حجاریان در دو راهی مهاجرت یا انقلاب
"نتیجه آنکه با حکومت کوچکشدهای مواجه هستیم که نه تنها همه مردم بلکه حتی بنیانگذاران و کارگزاران خود را نمایندگی نمیکند تا جایی که مردم بهگمانم کارگری در امارات و کویت را به شهروندی در ایران ترجیح میدهند. "
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ سعید حجاریان، از فعالان و تئوریسینهای اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد وابسته به حزب اتحاد ملت آنرا بازنشر کرده است از دروغگویی آقایان روحانی و احمدینژاد سخن گفته و تأکید کرده است که "این بازتولید دروغ بالادست است"!
او در این گفتوگو همچنین مدعی گرسنگی و بیکاری بحرانی در ایران و بیاعتمادی مردم به نظام میشود و اظهار میکند:
"نتیجه آنکه با حکومت کوچکشدهای مواجه هستیم که نه تنها همه مردم بلکه حتی بنیانگذاران و کارگزاران خود را نمایندگی نمیکند تا جایی که مردم بهگمانم کارگری در امارات و کویت را به شهروندی در ایران ترجیح میدهند. "
حجاریان پیش از این نیز در اظهارات دیگری شرایط جامعه فعلی کشور را "عامالبلوی" توصیف کرده بود، تأکید کرده است که بیاخلاقی در جامعه ایرانی از بالا تزریق میشود و همچنین بدون نکوهش اعتراض خیابانی از این گفته بود که قرار است در انتخابات ۱۴۰۰ شاهد اغتشاش باشیم.
حجاریان تئوریسین تحریم انتخابات مجلس یازدهم که منجر به کاهش مشارکت کسانی از مردم شد نیز هست.
*دقت شود که آقای حجاریان عملا هیچ نکته مثبتی را در نظام جمهوری اسلامی نمیبینید و در همه حوزهها اعم از سیاست، اجتماع، اقتصاد و... عملا در یک "جهنم ذهنی" و به قول خودش در یک "سیاهبهار" زندگی میکند.
جهنمی ذهنی که البته برخی معتقدند حجاریان و دوستانش در اردوگاه اصلاحات قصد دارند برای ایجاد "فتنه اقتصادی" آنرا به مردم نیز القا کنند.
دقت شود که هیچکس منکر مشکلات روز کشور و مثلا مسئله گرانی نیست. اما نکته اینجاست که اولا این گرانیها تماماً نتیجه گزینهای است که حجاریان و دوستان او با "تَکرار میکنم" در دامن رأی مردم گذاشتند، ثانیا تمام این مشکلات ریشه داخلی دارند و با نظارت بر قیمتها و مدیریت جهادی قابل رفع هستند و ثالثا در کنار تمام این مشکلات که در همه کشورهای دنیا وجود دارد؛ نقاط مثبت زیادی هم هست.
ضمن اینکه باید دانست حجاریان متأسفانه در بحث گرسنگی و بیکاری نیز به مخاطبان خود نگفته است که ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد، نان و سوخت در ایران ارزانترین نرخها را در میان کشورهای جهان دارد و نرخ بیکاری در ایران نیز بحرانی نیست.
معالوصف و با توجه به جهنم ذهنی پدید آمده در نزد حجاریان؛ او هماکنون در مقابل ۴ راهکار قرار دارد:
_بماند و اصلاحات مد نظر خود را دنبال کند
_ تحمل کند
_مهاجرت کند
_انقلاب کند و هزینههای انقلابش را بدهد!
دقت شود که این ۴ گزاره که بیرون از آنها هیچ گزینه دیگری متصور نیست؛ ۴ گزاره فلسفی هستند برای کسانی که نظام جمهوری اسلامی را یک جهنم تمام عیار میپندارند و به عبارت دیگر این نظام را نمیخواهند!
با یک تدقیق ساده مشخص میشود که گزینههای تحمل یا ماندن و اصلاح در نزد حجاریان بیمعنیست چون او سالهاست که به هیچ نکته مثبت یا نقطه امیدی اشاره ندارد و فقط بر القای جهنم ذهنی خود اصرار میورزد.
بدیهیست که برای چنین کسی نه تحمل معنا دارد و نه اصلاح و اصلاحطلبی!
و میماند راهکار مهاجرت از ایران یا گزینه انقلاب همراه با پذیرش هزینهها.
اینکه حجاریان از بین این دو راهکار، کدامیک را انتخاب میکند در ظاهر امر مشخص نیست.
اما در باطن امر و بر اساس شواهد و قرائن میتوان به نتایجی دست یافت...
ذکر این نکته با مخاطبان محترم ضروریست که به نظر میرسد همه اعضای هسته سخت اصلاحات سالهاست تصمیم خود را در قبال یکی از چهار گزینه بالا گرفتهاند و البته نکته اینجاست که قصد پرداخت هزینه را ندارند.
به عبارت دیگر آنها قصد دارند هزینه انقلابشان علیه نظام اسلامی از کیسه مردم و توسط کسانی از مردم عادی پرداخت شود و آقایان هم در صورت شکست؛ پس از یک مصاحبه یا اعتراف ساده در دادگاه؛ زندگی جدیدی را شروع کنند.
کما اینکه مردم دیدند سعید حجاریان و دوستانش چگونه آتش فتنه ۸۸ را روشن کردند و سبب ساز مرگ دهها نفر شدند و بعد خیلی ساده مصاحبه کردند و گفتند تقلب نشده و...
