عضو اولین تیم مذاکراتی روحانی در سال ۸۲ میگوید مشکل برجام این بود که موضوعات موشکی و منطقهای را دربر نمیگرفت!
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
حسین موسویان که به خاطر ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم هم شده، به روزنامه ایران گفته است: «اوباما واقعاً میخواست طبق تعهدات دولت آمریکا در چارچوب برجام همه تحریمها را علیه ایران بردارد. او وزیر خارجه خود را هم به عنوان بازاریاب برای ایران، به سایر کشورها فرستاده بود. آقای جانکری صبح تا شب با همه ملاقات میکرد و میگفت که با ایران کار کنید. ما شما را مجازات نمیکنیم. اما چرا اوباما نتوانست همه تعهدات خود را در برجام انجام دهد؟ زیرا تحریمهای غیرهستهای برای دوره ماقبل برجام بود و ربطی به برجام نداشت».
وی اضافه کرد: «ما در تاریخ ۴۰ ساله بعد از انقلاب رئیس جمهوری مانند اوباما نداشتهایم که به دنبال تعامل با ایران باشد. اوباما واقعاً به دنبال گشودن راهی بود. تئوری منطقهای او هم متفاوت بود؛ یعنی او رسماً گفت که ایران و عربستان باید منطقه را با هم شریک شوند که به مفهوم مشارکت ایران و در نظر گرفتن سهم ۵۰ درصدی برای آن در اداره منطقه بود. با وجود چنین شرایطی امکان مذاکره میان ایران و آمریکا فراهم نشد».
موسویان گفت: «حالا چه کسی تصور میکند در دوره ترامپ که پس از روی کار آمدنش تصمیمات غیر قابل انتظاری را درباره برجام گرفت و تحریمهای سنگینی را هم علیه ایران اعمال کرد، امکان یک مذاکره دوجانبه و دستیابی به یک توافق جامع وجود خواهد داشت؟ این در حالی است که ایران حتی در دوره اوباما هم فقط مجوز گفتوگو پیرامون مسئله هستهای را به دیپلماتهای خود داده بود. به همین دلیل وقوع هرگونه مذاکرهای در کوتاهمدت میان ایران و آمریکا ممکن نخواهد بود.»
موسویان میگوید: «مسئله روابط ایران و آمریکا دوطرفه است و درباره این موضوع همه مسائل به واشنگتن مربوط نمیشود بلکه بخش مهمی از آن به ایران مرتبط است؛ یعنی فرض بگیرید که بایدن بیاید و بگوید که من به برجام برمیگردم.
حتماً شما صحبتهای آقای اوباما را به خاطر دارید. او میگفت که من به دنبال تغییر رژیم نیستم و حاضرم با ایران بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله رابطه داشته باشم. اوباما حتی در سازمان ملل رسماً اعلام کرد من به فتوای مذهبی مقام رهبری احترام میگذارم. اصلاً محور برجام خود او بود. اما مگر در ایران نگاهها به آمریکا کاملاً تغییر اساسی کرد؟ شما دیدید که شاید حملات به آمریکا در دوره اوباما بیشتر از حمله به ترامپ بود. یا اگر بیشتر نبود، مساوی بود.
درباره این اظهارات گفتنی است؛ برخلاف ادعای موسویان، اوباما قصد نداشت تحریمها را بردارد و جانکری هم پیگیر اطمینان دادن به شرکای تجاری ایران درباره تحریم نبود. نشان به آن نشان که یک سال پس از اجرای برجام، آقای ظریف از موضع انفعال، از دولت آمریکا میخواست نامههای آرامشبخش صادر کند. اما درست برعکس، از وزارت خارجه و خزانهداری تا دولت آمریکا پیاپی پس از برجام تهدید به مجازات طرفهای تجاری با ایران میکردند.
دولت اوباما برخلاف برجام اقدام به اعمال تحریمهای ویزایی و سپس ریلگذاری تحریمهای گسترده موسوم به کاتسا و آیسا کرد. به عبارت دیگر زیرپاگذاشتن برجام در همان دولت اوباما آغاز شد و اگر قرار بود قدرت نظامی و نفوذ منطقهای ایران هم واگذار شود، طبیعتاً خسارتهای برجام چند برابر میشد.
همچنین باید یادآور شد تحریمهای موسوم به فلج کننده، خرابکاری و ترور هستهای، برپایی و گسیل تروریسم داعش تا مرزهای ایران و حمایت از آشوب فتنهگران سبز، همگی یادگارهای دولت اوباماست و با این همه معلوم نیست متهم پرونده ارائه اطلاعات به بیگانگان، همچنان ادعا میکند که اوباما برخلاف تاریخ ۴۰ ساله، دنبال تعامل با ایران بود؟ و این چه تعاملی بود که در اوج هیجانات پس از برجام، دولت اوباما، حمید ابوطالبی (معاون دفتر روحانی) را که برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل معرفی شده بود، تروریست خواند و مانع از صدور ویزا برای وی شد؟!
اکنون باید از آقای موسویان مجدداً پرسید صرف نظر از خسارتهای اقتصادی و فنی برجام که برای همه ملموس است، اگر دولت و وزارت خارجه مجوز میگرفتند درباره برنامه موشکی یا نفوذ منطقهای ایران هم مذاکره و در واقع آن را واگذار کنند، چگونه میشد در برابر یاغیگریهای دولت آمریکا - چه در دوره اوباما و چه دوره ترامپ- ایستاد؟! در واقع نسخهای که موسویان در آمریکا به خوردش دادهاند و بازگو میکند، همان نسخهای است که به دولت معمر قذافی دادند و پس از فریب و خلع سلاح نظامی، اقدام به حمله نظامی و ویران کردن لیبی کردند؛ کشوری که پس از چند سال همچنان درگیر ویرانی و جنگ داخلی است.
