26 تیرماه بود که روابطعمومی سپاه بیتالمقدس کردستان در اطلاعیهای اعلام کرد در شامگاه 25 تیرماه در اطراف روستای بلبر منطقه اورامان از توابع سروآباد، جمال کریمی از نیروهای بسیجی حوزه مقاومت «شهدای اورامان» بههمراه یک نفر دیگر از کارکنان بخشداری و یک نفر هم از اهالی منطقه اورامان که درحال مردمیاری و کمکرسانی به اهالی مردم منطقه در روزهای سخت مبارزه با ویروس کرونا بودهاند، از سوی عوامل گروهکهای تروریستی وابسته به استکبار جهانی هدف ترور قرار گرفتند
شهدای ایران؛ به گزارش رجانیوز به نقل از فرهیختگان، شاید اینکه بگویم ما گاهی نمکنشناس هستیم، غلو باشد. اما بگذارید روایتی را بنویسم و آنوقت در ارتباط با غلوآمیز بودن یا نبودن این جمله تصمیمگیری کنید.
درست روزهایی که همه درگیر هشتگسازی و هشتگزنیهای مجازی بودیم، روزهایی که عمده فعالیتها و دردمندیهای ما برای مردم کشورمان خلاصه در فعالیتهای مجازی، پست و استوری و... بود، روزهایی که از همهچیز ناراحت و ناراضی و درحال نقزدن بودیم.
روزهایی که بهقول خیلی از ما سیاهترین روزها بود و هست. خیلیها، امثال قهرمان همین روایتی که قصد نوشتنش را دارم، محدود به این مجازیها نشدند و کمر همت بستند و از جایشان بلند شدند و کاری کردند تا این تلخیها، ولو برای مدتی کوتاه کمرنگتر شود. به یاری مردم رفتند و بهحد وسع و بضاعت، با کمک همین مردم گره از کار همنوعانشان باز کردند. در روستاها و مناطقی که همین حالا با هر وعدهای اگر به ما پیشنهاد حضور در آنجا را بدهند، از ترس جان و مالمان حاضر نیستیم در آن قدم بگذاریم، اینها مردمی هستند از همین کشور که از خیلی اتفاقات و نارساییها مطلعند، اما علیرغم تمام نارضایتیها و فشارها، خودشان را هم برای زدودن این غبار ناامیدی و این فشارهای طاقتفرسا مسئول دیدند و بهجای ترند کردن فلان هشتگ و لایکخور کردن حرفها و ادعاهایشان عمل کردند و سر آخر هم به شهادت رسیدند.
تا فردا صبح میتوانم از آنها بنویسم، از کسانی که یکی، دو نفر نیستند و همین حالا که من درحال نوشتن این خطوط و شما درحال خواندن آن هستید، در گوشهوکناری از این مملکت بزرگ و این خاک فراخ، درحال خدمت به مردمی هستند که از بد روزگار و نارساییهای موجود، مستضعفند و خبر ندارند که اوج مطالبات ما محدود به جریانسازیهایی میشود که حتی خودمان هم نمیدانیم برای چیست. باز هم بهنظر من برخی از ما گاهی مردم نمکنشناسی هستیم که لابهلای همه مطالباتمان یادمان میرود وقتی درگیر هشتگبازیها بودیم، دو شهید درحال خدمت به مردم و محرومیتزدایی تقدیم کردیم؛ جمال کریمی و محمد کرمی دوشهیدی هستند که مظلومانه شهید شدند و مظلومانهتر از آن غریبانه بهخاک سپرده شدند و ما اصلا آنها را نشناختیم.
شامگاه 25 تیر و شهادت دو نیروی جهادی
26 تیرماه بود که روابطعمومی سپاه بیتالمقدس کردستان در اطلاعیهای اعلام کرد در شامگاه 25 تیرماه در اطراف روستای بلبر منطقه اورامان از توابع سروآباد، جمال کریمی از نیروهای بسیجی حوزه مقاومت «شهدای اورامان» بههمراه یک نفر دیگر از کارکنان بخشداری و یک نفر هم از اهالی منطقه اورامان که درحال مردمیاری و کمکرسانی به اهالی مردم منطقه در روزهای سخت مبارزه با ویروس کرونا بودهاند، از سوی عوامل گروهکهای تروریستی وابسته به استکبار جهانی هدف ترور قرار گرفتند و در اثر آن نیروی بسیجی سپاه سروآباد بههمراه یکی از ساکنان منطقه بهشهادت رسیدند و نفر سوم هم زخمی شد.
