چرا مردم از اصلاحطلبان بری شدند؟
شهدای ایران: سعید شریعتی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از مصاحبه خود با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است:
"جریان اصلاحطلبی سالیان طولانی است که در ارکان قدرت حضور ندارند و اگر اشخاصی در ارکان قدرت از این جریان، خدمت میکنند صرفا کارمند دولتها هستند؛ چرا که اصلاحطلبی به معنای واقعی خود زمانی معنا دارد که برنامههای آن اجرا شود و جریان اصلاحطلب با فردگرایی تفاوت دارد. اگر شخصی در هر مقامی اصلاحطلب است اما نمیتواند برنامهها و سیاستهای این جریان را اجرا کند نمیتوان گفت دولت یا نهادی اصلاحطلب است. برنامه عمل اصلاحطلبانه که مجری اصلاحطلب هم داشته باشد باید اداره حکومت را رقم بزند، نه اینکه صرفا از اصلاحطلبان برای اداره برخی صندلیها استفاده شود."
او میافزاید: هرگاه اصلاحطلبان در پیشگاه رای مردم با برنامه اصلاحطلبی انتخاب شدند و در جهت پیریزی این برنامهها در اداره حکومت تلاش کردند، میتوانیم بگوییم قدرت در دست اصلاحطلبان است اما طی سالیان اخیر هیچگاه چنین شرایطی در کشور وجود نداشته است!
*اظهارات شریعتی بوضوح نشان میدهد که چرا جریان اصلاحات طی سالهای اخیر از سوی مردم طرد شده است و چرا افکار عمومی هرکجا به اصلاحطلبان اعتماد کردند و رأی آنها را در مجلس، دولت و شورای شهر را پذیرفتند؛ ضربه خوردند؟!
زیرا متأسفانه رجال جریان اصلاحات که همچنان از فتنه 88 نیز عذرخواهی نکردهاند نشان دادهاند که قهرمان میدان مسئولیتناپذیری هستند و به راحتی آب خوردن نیز دروغ میگویند.
و البته آنها نباید انتظار داشته باشند که این پلشتی از چشم مردم پنهان بماند!
شریعتی حکما نخواسته مردم ایران روزهایی را به یاد بیاورند که اصلاحطلبان میگفتند ما و روحانی یکی هستیم و "اصلاحات، روحانی است"! همان روزهایی که آقایان میگفتند ما "فدائیان روحانی" هستیم و روحانی حتی از ما اصلاحطلبها هم بهتر عمل کرده است.
این واقعیت تاریخ و رخدادهایی است که در همین نزدیکی وقوع یافتهاند و با دروغگویی نمیتوان منکر آنها شد.
از طرفی اصلاحطلبان مگر چه برنامهای جز رفع حصر و مذاکره داشتهاند که آقای روحانی دنبال آنها نبوده است؟!
مسئله جالبتر نیز آنست که گویا شریعتی فراموش کرده باید نسبت به کارنامه مشحون از ناکارآمدی مجلس دهم و شورای شهر پنجم نیز پاسخگو باشد و معضل او فقط شامل دولت نیست...
گفتنیست، علی صوفی، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز به تازگی در یادداشتی تأکید کرده است: امروز مردم، هم از اصلاحطلبان و هم از دولت آقای روحانی ناراضیاند.
"جریان اصلاحطلبی سالیان طولانی است که در ارکان قدرت حضور ندارند و اگر اشخاصی در ارکان قدرت از این جریان، خدمت میکنند صرفا کارمند دولتها هستند؛ چرا که اصلاحطلبی به معنای واقعی خود زمانی معنا دارد که برنامههای آن اجرا شود و جریان اصلاحطلب با فردگرایی تفاوت دارد. اگر شخصی در هر مقامی اصلاحطلب است اما نمیتواند برنامهها و سیاستهای این جریان را اجرا کند نمیتوان گفت دولت یا نهادی اصلاحطلب است. برنامه عمل اصلاحطلبانه که مجری اصلاحطلب هم داشته باشد باید اداره حکومت را رقم بزند، نه اینکه صرفا از اصلاحطلبان برای اداره برخی صندلیها استفاده شود."
او میافزاید: هرگاه اصلاحطلبان در پیشگاه رای مردم با برنامه اصلاحطلبی انتخاب شدند و در جهت پیریزی این برنامهها در اداره حکومت تلاش کردند، میتوانیم بگوییم قدرت در دست اصلاحطلبان است اما طی سالیان اخیر هیچگاه چنین شرایطی در کشور وجود نداشته است!
*اظهارات شریعتی بوضوح نشان میدهد که چرا جریان اصلاحات طی سالهای اخیر از سوی مردم طرد شده است و چرا افکار عمومی هرکجا به اصلاحطلبان اعتماد کردند و رأی آنها را در مجلس، دولت و شورای شهر را پذیرفتند؛ ضربه خوردند؟!
زیرا متأسفانه رجال جریان اصلاحات که همچنان از فتنه 88 نیز عذرخواهی نکردهاند نشان دادهاند که قهرمان میدان مسئولیتناپذیری هستند و به راحتی آب خوردن نیز دروغ میگویند.
و البته آنها نباید انتظار داشته باشند که این پلشتی از چشم مردم پنهان بماند!
شریعتی حکما نخواسته مردم ایران روزهایی را به یاد بیاورند که اصلاحطلبان میگفتند ما و روحانی یکی هستیم و "اصلاحات، روحانی است"! همان روزهایی که آقایان میگفتند ما "فدائیان روحانی" هستیم و روحانی حتی از ما اصلاحطلبها هم بهتر عمل کرده است.
این واقعیت تاریخ و رخدادهایی است که در همین نزدیکی وقوع یافتهاند و با دروغگویی نمیتوان منکر آنها شد.
از طرفی اصلاحطلبان مگر چه برنامهای جز رفع حصر و مذاکره داشتهاند که آقای روحانی دنبال آنها نبوده است؟!
مسئله جالبتر نیز آنست که گویا شریعتی فراموش کرده باید نسبت به کارنامه مشحون از ناکارآمدی مجلس دهم و شورای شهر پنجم نیز پاسخگو باشد و معضل او فقط شامل دولت نیست...
گفتنیست، علی صوفی، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز به تازگی در یادداشتی تأکید کرده است: امروز مردم، هم از اصلاحطلبان و هم از دولت آقای روحانی ناراضیاند.