بر اساس پژوهشها، در سال ۱۴۰۰ نیمی از جمعیت کشور زیر ۳۳ سال و بقیه بالای این سن قرار دارند؛ کشور در سال ۱۳۸۵ وارد دوره میانسالی شده و در سال ۱۴۱۵ از آن خارج میشود و در سال ۱۴۲۰ به دوره کهولت خود وارد خواهد شد!
به گزارش شهدای ایران، مطالعه روند تغییرات شاخصهای میانه سنی، درصد کهنسالی و نسبت کهنسالان به
کمسالان در جمعیت نشان میدهد که میانه سنی در سال 1335 رقمی در حدود
21.6 سال بوده است که کمی کاهش یافته و در سال 1345 با افزایش موالید در
کشور و افزایش امید به زندگی بدو تولد به رقم 18.6 کاهش یافته است و از این
زمان به بعد تا سال 1375 همچنان زیر 20 سال باقی مانده است.
در سال 1380 میانه سنی پس از 35 سال به 20.8 سال رسیده است و از این سال به بعد روند افزایشی خود را طی کرده و در سال 1400 به حدود 33 سال و در سال 1430 به رقمی در حدود 47 سال میرسد؛ این ارقام نشان میدهد که در سال 1345 نیمی از جمعیت کشورمان کمتر از 18 سال و نیمی دیگر بیش از 18 سال سن داشتهاند اما در سال 1380 نیمی از جمعیت کمتر از 20.8 و نیمی دیگر بیشتر از 20.8 سال سن داشتهاند.
در سال 1400 نیز نیمی از جمعیت زیر 33 سال و بقیه بالای این سن قرار دارند که در سال 1430 سنی که جمعیت کشور را به دو نیم تقسیم میکند (میانه سنی) به رقم 47 سال میرسد؛ درصد کهنسالی در جمعیت از سال 1385 روند افزایشی به خود گرفته و در سال 1400 به 6.7 درصد و 30 سال پس از آن یعنی در سال 1430 به 23.5 درصد میرسد همچنین، در حالی که نسبت کهنسالی به کمسالان شاخص بین سالهای 1335 تا 1380 همواره بین 7 تا 13 درصد نوسان میکند، در سال 1385 به 20 درصد رسیده است و روند افزایشی خود را به سرعت ادامه داده و در فاصله سالهای 1420-1415 از رقم 100 درصد عبور کرده و در سال 1420 به 110 درصد میرسد.
این شاخص در سال 1430 بر اساس پیشبینیهای حد متوسط سازمان ملل متحد به 170 درصد خواهد رسید که بیانگر آن است که به ازاء هر 100 نفر جمعیت زیر 15 ساله در جمعیت، 170 نفر جمعیت بالای 65 سال در جمعیت خواهیم داشت.
در مجموع، جمعیت کشورمان حداقل تا سال 1375 ساختاری جوان اما رو به میانسالی داشته که در سال 1385 وارد دوره میانسالی شده و در سال 1415 از آن خارج میشود و در سال 1420 به دوره کهولت خود وارد خواهد شد؛ این تحّولات و پویاییها در ساختار سنی جمعیت در صورت عدم برنامهریزی مناسب میتواند به آسیبی برای چرخه زندگی اقتصادی و جریانهای ثروت میاننسلی و در نهایت عدم توسعه اقتصادی و رفاهی کشور بدل شود.
در سال 1380 میانه سنی پس از 35 سال به 20.8 سال رسیده است و از این سال به بعد روند افزایشی خود را طی کرده و در سال 1400 به حدود 33 سال و در سال 1430 به رقمی در حدود 47 سال میرسد؛ این ارقام نشان میدهد که در سال 1345 نیمی از جمعیت کشورمان کمتر از 18 سال و نیمی دیگر بیش از 18 سال سن داشتهاند اما در سال 1380 نیمی از جمعیت کمتر از 20.8 و نیمی دیگر بیشتر از 20.8 سال سن داشتهاند.
در سال 1400 نیز نیمی از جمعیت زیر 33 سال و بقیه بالای این سن قرار دارند که در سال 1430 سنی که جمعیت کشور را به دو نیم تقسیم میکند (میانه سنی) به رقم 47 سال میرسد؛ درصد کهنسالی در جمعیت از سال 1385 روند افزایشی به خود گرفته و در سال 1400 به 6.7 درصد و 30 سال پس از آن یعنی در سال 1430 به 23.5 درصد میرسد همچنین، در حالی که نسبت کهنسالی به کمسالان شاخص بین سالهای 1335 تا 1380 همواره بین 7 تا 13 درصد نوسان میکند، در سال 1385 به 20 درصد رسیده است و روند افزایشی خود را به سرعت ادامه داده و در فاصله سالهای 1420-1415 از رقم 100 درصد عبور کرده و در سال 1420 به 110 درصد میرسد.
این شاخص در سال 1430 بر اساس پیشبینیهای حد متوسط سازمان ملل متحد به 170 درصد خواهد رسید که بیانگر آن است که به ازاء هر 100 نفر جمعیت زیر 15 ساله در جمعیت، 170 نفر جمعیت بالای 65 سال در جمعیت خواهیم داشت.
در مجموع، جمعیت کشورمان حداقل تا سال 1375 ساختاری جوان اما رو به میانسالی داشته که در سال 1385 وارد دوره میانسالی شده و در سال 1415 از آن خارج میشود و در سال 1420 به دوره کهولت خود وارد خواهد شد؛ این تحّولات و پویاییها در ساختار سنی جمعیت در صورت عدم برنامهریزی مناسب میتواند به آسیبی برای چرخه زندگی اقتصادی و جریانهای ثروت میاننسلی و در نهایت عدم توسعه اقتصادی و رفاهی کشور بدل شود.