اینکه در ادامه ۴ راه ناگزیر مذکور، ایران اسلامی تبدیل به پایگاه جهنمی بشود یا آتشی که سالهاست حجاریان و دوستانش هیزم آنرا گرد آوردهاند؛ دامن خودشان را بگیرد مقولهای است که به روشنگری خواص و بصیرت مردم عزیز ایران ربط مستقیم دارد.
او در این گفتوگو همچنین مدعی گرسنگی و بیکاری بحرانی در ایران و بیاعتمادی مردم به نظام میشود و اظهار میکند:
"نتیجه آنکه با حکومت کوچکشدهای مواجه هستیم که نه تنها همه مردم بلکه حتی بنیانگذاران و کارگزاران خود را نمایندگی نمیکند تا جایی که مردم بهگمانم کارگری در امارات و کویت را به شهروندی در ایران ترجیح میدهند. "
حجاریان پیش از این نیز در اظهارات دیگری شرایط جامعه فعلی کشور را "عامالبلوی" توصیف کرده بود، تأکید کرده است که بیاخلاقی در جامعه ایرانی از بالا تزریق میشود و همچنین بدون نکوهش اعتراض خیابانی از این گفته بود که قرار است در انتخابات ۱۴۰۰ شاهد اغتشاش باشیم.
حجاریان تئوریسین تحریم انتخابات مجلس یازدهم که منجر به کاهش مشارکت کسانی از مردم شد نیز هست.
*دقت شود که آقای حجاریان عملا هیچ نکته مثبتی را در نظام جمهوری اسلامی نمیبینید و در همه حوزهها اعم از سیاست، اجتماع، اقتصاد و... عملا در یک "جهنم ذهنی" و به قول خودش در یک "سیاهبهار" زندگی میکند.
جهنمی ذهنی که البته برخی معتقدند حجاریان و دوستانش در اردوگاه اصلاحات قصد دارند برای ایجاد "فتنه اقتصادی" آنرا به مردم نیز القا کنند.
دقت شود که هیچکس منکر مشکلات روز کشور و مثلا مسئله گرانی نیست. اما نکته اینجاست که اولا این گرانیها تماماً نتیجه گزینهای است که حجاریان و دوستان او با "تَکرار میکنم" در دامن رأی مردم گذاشتند، ثانیا تمام این مشکلات ریشه داخلی دارند و با نظارت بر قیمتها و مدیریت جهادی قابل رفع هستند و ثالثا در کنار تمام این مشکلات که در همه کشورهای دنیا وجود دارد؛ نقاط مثبت زیادی هم هست.
ضمن اینکه باید دانست حجاریان متأسفانه در بحث گرسنگی و بیکاری نیز به مخاطبان خود نگفته است که ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد، نان و سوخت در ایران ارزانترین نرخها را در میان کشورهای جهان دارد و نرخ بیکاری در ایران نیز بحرانی نیست.
معالوصف و با توجه به جهنم ذهنی پدید آمده در نزد حجاریان؛ او هماکنون در مقابل ۴ راهکار قرار دارد:
_بماند و اصلاحات مد نظر خود را دنبال کند
_ تحمل کند
_مهاجرت کند
_انقلاب کند و هزینههای انقلابش را بدهد!
دقت شود که این ۴ گزاره که بیرون از آنها هیچ گزینه دیگری متصور نیست؛ ۴ گزاره فلسفی هستند برای کسانی که نظام جمهوری اسلامی را یک جهنم تمام عیار میپندارند و به عبارت دیگر این نظام را نمیخواهند!
با یک تدقیق ساده مشخص میشود که گزینههای تحمل یا ماندن و اصلاح در نزد حجاریان بیمعنیست چون او سالهاست که به هیچ نکته مثبت یا نقطه امیدی اشاره ندارد و فقط بر القای جهنم ذهنی خود اصرار میورزد.
بدیهیست که برای چنین کسی نه تحمل معنا دارد و نه اصلاح و اصلاحطلبی!
و میماند راهکار مهاجرت از ایران یا گزینه انقلاب همراه با پذیرش هزینهها.
اینکه حجاریان از بین این دو راهکار، کدامیک را انتخاب میکند در ظاهر امر مشخص نیست.
اما در باطن امر و بر اساس شواهد و قرائن میتوان به نتایجی دست یافت...
ذکر این نکته با مخاطبان محترم ضروریست که به نظر میرسد همه اعضای هسته سخت اصلاحات سالهاست تصمیم خود را در قبال یکی از چهار گزینه بالا گرفتهاند و البته نکته اینجاست که قصد پرداخت هزینه را ندارند.
به عبارت دیگر آنها قصد دارند هزینه انقلابشان علیه نظام اسلامی از کیسه مردم و توسط کسانی از مردم عادی پرداخت شود و آقایان هم در صورت شکست؛ پس از یک مصاحبه یا اعتراف ساده در دادگاه؛ زندگی جدیدی را شروع کنند.
کما اینکه مردم دیدند سعید حجاریان و دوستانش چگونه آتش فتنه ۸۸ را روشن کردند و سبب ساز مرگ دهها نفر شدند و بعد خیلی ساده مصاحبه کردند و گفتند تقلب نشده و...
اینکه در ادامه ۴ راه ناگزیر مذکور، ایران اسلامی تبدیل به پایگاه جهنمی بشود یا آتشی که سالهاست حجاریان و دوستانش هیزم آنرا گرد آوردهاند؛ دامن خودشان را بگیرد مقولهای است که به روشنگری خواص و بصیرت مردم عزیز ایران ربط مستقیم دارد.