سر ساعت مقرر در محل حاضر میشویم.
بعد از پیادهروی کوتاهی از در ستاد تا محوطه H وقتی وارد حیاط مقر پلیس
پایتخت میشویم با تعداد زیاد دستگیرشدگانی مواجه می شویم که به صف و با
فاصلههای مشخص کف محوطه H ستاد فرماندهی بر روی زمین نشستهاند.
اما آنچه این بار متفاوت است حضور ماموران سیاه پوش یگان امداد است که دور تا دور دستگیرشدگان ایستاده و محیط را محصور کردهاند!
جلوترکه میروم باز نکته جدیدی به چشم میآید، اینبار تعداد زیادی از دستگیرشدگان چشمبند بر چشم دارند؛ با پارچههای تیرهای چشمهایشان را بستهاند تا نتوانند دور و بر خود را ببینند.
چشمبند، ماسک و دستبند و مأموران بلندبالای سیاهپوشی که دورتا دور محیط را ایستاده اند ترس را در دل هایدستگیرشدگان مستولی میکنند.
البته باید هم بترسند. اینها همان اراذل و اوباشی هستند که برای زن و بچه مردم، شاخ و شانه میکشیدند؛ اما حالا اینجا؛ در قلب مرکز پلیس پایتخت؛ کت بسته نشستهاند؛ نه از عربده کشی خبری هست نه از حریف طلبیشان.
اراذل حالا که در غل و زنجیرند ساکتند و بیادعا؛ وگرنه همانهایی هستند که هیچکس جلودارشان نبوده است!
***
بلوز و شلوار تیره به تن دارد با چشمبندو ماسک سیاه.چهارزانو بر روی زمین نشسته، پشت دستش آثاری از خالکوبی و تتو به چشم میخورد.
نزدیکش میروم و میپرسم اینجا چه میکنید؟
باشنیدن صدا سرش را به سمتم میچرخاند و میگوید: مظنون به درگیری هستم.
محمد بیست و شش ساله، کارش آزاد است؛ میگوید: درگیری شده بود، انگار چند نفر زخمی شدند، بعد پلیس مرا گرفت.
هنوز انکارهایش تمام نشده که سرهنگ سعید راستی رئیس عملیات پلیس امنیت تهران می آید و به فارس میگوید: این فرد را به خاطر درگیری که بین دو گروه از اراذل و اوباش در منطقه خلازیر تهران اتفاق افتاد دستگیر کردیم.
سرهنگ راستی میگوید: سه روز پیش دو گروه از اراذل و اوباش در محل معاملات ضایعات با هم درگیر شده و با چوب و چماق و قمه به جان هم افتادند. حتی وقتی پلیس بعد از ده دقیقه در محل حاضر شد نیز متفرق نشدند.
وی ادامهداد: پلیس بعد از چند بار اخطار مجبور به تیراندازی شد اما اراذل و اوباش با تیراندازی هم دعوایشان را متوقف نکردند. در نهایت پلیس 30 نفر از عوامل اصلی نزاع جمعی را دستگیر کرد. بیست نفر از آنها سابقهدار بوده و 10 نفر دیگر از کسانی بودند که در منطقه حضور داشته و به حمایت از طرفین وارد دعوا و درگیری شده بودند.
از سرهنگ راستی علت درگیری و تعداد مصدومان را می پرسم؟
رئیس عملیات پلیس امنیت عمومی تهران میگوید: به خاطر ضایعات با هم درگیر شده بودند. هشت نفر هم مجروح شده و به بیمارستان رفتند.
***
حسن 29 ساله است. میگوید پیک موتوری است. به علت غیبت در مرخصی از زندان دستگیر شده است.
حسن میگوید:سال 92 با گنده لات محلهشان درگیر شده است. آن فرد با اسلحه دم خانه شان آمده بود و شاخ و شانه می کشید.در نهایت درگیری لفظی به دعوا و درگیری به خیابان کشید.
میگوید: مردم هم بودند. بچههای محل هم وارد درگیری شدند اما پلیس مرا دستگیر کرد. بعد از چند جلسه دادگاه در نهایت حکم صادر شده و هر دو زندانی شدیم.
ادامه میدهد: حدود یک سال زندان بودم و در آخرین مرخصی که از زندان بیرون آمدم و دیگر بازنگشتم.
خودش میگوید مادرم کرونا گرفت و به خاطر همان غیبت کردم.
