چگونه است که مسئولان وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا در همان اوایل شیوع کرونا اصرار داشتند که همه بپذیرند که آمارها واقعی است، اما امروز می بینیم که ساز ناکوک زده می شود؟!
به گزارش شهدای ایران، بیش از هشت ماه از اعلام رسمی ابتلای یک ایرانی به کرونا می گذرد. از همان اول، رسانه های معاند و بنگاه های سخن پراکنی بسیار تلاش کردند تا با تحلیل های سردرگم کننده و مغرضانه، از این آب گل آلود نیز برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی استفاده کنند. اما با توجه به اینکه قرار بود این آسیاب به نوبت بچرخد، سرانجام کشورهای مدعی غربی به گونه ای در بحران کرونا مفتضح شدند که دیگر این رسانه ها جرأت نداشتند مانند قبل بر روی ایران مانور دهند.
اظهارنظر، انتقاد و سؤال از وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا در آن زمان کمی سخت بود، اما حالا با گذشت چندین ماه و مشاهده برخی اتفاقات لازم است که کمی موشکافانه تر به موضوع بپردازیم و با مطرح کردن برخی شبهات و سؤالات که در اذهان عمومی به وجود آمده، از همه کسانی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در تصمیمات کرونایی کشور نقش دارند، بخواهیم که به مردم پاسخ کافی بدهند.
1. وزیر بهداشت به تازگی در یک اظهارنظر، به درستی تأکید کرده است که «ما موش آزمایشگاهی هیچ کشوری نیستیم» اما اخیراً خبرگزاری دولتی ایرنا از قول رضا ملک زاده، معاون تحقیقات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نوشت: «با گذشت شش ماه از اجرای مطالعه بزرگ کارآزمایی بالینی درمان بیماری کووید-۱۹ سازمان جهانی بهداشت و اعلام نتایج آن در روزهای گذشته، ایران در بین ۳۰ کشور همکار مطالعه، بر سکوی نخست «جلب مشارکت بیماران»(!) در این طرح قرار گرفت.»
بر اساس این گزارش، در این طرح، داروهای «رمدسیویر»، «لوپیناویر»، «اینترفرون» و «هیدروکسی کلروکین» تحت کارآزمایی بالینی و آزمایش بر روی بیماران ایرانی قرار گرفته است و در نهایت نتیجه گیری شده که این داروها تأثیری بر درمان، کاهش طول مدت بستری، نیاز به تهویه مکانیکی و مرگ و میر مبتلایان به کووید-۱۹ بستری در بیمارستان نشان ندادند.
این یعنی اینکه با وجود همه ظرفیت های موجود در داخل کشور، کشور ایران به یک موش آزمایشگاهی سازمان بهداشت جهانی تبدیل شده و جالب اینجاست که با بیان عنوان «سکوی نخست» به این کار افتخار هم شده است!
در واقع، معاون تحقیقات وزارت بهداشت، ناخواسته پرده از پروژه ای مشکوک و امنیتی برداشته است که البته باید هرچه زودتر نهادهای نظارتی بررسی کنند که ارتباط این پروژه با بالا رفتن آمار مرگ و میر بیماران کرونایی در کشور چقدر بوده است؟
چرا با وجود اینکه آمار ابتلا به کرونا در کشورهایی نظیر آمریکا، بسیار بالاتر از ایران است اما بیشترین تعداد آزمایش داروهای سازمان بهداشت جهانی در بین همه کشورهای دنیا، بر روی بیماران ایرانی صورت گرفته است و حتی بر اساس گزارش مذکور، ایران بیش از سه برابر کشور بعدی خود، این داروها را بر روی بیماران آزمایش کرده است؟
در همین راستا نیز اخیراً زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس این سؤال را مطرح کرده بود که چرا ۲۷ درصد نمونههای تحقیقات بالینی سازمان بهداشت جهانی مربوط به ایران است که تنها یک درصد از مبتلایان جهانی کرونا را دارد؟
کشوری که تحریم دارویی است، به چه علت در پژوهشهای ناشناخته بر روی سلامت، در ردیف اول قرار میگیرد؟ به عبارت دیگر، چرا نهادهای بین المللی و سازمان بهداشت جهانی در این موضوع دست و دل باز شده اند و داروهای خارجی به راحتی به دست بیماران ما می رسانند؟! با چه توجیهی تجربه تلخ اعتماد به سازمان های ظاهراً جهانی در حوزه جمعیت را دوباره با کرونا تکرار میکنیم؟
2. گزارش های رسمی و غیر رسمی گویای این است که کشور چین در مهار بحران کرونا موفق بوده است. یکی از دلایلی که برای این موفقیت ذکر شده، به کارگیری همزمان طب سنتی چین در کنار طب رایج بوده است.