روابطعمومی سپاه بیتالمقدس کردستان شهادت پرافتخار این خادمان ملت را به پیشگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم منطقه تسلیت میگوید و به اهالی منطقه اورامان اطمینان میدهد که شرارتهای عوامل و مزدوران استکبار جهانی مانع از کمکرسانی به مردم در امر مبارزه با کرونا و دیگر خدمات مردمیاری و محرومیتزدایی نخواهد شد و سپاه پاسدران انقلاب اسلامی عوامل و مسببان این جنایات ناجوانمردانه را به سزای اعمال خود خواهد رساند.
بله، جمال کریمی بههمراه دو نفر از همراهانش درحال خدمترسانی به محرومان منطقه اورامان از مناطق محروم و مستضعفنشین کردستان مورد حمله اشرار و نیروهای گروههای ضدانقلاب قرار میگیرند و مظلومانه به شهادت میرسند. جستوجوها در ارتباط با این مساله هم خیلی دستمان را نمیگیرد. چند توئیت که قابلیت ترند شدن را ندارند و چند خبر در رسانههای رسمی که همه همین اطلاعیه سپاه را بازنشر دادهاند. کلیپ کوتاهی هم از لحظه وداع دردناک فرزند شهید کریمی با پدرش در فضای مجازی دستبهدست شده است که آن هم البته باعث نشده حواس ما از اعدام بکنید و اعدام نکنیدها پرت شود و کمی هم از جمال کریمی و محمد کرمی و... بنویسیم.
تمام زندگیاش وقف خدمت به همنوعانش بود
روز گذشته پیرو همین مساله پیگیریهایی را انجام دادم، راستش کمی دور از دسترس بهنظر میرسید؛ اینکه بخواهم با دوستان یا نزدیکان یا حتی افراد مطلع از واقعه شهادت جمال کریمی و محمد کرمی ارتباط برقرار کنم. منتها عدم پاسخگویی یکی از نمایندگان کردستان در مجلس شورای اسلامی و دایورت شدن تلفن همراه او روی موبایل یکی از نزدیکانش باعث شد با چند واسطه به اقوام شهید کریمی متصل شوم و اطلاعاتی در ارتباط با این واقعه کسب کنم.
هرچند بعد از آن به پرویز اوسطی، نماینده مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی زنگ زدم و او در ارتباط با این اتفاق گفت از طرف مجمع نمایندگان استان عرض تسلیت و پیام تسلیتی منتشر کردهاند، اما از جزئیات ماجرا اطلاعی ندارند و راستش پیگیری هم نکردهاند.
اما اگر ما بخواهیم پیگیر میشوند! با محمد محمدی، از اقوام و نزدیکان شهید کریمی گفتوگوی کوتاهی انجام دادم، یعنی وضعیت خانواده و شرایط خاصی که در آن قرار داشتند اجازه گفتوگوی بیش از این را نمیداد.
