"؟) در الاهیاتی که اساسا به "شر مطلق" و "فاعل مستقلی" قائل نیست، بیمعناست.
دوستان، شاید آدمها کم کم مجبور شوند روزهایشان را بشمارند و شبها، شاد از اینکه یک روز دیگر زنده مانده اند. فرشته مرگ بدون تبعیض، لبخند میزند و پرسش از "الاهیات بیماری"، "فلسفه رنج" و "غایت لذت"، باعث خارش ذهنهایی میشود که عادت به اندیشیدن نداشتهاند. آنانکه برای زندگی، هدفی جز "زندگی" و کمی بیشتر ماندن، به رسمیت نمیشناسند کلافه خواهند شد.
در ماههای پساکرونا کسانی از سر جد یا هزل گفتند این ویروس، مذهبی بود و بر ابتهال و تضرع بشر افزود. لامذهب هم میتواند گفته باشد این خدا کجاست و چرا معجزه نمیکند؟! هر دو یک خطا کردند.
اشیا و پدیدهها نیستند که متصف به دینی و سکولار میشوند. اینها صفت رویکرد بشر به اشیا و پدیدههاست، نه صفت خودآنها.
وقتی قوانین طبیعی و فراطبیعی به یک اندازه، الاهی است چرا خدا را تنها در اتفاقات خاص باید جست؟ خاصه آنکه محمد ص میفرمود فرشتگان صدای آنانکه همواره خدای رامیخوانند از آنانکه تنها اضطرارا اورا صدامیزنند، دقیقا تشخیص میدهند.
همه در اضطرار و رنج، تا اطلاع ثانوی، مذهبی یا دستکم معنوی میشوند امااغلب آیینها نمیتوانند "بهداشت و پیشگیری و معالجه" را در کنار "صبر و استغفار و توسل"، بیتناقض بفهمند.
پیامبری که گفت فقر، بیماری و صدای پای مرگ، آدمها را کمی آدم میکند و گفت بدون اراده خداوند ، همه و هیچ، مساوی است و ما ازاساس، مال اوییم و به آغوش او باز خواهیم گشت و "مرگ" را دیدار دوست خواند، همو زندگی را از "مقدسات" و جان آدمی را "خط قرمز" خداوند خواند. ایمان بدون "الاهیات منسجم" ، در بحرانها، آچمز شده و بیچارگی انسان، نشان بیمعنایی زندگی میشود. اما سخنگوی خداوند که از توکل و توحید میگفت، باز چرا به رسالت عقل و تجربه، توجه میداد؟
خواندهاید که چگونه از الاهیات "بدن بهمثابه امانت" میگفت که لباسها را گاه بگاه در آب بجوشانید، مسواک را قانون، "بهداشت" را حقالناس و "سلامت" را مقدس، و طبابت را "عبادت" خواند وهمه بیماریها مگر اجل قطعی را قابل درمان دانست؟
در هزاره پیش، از استنشاق و قرقره و تغذیه سالم، مبارزه با "همهچیزخواری"، حفظ فاصله اجتماعی با حیوانات از خوک تا خفاش، والبته رعایت حقوق حیوان، تعادل در سبک زندگی و پرهیز از مواد مخدر و الکل و از روابط جنسی بدون کنترل و از غسل و شستشوهای روزانه و هفتگی و ازطهارت ونجاست وضرورت معطر بودن گفت در عصری که حمام هم رسم نبود ؟ و در جهانی که هنوز در قرن ۲۱، میلیاردها انسان، مشکل توالت دارند و سازمان ملل، روز جهانی توالت! اعلام کرده و اینک در سال ۲۰۲۰ آمار میدهد که سه میلیارد انسان حتی به آب و صابون در خانه دسترسی ندارند و چهارونیم میلیارد نفر از توالت بهداشتی محرومند! بگذریم از خو گرفتگان با نجاست و آنانکه طهارت نمیدانند و پاکی را نمیشناسند.
خداباوریهای غیرتوحیدی، وقتی اوضاع بشر درهم میریزد، اشتباها وارد یک بورس رقابت معنوی! با قواعد هستی میشوند، گویی قواعدی هست که ازبالا به خدای خیر دیکته شده و دست او را بسته است. در غوغای "پرستش زندگی" وقتی آمار مردگان، میلیونی شود و ترس ناعلاجی مرگ، شادیهای کور و غمهای کر را عقیم کند، همه کمکم به لحظات ملکوتی ( غلط کردیم ) نزدیک میشوند و صدای (امن یجیب المضطر؟) به ۱۲۰ زبان زنده دنیا شنیده خواهد شد.