در ایران نیز شاهد آن هستیم که بسیاری از مردم برای درمان کرونا به داروها و روش های درمانی بر اساس طب ایرانی – اسلامی روی آورده اند واتفاقاً ابراز رضایت کرده و به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه می کنند تا از این روش ها برای درمان کرونا استفاده کنند. اما سوالی که ذهن ها را به خود درگیر می کند این است که چرا با وجود استقبال و گزارش های مثبت مردمی، در معالجه بیماران کرونایی، از ظرفیت این طب به طور مؤثر استفاده نشده است و در طول این مدت حتی یک بیمارستان هم به اساتید و پژوهشگران این حوزه اختصاص نیافت؟!
3. در چند روز گذشته برخی از مسئولین گفته اند که آمار فوتی های ناشی از کرونا چند برابر آمار رسمی است! اما مگر از همان ابتدا قرار نبود که با اعلام روزانه تعداد مبتلایان و تعداد فوتی ها از سوی وزارت بهداشت، راه هر گونه تحریف از سوی بیگانگان و شبکه های معاند سلب شود و مگر قرار بر این نیست که با اعلام این آمار، مردم به ما اعتماد کنند؟ چگونه است که مسئولان وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا در همان اوایل شیوع کرونا اصرار داشتند که همه بپذیرند که آمارها واقعی است، اما امروز می بینیم که ساز ناکوک زده می شود؟! این اظهار نظرها آن هم در این شرایط حساس برای چیست؟
4. اخیراً حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس در گفتگو با جهان نيوز گفته است: «معلوم نیست قصد دارند که مملکت را به کجا ببرند و میخواهند یک نارضایتی عمومی در جامعه بوجود آورند! از طرفی گرانی و مشکلات معیشتی و از طرف دیگر هم کرونا را طوری مدیریت کنی که مرگ و میر افزایش پیدا کند و تمام ملت را عزادار کنید. یک مجموعه از نارضایتی را در کشور بوجود آوری و منتظر باشی تا یک عکس العملی در جامعه اتفاق بیافتد و شاید برخی در جامعه ناخواسته دنبال این مسئله هستند».
ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت چه واکنش و پاسخی برای این اظهار نظر که از زبان یک پزشک و نماینده مجلس گفته شده، دارند؟
5. بر اساس گزارش تسنیم، پس از گذشت بیش از ده روز از حضور بیش از ۱۴ میلیونی زائران در مراسم اربعین، گزارشات میدانی، بیمارستانی و وزارت بهداشت عراق، خلاف ادعا و پیشبینیهای رسانههای داخلی و خارجی را نشان میدهد!
جدول زیر نیز مربوط به وضعیت بیماران کرونا و فوتیها در عراق در روزهای ۲۷ و ۲۹ مهرماه امسال پس از برگزاری اربعین حسینی است:
همانگونه که در آمار ارائهشده وزارت بهداشت عراق در این جدول قابل مشاهده است، تعداد فوتیهای بیماران مبتلا به کرونا در کربلا «صفر» و در شهر نجف اشرف فقط یک نفر بوده است.
اما فارغ از اینکه آیا این آمار و اطلاعات صحیح است یا نه، واقعیت این است که بر اساس تعاریفی که از سازمان بهداشت جهانی و همچنین کارشناسان داخل کشور در مورد بیماری کرونا سراغ داریم، با تجمع میلیونی که در عراق صورت گرفته است، هم اکنون باید شاهد راه افتادن جوی خون و از هم پاشیده شدن دولت و مملکت عراق می بودیم! زیرا تجمع 14 میلیون نفری – بر اساس آمار منتشر شده – اصلاً عدد شوخی برداری نیست.
