شهدای ایران: روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «آیا آژانس ناقوس مرگ را به صدا درمی آورد؟» نوشت: «واقعیت این است که برجام بهطور مشهود در حال از هم پاشیدن است، خصوصا اینکه وجود آن بیش از همه مشروط بر بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای در ایران است که ادعا میشود جمهوری اسلامی از آن امتناع میورزد.امتناع مداوم از سوی تهران بهطور طبیعی سوءظنهایی را برای ایجاد کدورت برمیانگیزد که میتواند بهراحتی منجر به اتهام نقض توافق با آژانس انرژی اتمی شود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جمعه گذشته برای نخستینبار از سال ۲۰۱۲ آژانس با هماهنگی ایالاتمتحده و اروپاییها قطعنامه مهمی مبنی بر فراخوانی ایران به همکاری صادر کرد. در حال حاضر این قطعنامه فقط جنبه نمادین دارد اما میتواند راه را برای ارایه دادخواست به شورای امنیت هموار سازد. مسلما امریکا از سیاسی کردن این موضوع ابایی ندارد. دولت ترامپ علنا به دنبال استفاده از همه ابزارها برای ادامه اعمال فشار حداکثر بر ایران است».
اعتماد در ادامه نوشت: «اگرچه ایران از حمایت دو قدرت بزرگروسیه و چین و نظر مساعد آژانس بینالمللی انرژی اتمی که همواره به دنبال راهحل مثبت است برخوردار میباشد، با این وجود دست به بازی خطرناکی زده و به نظر میرسد که باید درسهایی که از اختلافات قبلی خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته را به یاد بیاورد، زمانی که کشور درگیر تحریمهای وحشتناک اقتصادی و سیاسی و انزوا در صحنه بینالمللی بود به صورتی که عواقب آن هنوز هم امروز احساس میشود و تهران چارهای جز بازگشت به میز مذاکره برای شکستن بنبست دیپلماتیک نداشت».
این روزنامه اصلاح طلب در پایان نوشت: «حال که کشور از یکسو درگیر مدیریت بیماری همهگیر کووید ۱۹ و از سوی دیگر با مشکلات عظیم اقتصادی روبهرو است، بهتر آن است که اختلافات داخلی بر سر این موضوع کنار گذاشته شود و راهکاری سنجیده و متناسب برای تعامل با دنیا و نهادهای بینالمللی مربوطه در راستای عزت ملی، منافع کشور و بهبود وضع معیشتی و اقتصادی مردم اتخاذ گردد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جمعه گذشته برای نخستینبار از سال ۲۰۱۲ آژانس با هماهنگی ایالاتمتحده و اروپاییها قطعنامه مهمی مبنی بر فراخوانی ایران به همکاری صادر کرد. در حال حاضر این قطعنامه فقط جنبه نمادین دارد اما میتواند راه را برای ارایه دادخواست به شورای امنیت هموار سازد. مسلما امریکا از سیاسی کردن این موضوع ابایی ندارد. دولت ترامپ علنا به دنبال استفاده از همه ابزارها برای ادامه اعمال فشار حداکثر بر ایران است».
اعتماد در ادامه نوشت: «اگرچه ایران از حمایت دو قدرت بزرگروسیه و چین و نظر مساعد آژانس بینالمللی انرژی اتمی که همواره به دنبال راهحل مثبت است برخوردار میباشد، با این وجود دست به بازی خطرناکی زده و به نظر میرسد که باید درسهایی که از اختلافات قبلی خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته را به یاد بیاورد، زمانی که کشور درگیر تحریمهای وحشتناک اقتصادی و سیاسی و انزوا در صحنه بینالمللی بود به صورتی که عواقب آن هنوز هم امروز احساس میشود و تهران چارهای جز بازگشت به میز مذاکره برای شکستن بنبست دیپلماتیک نداشت».