اما دوقطبی ("خشم خدا" یا "کار میکروب"؟) در الاهیاتی که اساسا به "شر مطلق" و "فاعل مستقلی" قائل نیست، بیمعناست.
دوستان، شاید آدمها کم کم مجبور شوند روزهایشان را بشمارند و شبها، شاد از اینکه یک روز دیگر زنده مانده اند. فرشته مرگ بدون تبعیض، لبخند میزند و پرسش از "الاهیات بیماری"، "فلسفه رنج" و "غایت لذت"، باعث خارش ذهنهایی میشود که عادت به اندیشیدن نداشتهاند. آنانکه برای زندگی، هدفی جز "زندگی" و کمی بیشتر ماندن، به رسمیت نمیشناسند کلافه خواهند شد.
در ماههای پساکرونا کسانی از سر جد یا هزل گفتند این ویروس، مذهبی بود و بر ابتهال و تضرع بشر افزود. لامذهب هم میتواند گفته باشد این خدا کجاست و چرا معجزه نمیکند؟! هر دو یک خطا کردند.
اشیا و پدیدهها نیستند که متصف به دینی و سکولار میشوند. اینها صفت رویکرد بشر به اشیا و پدیدههاست، نه صفت خودآنها.
وقتی قوانین طبیعی و فراطبیعی به یک اندازه، الاهی است چرا خدا را تنها در اتفاقات خاص باید جست؟ خاصه آنکه محمد ص میفرمود فرشتگان صدای آنانکه همواره خدای رامیخوانند از آنانکه تنها اضطرارا اورا صدامیزنند، دقیقا تشخیص میدهند.
همه در اضطرار و رنج، تا اطلاع ثانوی، مذهبی یا دستکم معنوی میشوند امااغلب آیینها نمیتوانند "بهداشت و پیشگیری و معالجه" را در کنار "صبر و استغفار و توسل"، بیتناقض بفهمند.
پیامبری که گفت فقر، بیماری و صدای پای مرگ، آدمها را کمی آدم میکند و گفت بدون اراده خداوند ، همه و هیچ، مساوی است و ما ازاساس، مال اوییم و به آغوش او باز خواهیم گشت و "مرگ" را دیدار دوست خواند، همو زندگی را از "مقدسات" و جان آدمی را "خط قرمز" خداوند خواند. ایمان بدون "الاهیات منسجم" ، در بحرانها، آچمز شده و بیچارگی انسان، نشان بیمعنایی زندگی میشود. اما سخنگوی خداوند که از توکل و توحید میگفت، باز چرا به رسالت عقل و تجربه، توجه میداد؟
خواندهاید که چگونه از الاهیات "بدن بهمثابه امانت" میگفت که لباسها را گاه بگاه در آب بجوشانید، مسواک را قانون، "بهداشت" را حقالناس و "سلامت" را مقدس، و طبابت را "عبادت" خواند وهمه بیماریها مگر اجل قطعی را قابل درمان دانست؟
در هزاره پیش، از استنشاق و قرقره و تغذیه سالم، مبارزه با "همهچیزخواری"، حفظ فاصله اجتماعی با حیوانات از خوک تا خفاش، والبته رعایت حقوق حیوان، تعادل در سبک زندگی و پرهیز از مواد مخدر و الکل و از روابط جنسی بدون کنترل و از غسل و شستشوهای روزانه و هفتگی و ازطهارت ونجاست وضرورت معطر بودن گفت در عصری که حمام هم رسم نبود ؟ و در جهانی که هنوز در قرن ۲۱، میلیاردها انسان، مشکل توالت دارند و سازمان ملل، روز جهانی توالت! اعلام کرده و اینک در سال ۲۰۲۰ آمار میدهد که سه میلیارد انسان حتی به آب و صابون در خانه دسترسی ندارند و چهارونیم میلیارد نفر از توالت بهداشتی محرومند! بگذریم از خو گرفتگان با نجاست و آنانکه طهارت نمیدانند و پاکی را نمیشناسند.