تعبیر کودتای خزنده هم بیش از آن که یک تعبیر درون سپاهی باشد، کلیدواژه آیتالله منتظری برای تضعیف سپاه در آن سالها بود. حتی سیدمهدی هاشمی معدوم هم یک سخنرانی با همین عنوان دارد. شاید حالا وقت مناسبی برای رمزگشایی چرایی حملات قائممقام رهبری به سپاه هم باشد.
به گزارش شهدای ایران، شبکه سلطنتی بیبیسی فارسی امسال در آستانه دفاع مقدس مستندی با
عنوان «کودتای خزنده» با استناد به یک صوت منتشرنشده پخش کرد و در آن نیت
کرده بود که تا بهزعم خود اختلافات میان فرماندهان سپاه را برجسته کند و
در ادامه این مستند این مطلب را القا کند که بسیاری از تصمیمگیریهای جنگ
در سایه کنار گذاشته شده بسیاری از فرماندهان منتقد بوده است. با این حال
بعد از گذشت چند روز مشخص شد که این مستند بر پایه ادعایی ساخته شده است که
غلط بودن آن اثبات شده است و اصلاح های بعدی هم موثر واقع نگردیده چراکه
منطق مستند زیرسوال رفته است. در مستند گفته می شود حسین طائب در مقطعی
وارد اختلافات شده است در حالی شخص مورد نظر در آن مقطع شهید شده بود و
حسین طائب مدنظر هم اسم اصلیاش در آن زمان این نبوده است. فارغ از اینکه
اصلا فایل صوتیای که مستند بر محور آن ساخته شده اصولا محرمانه نبوده و در
سالهای قبل هم منتشر شده بود.
برپایه گزارش صبح نو، اصولاً در سالهای اخیر کارکردهای مستندهای
بیبیسی فارسی در حوزه جنگ بر این بوده است که دفاع و پایداری مردم را
زیرسوال ببرد و در این راه از حربه ساخت مستند با استفاده از محتواهای
کمتردیده شده از مهمترین فعالیتهای آنان است. در جنگی نابرابر که تمام
ابرقدرتهای جهان در مقابل ایران به عراق کمک میکردند حالا بیبیسی فارسی
تلاش دارد این دفاع همهجانبه را زیرسایه بحثهای تخصصی فرماندهان جنگ
تعبیر به اختلاف کند و از آن برای دلسرد کردن مردم به فرماندهان جنگ
بهرهبرداری کند..
محرمانهای که قبلاً منتشر شده بود!
مهدی بختیاری، خبرنگار نظامی در همان روزهای اول انتشار این مستند در ردان نوشت: مطلبی که بیبیسی در آستانه هفته دفاع مقدس بهعنوان یک موضوع محرمانه از جنگ میخواد جا بندازه، موضوع جدیدی نیست. همان دعوای گروهی از بچههای تهران با محسن رضایی است. موضوع به پاییز سال۶۳ (قبل از عملیات بدر) و اختلاف طیفی از بچههای سپاه تهران (عمدتاً از لشکر۱۰) با فرمانده وقت سپاه برمیگرده که اینها به لحاظ سیاسی و فنی با محسن رضایی مشکل داشتند و مخالف بودند.اینها نظرات خود علیه محسن رضایی را به برخی نمایندگان مجلس هم میگویند.در این جلسات مشکلات جبهه غرب، شمال غرب و جنوب مسائل سیاسی مطرح میشود که مسائل سیاسی را اکبرگنجی میگوید و صدایش در این فایل هم هست.اینها طرفدار آقای منتظری بودند و علیه آقایان مصباح و راستی و... با بالا گرفتن این دعواها، قرار میشود محسن رضایی در جمع مخالفان حاضر شده و سخنرانی کند. این فایل، فایل صوتی همان جلسه است و صدای اول هم متعلق به محسن رضایی است.محل جلسه در سپاه تهران (پاستور) بود که نهایتاً به جنجال کشیده شد.صدای شهید حسن بهمنی هم درفایل هست. این دعواها ادامه داشت تا اینکه امام از طریق شهیدمحلاتی پیامی دادکه در پادگان ولیعصر؟عج؟ قرائت شد و غائله خوابید. از آن افراد هم بعدها برخی مثل حسن بهمنی و کاظم رستگار شهیدشدند،بعضی هم بعدها شهیدشدند مثل جناب اسکندرلو که سال۶۵ بهشهادت رسیدوجناب غلامی که در سوریه شهید شد. عدهای هم زنده هستند. این موضوع چیز پنهان و جدیدی نیست. قبلاً بارها راجع به آن گفتند و کتاب نوشته شده ازجمله کتاب «مردان رستگار» بهوایت آقای ابوترابی.
