اینکتاب برای خوانش و تحلیل ۷ اثر از ۶ فیلسوف بزرگ غرب نوشته شده و مخاطب را با زبان اینفلاسفه آشنا میکند. نویسنده کتاب تلاش کرده در خوانش خود از اینآثار، تناقضهای آنها را برجسته کند؛ تناقضهایی را که مشخصه کار اینفلاسفه محسوب میشوند و البته تشکیلدهنده ذات زندگی هم هستند. همینتناقضها هستند که از آغاز تا اکنون به حیات فلسفه استمرار بخشیدهاند.
نویسنده کتاب، خود ایناثر را حاصل سالها درگیری با متون و فلاسفه مهم در مجلات دانشگاهی، همایشها، گفتگوها و کلاسها چه در دوران دانشجویی و چه تدریس خود میخوانَد. به گفته روی برند، عنوان کتاب، دغدغه اصلی نوشتهشدنش را مشخص میکند: عشق معرفت. و اضافه میکند که البته این عنوان صورتی تحریفآمیز از ترجمه پذیرفتهشده اصطلاح فیلوسوفیا است که معمولا به «عشق به معرفت» ترجمه میشود. اینمولف میگوید کتابش، تعریفی سفت و سخت و نهایی از اصطلاح مذکور ارائه نمیکند. بلکه اصطلاح موردنظر را به یک پرسش مهم تبدیل میکند که مانند یک پیشران، فصلهای کتاب را جلو میبرد.
کتاب «عشق معرفت» ۷ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارت است از: «برچیدنِ معرفت: سقراطِ دفاعیه»، «منطق میل و تمنا: سقراطِ ضیافت»، «ذیل صورتی خاص از جاودانگی: اخلاقِ اسپینوزا»، «تنهاییِ مفاهمهای: خیالپروریهای روسو»، «چگونه آنچه هستیم میشویم: تبارشناسی اخلاق نیچه»، «دیگری شدن: تاریخ جنسیت فوکو» و «"آنک این منِ" دریدا». هرکدام از اینفصول، بخشهای مختلفی دارند که درباره موضوع اصلی آنفصل هستند. به اینترتیب فصل اول کتاب، شامل اینعناوین است: درآمدی بر سقراط، دفاعیهای غیردفاعی، اتهام غیررسمی، به پرسشگرفتنِ جهانبینیها، "اِلِنخوس" سقراطی، سقراط در مقام پیشاهنگ روانکاوی، طعنه طعنه.
درآمدی بر ضیافت، اسطوره آریستوفانس، سقراط آگاتون را به پرسش میگیرد، شرح دیوتیما: ارُوس میان امر انسانی و امر الوهی قرار دارد، عشق و جاودانگی، نظریه ایدهها (صور مثالی)، ماهیت تراژیک - کمیک فلسفه هم عناوین دومینفصل کتاب هستند. در سومین فصل هم مخاطب با اینبخشها روبرو میشود: زندگی و متون مرموز اسپینوزا، سادگیِ رادیکال، چهره برافروخته از شرم خدا، اینک سعادت، ترسیم روح هندسی، والاترین تمنا. چهارمین فصل هم که درباره فلسفه ژان ژاک روسو است، اینعناوین را در بر میگیرد: زندگینامه، کتابی برای همهکس و هیچکس، گونههای تنهایی، دوستی، روش روسو برای کندوکاو در خویشتن: خیالپردازی، بازسازی تجربه، کتاب زندگی.
مقدمهای بر نیچه، مقدمهای بر کتاب، امکانناپذیری خودشناسی، چشماندازباوری، سرور و برده، سرگیجه - عقبنشستن، فلسفه و نیستانگاری، جانهای آزاده و چشماندازباوری هم عناوین پنجمین فصل کتاب هستند که موضوعش فلسفه نیچه است. در ششمین فصل که میشل فوکو را محور قرار داده، ۳ بخش «زندگی و مرگ»، «داستانِ رکیک و زننده» و «اصالت و دیگربودگی» چاپ شدهاند. هفتمین فصل هم که درباره فریداست، اینبخشها را شامل میشود: ناهویت، زندگینامه سینمایی، التزام، اعطا کردن، عشق.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
نطق آلکیبیادس تجلیلی تمسخرآمیز از سقراط است و بر منشِ طعنهآمیز، فریبنده و دوگانه عاشق سابق خود تاکید دارد. وی سخن خود را با توصیف سقراط چونان تندیس سیلِنوس _ مصاحب و همنشین نیمهخدای دیونوسوس _ آغاز میکند. صورت تندیس سیلنوس بههیچوجه زیبا نیست، اما در دل خود پیکرههای زیبای کوچکی از خدایان دارد. سقراط در اینجا نیز نه نمودار زیبایی جسمانی بلکه نشاندهنده ظرفی است که حاوی ایدههای زیباست. میلِ وی معطوف به آبستنسازی ذهن است و نه جسم. آلکیبیادس از اینکه خود را، که مردِ جوان جذابی است، در پی ژندهپوشی سالخورده مییابد یکه میخورد: «چنانکه گویی من عاشق او بودم و او شکارِ جوانِ من [باشد]!» و بدینسان، آلکیبیادس نطق انتقادآمیز تلخ خود را به پایان میبرد: «وی همه ما را فریب داده است: خود را در مقام عاشق شما معرفی میکند، و قبل از آنکه به خود بیایید خود عاشق او میشوید!»
اینکتاب با ۱۸۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.