اتفاقات سالهای نخستین انقلاب در مواجهه با جریانات پیچیده آن سالها سراسر پتانسیل تولید محصولات متنوع فرهنگی ـ تاریخی را دارد، ولیکن متأسفانه خلأ چشمگیر این دست محصولات حماسی و غرورآفرین در رسانه ملی و صنعت سینما بهصورت جدی احساس میشود و آثار فاخر در این گروه بسیار بهندرت یافت میگردد.
شهدای ایران: دهه شصت در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، دههای پرتلاطم و ملتهب است. این دهه با جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان آغاز میگردد، گوشه و کنار مرزهای ایران گروهکهای تجزیهطلب اعلام موجودیت کرده و قصد داشتند با هدف تجزیه ایران ضربهای مهلک به نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بزنند. از سوی دیگر گروهکهای ضدانقلاب و التقاطی تحت عناوین مختلف از جمله منافقین (سازمان مجاهدین خلق)، فرقان و... درصدد ایجاد ناامنی بودند تا از این طریق به سهم خواهی و کینهتوزی خود علیه انقلاب اسلامی برسند.
بدون تردید وقایع چند سال ابتدای انقلاب یا به عبارتی ابتدای دهه شصت تأثیر بهسزایی در سالهای آتی ایران داشته است. ترور و حذف فیزیکی نیروهای متعهد و متفکر انقلابی همانند شهیدان بهشتی، مطهری، مفتح، آیت، رجایی و باهنر هرکدام بهتنهایی ضایعهای بس عظیم در ساختار مدیریتی ـ ایدئولوژیکی یک نظام نوپا میباشد، حال آنکه تمام این رخدادها پیاپی و در عرض چند ماه نیز به وقوع بپیوندد.
اتفاقات سالهای نخستین انقلاب و روزهای پرحماسه و لبریز از فداکاری، وفاداری و پایمردی در مواجهه با جریانات پیچیده آن سالها سراسر پتانسیل تولید محصولات متنوع فرهنگی ـ تاریخی از قبیل مکتوبات و فیلم و سریال را دارد، ولیکن متأسفانه خلأ چشمگیر این دست محصولات حماسی و غرورآفرین در رسانه ملی و صنعت سینما بهصورت جدی احساس میشود و آثار فاخر در این گروه بسیار بهندرت یافت میگردد، حال آن که این ژانر بسیار پرهیجان و ماجراجویانه بوده و قطعاً با تولید محصولات مناسب و پرکشش جذابیت زیادی برای مخاطبین داشته و همچنین در حفظ و نشر جانفشانیهای سربازان خمینی کبیر(ره) و تلاطمهای کشتی انقلاب از ابتدا تاکنون نقش بهسزا و تأثیرگذاری خواهد داشت، لذا این نقد به دلیل اهمیت بسیار زیاد در به تصویر کشیدن و روایت نمودن فراز و فرودهای انقلاب اسلامی ایران، علیالخصوص وقایع ابتدای انقلاب و ثبت و ضبط تاریخی آن به رشته تحریر درآمده و قصد دارد سریال «شاهرگ» ساخته «سید جلالاشکذری» که با قلم «کریم لک» و «مقداد محمدی نژاد» از روز شنبه 7 تیر 1399 در شبکه دو سیما پخش آن آغاز گردیده را از منظر نحوه پرداختن به موضوعات امنیتی ـ نظامی مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
سریال مذکور روایتگر یک گروه چهار نفری و مبتدی است که مسئولیت کشف، چک و خنثیسازی بمبهای سطح شهر تهران را در سال 1360 بر عهدهدارند. این سریال به فقدان نیروهای متخصص امنیتی و عملیاتی در بدو انقلاب و هجمههای منافقین و ضدانقلاب میپردازد که مسئولین وقت با حداقل عِده و عُده جانبرکف روز و شب خود را به هم پیوستند تا به خنثیسازی توطئههای دشمن نائل آیند، ولیکن نحوه و کیفیت این روایتگری، نقشآفرینی و دیالوگخوانیهای تصنعی، فقدان مشاوره امنیتی ـ عملیاتی و نظامی در کار موجبات ضعف شدید اثر شده است. تقلید بعضی از صحنهها و سکانسها از آثار دیگر مانند اثر موفق ماجرای نیمروز و یا سیانور، بیشتر این سریال را به یک کاریکاتور دسته چندم از اثر اصلی تبدیل نموده است. بهعنوان نمونه شاخص میتوان صحنه حضور سید جوادهاشمیو حسین پاکدل در مقابل یک تلویزیون سیاه و سفید و پخش خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی و واکنش شخصیتهای حاضر را یاد نمود که فضاسازی و حتی متن دیالوگ کاملاًً همانند صحنهای مشابه در فیلم ماجرای نیمروز است.
خونسردی غیرطبیعی و باورناپذیر و دیالوگهای تصنعی حسین پاکدل در نقش پرتو در مقام فرمانده ارشد، یک فضای غیرواقعی و سرد را ایجاد مینماید.
