شهدای ایران: سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص به تازگی در یادداشتی با عنوان "سرنوشت تاجبخشی" که در یک وبگاه اصلاحطلب منتشر شد به سرنوشت حامیان حکومت در تاریخ ادوار ایران پرداخته است.
مراد او از عبارت تاجبخش نیز کسانی هستند که حامیان یک حکومت بودند و به روی کار آمدن آن کمک کردند!
حجاریان که در این یادداشت تلاش کرده رویکردی تاریخی به این مقوله داشته باشد سرنوشت عموم تاجبخشها در دوره زندیه، قاجار و پهلوی را "نامرادی و قتل و سرگردانی" معرفی میکند.
مثلا در بخشی از این یادداشت میخوانیم: بعضی از تاجبخشها در دوره پهلوی متولد شدند. پهلویها از کلمه تاجبخش تنفر داشتند چه رضاشاه و چه محمدرضاشاه. آنها میخواستند بگویند در یک فرآیند طبیعی و براساس کفایتشان به قدرت رسیدهاند و خود، تاجبخش خود بودهاند. مثلاً رضاشاه بهرغم آنکه افرادی مانند سیدضیاء طباطبایی و عبدالحسین تیمورتاش یاریاش دادند تا به قدرت برسد، سیدضیاء را به فلسطین تبعید و تیمورتاش را حذف کرد. این رویه پرافتوخیز درباره سایر افراد مؤثر از جمله علیاکبر داور و فیروز میرزا نصرتالدوله نیز طی شد؛ اولی خودکشی کرد و دیگری حذف شد.
حجاریان در خط پایانی یادداشت خود که ظاهرا ارتباطی با زمان کنونی ندارد اما مینویسد: "غرض آنکه تاجبخشهای تاریخ سرنوشت خوبی پیدا نکردند و این قصه را میتوان از تخصیص فراتر برد و تعمیم داد! "
*میتوان در رویکرد خوشبینانه، تعمیم ذهنی حجاریان را اشاره به کسانی دانست که قصد براندازی دارند و به حکومت جدید فکر میکنند!
از آنجا که حجاریان هیچ دفاعی از حکومت فعلی و نظام اسلامی ندارد، مردم را به اغتشاش فرا میخواند، جامعه را عامالبلوی میداند و ایضا به انتظار اغتشاش نشسته است؛ این فرض تا حد زیادی سادهلوحانه به نظر میرسد.
در اینجا رویکرد بدبیانه عقلانیتر به نظر میرسد...
و آن اینکه حجاریان تقلا کرده به حامیان نظام این پیغام را بدهد که به سرنوشت سایر تاجبخشها مبتلی خواهند شد!
جالب آنکه حجاریان پیش از این نیز در یادداشت دیگری مدعی وخامت اوضاع و خشونتآمیز شدن آن شد و اصلاحطلبان را تشویق به تشکیل دادن شورایی از عقلای اصلاحات ترغیب کرد تا در شرایط وخامت اوضاع، شرایط کشور را ترسیم، قواعد بازی را مشخص و راهکاری برای نجات کشور ارائه کنند!
مقولهای که ما آنرا مرادف تشویق حجاریان به تشکیل "شورای انقلاب" ارزیابی کردهایم.
آنچه که حجاریان در یادداشت اخیر خود تقریر کرده است حتما بایستی مورد ارزیابیهای دقیقتر و تأملات خاص قرار گیرد.
مراد او از عبارت تاجبخش نیز کسانی هستند که حامیان یک حکومت بودند و به روی کار آمدن آن کمک کردند!
حجاریان که در این یادداشت تلاش کرده رویکردی تاریخی به این مقوله داشته باشد سرنوشت عموم تاجبخشها در دوره زندیه، قاجار و پهلوی را "نامرادی و قتل و سرگردانی" معرفی میکند.
مثلا در بخشی از این یادداشت میخوانیم: بعضی از تاجبخشها در دوره پهلوی متولد شدند. پهلویها از کلمه تاجبخش تنفر داشتند چه رضاشاه و چه محمدرضاشاه. آنها میخواستند بگویند در یک فرآیند طبیعی و براساس کفایتشان به قدرت رسیدهاند و خود، تاجبخش خود بودهاند. مثلاً رضاشاه بهرغم آنکه افرادی مانند سیدضیاء طباطبایی و عبدالحسین تیمورتاش یاریاش دادند تا به قدرت برسد، سیدضیاء را به فلسطین تبعید و تیمورتاش را حذف کرد. این رویه پرافتوخیز درباره سایر افراد مؤثر از جمله علیاکبر داور و فیروز میرزا نصرتالدوله نیز طی شد؛ اولی خودکشی کرد و دیگری حذف شد.
حجاریان در خط پایانی یادداشت خود که ظاهرا ارتباطی با زمان کنونی ندارد اما مینویسد: "غرض آنکه تاجبخشهای تاریخ سرنوشت خوبی پیدا نکردند و این قصه را میتوان از تخصیص فراتر برد و تعمیم داد! "
*میتوان در رویکرد خوشبینانه، تعمیم ذهنی حجاریان را اشاره به کسانی دانست که قصد براندازی دارند و به حکومت جدید فکر میکنند!
از آنجا که حجاریان هیچ دفاعی از حکومت فعلی و نظام اسلامی ندارد، مردم را به اغتشاش فرا میخواند، جامعه را عامالبلوی میداند و ایضا به انتظار اغتشاش نشسته است؛ این فرض تا حد زیادی سادهلوحانه به نظر میرسد.
در اینجا رویکرد بدبیانه عقلانیتر به نظر میرسد...
و آن اینکه حجاریان تقلا کرده به حامیان نظام این پیغام را بدهد که به سرنوشت سایر تاجبخشها مبتلی خواهند شد!
جالب آنکه حجاریان پیش از این نیز در یادداشت دیگری مدعی وخامت اوضاع و خشونتآمیز شدن آن شد و اصلاحطلبان را تشویق به تشکیل دادن شورایی از عقلای اصلاحات ترغیب کرد تا در شرایط وخامت اوضاع، شرایط کشور را ترسیم، قواعد بازی را مشخص و راهکاری برای نجات کشور ارائه کنند!
مقولهای که ما آنرا مرادف تشویق حجاریان به تشکیل "شورای انقلاب" ارزیابی کردهایم.
آنچه که حجاریان در یادداشت اخیر خود تقریر کرده است حتما بایستی مورد ارزیابیهای دقیقتر و تأملات خاص قرار گیرد.