به هر شکل او در ارتباط با این واقعه دردناک و شهادت جمال کریمی به «فرهیختگان» گفت: «پاسدار شهید جمال کریمی فرمانده حوزه مقاومت شهدای شهر اورامان حدود 15 سال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درحال خدمت بود و حدود چهارسال هم میشد که فرمانده حوزه اورامان بود. عمده فعالیتهای ایشان در حوزه خدماترسانی به مردم و محرومان منطقه بود و درکنار سایر وظایف سازمانی، در این حوزه فعالیتهای بسیار زیاد و چشمگیری داشت. جمال کریمی یکی از فرماندهان شجاع و دلاور سپاه استان کردستان بود. بعد از شیوع گسترده کرونا در کشور و پیرو بیانات مقام معظم رهبری نسبت به کمک به مردم محروم و مستضعف این منطقه وارد عمل شد و بههمراه سایر بسیجیان این منطقه بار سنگینی را از دوش سایر نهادها در مسیر خدمترسانی به مردم برداشت. وی کمکهای مردمی را بعد از اینکه از سطح کشور و استان دریافت میکرد بهسرعت و بادقت بین مردم تقسیم میکرد و لحظهای از امر خدمترسانی به مردم غافل نبود. مضافبر توزیع اقلام و کمکهای مردمی، وی به افرادی که توانایی کسب درآمد نداشتند یا دارای معلولیت بودند، کمک ویژهای میکرد و گره از کار آنها بهصورت مستمر باز میکرد. درجریان همین خدمترسانیها، متاسفانه چند روز پیش در روستاهای این منطقه وقتی درحال توزیع کمکهای مردمی بود، همراه دو نفر از همراهانش مورد حمله گروهک ضد انقلاب پژاک قرار گرفت و متاسفانه همراه محمد کرمی از کارمندان بخشداری منطقه به فیض شهادت نائل آمد. واقعا این اتفاق مظلومانه بود، چراکه فکرش را نمیکردند و اصلا انتظار مواجهه با این گروهک را نداشتند و بدون اینکه درگیری صورت بگیرد به ماشین آنها حمله شد و با اصابت گلوله توسط اعضای این گروهک به شهادت رسیدند. یکی از همراهان دیگرشان نیز درحالحاضر بهعلت مجروح شدن در بیمارستان بوده و جانباز شده است.»
چندسال پیش هم 9 نفر در این منطقه شهید شدند
محمدی در ارتباط با وضعیت معیشتی و میزان محرومیت مردم مناطقی که شهید کریمی و همراهانش به آنها خدمترسانی میکردند، گفت:«مردم این مناطق از لحاظ اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارند. اینجا امکان کشاورزی ندارد و اکثر مردم روستا درحال دامداری هستند، ولی این کسبوکار خیلی درآمدی برای آنها ایجاد نمیکند و مردم این منطقه بسیار محروم و در تامین حداقل امکان معاش نیز ناتوانند. برای همین جمال کریمی و دوستانش مرتب به آنها سرکشی و در حد توان کمک میکردند. این منطقه از گذشته محل ترورهای گروه پژاک و گروههای ضدانقلاب بوده است، چندسال پیش نیز 9 نفر در این منطقه بر اثر حمله گروهکهای ضدانقلاب و پژاک به شهادت رسیدند و این بار هم که دو شهید دیگر تقدیم کردیم.»
شهید کریمی همیشه با مردم و بین مردم بود
در ادامه صباح محمدی، بخشدار سابق اورامان و از دوستان نزدیک شهید جمال کریمی هم در ارتباط با این شهید بزرگوار به «فرهیختگان» گفت: «شهید کریمی از چند سال پیش که بهعنوان فرمانده حوزه اورامان منصوب شدند با ما همکار بودند. انصافا جمال کریمی از فرماندهان با لیاقت و کوشا و مردمی بود. در دل مردم بود و همراه مردم بود، لباس محلی منطقه را به تن داشت و بین مردم بود و همیشه در فکر کمک کردن به آنها و گرهگشایی از امور آنها بود. خودشان بومی این منطقه بودند و برای این منطقه هم کم نگذاشت، از هر چیزی که در توان داشت، دریغ نمیکرد. هر مسئولی از استان یا تهران میآمد، بیشتر از من دوندگی میکرد برای اینکه بتواند برای مردم منطقه کاری کند و به داد مردم این منطقه برسند. ایشان سوای انجام وظایف خودشان که برقراری امنیت منطقه بود، در کارهای خدمترسانی و... هم فعال بود و یادم میآید که چندینبار تهدید شدند. اما لحظهای از تلاش دست نکشید و عقب ننشست.»
همیشه حسرت میخورد که چرا شهید نشده است
بخشدار سابق اورامان در ادامه به رابطه نزدیک شهید کریمی با شهید سلیمی (در سالهای 91 تا آبانماه 95 فرماندهی سپاه شهرستان سروآباد و از سال 95 تا هشتم مردادماه 98 فرماندهی سپاه شهرستان مریوان را برعهده داشت) که چند وقت پیش در درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در دیواندره به شهادت رسید، اشاره کرد و گفت: «ایشان همواره دلشان پیش شهید سلیمی بود. شهید سلیمی فرمانده او بود و همیشه به ما میگفت حسرت میخورد که همراه فرماندهاش نبوده تا با او و همراه او به شهادت برسد و همیشه تاسف میخورد.»