نوار محرمانهای که دست رزمندگان هم بود!
در ادامه نقدها روی مستند بیبیسی فارسی محمدعلی صمدی، پژوهشگر جنگ هم به صورت مفصل در چند فایل ویدیویی به آن پاسخ داد و گفت: «فایل صوتی که قرار است تحت عنوان کودتای خزنده پخش شود محرمانه نبوده و نیست و خیلیها آن را از قبل در اختیار داشتهاند خودم هم این کاست را مدتها قبل از یک رزمنده عادی گرفته بودم. شخص اکبر گنجی هم بعد از خروج از ایران درباره این جلسه حرف زده است. بخش عمدهای از این جلسه توضیحات فنی محسن رضایی است که اصولاً نه جذابیتی دارد و نه خیلی به درد مخاطب عام میخورد. من راجع به این ماجرا و این جلسه در پروژهای همکاری داشتهام که نتیجه آن تبدیل به کتاب و منتشر هم شده است(مردان رستگار: جستارهایی از لشکر 10 سیدالشهدا) راوی این کتاب سیدمحمد ابوترابی و از مؤثرین افراد تشکیلدهنده همین جلسهای است که الان بیبیسی فارسی مدعی محرمانه بودن آن است. تمام شخصیتهایی که در این جلسه نقش داشته، مؤثر بوده و صحبت کردهاند در این کتاب تصاویر رنگیشان هست؛ ریشه ماجرا را در کتاب بررسی کردهایم تا پیام امام که شهید محلاتی در پادگان ولیعصر قرائت کردند تاریخ انتشار کتاب هم مربوط به امروز نیست؛ سال95 توسط نشر یازهرا منتشر شده است.
کودتای خزنده از کجا آمد؟
بعد از چند ماجرای مستند همگان خطای فاحش مستند در اشتباه گرفتن حسین طائب توسط سازنده را متوجه شدند. قرار بود با استفاده از اسم حسین طائب اینطوری القا شود که طیفی از سپاه که الان در ردههای بالا حضور دارند از اوایل دهه شصت درصدد حذف افرادی بودند که اولاً منتقد فرماندهان بوده و ثانیاً گرایشهایی به آیتالله منتظری داشتند امری که با گاف انجام شده به باد رفت. با این حال استفاده از لفظ کودتای خزنده ریشهای تاریخی دارد که مورد توجه برخی محققان قرار گرفته است. امین فرجاللهی درباره این ریشه تاریخی میگوید: «تعبیر کودتای خزنده هم بیش از آن که یک تعبیر درون سپاهی باشد، کلیدواژه آیتالله منتظری برای تضعیف سپاه در آن سالها بود. حتی سیدمهدی هاشمی معدوم هم یک سخنرانی با همین عنوان دارد. شاید حالا وقت مناسبی برای رمزگشایی چرایی حملات قائممقام رهبری به سپاه هم باشد. سیاسی کردن این اختلاف نظر درون خانوادگی انقلاب و کشاندنش به کف جامعه و جبههها و نیروهای نظامی، خطی بود که طیف آیتالله منتظری داشت. بخشی از ریشههای سخنان متعدد آیتالله منتظری علیه سپاه در بازه سالهای 62 تا 68 را در این نکته باید جست. نکته جالب تر اینکه طیف مخالف فرماندهی سپاه، حرف اصلیاش این بوده که این شیوه مدیریت جنگ غلط است و میشود بهتر جنگید. تندترهایشان معتقد بودند طیف غالب، مؤمن به انقلاب نیست و دارد خیانت میکند. بعد بیبیسی آمده مستند ساخته در دفاع از طیف منتقد! رذالت بیش از این داریم؟حاج داوود کریمی ، کوچک محسنی و زندهماندههای طیف منتقد، سالهای بعد از جنگ را بزرگوارانه سکوت کردند و این اختلاف را در رسانهها فریاد نکردند تا مبادا انقلاب و دفاع مقدس تضعیف نشود، بعد بیبیسی آمده بگوید بلندگوی طیف منتقد درون سپاه است! تلخ نیست؟ شهید کاظم رستگار وقتی دید انتقاداتش تحمل نمیشود جنگ را ول نکرد، منزوی نشد، نرفت با رادیو بیبیسی و رادیو فلان گفتوگو کند، بهعنوان یک بسیجی ساده رفت جبهه و خالصانه و مظلومانه شهید شد.»
این مدل مستندها برای فروریختن باور و اعتماد مردم به مسوولان و حاکمیت ساخته میشود اگر چه در کوتاهمدت بازدهی ندارد اما در بلندمدت میتواند کارکرد داشته باشد و در کنار سایر مستندهای بیبیسی فارسی بهعنوان یک پروژه بلندمدت در نظر گرفته شود امری که زنگ خطر و هشدار را برای مسوولان نظامی و رسانههای کشور به صدا در خواهد آورد که پنهان نگاه داشتن برخی مسائل از در دسترس محققان داخلی زمینه برای خباثتهای شبکههای معاند چون بیبیسی فارسی فراهم میکند.
دروغهای بیبیسی فارسی درباره جنگ عراق علیه ایران
در این میان مجید تفرشی محقق و مورخ تاریخ معاصر در یادداشتی کوتاه به این مستند و ابهامهای تاریخی آن پرداخته است:
1. ایهام محرمانه بودن یا نبودن سند
2. استنتاج از پیش تعیین شده بی توجه به سوابق و شرایط واقعی موضوع
3. زمان پریشی و قضاوت درباره مرحوم منتظری اوایل دهه ۶۰ برمبنای وجهه بعدی ایشان و نادیده گرفتن نقش باند مهدی هاشمی.
4. بیتوجهی هدفمند و عامدانه به بدیهی بودن این قبیل بحثهای جدی درون سازمانی بین مقامات نظامی در جنگهای مختلف در همه کشورها، بهخصوص پس از بروز انقلاب.
5. بیاعتنایی به منابع مختلف و موارد مشابه تکمیلی این نشست که در تحقیقی منصفانه باید در کنار هم و در مقایسه با هم ملاحظه شوند. سابقه شبکه سازنده در مسیر تخریب اصل و فرع جنگ برای عادی نشان دادن تهدیدهای ضدایرانی و نادرست نشان دادن آمادگی ایران برای جلوگیری از تکرار فاجعه تجاوز و جنگ.
6. فیلم تلاش دارد تا با بولد کردن خارج از چارچوب مطالب، با فقط یک منبع غنیمتی و بدون پژوهش جدی محصول خود را بفروشد.
براساس قوانین آرشیوی، اگر این فایل واقعاً محرمانه باشد، انتشارش منوط به آزادسازی رسمی و قانونی بهشکل طبیعی یا براساس شکایت و رأی کمیسیون قانون دسترسی به اطلاعات است و در غیر این صورت جرم و قابل پیگیری قضایی است. اگر محرمانه نباشد که ادعای محرمانه بودن آن، تقلب رسانهای است. BBC فارسی درباره جنگ کم دروغ نگفته. تلاش برای محق نشان دادن صدام در تجاوز به ایران، کمرنگ نشان دادن نقش متحدان منطقهای و جهانی صدام، تلاش برای کمرنگ نشان دادن نقش منفی بریتانیا و البته سرقت بدون نقل ماخذ و تحریف و دروغگویی در دیگر تحقیقات، از جمله در مستند تانکهای چیفتن. به گمانم اگر سازندگان فیلم بیل زن هستند، بهجای نقب زدن به منابع ایرانی چند هزار کیلومتر دورتر، حدود ۱۵کیلومتر قدم رنجه فرموده و سری به آرشیو ملی بریتانیا بزنند تا ببینند که در همین مجموعه اسنادی که تازه نصفه ونیمه آزاد شده چه حقایقی از تنهایی و مظلومیت ایران در جنگ نهفته است.
محرمانهای که قبلاً منتشر شده بود!
مهدی بختیاری، خبرنگار نظامی در همان روزهای اول انتشار این مستند در ردان نوشت: مطلبی که بیبیسی در آستانه هفته دفاع مقدس بهعنوان یک موضوع محرمانه از جنگ میخواد جا بندازه، موضوع جدیدی نیست. همان دعوای گروهی از بچههای تهران با محسن رضایی است. موضوع به پاییز سال۶۳ (قبل از عملیات بدر) و اختلاف طیفی از بچههای سپاه تهران (عمدتاً از لشکر۱۰) با فرمانده وقت سپاه برمیگرده که اینها به لحاظ سیاسی و فنی با محسن رضایی مشکل داشتند و مخالف بودند.اینها نظرات خود علیه محسن رضایی را به برخی نمایندگان مجلس هم میگویند.در این جلسات مشکلات جبهه غرب، شمال غرب و جنوب مسائل سیاسی مطرح میشود که مسائل سیاسی را اکبرگنجی میگوید و صدایش در این فایل هم هست.اینها طرفدار آقای منتظری بودند و علیه آقایان مصباح و راستی و... با بالا گرفتن این دعواها، قرار میشود محسن رضایی در جمع مخالفان حاضر شده و سخنرانی کند. این فایل، فایل صوتی همان جلسه است و صدای اول هم متعلق به محسن رضایی است.محل جلسه در سپاه تهران (پاستور) بود که نهایتاً به جنجال کشیده شد.صدای شهید حسن بهمنی هم درفایل هست. این دعواها ادامه داشت تا اینکه امام از طریق شهیدمحلاتی پیامی دادکه در پادگان ولیعصر؟عج؟ قرائت شد و غائله خوابید. از آن افراد هم بعدها برخی مثل حسن بهمنی و کاظم رستگار شهیدشدند،بعضی هم بعدها شهیدشدند مثل جناب اسکندرلو که سال۶۵ بهشهادت رسیدوجناب غلامی که در سوریه شهید شد. عدهای هم زنده هستند. این موضوع چیز پنهان و جدیدی نیست. قبلاً بارها راجع به آن گفتند و کتاب نوشته شده ازجمله کتاب «مردان رستگار» بهوایت آقای ابوترابی.
نوار محرمانهای که دست رزمندگان هم بود!
در ادامه نقدها روی مستند بیبیسی فارسی محمدعلی صمدی، پژوهشگر جنگ هم به صورت مفصل در چند فایل ویدیویی به آن پاسخ داد و گفت: «فایل صوتی که قرار است تحت عنوان کودتای خزنده پخش شود محرمانه نبوده و نیست و خیلیها آن را از قبل در اختیار داشتهاند خودم هم این کاست را مدتها قبل از یک رزمنده عادی گرفته بودم. شخص اکبر گنجی هم بعد از خروج از ایران درباره این جلسه حرف زده است. بخش عمدهای از این جلسه توضیحات فنی محسن رضایی است که اصولاً نه جذابیتی دارد و نه خیلی به درد مخاطب عام میخورد. من راجع به این ماجرا و این جلسه در پروژهای همکاری داشتهام که نتیجه آن تبدیل به کتاب و منتشر هم شده است(مردان رستگار: جستارهایی از لشکر 10 سیدالشهدا) راوی این کتاب سیدمحمد ابوترابی و از مؤثرین افراد تشکیلدهنده همین جلسهای است که الان بیبیسی فارسی مدعی محرمانه بودن آن است. تمام شخصیتهایی که در این جلسه نقش داشته، مؤثر بوده و صحبت کردهاند در این کتاب تصاویر رنگیشان هست؛ ریشه ماجرا را در کتاب بررسی کردهایم تا پیام امام که شهید محلاتی در پادگان ولیعصر قرائت کردند تاریخ انتشار کتاب هم مربوط به امروز نیست؛ سال95 توسط نشر یازهرا منتشر شده است.
کودتای خزنده از کجا آمد؟
بعد از چند ماجرای مستند همگان خطای فاحش مستند در اشتباه گرفتن حسین طائب توسط سازنده را متوجه شدند. قرار بود با استفاده از اسم حسین طائب اینطوری القا شود که طیفی از سپاه که الان در ردههای بالا حضور دارند از اوایل دهه شصت درصدد حذف افرادی بودند که اولاً منتقد فرماندهان بوده و ثانیاً گرایشهایی به آیتالله منتظری داشتند امری که با گاف انجام شده به باد رفت. با این حال استفاده از لفظ کودتای خزنده ریشهای تاریخی دارد که مورد توجه برخی محققان قرار گرفته است. امین فرجاللهی درباره این ریشه تاریخی میگوید: «تعبیر کودتای خزنده هم بیش از آن که یک تعبیر درون سپاهی باشد، کلیدواژه آیتالله منتظری برای تضعیف سپاه در آن سالها بود. حتی سیدمهدی هاشمی معدوم هم یک سخنرانی با همین عنوان دارد. شاید حالا وقت مناسبی برای رمزگشایی چرایی حملات قائممقام رهبری به سپاه هم باشد. سیاسی کردن این اختلاف نظر درون خانوادگی انقلاب و کشاندنش به کف جامعه و جبههها و نیروهای نظامی، خطی بود که طیف آیتالله منتظری داشت. بخشی از ریشههای سخنان متعدد آیتالله منتظری علیه سپاه در بازه سالهای 62 تا 68 را در این نکته باید جست. نکته جالب تر اینکه طیف مخالف فرماندهی سپاه، حرف اصلیاش این بوده که این شیوه مدیریت جنگ غلط است و میشود بهتر جنگید. تندترهایشان معتقد بودند طیف غالب، مؤمن به انقلاب نیست و دارد خیانت میکند. بعد بیبیسی آمده مستند ساخته در دفاع از طیف منتقد! رذالت بیش از این داریم؟حاج داوود کریمی ، کوچک محسنی و زندهماندههای طیف منتقد، سالهای بعد از جنگ را بزرگوارانه سکوت کردند و این اختلاف را در رسانهها فریاد نکردند تا مبادا انقلاب و دفاع مقدس تضعیف نشود، بعد بیبیسی آمده بگوید بلندگوی طیف منتقد درون سپاه است! تلخ نیست؟ شهید کاظم رستگار وقتی دید انتقاداتش تحمل نمیشود جنگ را ول نکرد، منزوی نشد، نرفت با رادیو بیبیسی و رادیو فلان گفتوگو کند، بهعنوان یک بسیجی ساده رفت جبهه و خالصانه و مظلومانه شهید شد.»
