خود را کمتر به در و دیوار بزنید
مصاحبه چند روز پیش فائزه هاشمی رفسنجانی بازخوردهای مختلفی در داخل و خارج کشور داشت؛ هاشمی در این مصاحبه با عبور از خطوط رسانه ای و ادای بی پرده بعضی موارد که عمدتاً پرداختن به آنها جنجال آفرین است از هدفی رونمایی کرد که به نظر می رسد وی تلاش دارد در جهت تحقق آن، هدایتش را برعهده بگیرد.
شهدای ایران؛ مصاحبه چند روز پیش فائزه هاشمی رفسنجانی بازخوردهای مختلفی در داخل و خارج کشور داشت؛ هاشمی در این مصاحبه با عبور از خطوط رسانه ای و ادای بی پرده بعضی موارد که عمدتاً پرداختن به آنها جنجال آفرین است از هدفی رونمایی کرد که به نظر می رسد وی تلاش دارد در جهت تحقق آن، هدایتش را برعهده بگیرد.
به گزارش بولتن نیوز، در واقع هاشمی با ادعاهای مختلفی در رابطه با مدیریت ناصحیح کشور، استفاده از اصطلاحی چون براندازی این بار در داخل و با نام مردم و ادعای رابطه با آمریکا بدون هرگونه مذاکره، توانست گلیشه خبری رسانه های خارجی و ضدانقلاب را به خود اختصاص دهد. آنچه در این باره مهم است واکاوی دلایلی می باشد که موجب شده است فائژه هاشمی با رویکرد موروثی در سیاست، به طراحی بازی در زمین جامعه و در میان مردم دست بزند، که قریب به چهل سال است با آن بیگانه بوده و حتی کمترین اهمیتی برای آن نداشته است.
واقعیت این است که فائزه هاشمی در چند سال اخیر عمده تلاش خود را بر این قرار داده است تا از خود چهره ای پرچمدار نشان دهد. در واقع فائژه هاشمی از زمان فوت هاشمیِ پدر، به طرز عجیبی فعالیت های رسانه ای اش را شدت بخشیده است. به نظر می رسد هدف از این سیاست، معرفی خود به عنوان جانشینی برای پدرش در صدر جریانی است که هاشمی رفسنجانی آن را رهبری می کرد.
جریانی که در جمهوری اسلامی با نام هاشمی رفسنجانی شهیر است و ایشان بنیانگذار آن در ساختار رسمی حاکمیت به شمار می رود؛ ایجاد شیوه مدیریت جدید در نظام جمهوری اسلامی بعد از جنگ و تغییر در ترمینولوژی انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و ...، تبلیغ رویکرد تکنوکراتیک در بوروکراسی و مدیریت سیاسی – اقتصادی – دولتی و فاصله گذاری میان حاکمیت و جامعه همگی موضوعاتی است که در عصر مدیریت هاشمی رفسنجانی در کلان کشور به اجرا درآمد. از این رو تمام افراد و گروهایی که گرد هاشمی رفسنجانی جمع شدند جریانات و گرایشاتی را با محوریت ایشان تشکیل دادند که تا زمان حیاتشان از سوی ایشان رهبری می شد. در واقع فائزه هاشمی تلاش دارد تا با بازتولید گفتمان پدرش در فضای سیاسی – اجتماعی و حتی اقتصادی کشور، خود را به مقام رهبری و هدایت جریانی برساند که تا قبل از این پدرش بدون هیچگونه رقیبی بر آن احاطه داشت.
فائزه هاشمی در راستای انجام مصاحبه های سریالی آنچه را دنبال می کند اهداف زیاده خواهانه ای که درصدد حصول به آن است. از این رو با تمرکز بر روی مسائل داخلی و سوء استفاده از نام مردم و جامعه از یکسو و چالش زایی در عرصه سیاست خارجی تلاش دارد تا با شخصیت پردازی از خود و چهره سازی سیاسی، خود در صدر جریانی به نمایش بگذارد که پا از اصلاحات هم فراتر نهاده است.
بنابراین نشانه شناسی رفتار و عملکرد رسانه ای یا به عبارت بهتر مطبوعاتی فائزه هاشمی مبین این موضوع است که وی اهداف کوتاه مدت را بر برنامه ریزی های بلندمدت در این باره ترجیح داده است؛ در واقع رفتار هاشمی تاکتیکی است نه راهبردی. چرا که علاوه مواردی که وی بدان علاقمند است و عملاً برایش نیز میسر نیست، شخصیت ها، گروه ها و جریاناتی که هاشمی رفسنجانی را پدر معنوی خود به شمار می آوردند و می آورند، هرگونه سیطره فکری و یا حتی افق پردازانه فائزه هاشمی را برنخواهند تابید.از این رو فائزه هاشمی برای نیل به آنچه مورد نظرش است کاربرد راهکار محور را بر راهبرد محور مرجح می داند.
پس با توجه به آنچه گفت شد رویکرد مطبوعاتی فائزه هاشمی حول محورهای شخصیت پردازی از خود و تلاش برای ارائه چهره ای بدیل از خود به جای پدر در نزد حامیان و مریدان پدرش معنا پیدا می کند.
از این رو رفتار و کنش های مطبوعاتی خود را بر پایه اهداف تاکتیک محور و کوتاه مدت هدف گذاری و برنامه ریزی کرده است. چرا که خود او نیز می داند که نه تنها مسیر برای رسیدن به آنچه مدنظرش است هموار نیست و عملاً دست نیافتنی است بلکه به این امر نیز واقف است که حتی پذیرش وی به عنوان یک شخصیت جریان ساز از سوی سمپات های گرایشی و نگرشی به هاشمی رفسنجانی آنچنان کم و اندک است که نمی توان کوچکترین شانسی را در این باره و در این راستا قائل بود.
واقعیت این است که فائزه هاشمی در چند سال اخیر عمده تلاش خود را بر این قرار داده است تا از خود چهره ای پرچمدار نشان دهد. در واقع فائژه هاشمی از زمان فوت هاشمیِ پدر، به طرز عجیبی فعالیت های رسانه ای اش را شدت بخشیده است. به نظر می رسد هدف از این سیاست، معرفی خود به عنوان جانشینی برای پدرش در صدر جریانی است که هاشمی رفسنجانی آن را رهبری می کرد.
جریانی که در جمهوری اسلامی با نام هاشمی رفسنجانی شهیر است و ایشان بنیانگذار آن در ساختار رسمی حاکمیت به شمار می رود؛ ایجاد شیوه مدیریت جدید در نظام جمهوری اسلامی بعد از جنگ و تغییر در ترمینولوژی انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و ...، تبلیغ رویکرد تکنوکراتیک در بوروکراسی و مدیریت سیاسی – اقتصادی – دولتی و فاصله گذاری میان حاکمیت و جامعه همگی موضوعاتی است که در عصر مدیریت هاشمی رفسنجانی در کلان کشور به اجرا درآمد. از این رو تمام افراد و گروهایی که گرد هاشمی رفسنجانی جمع شدند جریانات و گرایشاتی را با محوریت ایشان تشکیل دادند که تا زمان حیاتشان از سوی ایشان رهبری می شد. در واقع فائزه هاشمی تلاش دارد تا با بازتولید گفتمان پدرش در فضای سیاسی – اجتماعی و حتی اقتصادی کشور، خود را به مقام رهبری و هدایت جریانی برساند که تا قبل از این پدرش بدون هیچگونه رقیبی بر آن احاطه داشت.
فائزه هاشمی در راستای انجام مصاحبه های سریالی آنچه را دنبال می کند اهداف زیاده خواهانه ای که درصدد حصول به آن است. از این رو با تمرکز بر روی مسائل داخلی و سوء استفاده از نام مردم و جامعه از یکسو و چالش زایی در عرصه سیاست خارجی تلاش دارد تا با شخصیت پردازی از خود و چهره سازی سیاسی، خود در صدر جریانی به نمایش بگذارد که پا از اصلاحات هم فراتر نهاده است.
بنابراین نشانه شناسی رفتار و عملکرد رسانه ای یا به عبارت بهتر مطبوعاتی فائزه هاشمی مبین این موضوع است که وی اهداف کوتاه مدت را بر برنامه ریزی های بلندمدت در این باره ترجیح داده است؛ در واقع رفتار هاشمی تاکتیکی است نه راهبردی. چرا که علاوه مواردی که وی بدان علاقمند است و عملاً برایش نیز میسر نیست، شخصیت ها، گروه ها و جریاناتی که هاشمی رفسنجانی را پدر معنوی خود به شمار می آوردند و می آورند، هرگونه سیطره فکری و یا حتی افق پردازانه فائزه هاشمی را برنخواهند تابید.از این رو فائزه هاشمی برای نیل به آنچه مورد نظرش است کاربرد راهکار محور را بر راهبرد محور مرجح می داند.
پس با توجه به آنچه گفت شد رویکرد مطبوعاتی فائزه هاشمی حول محورهای شخصیت پردازی از خود و تلاش برای ارائه چهره ای بدیل از خود به جای پدر در نزد حامیان و مریدان پدرش معنا پیدا می کند.
از این رو رفتار و کنش های مطبوعاتی خود را بر پایه اهداف تاکتیک محور و کوتاه مدت هدف گذاری و برنامه ریزی کرده است. چرا که خود او نیز می داند که نه تنها مسیر برای رسیدن به آنچه مدنظرش است هموار نیست و عملاً دست نیافتنی است بلکه به این امر نیز واقف است که حتی پذیرش وی به عنوان یک شخصیت جریان ساز از سوی سمپات های گرایشی و نگرشی به هاشمی رفسنجانی آنچنان کم و اندک است که نمی توان کوچکترین شانسی را در این باره و در این راستا قائل بود.
*بولتن نیوز