حسین موسویان که به خاطر ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم هم شده، به روزنامه ایران گفته است: «اوباما واقعاً میخواست طبق تعهدات دولت آمریکا در چارچوب برجام همه تحریمها را علیه ایران بردارد. او وزیر خارجه خود را هم به عنوان بازاریاب برای ایران، به سایر کشورها فرستاده بود. آقای جانکری صبح تا شب با همه ملاقات میکرد و میگفت که با ایران کار کنید. ما شما را مجازات نمیکنیم. اما چرا اوباما نتوانست همه تعهدات خود را در برجام انجام دهد؟ زیرا تحریمهای غیرهستهای برای دوره ماقبل برجام بود و ربطی به برجام نداشت».
وی اضافه کرد: «ما در تاریخ ۴۰ ساله بعد از انقلاب رئیس جمهوری مانند اوباما نداشتهایم که به دنبال تعامل با ایران باشد. اوباما واقعاً به دنبال گشودن راهی بود. تئوری منطقهای او هم متفاوت بود؛ یعنی او رسماً گفت که ایران و عربستان باید منطقه را با هم شریک شوند که به مفهوم مشارکت ایران و در نظر گرفتن سهم ۵۰ درصدی برای آن در اداره منطقه بود. با وجود چنین شرایطی امکان مذاکره میان ایران و آمریکا فراهم نشد».
موسویان گفت: «حالا چه کسی تصور میکند در دوره ترامپ که پس از روی کار آمدنش تصمیمات غیر قابل انتظاری را درباره برجام گرفت و تحریمهای سنگینی را هم علیه ایران اعمال کرد، امکان یک مذاکره دوجانبه و دستیابی به یک توافق جامع وجود خواهد داشت؟ این در حالی است که ایران حتی در دوره اوباما هم فقط مجوز گفتوگو پیرامون مسئله هستهای را به دیپلماتهای خود داده بود. به همین دلیل وقوع هرگونه مذاکرهای در کوتاهمدت میان ایران و آمریکا ممکن نخواهد بود.»
موسویان میگوید: «مسئله روابط ایران و آمریکا دوطرفه است و درباره این موضوع همه مسائل به واشنگتن مربوط نمیشود بلکه بخش مهمی از آن به ایران مرتبط است؛ یعنی فرض بگیرید که بایدن بیاید و بگوید که من به برجام برمیگردم.
حتماً شما صحبتهای آقای اوباما را به خاطر دارید. او میگفت که من به دنبال تغییر رژیم نیستم و حاضرم با ایران بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله رابطه داشته باشم. اوباما حتی در سازمان ملل رسماً اعلام کرد من به فتوای مذهبی مقام رهبری احترام میگذارم. اصلاً محور برجام خود او بود. اما مگر در ایران نگاهها به آمریکا کاملاً تغییر اساسی کرد؟ شما دیدید که شاید حملات به آمریکا در دوره اوباما بیشتر از حمله به ترامپ بود. یا اگر بیشتر نبود، مساوی بود.
درباره این اظهارات گفتنی است؛ برخلاف ادعای موسویان، اوباما قصد نداشت تحریمها را بردارد و جانکری هم پیگیر اطمینان دادن به شرکای تجاری ایران درباره تحریم نبود. نشان به آن نشان که یک سال پس از اجرای برجام، آقای ظریف از موضع انفعال، از دولت آمریکا میخواست نامههای آرامشبخش صادر کند. اما درست برعکس، از وزارت خارجه و خزانهداری تا دولت آمریکا پیاپی پس از برجام تهدید به مجازات طرفهای تجاری با ایران میکردند.
دولت اوباما برخلاف برجام اقدام به اعمال تحریمهای ویزایی و سپس ریلگذاری تحریمهای گسترده موسوم به کاتسا و آیسا کرد. به عبارت دیگر زیرپاگذاشتن برجام در همان دولت اوباما آغاز شد و اگر قرار بود قدرت نظامی و نفوذ منطقهای ایران هم واگذار شود، طبیعتاً خسارتهای برجام چند برابر میشد.
همچنین باید یادآور شد تحریمهای موسوم به فلج کننده، خرابکاری و ترور هستهای، برپایی و گسیل تروریسم داعش تا مرزهای ایران و حمایت از آشوب فتنهگران سبز، همگی یادگارهای دولت اوباماست و با این همه معلوم نیست متهم پرونده ارائه اطلاعات به بیگانگان، همچنان ادعا میکند که اوباما برخلاف تاریخ ۴۰ ساله، دنبال تعامل با ایران بود؟ و این چه تعاملی بود که در اوج هیجانات پس از برجام، دولت اوباما، حمید ابوطالبی (معاون دفتر روحانی) را که برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل معرفی شده بود، تروریست خواند و مانع از صدور ویزا برای وی شد؟!
اکنون باید از آقای موسویان مجدداً پرسید صرف نظر از خسارتهای اقتصادی و فنی برجام که برای همه ملموس است، اگر دولت و وزارت خارجه مجوز میگرفتند درباره برنامه موشکی یا نفوذ منطقهای ایران هم مذاکره و در واقع آن را واگذار کنند، چگونه میشد در برابر یاغیگریهای دولت آمریکا - چه در دوره اوباما و چه دوره ترامپ- ایستاد؟! در واقع نسخهای که موسویان در آمریکا به خوردش دادهاند و بازگو میکند، همان نسخهای است که به دولت معمر قذافی دادند و پس از فریب و خلع سلاح نظامی، اقدام به حمله نظامی و ویران کردن لیبی کردند؛ کشوری که پس از چند سال همچنان درگیر ویرانی و جنگ داخلی است.