شهدای ایران shohadayeiran.com

شباهت‎های امیدبخش و تفاوت‎های خطرآفرین
تحلیل دوست و دشمن، وضعیت کنونی کشور را در شرایط جنگی نشان می‌دهد. جنگی که اگرچه ظاهراً ملموس نیست و آتش و گلوله میان طرفین درگیری مبادله نمی‌شود، اما اثرات آن بصورت روزانه در زندگی و معیشت ملت تحت تهاجم، بوضوح قابل مشاهده است.

از جنگ تحمیلی دهه ۶۰ تا جنگ تحریمی دهه ۹۰

به گزارش شهدای ایران، شرایط فعلی را می‌توان به مثابه دومین تجربه ایرانیان از جنگ، پس از گذراندن هشت سال دفاع مقدس دانست که برخلاف منازعات کلاسیک، تمرکز دشمن تنها بر انهدام فرسایشی پایه‌های اقتصادی همزمان با تخریب بنیان‌های عقیدتی معطوف است. حال، اما جنگ تحریمی دهه ۹۰ با جنگ تحمیلی دهه ۶۰، نقاط اشتراک و افتراق فراوانی دارند که بازخوانی آن‌ها عبور از شرایط سخت فعلی را آسان‌تر خواهد نمود.

یکی از دلایل توفیق ایران در دفاع مقدس، تمرکز کامل کشور بر موضوع جنگ با بعثی‌ها بشمار می‌رفت چراکه در اوایل دهه ۶۰، که اتفاقاً مقارن با پیشروی‌های گسترده عراق در میادین نبرد محسوب می‌شد، مناقشات داخل کشور بحدی رسیده بود که انرژی نیرو‌های انقلاب را برای مقابله همه جانبه و صددرصدی با صدامیان مستهلک می‌کرد. کارشکنی‌های بنی صدر و رفقای منافقش در یاری رسانی بموقع به جبهه‌های نبرد و نبود برنامه ریزی منسجم حاکمیتی برای سازماندهی سیاست‌های دفاعی کشور در عرصه‌های گوناگون، آنچنان دوصدایی و تناقضی را پدید آورده بود که تمامیت ارضی کشور را با تهدید جدی مواجه نمود. با این وجود، اما تصمیم راسخ جمعی از مسئولین انقلابی کشور در کنار زدن دولت وقت با وجود قبول همه هزینه‌هایی که ممکن بود ایجاد کند، باعث شد تا تمام هم و غم مردم و مسئولان متوجه جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شده و فتوحات یکی پس از دیگری فرا برسند.

از دیگر دلایل پیروزی جمهوری اسلامی در نبرد با رژیم بعث، وجود روحیه ایثار و از خودگذشتگی در بین فرماندهان جنگی و مسئولین کشور و همچنین همدردی ایشان با مردم جنگ زده و ستمدیده بود. اگر جیره غذایی رزمندگان کم بود، فرمانده لب به غذا نمی‌زد تا آنکه حتی یکی از سربازانش هم گرسنه نباشد. اگر مردم در صف کوپن و نفت و گاز، ساعت‌ها می‌ایستادند، بالاترین مقام اجرایی کشور را نیز می‌شد در میانشان پیدا کرد. اگر مدیری احساس می‌کرد که حقوقش از میانگین دریافتی عموم مردم بیشتر است، اضافه آن را برای کمک به جبهه‌ها به خزانه بازمی گرداند. اگر عملیاتی می‌شد یا میادین نفتی جنوب در آتش بمباران بعثی‌ها می‌سوخت، فرمانده لشکر یا وزیر دولت، اولین نفراتی بودند که به دل خطر می‌زدند و زیردستشان را پیشمرگ خود نمی‌کردند.

به راستی که بواسطه همین روحیات و عادات بود که انقلاب اسلامی توانست در جنگ تحمیلی که با مشارکت مستقیم و غیرمستقیم بیش از ۸۰ کشور جهان در حمایت از صدام همراه بود، حتی یک وجب از خاکش را تسلیم اجنبی نکند. با این وجود سوال اینجاست که آیا هنوز می‌توان این روحیات را در میان مسئولان دهه ۹۰ کشور نیز یافت و به شکست دشمن در جنگ اقتصادی کنونی نیز امیدوار بود؟!
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار