دم انتخابات یاد حقوق زنان زنده باد
نکته اول آن است که در غرب هم که از نظر اصلاحطلبان بهشت حقوق زنان است برخی کشورهای اصلی مثل امریکا، کانادا و فرانسه تاکنون رئیس جمهور و نخست وزیر زن نداشتهاند. آیا دلیل آن برداشتهای متفاوت فقهی در خاورمیانه یا فرهنگ مردسالارانه در شرق بوده است؟!
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ روزنامه اعتماد گزارش یک خود را به بررسی احتمال ریاست جمهوری زنان در ایران اختصاص داده است. در آغاز این گزارش با ادبیاتی که خودتحقیری و شیفتگی به غرب در آن هویداست، نوشته: «خانم رئیسجمهوری تعبیر دور از ذهنی است، بهخصوص اگر ساکن خاورمیانه و جهان سوم باشیم. این تعبیر در حکومتهای دینی، قومی و قبیلهای یا توتالیتر آسیایی احتمالاً آرمانِ کنشگران حقوق زنان و سیاستمداران پیشرو، اما به نظر نشدنی است. از برداشتهای متفاوت فقهی تا فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جوامع سنتی بعضاً شرقی، همگی در دستنیافتنی شدن ریاستجمهوری برای زنان سهیم هستند. اگرچه شاید آمادگی پذیرش و انتخاب رئیسجمهوری زن بهواسطه عقبه فرهنگی، سیاسی و آیینی و ... در برخی کشورهای جهان اول و غربی نیز امروز وجود نداشتهباشد، دستکم معضل حق انتخاب یک زن به عنوان رئیسجمهوری در چارچوب قوانین اغلب کشورها موضوعی حل شده است و کمتر کشوری در جهان است که در قوانین آن یک زن صلاحیت کاندیدا شدن برای انتخابات ریاستجمهوری یا انتخاب شدن به عنوان نخستوزیر و عالیترین مقام اجرایی را نداشته باشد. اما این چالش در جمهوری اسلامی، عقبهای ۴۱ ساله و به اندازه عمر حکومت مستقر پس از انقلاب دارد.»
نکته اول آن است که در غرب هم که از نظر اصلاحطلبان بهشت حقوق زنان است برخی کشورهای اصلی مثل امریکا، کانادا و فرانسه تاکنون رئیس جمهور و نخست وزیر زن نداشتهاند. آیا دلیل آن برداشتهای متفاوت فقهی در خاورمیانه یا فرهنگ مردسالارانه در شرق بوده است؟!
نکته دوم آنکه رسانهای ژست دفاع از ریاست جمهوری زنان را میگیرد که حامی اصلاحطلبانی است که تاکنون در دولتهای متعدد خود در جمهوری اسلامی یک وزیر زن نداشتهاند و جز معاونت زنان که طبیعتاً در دست یک زن است و گاه ریاست سازمان محیط زیست که برای گریز از اتهام بیتوجهی به زنان به معصومه ابتکار داده شده، زن دیگری را در کابینه دولتهای خود نداشتهاند. روحانی که آمد، پست معاونت حقوقی دولت را هم به زنان بخشید تا کمتر بابت نداشتن وزیر زن و عمل نکردن به وعدهاش در این زمینه تحت فشار باشد. اما نکته اصلی آن است که مدیران ارشدشان حتی در سطح وزیر هم زنان را شایسته ندیدند، حالا دم از ریاست جمهوری زنان میزنند!
اعتماد نظر آیتالله منتظری را هم در این مورد مینویسد که خلاف نظر ظاهری اصلاحطلبان است: «حتی کسانی، چون آیتالله منتظری نیز با تأکید بر اینکه در فقه اسلام، مسئله ولایت و مسئله قضاوت را گفتهاند که مخصوص مردها است...، معتقد بودند زنان برای جایگاه ریاستجمهوری مناسب نیستند.».
اما از همه جالبتر رونمایی روزنامه اعتماد از گزینه خود است: «زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هم احتمالاً باتوجه به سالها مبارزه و کنشگری سیاسی از پیش از انقلاب تاکنون بهراحتی در زمره «رجال سیاسی» قرار میگیرند. به ویژه فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی که همچون رهنورد در حصر نیست و با سالها سابقه مدیریتی در سطح معاون وزیر، مدیریت رسانه و البته دبیرکل احزابی، چون مجمع اسلامی بانوان، سیاستمداری تمامعیار است.»
سالهای قبل اعظم طالقانی بارها کاندیدای ریاست جمهوری شد و صلاحیت او رد شد. اگر اصلاحطلبان واقعاً فکر ریاست جمهوری زنان هستند، باید به جای فریاد شعار و گزارش نویسی، ابتدا جرئت کنند و مدیریتهای اجرایی کلان را به دست زنان بسپارند تا حداقل افراد بی رزومه و بی سابقه اجرایی راهی کاندیداتوری نکنند و فضا طوری نباشد که این افراد حتی در صورت مرد بودن هم رجل سیاسی تشخیص داده نشوند. نماد دفاع اصلاحطلبان از حقوق زنان هم قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی باشد که تهمتهای ناروا به مقتول بستند تا از مرد همحزبی خود دفاع کنند و قتل را موجه جلوه دهند.
نکته اول آن است که در غرب هم که از نظر اصلاحطلبان بهشت حقوق زنان است برخی کشورهای اصلی مثل امریکا، کانادا و فرانسه تاکنون رئیس جمهور و نخست وزیر زن نداشتهاند. آیا دلیل آن برداشتهای متفاوت فقهی در خاورمیانه یا فرهنگ مردسالارانه در شرق بوده است؟!
نکته دوم آنکه رسانهای ژست دفاع از ریاست جمهوری زنان را میگیرد که حامی اصلاحطلبانی است که تاکنون در دولتهای متعدد خود در جمهوری اسلامی یک وزیر زن نداشتهاند و جز معاونت زنان که طبیعتاً در دست یک زن است و گاه ریاست سازمان محیط زیست که برای گریز از اتهام بیتوجهی به زنان به معصومه ابتکار داده شده، زن دیگری را در کابینه دولتهای خود نداشتهاند. روحانی که آمد، پست معاونت حقوقی دولت را هم به زنان بخشید تا کمتر بابت نداشتن وزیر زن و عمل نکردن به وعدهاش در این زمینه تحت فشار باشد. اما نکته اصلی آن است که مدیران ارشدشان حتی در سطح وزیر هم زنان را شایسته ندیدند، حالا دم از ریاست جمهوری زنان میزنند!
اعتماد نظر آیتالله منتظری را هم در این مورد مینویسد که خلاف نظر ظاهری اصلاحطلبان است: «حتی کسانی، چون آیتالله منتظری نیز با تأکید بر اینکه در فقه اسلام، مسئله ولایت و مسئله قضاوت را گفتهاند که مخصوص مردها است...، معتقد بودند زنان برای جایگاه ریاستجمهوری مناسب نیستند.».
اما از همه جالبتر رونمایی روزنامه اعتماد از گزینه خود است: «زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هم احتمالاً باتوجه به سالها مبارزه و کنشگری سیاسی از پیش از انقلاب تاکنون بهراحتی در زمره «رجال سیاسی» قرار میگیرند. به ویژه فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی که همچون رهنورد در حصر نیست و با سالها سابقه مدیریتی در سطح معاون وزیر، مدیریت رسانه و البته دبیرکل احزابی، چون مجمع اسلامی بانوان، سیاستمداری تمامعیار است.»
سالهای قبل اعظم طالقانی بارها کاندیدای ریاست جمهوری شد و صلاحیت او رد شد. اگر اصلاحطلبان واقعاً فکر ریاست جمهوری زنان هستند، باید به جای فریاد شعار و گزارش نویسی، ابتدا جرئت کنند و مدیریتهای اجرایی کلان را به دست زنان بسپارند تا حداقل افراد بی رزومه و بی سابقه اجرایی راهی کاندیداتوری نکنند و فضا طوری نباشد که این افراد حتی در صورت مرد بودن هم رجل سیاسی تشخیص داده نشوند. نماد دفاع اصلاحطلبان از حقوق زنان هم قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی باشد که تهمتهای ناروا به مقتول بستند تا از مرد همحزبی خود دفاع کنند و قتل را موجه جلوه دهند.