اظهارنظر، انتقاد و سؤال از وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا در آن زمان کمی سخت بود، اما حالا با گذشت چندین ماه و مشاهده برخی اتفاقات لازم است که کمی موشکافانه تر به موضوع بپردازیم و با مطرح کردن برخی شبهات و سؤالات که در اذهان عمومی به وجود آمده، از همه کسانی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در تصمیمات کرونایی کشور نقش دارند، بخواهیم که به مردم پاسخ کافی بدهند.
1. وزیر بهداشت به تازگی در یک اظهارنظر، به درستی تأکید کرده است که «ما موش آزمایشگاهی هیچ کشوری نیستیم» اما اخیراً خبرگزاری دولتی ایرنا از قول رضا ملک زاده، معاون تحقیقات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نوشت: «با گذشت شش ماه از اجرای مطالعه بزرگ کارآزمایی بالینی درمان بیماری کووید-۱۹ سازمان جهانی بهداشت و اعلام نتایج آن در روزهای گذشته، ایران در بین ۳۰ کشور همکار مطالعه، بر سکوی نخست «جلب مشارکت بیماران»(!) در این طرح قرار گرفت.»
بر اساس این گزارش، در این طرح، داروهای «رمدسیویر»، «لوپیناویر»، «اینترفرون» و «هیدروکسی کلروکین» تحت کارآزمایی بالینی و آزمایش بر روی بیماران ایرانی قرار گرفته است و در نهایت نتیجه گیری شده که این داروها تأثیری بر درمان، کاهش طول مدت بستری، نیاز به تهویه مکانیکی و مرگ و میر مبتلایان به کووید-۱۹ بستری در بیمارستان نشان ندادند.
این یعنی اینکه با وجود همه ظرفیت های موجود در داخل کشور، کشور ایران به یک موش آزمایشگاهی سازمان بهداشت جهانی تبدیل شده و جالب اینجاست که با بیان عنوان «سکوی نخست» به این کار افتخار هم شده است!
در واقع، معاون تحقیقات وزارت بهداشت، ناخواسته پرده از پروژه ای مشکوک و امنیتی برداشته است که البته باید هرچه زودتر نهادهای نظارتی بررسی کنند که ارتباط این پروژه با بالا رفتن آمار مرگ و میر بیماران کرونایی در کشور چقدر بوده است؟
چرا با وجود اینکه آمار ابتلا به کرونا در کشورهایی نظیر آمریکا، بسیار بالاتر از ایران است اما بیشترین تعداد آزمایش داروهای سازمان بهداشت جهانی در بین همه کشورهای دنیا، بر روی بیماران ایرانی صورت گرفته است و حتی بر اساس گزارش مذکور، ایران بیش از سه برابر کشور بعدی خود، این داروها را بر روی بیماران آزمایش کرده است؟
در همین راستا نیز اخیراً زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس این سؤال را مطرح کرده بود که چرا ۲۷ درصد نمونههای تحقیقات بالینی سازمان بهداشت جهانی مربوط به ایران است که تنها یک درصد از مبتلایان جهانی کرونا را دارد؟
کشوری که تحریم دارویی است، به چه علت در پژوهشهای ناشناخته بر روی سلامت، در ردیف اول قرار میگیرد؟ به عبارت دیگر، چرا نهادهای بین المللی و سازمان بهداشت جهانی در این موضوع دست و دل باز شده اند و داروهای خارجی به راحتی به دست بیماران ما می رسانند؟! با چه توجیهی تجربه تلخ اعتماد به سازمان های ظاهراً جهانی در حوزه جمعیت را دوباره با کرونا تکرار میکنیم؟
2. گزارش های رسمی و غیر رسمی گویای این است که کشور چین در مهار بحران کرونا موفق بوده است. یکی از دلایلی که برای این موفقیت ذکر شده، به کارگیری همزمان طب سنتی چین در کنار طب رایج بوده است.