حسن از همان یک فقره درگیری اش پشیمان است و حالا پشیمان تر و نادمتر از غیبت مرخصیاش. چرا که متأهل است و باید خرج خانه را بدهد اما باید به زندان برگردد.
***
سرش باندپیچی شده است. میگوید: همراه با پسرخالهام به خانه پسرعمویم رفتیم. آنجا دو نفر از دوستان پسر عمویم هم حضور داشتند؛ اما من نمیدانستم که پسرخالهام با آنها مشکل دارد.
فرشاد میگوید: آنجا بود که با هم درگیر شدند، پسر خالهام با پسرعمو ودو نفر از دوستانش؛ با چاقو و شمشیر به جان هم افتادند.
موقعی درگیری نمیدانم که چه شد که با شمشیر به سر من زدند. سرم شکافت.
میپرسم فقط تو زخمی شدی یا بقیه هم زخمی شدند؟ که میگوید یک نفر دیگر هم چاقو خورد.
میپرسم تو هم چاقو و چماق داشتی؟که می گوید من سلاح نداشتم؛ اما آخرای دعوا یک چاقویی را که روی زمین افتاده بود برداشتم.
فرشاد
بیست و شش ساله از کشیده شدن درگیری و نزاع به خیابان می گوید و می
افزاید: بعد از این که زخمی شدم، فرار کردم و خودم را به بیمارستان رساندم
اما پلیس مرا آنجا دستگیر کرد.
سرهنگ سعید راستی رئیس عملیات پلیس امنیت عمومی تهران به تشریح واقعه این درگیری میپردازد و میگوید: پرونده اینطور که این فرد میگوید نیست. اراذل و اوباش هشت نفر بودند که در قالب دو گروه قرار دعوا گذاشته بودند در محدوده حسنآباد ری. با قمه و چاقو و شمشیر به جان هم افتادند. همه مصدوم و مجروح شدند.
سرهنگ راستی ادامه میدهد:چهار نفر از آنها دارای سوابق عدیده شرارت و درگیری و دعوا و قمهزنی هستند. هر هشت نفر آنها دستگیر شده و به بزه انتسابی اعتراف کردهاند.
***
دو
ردیف از مجموع دستگیرشدگان با بقیه متفاوت هستند. چشم بند ندارند؛ اکثراً
قد و بالای بلند و هیکل های درشت و پرورش اندامی دارند. در کنار ردیف آنها
بنری نصب شده که بر روی آن نوشته: «قرارگاه مقابله با اراذل و اوباش
فضای مجازی»!
مهدی سی ساله با قد و هیکلی تنومند با دستهایی که پر از خالکوبی و تاتو است این طرفتر روی زمین نشسته است.
می پرسم اینجا چه کار می کنید که میگوید:احضارم کردهاند. سابقهدار نیستم اما به خاطر عکسهایی که در پیج اینستاگرام گذاشته بودم احضار شدهام.
میپرسم چه عکسهایی بود؟ میگوید: عکسهای خودمانی بود؛عکسهای ورزشی؛ با دوستانمان عکس گرفته بودیم و در صفحه اینستاگرام منتشر کردیم که پلیس فتا تذکر داد و برداشتیم.
افسر پرونده میگوید:عکس های منتشر شده تصاویر عادی نبود؛عکسهای نامتعارفی بود با استایلهایی که ترویج خشونت میکرد.
***
پشت سرش قادر نشسته، پیراهن سفید بر تن دارد. هیکل او هم پرورش اندامی است. میگوید میوهفروشم. میپرسم پس چرا دستگیر شدی؟
سرش را تکان میدهد و میگوید:کار اشتباهی کردم. در اینستاگرام چند عکس دورهمی گذاشتم.
با تعجب می گویم: چه عکس دروهمی بود که پلیس دستگیرت کرد؟
بادی به غبغب میاندازد و میگوید: عکس بدی که نگذاشته بودیم، من در کار بدلکاری هم هستم؛ اما خب چند تا عکس بود. با رفقا هفت_ هشت نفری عکس گرفته بودیم که پلیس ما را دستگیر کرد.
مسئول پرونده به قادر میگوید:راستش را بگو.چه عکسهای گذاشته بودی؟
قادر می گوید: من که گفتم اشتباه کردم؛ خودم میدانم چه کار بدی کردهام!