درحال خدمت به مردم در کمین ضدانقلاب افتادند
محمدی به شهید محمد کرمی کارمند بخشداری و از همراهان شهید جمال کریمی هم اشاره کرد و گفت: «شهید کرمی هم از کارمندان بااخلاق و معتقد بخشداری بود. ایشان در یک خانواده خیلی فقیری زندگی میکرد. او نانآور خانواده بود و به همراه مادربزرگ پیرش زندگی میکرد. عاشق خدمت به مردم بود و در کارهای مردمی و خدمترسانی به نیازمندان همراه شهید جمال کریمی بود و مظلومانه به شهادت رسید. زمانی که مقاممعظمرهبری امر فرمودند برای کمکهای مومنانه، ایشان سخت پیگیر این مسائل بودند و کلیپهای ویدئویی ضبط میکردند و با زبان محلی مردم را به این امر دعوت میکردند. بعد از آن هم وقتی کمکهای میرسید به همراه شهید کریمی آنها را بین مردم توزیع میکردند. درنهایت هم حین انجام خدمات و وقتی در حال خدمترسانی به مردم بودند، کمین خوردند و متاسفانه به دست عناصر ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.»
ارادت خاصی به اهلبیت(ع) و حاجقاسم سلیمانی داشت
دوست و همراه قدیمی شهید کریمی در پایان به ارادت خاص این شهید بزرگوار به اهلبیت علیهمالسلام اشاره کرد و گفت: « پارسال با هم برای ماموریتی رفته بودیم. وقتی تنها شدیم به من گفت بالاخره من شهید میشوم. در تمام ماموریتها با ما بود. یک بقاع متبرکه و امامزادهای در منطقه ما هست که مردم اینجا خیلی نسبت به آن ارادت دارند، همیشه و هر روز به این امامزاده ارادت میکرد و اگر از جلوی آن رد میشدیم حتما میایستاد و فاتحهای میخواند. مضاف براین حتی یادم هست وقتی سردار سلیمانی پایان کار داعش را در منطقه اعلام کرد، ایشان به تنهایی سه روز تمام شربت و شیرینی در منطقه پخش میکرد. به فرماندهان استان گفتم با رفتن ایشان، نظام یکی از ستونها و نیروهای مهم خود را در این منطقه از دست داد.»
درست روزهایی که همه درگیر هشتگسازی و هشتگزنیهای مجازی بودیم، روزهایی که عمده فعالیتها و دردمندیهای ما برای مردم کشورمان خلاصه در فعالیتهای مجازی، پست و استوری و... بود، روزهایی که از همهچیز ناراحت و ناراضی و درحال نقزدن بودیم.
روزهایی که بهقول خیلی از ما سیاهترین روزها بود و هست. خیلیها، امثال قهرمان همین روایتی که قصد نوشتنش را دارم، محدود به این مجازیها نشدند و کمر همت بستند و از جایشان بلند شدند و کاری کردند تا این تلخیها، ولو برای مدتی کوتاه کمرنگتر شود. به یاری مردم رفتند و بهحد وسع و بضاعت، با کمک همین مردم گره از کار همنوعانشان باز کردند. در روستاها و مناطقی که همین حالا با هر وعدهای اگر به ما پیشنهاد حضور در آنجا را بدهند، از ترس جان و مالمان حاضر نیستیم در آن قدم بگذاریم، اینها مردمی هستند از همین کشور که از خیلی اتفاقات و نارساییها مطلعند، اما علیرغم تمام نارضایتیها و فشارها، خودشان را هم برای زدودن این غبار ناامیدی و این فشارهای طاقتفرسا مسئول دیدند و بهجای ترند کردن فلان هشتگ و لایکخور کردن حرفها و ادعاهایشان عمل کردند و سر آخر هم به شهادت رسیدند.
تا فردا صبح میتوانم از آنها بنویسم، از کسانی که یکی، دو نفر نیستند و همین حالا که من درحال نوشتن این خطوط و شما درحال خواندن آن هستید، در گوشهوکناری از این مملکت بزرگ و این خاک فراخ، درحال خدمت به مردمی هستند که از بد روزگار و نارساییهای موجود، مستضعفند و خبر ندارند که اوج مطالبات ما محدود به جریانسازیهایی میشود که حتی خودمان هم نمیدانیم برای چیست. باز هم بهنظر من برخی از ما گاهی مردم نمکنشناسی هستیم که لابهلای همه مطالباتمان یادمان میرود وقتی درگیر هشتگبازیها بودیم، دو شهید درحال خدمت به مردم و محرومیتزدایی تقدیم کردیم؛ جمال کریمی و محمد کرمی دوشهیدی هستند که مظلومانه شهید شدند و مظلومانهتر از آن غریبانه بهخاک سپرده شدند و ما اصلا آنها را نشناختیم.
شامگاه 25 تیر و شهادت دو نیروی جهادی
26 تیرماه بود که روابطعمومی سپاه بیتالمقدس کردستان در اطلاعیهای اعلام کرد در شامگاه 25 تیرماه در اطراف روستای بلبر منطقه اورامان از توابع سروآباد، جمال کریمی از نیروهای بسیجی حوزه مقاومت «شهدای اورامان» بههمراه یک نفر دیگر از کارکنان بخشداری و یک نفر هم از اهالی منطقه اورامان که درحال مردمیاری و کمکرسانی به اهالی مردم منطقه در روزهای سخت مبارزه با ویروس کرونا بودهاند، از سوی عوامل گروهکهای تروریستی وابسته به استکبار جهانی هدف ترور قرار گرفتند و در اثر آن نیروی بسیجی سپاه سروآباد بههمراه یکی از ساکنان منطقه بهشهادت رسیدند و نفر سوم هم زخمی شد.
روابطعمومی سپاه بیتالمقدس کردستان شهادت پرافتخار این خادمان ملت را به پیشگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم منطقه تسلیت میگوید و به اهالی منطقه اورامان اطمینان میدهد که شرارتهای عوامل و مزدوران استکبار جهانی مانع از کمکرسانی به مردم در امر مبارزه با کرونا و دیگر خدمات مردمیاری و محرومیتزدایی نخواهد شد و سپاه پاسدران انقلاب اسلامی عوامل و مسببان این جنایات ناجوانمردانه را به سزای اعمال خود خواهد رساند.
بله، جمال کریمی بههمراه دو نفر از همراهانش درحال خدمترسانی به محرومان منطقه اورامان از مناطق محروم و مستضعفنشین کردستان مورد حمله اشرار و نیروهای گروههای ضدانقلاب قرار میگیرند و مظلومانه به شهادت میرسند. جستوجوها در ارتباط با این مساله هم خیلی دستمان را نمیگیرد. چند توئیت که قابلیت ترند شدن را ندارند و چند خبر در رسانههای رسمی که همه همین اطلاعیه سپاه را بازنشر دادهاند. کلیپ کوتاهی هم از لحظه وداع دردناک فرزند شهید کریمی با پدرش در فضای مجازی دستبهدست شده است که آن هم البته باعث نشده حواس ما از اعدام بکنید و اعدام نکنیدها پرت شود و کمی هم از جمال کریمی و محمد کرمی و... بنویسیم.
تمام زندگیاش وقف خدمت به همنوعانش بود
روز گذشته پیرو همین مساله پیگیریهایی را انجام دادم، راستش کمی دور از دسترس بهنظر میرسید؛ اینکه بخواهم با دوستان یا نزدیکان یا حتی افراد مطلع از واقعه شهادت جمال کریمی و محمد کرمی ارتباط برقرار کنم. منتها عدم پاسخگویی یکی از نمایندگان کردستان در مجلس شورای اسلامی و دایورت شدن تلفن همراه او روی موبایل یکی از نزدیکانش باعث شد با چند واسطه به اقوام شهید کریمی متصل شوم و اطلاعاتی در ارتباط با این واقعه کسب کنم.