در ایران نیز شاهد آن هستیم که بسیاری از مردم برای درمان کرونا به داروها و روش های درمانی بر اساس طب ایرانی – اسلامی روی آورده اند واتفاقاً ابراز رضایت کرده و به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه می کنند تا از این روش ها برای درمان کرونا استفاده کنند. اما سوالی که ذهن ها را به خود درگیر می کند این است که چرا با وجود استقبال و گزارش های مثبت مردمی، در معالجه بیماران کرونایی، از ظرفیت این طب به طور مؤثر استفاده نشده است و در طول این مدت حتی یک بیمارستان هم به اساتید و پژوهشگران این حوزه اختصاص نیافت؟!
3. در چند روز گذشته برخی از مسئولین گفته اند که آمار فوتی های ناشی از کرونا چند برابر آمار رسمی است! اما مگر از همان ابتدا قرار نبود که با اعلام روزانه تعداد مبتلایان و تعداد فوتی ها از سوی وزارت بهداشت، راه هر گونه تحریف از سوی بیگانگان و شبکه های معاند سلب شود و مگر قرار بر این نیست که با اعلام این آمار، مردم به ما اعتماد کنند؟ چگونه است که مسئولان وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا در همان اوایل شیوع کرونا اصرار داشتند که همه بپذیرند که آمارها واقعی است، اما امروز می بینیم که ساز ناکوک زده می شود؟! این اظهار نظرها آن هم در این شرایط حساس برای چیست؟
4. اخیراً حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس در گفتگو با جهان نيوز گفته است: «معلوم نیست قصد دارند که مملکت را به کجا ببرند و میخواهند یک نارضایتی عمومی در جامعه بوجود آورند! از طرفی گرانی و مشکلات معیشتی و از طرف دیگر هم کرونا را طوری مدیریت کنی که مرگ و میر افزایش پیدا کند و تمام ملت را عزادار کنید. یک مجموعه از نارضایتی را در کشور بوجود آوری و منتظر باشی تا یک عکس العملی در جامعه اتفاق بیافتد و شاید برخی در جامعه ناخواسته دنبال این مسئله هستند».
ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت چه واکنش و پاسخی برای این اظهار نظر که از زبان یک پزشک و نماینده مجلس گفته شده، دارند؟
5. بر اساس گزارش تسنیم، پس از گذشت بیش از ده روز از حضور بیش از ۱۴ میلیونی زائران در مراسم اربعین، گزارشات میدانی، بیمارستانی و وزارت بهداشت عراق، خلاف ادعا و پیشبینیهای رسانههای داخلی و خارجی را نشان میدهد!
جدول زیر نیز مربوط به وضعیت بیماران کرونا و فوتیها در عراق در روزهای ۲۷ و ۲۹ مهرماه امسال پس از برگزاری اربعین حسینی است:
همانگونه که در آمار ارائهشده وزارت بهداشت عراق در این جدول قابل مشاهده است، تعداد فوتیهای بیماران مبتلا به کرونا در کربلا «صفر» و در شهر نجف اشرف فقط یک نفر بوده است.
اما فارغ از اینکه آیا این آمار و اطلاعات صحیح است یا نه، واقعیت این است که بر اساس تعاریفی که از سازمان بهداشت جهانی و همچنین کارشناسان داخل کشور در مورد بیماری کرونا سراغ داریم، با تجمع میلیونی که در عراق صورت گرفته است، هم اکنون باید شاهد راه افتادن جوی خون و از هم پاشیده شدن دولت و مملکت عراق می بودیم! زیرا تجمع 14 میلیون نفری – بر اساس آمار منتشر شده – اصلاً عدد شوخی برداری نیست.
در هر صورت اینها سؤالات و ابهاماتی است که در ذهن مردم وجود دارد و ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت باید به طور شفاف و قانع کننده به مردم جواب دهند. البته هدف از بیان این موارد، زیر سؤال بردن زحمات شبانه روزی کادر درمان و مسئولین متعهد کشور نیست و هدف، شفاف شدن مسائل برای مردم است.