ادعای حقوق بشر ازسوی آمریکا که دارای پروندهای سیاه از نقض همهجانبه و دائمی حقوق بشر در داخل و خارج آن کشور است نه تراژدی بلکه یک کمدی مبتذل است که تنها امثال ترامپ میتوانند مدعی آن باشند.
شهدای ایران: «رسول سنائی راد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
حقوق بشر یکی از ابزارهای سیاسی دولتهای غربی برای فشار بر رقبا و دولتهای مستقلی است که نمیخواهند دنبالهرو بوده یا باج داده و تحت سلطه غرب باشند، جالبتر اینکه ملاکهای تعیینحقوق بشر و همچنین نقض آن هم کاملاً منطبق بر ارزشها و منافع غرب بوده و خودشان داوری و قضاوت را نیز برعهده گرفته و از این رو با سهولت و راحتی تمام میتوانند دیگران را به نقض حقوق بشر متهم و در راستای اهداف و منافع خود تحت فشار قرار دهند. با چنین رویهای است که مظلومان فلسطینی برای هرگونه اقدام نسبت به آزادسازی سرزمینهای اشغالی خود از دست صهیونیستها و حتی دفاع از خود در برابر جنایتکاران صهیونیست، متهم به نقض حقوقبشر میشوند، اما هیچگاه تروریستهای صهیونیست بهصورت جدی برای جنایتهای وحشتناک خود با سؤال و مؤاخذه ازسوی مدعیان حقوق بشر مواجه نبودهاند. یکی از دولتهای غربی مدعی حقوق، امریکا است که دولتمردان آن با وقاحت تمام دم از حقوق بشر زده و نهتنها حامی اصلی رژیم صهیونیستی و متجاوزان علیه مردم مظلوم یمن هستند و تروریستهای تکفیری داعش را پدید آورده و برای جنایت در کشورهای سوریه و عراق به شکل نیابتی بهکار گرفتهاند، بلکه خود در طول تاریخ امریکا پرونده سیاهی از جنایت علیه بشریت و نقض مسلم حقوق بشر دارند که موارد ذیل نمونههای بارز آن است.
۱- قتلعام و کوچ دادن ساکنان بومی سرزمینهایی که امریکای امروز را تشکیل میدهد، آن هم به بیرحمانهترین وجه ممکن و به شکل کشتار دستهجمعی و نسلکشی که نهتنها نقض حقوق بشر محسوب میشد بلکه مصداق اتم جنایت علیه بشریت بوده و براساس این جنایت برای خود کشور تشکیل داده و در ادامه نیز از هیچ ظلم و ستمی علیه سرخپوستان بومی فروگذار نبودهاند.
۲- استفاده از سیاهپوستان به عنوان برده برای آبادی مزارع و کشتزارها و مراکز تولیدی خود و سپس در حاشیه قراردادن آنها و اعمال تبعیضنژادی و آپارتاید وحشتناک که پدیدهای، چون لینچ کردن یا اعدام غیرقانونی سیاهپوستان توسط گروههای سفیدپوست کوکلوس کلان به صورت وحشیانه و تروریستی، تنها در پیوند با زمینههایی، چون جامعه نژاد پرست امریکایی قابل فهم است.
۳- حمایت آشکار از رژیمهای دیکتاتوری و برآمده از کودتاها و اقدامات تروریستی مثل پهلوی در ایران، پینوشه در شیلی و صهیونیزم در فلسطین اشغالی که در عین جنایت و خونریزی از پشتیبانی همهجانبه کاخ سفید برخوردار بودهاند.
۴- استفاده از زور نظامی و اقدامات تروریستی برای پیشبرد اهداف خود و در هم شکستن هرگونه مقاومت در کشورها در برابر سلطهجویی کاخ سفید که به راه انداختن دهها جنگ و اشغال مستقیم بسیاری از کشورها مثل کره، ویتنام، کامبوج، افغانستان و عراق و... نمونههای معاصر و به یادماندنی این اقدامات جنگطلبانه و جنایتکارانه امریکا به حساب میآید.
۵- استفاده از تروریسم و گروههای جنایتکار برای مقابله با کشورهای رقیب و مخالف که نمونه نزدیک آن بهرهگیری از القاعده در برابر شوروی سابق و بهکارگیری داعش در کشورهای سوریه و عراق میباشد.
۶- سرکوب خشن و وحشیانه هرگونه جریان و نیروی مخالف و معترض داخلی که تنها مروز آنچه این روزها در عرصه داخلی امریکا میگذارد، این مورد را بینیاز از هرگونه توضیح میسازد.
۷- تحقیر و اهانت به اقلیتهای قومی، مذهبی، نژادی و مهاجرین به امریکا و اعمال سختگیریهای زجرآور که نمونه اخیر آن به قفس انداختن کودکان مهاجرین امریکای لاتین و یا بازداشت و نگهداری مهاجران در فضای بدون سقف است که اعتراض برخی محافل رسانهای داخلی امریکا را نیز برانگیخت.
۸- تأمین سلاح و ابزار سرکوب بدون نگاه به کاربری آن درعین اطلاع از چگونگی آن که نمونه فعلیاش تأمین تسلیحات رژیم صهیونیستی و آلسعود برای کشتار مظلومان فلسطینی و یمنی است که برخلاف اعتراضات چندباره محافل حقوقی به صورت مداوم انجام میدهد.
