رحیم پور ازغدی:
ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است.
به گزارش شهدای ایران، حسن رحیم پور ازغدی ، درباره انتخابات آمریکا و بتهایی که میشکند و یازده توهم صدساله که پیش چشم جهان دود میشود، یادداشتی توییتری نوشته است که در ادامه از نظرتان میگذرد:
ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است.
در سراسر قرن، بهویژه پس از غرق شدن امپراتوری سوسیالیزم در فقر و سرکوب و خشونت ، بوقهای سرمایهداری کوشیدند هژمونی آمریکا را بهمثابه نماد دمکراسی و جامعۀ مدنی، پدر قانوناساسینویسی، الگوی جمهوریت و حقوق شهروندی، مظهر مدیریت علمی، ارتش سوپرمنهای شکستناپذیر، تجسم مدرنیته و پایان تاریخ تا ابد تثبیت کنند.
پس از کمونیستها، نوبت لیبرالیستها بود که از کلاهشان خرگوش درآورند! از رویاهای دیزنی در دوره کودکی تا متون علوم اجتماعی در دانشگاه، پروژۀ بتپرستی مدرن تعقیب شد. بت بزرگ، باید نشکن به نظر میآمد. هنوز عصر مقاومت و شرافت نرسیده بود. انتقاد از سرزمین مقدس ممنوع بود. در مدرسه باید زندگینامه کندی و نیکسون را حفظ میکردیم. به نسل ما چون میت در قبر، تلقین میشد که ارباب خوبی دارید، تعظیم کنید، اربابی که:
ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است.
در سراسر قرن، بهویژه پس از غرق شدن امپراتوری سوسیالیزم در فقر و سرکوب و خشونت ، بوقهای سرمایهداری کوشیدند هژمونی آمریکا را بهمثابه نماد دمکراسی و جامعۀ مدنی، پدر قانوناساسینویسی، الگوی جمهوریت و حقوق شهروندی، مظهر مدیریت علمی، ارتش سوپرمنهای شکستناپذیر، تجسم مدرنیته و پایان تاریخ تا ابد تثبیت کنند.
پس از کمونیستها، نوبت لیبرالیستها بود که از کلاهشان خرگوش درآورند! از رویاهای دیزنی در دوره کودکی تا متون علوم اجتماعی در دانشگاه، پروژۀ بتپرستی مدرن تعقیب شد. بت بزرگ، باید نشکن به نظر میآمد. هنوز عصر مقاومت و شرافت نرسیده بود. انتقاد از سرزمین مقدس ممنوع بود. در مدرسه باید زندگینامه کندی و نیکسون را حفظ میکردیم. به نسل ما چون میت در قبر، تلقین میشد که ارباب خوبی دارید، تعظیم کنید، اربابی که:
۱. پلیسش قانونمند و مودب است. در فیلمها از متهم میخواهد چیزی نگوید که علیه خودش استفاده شود.
۲. مدینۀ فاضله «برابری شهروندی» است و نمیدانند تبعیض چیست؛ بهویژه تبعیض نژادی!
۳. سیستم انتخابات لیبرال، حسابشده و پاسخگو است و دموکراسیاش، تقلبناپذیر.
۴. مقر نهادهای بینالملل و سازمانهای جهانی است و پای تعهدات بینالمللیاش میایستد.
۵. کشور رویاها و مهد رفاه عمومی است. شهروند فقیر و غنی ندارد.
۶. قانون اساسیاش، الگوی حقوق بشر و در منازعات سیاسی، دقیق، شفاف و حسابشده است.
۷. در نظام دموکراتیک لیبرال، خشونتها و شکافهای اجتماعی مهار شدهاند. جامعۀ مدنی و رفتار متمدنانه، نهادینه شده و در عقلانیت سرمایهداری، معضلات به بحران تبدیل نمیشود.
۸. رسانههای آزاد و بیطرف، بدون سانسور و مستقل از مافیاهای سرمایهداری، هیچ نقطۀ کور سیاسی و اجتماعی باقی نمیگذارند.
۹. مدیریت علمی و دموکراتیک در یک نظام سکولار، مثل اسید، چالشها و نابرابریها را در خود حل میکند.
۱۰. چیز پنهان و ناگفتهای در امور پابلیک ندارند و همه چیز شفاف است.
۱۱. نظام پزشکی و بهداشت و سلامت بی نقص و پیشرفته که برای جان انسان، بی توجه به پول، ارزش قائل است.....
اما در این چهل سال و در این چهل روز، چه چیزها که ندیدیم! و در چلۀ دوم انقلاب خمینی، چه چیزها که نخواهیم دید. درگیریهای خیابانی در اکثر ایالتها، به جان هم افتادن مردم مسلح، دو مدعی همزمان ریاست جمهوری و هر دو مدعی تقلب و شهروندی که پرچم آمریکا را آتش میزد و میگفت: بدتراز آمریکا، آمریکاست!
به هر که میگوید خبری نیست، بگویید: آری، یک خبر نیست، خبرهاست.