به اینجای صحبت که می رسد افسر پرونده می گوید: دستانش را ببینید، خالکوبیها را میگویم. عکس های خالکوبیهای بدنش را منتشرکرده بود ؛با یکسری از اراذل و اوباش هم دسته جمعی عکس گرفته بودند و اشاعه اوباشگری میکردند. تصاویر خشونتباری که نشان از تهدید دیگران و ایجاد رعب و وحشت داشت.
***
بلوز و شلوار لی به تن دارد. ریز جثه است. قیافه و رفتارش به سایر دستگیرشدگان نمیخورد. سرش را پایین انداخته؛ انگار می ترسد به دور و بر نگاه کند.
نزدیکش می روم و می پرسم برای چه اینجا هستید؟ میگوید: عکس در صفحه گذاشتم و دستگیر شدم.
از آن تیپ بچه هایی است که انگار از پشت نیمکت مدرسه آمده است.
بیست ساله است و دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر.
تا مشخصاتش را میگوید دهانم از تعجب باز میماند. میپرسم شما کجا و اینجا کجا؟ با شرمساری میگوید : نفهمیدم و اشتباه کردم. یک عکس در اینستاگرامم منتشرکردم و حالا به خاطر همان عکس اینجا هستم.
مسئول پرونده میگوید بگو عکس چه کسی بود؟ عکس یکی از اراذل معروف را منتشر کرده بود و 380 هزار فالوور جذب کرده بود.
امید میگوید: باور کنید به خاطر کسب درآمد این کار را کردم. عکس آن فرد لایک زیادی داشت. برایم ماهانه 600 تا 700 هزار تومان درآمد داشت.
میپرسم حالا چه فکر میکنی؟ به نظرت ارزشش را داشت که دانشجوی سال سوم یک دانشگاه مطرح هماکنون در کنار سابقهدارها بنشیند؟
هیچ نمیگوید: فقط سرش را پایین میاندازد.
***
سر تا پا سیاه پوشیده؛ ریش بلندش به چشم می زند.
میگوید: احضار شده ام. کاریکه نکردهام. سابقه هم ندارم. یک مراسم عزاداری برگزار کرده و در کنار دوستان چند تا عکس گرفته بودیم.
افسر پرونده از راه اندازی قرارگاه مقابله با اراذل و اوباش در فضای مجازی می گوید و می افزاید: بر اساس دستورالعمل این قرارگاه با افرادی که فرهنگ اوباشگری و اراذل و اوباش را در فضای مجازی منتشر کنند برخورد می شود؛ این فرد نیز تصاویری در این زمینه منتشر کرده بود.
افسر پلیس فتا به طعنه میگوید:بهنام هم راست میگوید؛ فقط چند عکس منتشر کرده اما عکسهایی که مروج اوباشگری بوده. 3 هزار فالوور با آن عکسها جذب کردهبود!
***
اینطرفتر در ضلع شرقی محوطه H روبروی دستگیرشدگانی که به صف بر روی زمین نشسته اند میزها را چیده اند.
روی میزها پراست از چاقو و تیزی و قمه و شمشیر و اسلحه، اینطرفتر اما شیشههای مشروب هم هست؛ به همراه گل و شیشه و انواع مواد مخدر و حتی تنباکوهایی که سرهنگ مرادی میگوید در دروازه شمیران کشف کردهاند.
سرهنگ
نادر مرادی رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی پایتخت به فارس میگوید:بیش از
13 تن از این تنباکوها را کشف کردیم. تنباکوی درجه سه بازار را که هر دو
کیلوی آن 50 هزار تومان بود در قوطیهایی با برند ترکیه به وزن 200 گرم
بستهبندی کرده و هرکدام را 50 هزار تومان میفروختند یعنی به ازای فروختن
هرقوطی تنباکوی جعلی 10 برابر سود میکردند.
سرهنگ مرادی میگوید: دو نفر را در این رابطه در دروازه شمیران دستگیر کردهایم.
***
صدای سوت میآید. سردار رضایی جانشین فرمانده ناجا با سردار رحیمی رئیس پلیس تهران وارد محوطه میشوند.
از کشفیات بازدید کرده و با مسوولان پروندهها به صحبت مینشینند؛حتی در بین دستگیرشدگان هم رفته و با آنها نیز صحبت می کنند.