هرچند بعد از آن به پرویز اوسطی، نماینده مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی زنگ زدم و او در ارتباط با این اتفاق گفت از طرف مجمع نمایندگان استان عرض تسلیت و پیام تسلیتی منتشر کردهاند، اما از جزئیات ماجرا اطلاعی ندارند و راستش پیگیری هم نکردهاند.
اما اگر ما بخواهیم پیگیر میشوند! با محمد محمدی، از اقوام و نزدیکان شهید کریمی گفتوگوی کوتاهی انجام دادم، یعنی وضعیت خانواده و شرایط خاصی که در آن قرار داشتند اجازه گفتوگوی بیش از این را نمیداد.
به هر شکل او در ارتباط با این واقعه دردناک و شهادت جمال کریمی به «فرهیختگان» گفت: «پاسدار شهید جمال کریمی فرمانده حوزه مقاومت شهدای شهر اورامان حدود 15 سال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درحال خدمت بود و حدود چهارسال هم میشد که فرمانده حوزه اورامان بود. عمده فعالیتهای ایشان در حوزه خدماترسانی به مردم و محرومان منطقه بود و درکنار سایر وظایف سازمانی، در این حوزه فعالیتهای بسیار زیاد و چشمگیری داشت. جمال کریمی یکی از فرماندهان شجاع و دلاور سپاه استان کردستان بود. بعد از شیوع گسترده کرونا در کشور و پیرو بیانات مقام معظم رهبری نسبت به کمک به مردم محروم و مستضعف این منطقه وارد عمل شد و بههمراه سایر بسیجیان این منطقه بار سنگینی را از دوش سایر نهادها در مسیر خدمترسانی به مردم برداشت. وی کمکهای مردمی را بعد از اینکه از سطح کشور و استان دریافت میکرد بهسرعت و بادقت بین مردم تقسیم میکرد و لحظهای از امر خدمترسانی به مردم غافل نبود. مضافبر توزیع اقلام و کمکهای مردمی، وی به افرادی که توانایی کسب درآمد نداشتند یا دارای معلولیت بودند، کمک ویژهای میکرد و گره از کار آنها بهصورت مستمر باز میکرد. درجریان همین خدمترسانیها، متاسفانه چند روز پیش در روستاهای این منطقه وقتی درحال توزیع کمکهای مردمی بود، همراه دو نفر از همراهانش مورد حمله گروهک ضد انقلاب پژاک قرار گرفت و متاسفانه همراه محمد کرمی از کارمندان بخشداری منطقه به فیض شهادت نائل آمد. واقعا این اتفاق مظلومانه بود، چراکه فکرش را نمیکردند و اصلا انتظار مواجهه با این گروهک را نداشتند و بدون اینکه درگیری صورت بگیرد به ماشین آنها حمله شد و با اصابت گلوله توسط اعضای این گروهک به شهادت رسیدند. یکی از همراهان دیگرشان نیز درحالحاضر بهعلت مجروح شدن در بیمارستان بوده و جانباز شده است.»
چندسال پیش هم 9 نفر در این منطقه شهید شدند
محمدی در ارتباط با وضعیت معیشتی و میزان محرومیت مردم مناطقی که شهید کریمی و همراهانش به آنها خدمترسانی میکردند، گفت:«مردم این مناطق از لحاظ اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارند. اینجا امکان کشاورزی ندارد و اکثر مردم روستا درحال دامداری هستند، ولی این کسبوکار خیلی درآمدی برای آنها ایجاد نمیکند و مردم این منطقه بسیار محروم و در تامین حداقل امکان معاش نیز ناتوانند. برای همین جمال کریمی و دوستانش مرتب به آنها سرکشی و در حد توان کمک میکردند. این منطقه از گذشته محل ترورهای گروه پژاک و گروههای ضدانقلاب بوده است، چندسال پیش نیز 9 نفر در این منطقه بر اثر حمله گروهکهای ضدانقلاب و پژاک به شهادت رسیدند و این بار هم که دو شهید دیگر تقدیم کردیم.»