این مدل مستندها برای فروریختن باور و اعتماد مردم به مسوولان و حاکمیت ساخته میشود اگر چه در کوتاهمدت بازدهی ندارد اما در بلندمدت میتواند کارکرد داشته باشد و در کنار سایر مستندهای بیبیسی فارسی بهعنوان یک پروژه بلندمدت در نظر گرفته شود امری که زنگ خطر و هشدار را برای مسوولان نظامی و رسانههای کشور به صدا در خواهد آورد که پنهان نگاه داشتن برخی مسائل از در دسترس محققان داخلی زمینه برای خباثتهای شبکههای معاند چون بیبیسی فارسی فراهم میکند.
دروغهای بیبیسی فارسی درباره جنگ عراق علیه ایران
در این میان مجید تفرشی محقق و مورخ تاریخ معاصر در یادداشتی کوتاه به این مستند و ابهامهای تاریخی آن پرداخته است:
1. ایهام محرمانه بودن یا نبودن سند
2. استنتاج از پیش تعیین شده بی توجه به سوابق و شرایط واقعی موضوع
3. زمان پریشی و قضاوت درباره مرحوم منتظری اوایل دهه ۶۰ برمبنای وجهه بعدی ایشان و نادیده گرفتن نقش باند مهدی هاشمی.
4. بیتوجهی هدفمند و عامدانه به بدیهی بودن این قبیل بحثهای جدی درون سازمانی بین مقامات نظامی در جنگهای مختلف در همه کشورها، بهخصوص پس از بروز انقلاب.
5. بیاعتنایی به منابع مختلف و موارد مشابه تکمیلی این نشست که در تحقیقی منصفانه باید در کنار هم و در مقایسه با هم ملاحظه شوند. سابقه شبکه سازنده در مسیر تخریب اصل و فرع جنگ برای عادی نشان دادن تهدیدهای ضدایرانی و نادرست نشان دادن آمادگی ایران برای جلوگیری از تکرار فاجعه تجاوز و جنگ.
6. فیلم تلاش دارد تا با بولد کردن خارج از چارچوب مطالب، با فقط یک منبع غنیمتی و بدون پژوهش جدی محصول خود را بفروشد.
براساس قوانین آرشیوی، اگر این فایل واقعاً محرمانه باشد، انتشارش منوط به آزادسازی رسمی و قانونی بهشکل طبیعی یا براساس شکایت و رأی کمیسیون قانون دسترسی به اطلاعات است و در غیر این صورت جرم و قابل پیگیری قضایی است. اگر محرمانه نباشد که ادعای محرمانه بودن آن، تقلب رسانهای است. BBC فارسی درباره جنگ کم دروغ نگفته. تلاش برای محق نشان دادن صدام در تجاوز به ایران، کمرنگ نشان دادن نقش متحدان منطقهای و جهانی صدام، تلاش برای کمرنگ نشان دادن نقش منفی بریتانیا و البته سرقت بدون نقل ماخذ و تحریف و دروغگویی در دیگر تحقیقات، از جمله در مستند تانکهای چیفتن. به گمانم اگر سازندگان فیلم بیل زن هستند، بهجای نقب زدن به منابع ایرانی چند هزار کیلومتر دورتر، حدود ۱۵کیلومتر قدم رنجه فرموده و سری به آرشیو ملی بریتانیا بزنند تا ببینند که در همین مجموعه اسنادی که تازه نصفه ونیمه آزاد شده چه حقایقی از تنهایی و مظلومیت ایران در جنگ نهفته است.