سردار قاسم رضایی جانشین فرمانده ناجا بعد از بازدید میدانی،در جمع خبرنگاران از تصمیم و اراده قاطع ناجا برای برخورد و مقابله با اراذل و اوباش خبر داد و اظهار داشت: برخورد جدی با اراذل و اوباش خواسته همه مردم است و در حال حاضر این برخورد را تشدید کردهایم و این موضوع را تا زمانی که حتییکنفر وجود داشته باشد که سبب رعب و وحشت مردم شود ادامه داده و استمرار میبخشیم.
جانشین فرمانده ناجا تصریح کرد: ما در این زمینه از قانونگذار برای برخورد جدی و اعمال مجازاتهای بازدارنده مطالبه جدی داریم.
سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت نیز از اجرای پنجمین مرحله از طرح برخورد با اراذل و اوباش و اجرای عملیات منسجم شبانهای با حضور عوامل و ماموران پلیس های تخصصی اعم از پلیس امنیت، مبارزه با مواد مخدر،فتا، آگاهی و پیشگیری خبرداد.
وی گفت:بنا به درخواست مکرر مردم و برخی تحرکات از سوی اراذل و اوباش طرح جدید مبارزه و برخورد با اراذل و اوباش از ساعت 16 روز یکشنبه کلید خورد و تا 7 صبح دوشنبه ادامه داشت.
فرمانده انتظامی پایتخت تصریح کرد: در این مرحله 125 محله و مکان شامل سفره خانه، قهوهخانه، باشگاههای بدنسازی، پارکها و تفرجگاهها که محل حضور این عناصر بود پاکسازی شد و 389 نفر از اراذل و اوباش دستگیر شدند.
وی ادامه داد: 46 نفر از این دستگیرشدگان از اراذل و اوباش سطحدار هستند.
رئیس پلیس پایتخت ادامه داد: 289 نفر از این اراذل و اوباش در معابر پارکها و اماکن عمومی برای نوامیس مردم مزاحمت ایجاد میکردند که دستگیر شدند. همچنین 22 نفر که جرایم خشن مرتکب شده و تجاوز به عنف هم داشتند در بین دستگیرشدگان هستند.
وی افزود: 21 نفر از اراذل و اوباش دستگیرشده علاوه بر اوباشگری در توزیع مواد مخدر نیز فعالیت داشتند.
سردار رحیمی اعلام کرد: از دستگیرشدگان یک قبضه سلاح گرم، 83 قبضه انواع سلاح سرد و 13 قبضه شبه سلاح کشف و ضبط شد.
وی به پلمب 63 واحد صنفی که محل تردد و پاتوق اراذل و اوباش بود اشاره و اعلام کرد: اماکن و اصنافی که محل حضور یا پاتوق اراذل و اوباش باشند به مدت 3 ماه پلمب خواهد شد؛ در ضمن با متصدی واحد صنفی نیز برخورد قاطع میشود.
رئیس پلیس پایتخت به رصد فضای مجازی اشاره و اظهار داشت: در این مرحله 24 تارنما که اقدام به ترویج فرهنگ اراذل و اوباشی میکردند شناسایی شدند؛ همچنین 7 صفحه نیز شناسایی و افراد گرداننده آن دستگیر شدند.
وی ادامه داد: 10 نفر نیز که خواسته یا ناخواسته فرهنگ اوباشگری را ترویج کرده و یا فیلمهای آنها را منتشر میکردند تارنمایشان مسدود و پرونده برایشان تشکیل شد.
فرمانده انتظامی پایتخت از برخورد قاطع و بدون اغماض با اراذل و اوباش و برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی و آسایش و آرامش مردم خبر میدهد.
***
صحبتهای سردار که تمام میشود ماشین های حمل متهم از راه میرسد؛ در اندک زمانی محوطه خالی میشود از تمام دستگیرشدگانی که با چشم بند و دستبند و پایبند بر روی زمین نشسته بودند؛ میزها هم خالی میشوند از چاقو و قمه و شمشیر و اسلحه.
محوطه میدان H ستاد فرماندهی تهران بزرگ خالی می شود تا طرحی دیگر و دستگیری دیگر؛چرا که پلیس میگوید دستگیری اراذل و اوباش را ادامه می دهد تا زمانی که حتی یک نفر باقی نماند که امنیت و آسایش و آرامش مردم را دچار خدشه کند و رعب و وحشت در دل مردمان ایجاد کند.