شهید کریمی همیشه با مردم و بین مردم بود
در ادامه صباح محمدی، بخشدار سابق اورامان و از دوستان نزدیک شهید جمال کریمی هم در ارتباط با این شهید بزرگوار به «فرهیختگان» گفت: «شهید کریمی از چند سال پیش که بهعنوان فرمانده حوزه اورامان منصوب شدند با ما همکار بودند. انصافا جمال کریمی از فرماندهان با لیاقت و کوشا و مردمی بود. در دل مردم بود و همراه مردم بود، لباس محلی منطقه را به تن داشت و بین مردم بود و همیشه در فکر کمک کردن به آنها و گرهگشایی از امور آنها بود. خودشان بومی این منطقه بودند و برای این منطقه هم کم نگذاشت، از هر چیزی که در توان داشت، دریغ نمیکرد. هر مسئولی از استان یا تهران میآمد، بیشتر از من دوندگی میکرد برای اینکه بتواند برای مردم منطقه کاری کند و به داد مردم این منطقه برسند. ایشان سوای انجام وظایف خودشان که برقراری امنیت منطقه بود، در کارهای خدمترسانی و... هم فعال بود و یادم میآید که چندینبار تهدید شدند. اما لحظهای از تلاش دست نکشید و عقب ننشست.»
همیشه حسرت میخورد که چرا شهید نشده است
بخشدار سابق اورامان در ادامه به رابطه نزدیک شهید کریمی با شهید سلیمی (در سالهای 91 تا آبانماه 95 فرماندهی سپاه شهرستان سروآباد و از سال 95 تا هشتم مردادماه 98 فرماندهی سپاه شهرستان مریوان را برعهده داشت) که چند وقت پیش در درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در دیواندره به شهادت رسید، اشاره کرد و گفت: «ایشان همواره دلشان پیش شهید سلیمی بود. شهید سلیمی فرمانده او بود و همیشه به ما میگفت حسرت میخورد که همراه فرماندهاش نبوده تا با او و همراه او به شهادت برسد و همیشه تاسف میخورد.»
درحال خدمت به مردم در کمین ضدانقلاب افتادند
محمدی به شهید محمد کرمی کارمند بخشداری و از همراهان شهید جمال کریمی هم اشاره کرد و گفت: «شهید کرمی هم از کارمندان بااخلاق و معتقد بخشداری بود. ایشان در یک خانواده خیلی فقیری زندگی میکرد. او نانآور خانواده بود و به همراه مادربزرگ پیرش زندگی میکرد. عاشق خدمت به مردم بود و در کارهای مردمی و خدمترسانی به نیازمندان همراه شهید جمال کریمی بود و مظلومانه به شهادت رسید. زمانی که مقاممعظمرهبری امر فرمودند برای کمکهای مومنانه، ایشان سخت پیگیر این مسائل بودند و کلیپهای ویدئویی ضبط میکردند و با زبان محلی مردم را به این امر دعوت میکردند. بعد از آن هم وقتی کمکهای میرسید به همراه شهید کریمی آنها را بین مردم توزیع میکردند. درنهایت هم حین انجام خدمات و وقتی در حال خدمترسانی به مردم بودند، کمین خوردند و متاسفانه به دست عناصر ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.»
ارادت خاصی به اهلبیت(ع) و حاجقاسم سلیمانی داشت
دوست و همراه قدیمی شهید کریمی در پایان به ارادت خاص این شهید بزرگوار به اهلبیت علیهمالسلام اشاره کرد و گفت: « پارسال با هم برای ماموریتی رفته بودیم. وقتی تنها شدیم به من گفت بالاخره من شهید میشوم. در تمام ماموریتها با ما بود. یک بقاع متبرکه و امامزادهای در منطقه ما هست که مردم اینجا خیلی نسبت به آن ارادت دارند، همیشه و هر روز به این امامزاده ارادت میکرد و اگر از جلوی آن رد میشدیم حتما میایستاد و فاتحهای میخواند. مضاف براین حتی یادم هست وقتی سردار سلیمانی پایان کار داعش را در منطقه اعلام کرد، ایشان به تنهایی سه روز تمام شربت و شیرینی در منطقه پخش میکرد. به فرماندهان استان گفتم با رفتن ایشان، نظام یکی از ستونها و نیروهای مهم خود را در این منطقه از دست داد.»