شهدای ایران: روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «چین، ایران و برجام» نوشت: «یک شب نشاطآور پرغرور بود که جواد ظریف به بالکن هتل مذاکرات برجام آمد و دستی تکان داد و با لبخندش، پیامی به زیر سطر روزنامهها فرستاد...راستش را بخواهید ما زورمان همین قدر بود که ایران را از زیر نعشکش فصل هفتم منشور که حمله به ایران را اجازه میداد، بیرون بکشیم. باقیاش مکانیسمهای قرارداد بود از جمله همین لغو موانع خریدهای تسلیحاتی که امریکا، خود را به در و دیوار میزند که دوباره مانعی بتراشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «از سر حکایت روزگار، حالا تفاهمنامه و زیرساخت قرارداد ۲۵ ساله با چین، موافقانی دارد که برجام را در داخل کشور آتش زدند...فیالجمله چنان قرارداد محکم و با چشمانداز و دارای ضمانتی ببندید که در عین بیاعتمادی با چین و امریکا و باقی بیگانگان، منافع ایران به زیر اراده پاره کردن و سوزاندن قرارداد در آینده نیفتد. آن موقع نمیتوان ظریفی پیدا کرد که درگوشی بگوید: زورمان همین قدر بود».
حامیان برجام تاکنون بارها مدعی شده اند که این توافق، سایه جنگ را از سر ایران دور کرد. این ادعا در حالی است که فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد دارای بندهای متعددی است که دو بند از مهمترین آنها را بندهای ۴۱ و ۴۲ تشکیل میدهند. مشخصه اصلی بند ۴۱، «الزامآور» بودن اقدامات خواسته شده ذیل این بند است، اما بند ۴۲ به اقدام نظامی علیه یک کشور میتواند منجر شود.
با بررسی قطعنامههای صادرشده علیه جمهوری اسلامی ایران پی میبریم که اساساً هیچ یک از قطعنامههای صادر شده علیه کشورمان ذیل فصل ۷ قرار نداشته است و هرگاه آمریکا و متحدان غربیاش بهدنبال کشاندن قطعنامههای ضدایرانی به ذیل فصل ۷ بودند، روسیه و چین با این استدلال صحیح که ایران هیچگاه امنیت جهان را به مخاطره نینداخته مانع از این کار شدهاند.
با این حال با اصرار و فشار آمریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند ۴۱ این فصل (و نه کلّیت فصل ۷) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد.
بنابراین برخلاف این ادعا، نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده ۴۲» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر میکند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اینجاست که قبلاً ایران قرار داشتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی آن را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز به واسطه برجام و به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت در قطعنامه ۲۲۳۱ اقرار کرده و به آن رسمیت هم دادهایم.
حامیان برجام در حالی دورشدن سایه جنگ را به عنوان دستاورد توافق هسته ای جا می زنند که در زمان مذاکرات، لغو یکباره تحریم ها و گشایش اقتصادی به عنوان هدف اصلی توافق از سوی دولت و طیف اصلاحات بیان شده بود.
دورشدن سایه جنگ از کشور، مرهون اقتدار نظام و ایثار مدافعان حرم و حافظان امنیت است. برجام نه تنها سایه جنگ را از کشور دور نکرد، بلکه آمریکا و اروپا را در گستاخی علیه ایران ترغیب کرد.
میوه و ثمره برجام، دورشدن سایه جنگ نیست. بلکه میوه برجام، دلار ۲۵ هزارتومانی و پراید ۹۰ میلیونی و سکه ۱۱ میلیونی است.
بانیان خسارت محض برجام، این روزها دلواپس سند همکاری ایران و چین شده اند. این در حالی است که هنوز جزییات این سند نهایی نشده و قرار است مجلس تمام جزییات این سند را با دقت بررسی کند.
جالب اینجاست که آمریکا نیز بابت این سند همکاری دلواپس است. راستی چرا هروقت آمریکا بابت مسئله ای دلواپس می شود، اصلاح طلبان نیز با آن همصدا می شوند!؟ چرا صدای آمریکا از رسانه های اصلاح طلب بلند می شود!؟