با نگاه به موارد فوق ادعای حقوق بشر ازسوی امریکا که دارای پروندهای سیاه از نقض همهجانبه و دائمی حقوق بشر در داخل و خارج آن کشور است نه تراژدی بلکه یک کمدی مبتذل است که تنها امثال ترامپ میتوانند مدعی آن باشند.
حقوق بشر یکی از ابزارهای سیاسی دولتهای غربی برای فشار بر رقبا و دولتهای مستقلی است که نمیخواهند دنبالهرو بوده یا باج داده و تحت سلطه غرب باشند، جالبتر اینکه ملاکهای تعیینحقوق بشر و همچنین نقض آن هم کاملاً منطبق بر ارزشها و منافع غرب بوده و خودشان داوری و قضاوت را نیز برعهده گرفته و از این رو با سهولت و راحتی تمام میتوانند دیگران را به نقض حقوق بشر متهم و در راستای اهداف و منافع خود تحت فشار قرار دهند. با چنین رویهای است که مظلومان فلسطینی برای هرگونه اقدام نسبت به آزادسازی سرزمینهای اشغالی خود از دست صهیونیستها و حتی دفاع از خود در برابر جنایتکاران صهیونیست، متهم به نقض حقوقبشر میشوند، اما هیچگاه تروریستهای صهیونیست بهصورت جدی برای جنایتهای وحشتناک خود با سؤال و مؤاخذه ازسوی مدعیان حقوق بشر مواجه نبودهاند. یکی از دولتهای غربی مدعی حقوق، امریکا است که دولتمردان آن با وقاحت تمام دم از حقوق بشر زده و نهتنها حامی اصلی رژیم صهیونیستی و متجاوزان علیه مردم مظلوم یمن هستند و تروریستهای تکفیری داعش را پدید آورده و برای جنایت در کشورهای سوریه و عراق به شکل نیابتی بهکار گرفتهاند، بلکه خود در طول تاریخ امریکا پرونده سیاهی از جنایت علیه بشریت و نقض مسلم حقوق بشر دارند که موارد ذیل نمونههای بارز آن است.
۱- قتلعام و کوچ دادن ساکنان بومی سرزمینهایی که امریکای امروز را تشکیل میدهد، آن هم به بیرحمانهترین وجه ممکن و به شکل کشتار دستهجمعی و نسلکشی که نهتنها نقض حقوق بشر محسوب میشد بلکه مصداق اتم جنایت علیه بشریت بوده و براساس این جنایت برای خود کشور تشکیل داده و در ادامه نیز از هیچ ظلم و ستمی علیه سرخپوستان بومی فروگذار نبودهاند.
۲- استفاده از سیاهپوستان به عنوان برده برای آبادی مزارع و کشتزارها و مراکز تولیدی خود و سپس در حاشیه قراردادن آنها و اعمال تبعیضنژادی و آپارتاید وحشتناک که پدیدهای، چون لینچ کردن یا اعدام غیرقانونی سیاهپوستان توسط گروههای سفیدپوست کوکلوس کلان به صورت وحشیانه و تروریستی، تنها در پیوند با زمینههایی، چون جامعه نژاد پرست امریکایی قابل فهم است.
۳- حمایت آشکار از رژیمهای دیکتاتوری و برآمده از کودتاها و اقدامات تروریستی مثل پهلوی در ایران، پینوشه در شیلی و صهیونیزم در فلسطین اشغالی که در عین جنایت و خونریزی از پشتیبانی همهجانبه کاخ سفید برخوردار بودهاند.
۴- استفاده از زور نظامی و اقدامات تروریستی برای پیشبرد اهداف خود و در هم شکستن هرگونه مقاومت در کشورها در برابر سلطهجویی کاخ سفید که به راه انداختن دهها جنگ و اشغال مستقیم بسیاری از کشورها مثل کره، ویتنام، کامبوج، افغانستان و عراق و... نمونههای معاصر و به یادماندنی این اقدامات جنگطلبانه و جنایتکارانه امریکا به حساب میآید.
۵- استفاده از تروریسم و گروههای جنایتکار برای مقابله با کشورهای رقیب و مخالف که نمونه نزدیک آن بهرهگیری از القاعده در برابر شوروی سابق و بهکارگیری داعش در کشورهای سوریه و عراق میباشد.
۶- سرکوب خشن و وحشیانه هرگونه جریان و نیروی مخالف و معترض داخلی که تنها مروز آنچه این روزها در عرصه داخلی امریکا میگذارد، این مورد را بینیاز از هرگونه توضیح میسازد.
۷- تحقیر و اهانت به اقلیتهای قومی، مذهبی، نژادی و مهاجرین به امریکا و اعمال سختگیریهای زجرآور که نمونه اخیر آن به قفس انداختن کودکان مهاجرین امریکای لاتین و یا بازداشت و نگهداری مهاجران در فضای بدون سقف است که اعتراض برخی محافل رسانهای داخلی امریکا را نیز برانگیخت.
۸- تأمین سلاح و ابزار سرکوب بدون نگاه به کاربری آن درعین اطلاع از چگونگی آن که نمونه فعلیاش تأمین تسلیحات رژیم صهیونیستی و آلسعود برای کشتار مظلومان فلسطینی و یمنی است که برخلاف اعتراضات چندباره محافل حقوقی به صورت مداوم انجام میدهد.
با نگاه به موارد فوق ادعای حقوق بشر ازسوی امریکا که دارای پروندهای سیاه از نقض همهجانبه و دائمی حقوق بشر در داخل و خارج آن کشور است نه تراژدی بلکه یک کمدی مبتذل است که تنها امثال ترامپ میتوانند مدعی آن باشند.