این روزنامه اصلاح طلب در پایان نوشت: «حال که کشور از یکسو درگیر مدیریت بیماری همهگیر کووید ۱۹ و از سوی دیگر با مشکلات عظیم اقتصادی روبهرو است، بهتر آن است که اختلافات داخلی بر سر این موضوع کنار گذاشته شود و راهکاری سنجیده و متناسب برای تعامل با دنیا و نهادهای بینالمللی مربوطه در راستای عزت ملی، منافع کشور و بهبود وضع معیشتی و اقتصادی مردم اتخاذ گردد».
مقامات ارشد دولت روحانی و فعالین اصلاح طلب در سالهای گذشته با اشاره به اینکه «زبان دنیا را بلدند» و «می دانند با دنیا چگونه صحبت کنند»، بارها بر ۲ مسئله تاکید داشتند. یکی اینکه دولت های بعدی در آمریکا به هیچ عنوان نمی توانند از برجام خارج شوند؛ دیگر اینکه میوه های برجام(سیب و گلابی برجام) در سالهای ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ و...به بار خواهد نشست.
دولت روحانی به واسطه برجام، تمام ظرفیت های خود را به وزارت خارجه خلاصه کرد. وزارت امور خارجه نیز به گونه ای عمل کرد که کارشناسان و صاحبنظران، این وزارتخانه را «وزارت امور برجام» نامیدند.
ستاد برجام به گونه ای درباره دستاوردهای برجام تبلیغ کرد که عده ای از مردم پس از امضای توافق در تابستان ۹۴ در خیابان های تهران به جشن و پایکوبی پرداختند. مردم حاضر در خیابان، در یک دست اسکناس یک دلاری گرفته بودند و در دست دیگر اسکناس ۱۰۰۰ و پانصد تومانی، به این خیال که به واسطه برجام، هر دلار ۱۰۰۰ تومان خواهد شد.
دولت روحانی به واسطه برجام، در قلب راکتور اراک بتن ریخت و بخش قابل توجهی از سانتریفیوژها را از کار انداخت و در ادامه بخش اعظم اورانیوم غنی شده را نیز به خارج از کشور منتقل کرد.
دولتمردان اعلام کردند که به واسطه برجام فتح الفتوحی عظیم رخ خواهد داد و آنچنان رونقی ایجاد می شود که هیچکس دیگر نیازی به یارانه نقدی نخواهد داشت. سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و مشکل بیکاری، رکود، گرانی و حتی مشکل آب خوردن مردم نیز در پسابرجام رفع می شود.
روزها و ماهها و سالها گذشت. نه در دوره اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! از برجام آبی گرم شد و نه در دوره ترامپِ جمهوری خواه دیوانه و مزاحم.
دلار از ۳ هزارتومان تا ۲۰ هزارتومان افزایش یافت(بیش از ۶ برابر)؛ به همین نسب ارزش پول ملی کشورمان کاهش یافت. پراید ۲۰ میلیونی تا ۹۰ میلیون افزایش یافت. سکه ۱ میلیونی در پسابرجام، به ۸ میلیون رسید.
به عبارت دیگر، به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا و تروئیکای اروپایی، علیرغم بتن ریزی در صنعت هسته ای، تحریم ها افزایش یافت و ارزش پولی ملی کشورمان نیز کاهش یافت.
بنابراین وضع فعلی اقتصادی نتیجه و محصول برجام است. نتیجه و محصول مذاکره و توافق و اعتماد به آمریکا. با اینحال فعالین اصلاح طلب با فرافکنی، میوه مذاکره با آمریکا را نتیجه عدم مذاکره جا می زنند.
یکی از علت های اصلی وضع موجود اقتصادی، دیپلماسی منفعلانه دولت روحانی در مقابل آمریکا و تروئیکای اروپایی است. با اینحال طیف اصلاح طلب همچنان نسخه ذلت پیچیده و با ترساندن مردم، مذاکره از موضع ضعف و حقارت با ناقضان برجام را راه حل بهبود اوضاع معرفی می کند.