به گزارش شهدای ایران، علی نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با سیاه نمایی تمام عیار مدعی شده است که لوکوموتیو جمهوری اسلامی به لبه پرتگاه رسیده و راه نجات از این پرتگاه تائید صلاحیت اصلاح طلبان است. فارغ از دروغ بزرگ لبه پرتگاه، باید گفت که اگر پرتگاهی هم هست اصلاح طلبان طی هفت سال گذشته کشور را به این نقطه رسانده اند. جالب تر آنکه این فعال اصلاح طلب می خواهد بانیان مشکل را منجی معرفی کند که با این تفسیر آن لوکوموتیو را به خیال راحت به انتهای دره هدایت کنند. البته که نمازی باید پاسخ دهد مگر دولت روحانی همان دولت «تَکرار می کنم» و مورد تائید اصلاح طلبان نیست که طی هفت سال گذشته مملو از نیروهای اصلاح طلب بوده است. نکته بعد آنکه مگر عارف و جهانگیری نیروهای شناسنامه دار اصلاح طلب نبودند که در سال های 92 و 96 در جریان انتخابات حضور داشتند. فی الواقع مشکل اصلاح طلبان وحشت از شکست در خرداد 1400 مانند اسفند 98 است و این جریان اصلاحات است که خود را در لبه پرتگاه می بیند.

نکته دیگر که به خوبی نشان می دهد کدام جریان اوضاع کشور را به این نقطه اسف بار رسانده اند آن است که نمازی می گوید اگر بایدن (معاون اوباما ناقض برجام و جزو سازندگان داعش) پیروز شود باید در شعارهایمان تجدیدنظر کنیم و به طور کلی اصلاح طلبان پیگیر مسائل خسارت از آمریکا و عذرخواهی نیستند. این صحبت ها یعنی طرف مقابل که دشمن تابلودار ملت ایران است با خیال راحت به رفتارهای خباثت آلود خود ادامه دهد و هر کاری که علیه ملت ایران انجام دهد کاملا بدون هزینه است.

البته تئوری تسلیم اصلاح طلبان ترامپ و بایدن ندارد. نمازی پیش تر گفته بود: «اگر ترامپ دوباره رای بیاورد، باید با او کنار بياييم و مذاکره کنيم»!

بخش های مهم اظهارات نمازی را در ادامه خواهید خواند:

*با توجه به شناختی که دنیا از ترامپ دارد و مواضعی که بایدن اعلام کرده، نمی‌توان با این دو برخورد یکسانی داشت. همه دنیا ترامپ را فردی تک‌رو و خود رای می‌دانستند که به تصمیمات مراجع بین‌المللی بی‌توجه بود، اما بایدن گفته که به مواضع و تعهدات بین‌المللی آمریکا از جمله برجام برمی‌گردد و پایبند خواهد بود لذا ما نمی‌توانم با این دو به یک شیوه برخورد کنیم.
 
*درصورتی که بایدن رئیس جمهور شود باید در شعار‌ها و صحبت‌ها و مواضع عملی خود تجدید نظر کنیم و به سمت مذاکره برویم.
 
*قطعا هر دو جناح اصلی و حتی گروه‌ها و جناح‌هایی که موقع انتخابات ممکن است بروز و ظهور داشته باشند، به موضوع مذاکره توجه ویژه خواهند داشت. موضع اصلاح‌طلبان آن‌طور که از مواضع سیاسیون در این جریان مشخص است، قطعا استقبال از مذاکره، تعامل با دنیا و افزایش مناسبات است. اصولگرا‌ها یا تشکل‌ها منتسب به آن طرف هم کسی بعید است که بگویند ما مذاکره نمی‌کنیم منتها قطعا شرط و شروط بیشتری قائل هستند. ما، اما در جریان اصلاح‌طلبی صرفا به منافع و امنیت ملی توجه داشته وارد جزئیاتی مثل اینکه آمریکا از ما عذرخواهی کند، خسارت دهد و ... یا حرف‌هایی از این دست که بعد از گروگانگیری و جنگ هم گفتیم و نتیجه نداد؛ نمی‌شویم.

 
*وی در پاسخ به اینکه کدام یک از چهره‌های اصلاح‌طلب مشخصات مذکور را دارند و گزینه مناسبی برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ هستند؟ گفت: سوال سختی است و باید توجه داشت که شرط اول برای به میدان آمدن این افراد، اطمینان از برگزاری انتخابات آزاد و عدم رد صلاحیت است لذا خواهش ما این است که توجه داشته باشند لوکوموتیو نظام به لبه پرتگاه رسیده و باید احتیاط کرد که به پایین پرتاب نشود و به ریل برگردد.
 
*اولین و مناسب‌ترین گزینه اصلاح طلبان آقای خاتمی است که اگر قبول کند و به میدان آید مجموعه توانایی در کنار او هست و می‌تواند وارد عمل شود. گزینه بعدی آقای کرباسچی است که هم در زمان استانداری اصفهان و هم در شهرداری تهران ثابت کرد اهل کار‌های عمرانی است. محسن هاشمی هم یکی از گزینه‌ها است و نشان داده که اهل برنامه‌ریزی است و توان کافی را دارد که اجماع درست کند. به نظر من یکی دیگر از گزینه‌های مناسب جریان اصلاحات آقای مرعشی است که در حوزه اقتصادی کارنامه خوبی دارد. بی‌ادعا است و همچنین با مقام رهبری و مجموعه نظام همراه و سازگار است.

*من شخصا ظریف را برای ساماندهی به معیشت مردم و اقتصاد کشور مناسب نمی‌بینم. او بیشتر دیپلمات است و در حوزه مدیریت اقتصادی و ... توانایی لازم را ندارد. او می‌تواند وزیر خارجه یکی از گزینه‌های گفته شده یا مثلا آقای جهانگیری باشد.