از ایرادات دیگر اثر، روایتگری حوادث و رخدادها برای آگاهسازی ذهن مخاطب است که در لابهلای دیالوگهای شخصیتها گنجاندهشده است. این نوع روایتگری بعضاً کیفیت و فضای اجرای نقش و دیالوگهای طرفین را به سمت غیرواقعی بودن پیش میبرد.
ظاهراً اثر بهرهای از مشاور امنیتی و نظامی نبرده است که در این خصوص به چند مورد اشاره میگردد: نحوه حضور ابراهیم و محمدعلی در سالن تمرین تیراندازی، روش سلاح در دست گرفتن، حرکت سلاح مسلح در دست و چرخش به جهات مختلف و حتی گذاشتن کف دست در مقابل لوله سلاح آماده شلیک در لابهلای تیراندازیها تماماً خطاهای فنی است؛ درست است در ابتدای انقلاب ضعف در تخصص فنی در این زمینه بوده است ولی ترسیم رفتارهای کاریکاتورگونه موجب ضعف اثر میگردد، قطعاً توانمندی امنیتی ـ نظامی کنونی با صدر انقلاب بسیار متفاوت است، کارگردان میتوانست برای بیان شرایط ابتدای انقلاب و ارتقاء وضعیت آن در همان سالن تیراندازی مربی را به نمایش آورد که در حال آموزش فنون تیراندازی به نیروها است.
قطعاً ارتقاء سطح کیفی نیروهای فعلی ثمره تلاشهای مداوم و خالصانه نسل ابتدای انقلاب است، پس چه زیبا بود برای نمایش کمبودهای ابتدای انقلابترسیم صحیح و معقولی از این رشد را به نمایش میگذاشت.
نکته قابل توجه دیگر تخصص ابراهیم در خنثیسازی بمب است، حتی در صحنههای مختلف سریال و در عملیاتهای خنثیسازی محمدعلی که خود یک فرمانده تخریب دفاع مقدس است از ابراهیم درخصوص نحوه خنثیسازی و... سؤال میکند و یا شرایط بهگونهای است که چشم به روش ابراهیم دوخته است، حال آنکه ابراهیم یک دانشآموخته موفق رشته شیمی است، یعنی نهایت تخصص وی آشنایی با مواد شیمیایی و انفجاری مانند C4، TNT، فولمینات جیوه و... خواهد بود، نه آنکه مسلط و آگاه باشد که کدام سیم چاشنی مکانیکی را فعال میکند و کدام سیم سنسور تایمر را، درصورتیکه منطقیتر آن است که این تشخیص و اقدامات از عهده محمدعلی برآید. شکی نیست، در ابتدای انقلاب تجهیزات سختافزاری مناسبی نیز وجود نداشته و کمکم و باگذشت زمان و اخذ تجربه بر این امکانات اضافهشده است، ولیکن قطعاً نیروهای عملیاتی آن زمان از منطقیترین و معقولترین تجهیزات بدوی استفاده مینمودند، این شرط عقل است، بهعنوان نمونه ابراهیم با یک چاقو ضامندار با تیغه پهن قصد بریدن سیم بسته انفجاری را دارد و در پاسخ به انتقاد همکارش میگوید ابزار من این است!، ولیکن قطع کردن یکی سیم با چاقو بزرگ بهگونهای که پایه سیم بهشدت و در منظر دید بیننده کشیده شود و احتمال خسارات دیگر محتمل باشد، امری غیرحرفهای و غیرعقلانی است، بدون شک دلاوران و مجاهدان ابتدا انقلاب در ضعف امکانات بودند ولی در درایتشان نباید تردید کرد، که این جفا مسلم به ایشان است.
در صحنهای دیگر محمدعلی در حال خنثیسازی بمب است که چند رشته سیم متصل به چاشنی را همزمان با یک بُرش سیمچین قطع مینماید، درصورتی که وی یک تخریب چی حرفهای جنگ است و قطعاً باید بداند، اتصال احتمالی چند سیم در لحظه برش همزمان احتمال فعالسازی چاشنی را به همراه دارد.
آثار فاخر و تأثیرگذار سینمای جهان که تبدیل به برگی از تاریخ کشورها میشوند، قطعاً با نکتهسنجی و دقت و اخذ مشاوره صحیح به این مرتبه میرسند. تولید آثار ضعیف ضمن وهن موضوع و سوژهها از بعد دیگر نیز تأثیرات منفی دارند و آن این است که وقتی برای موضوعی هزینه و ردیف بودجه تعیین میشود و اثری تولید میگردد دیگر تا مدتها به آن موضوع پرداخته نشده و مبناء کار همان اثر معیوب و ناقص خواهد بود.
در انتها ضمن قدردانی و تأکید بر الزام پرداختن به آثار فاخر با موضوعات حوادث ابتدای انقلاب اسلامی این نکته خود را به وضوح به نمایش میگذارد که نظارت دقیق بر تولید چنین آثاری همانند نظارت بر کتب تاریخی مقاطع تحصیلی دارای اهمیت است، چه سطری کم و زیاد شود و یا احوالات و شرایط آن زمان دچار آگراندیسمان شود همه نوعی تحریف تاریخ و اسناد تاریخی خواهد بود و بعضاً وهن تاریخ و رشادتهای بزرگ زنان و مردان معاصر را به همراه خواهد داشت.